بسم الله الرحمان الرحیم.
دو سه روز قبل در خیابان آزادی نزدیک صنعتی ی دانشگاه شریف جلوی شهرداری ی منطقه ی نه یک عکس و نوشته دیدم که وسط خیابان نصب کرده بودند. این طور بود:
جوانی فراتر از زمان
[عکس]
شهید دکتر
سیّدعبدالحمید دیالمه
آنچه که ما از ابتدای انقلاب فاقد آن بودیم
و چوب آن را می خوریم، این است که
افراد را درست نمی شناختیم
و آگاهی از مواضع آنان نداشتیم.
سازمان بسیج مستضعفین
پایان نقل از نوشته.
من گمان می کنم پنهان بودن مواضع و اعتقادات افراد، و تأسف خوردن افراد دیگر که چرا از مواضع و اعتقادات آن افراد آگاهی نداشتند، عمدتاً در ایدئولوژیها و تفکرات «ضد دموکراتیک» وجود دارد. اگر حکومت و ساختار اجتماعی در حد قابل قبول دموکراتیک و آزاد باشد، و نیاز نباشد مواضع و اعتقادات و باورها و تمایلات پنهان باشد و این طور نباشد که فقط در فعالیتهای مخفی و زیرزمینی بتوان دیدگاههایی غیر از دیدگاههای رسمی و مورد پسند حکومت را ابراز کرد و تبلیغ کرد، خب چرا فرد الف مواضعش روشن و آشکار نباشد و فرد ب ناراحت باشد که نتوانسته آگاه شود از مواضع و اعتقادات فرد الف؟
حکومت و جامعه ی غیر دموکراتیک و غیر آزاد، استعداد پنهان کردن مواضع و اعتقادات افراد را زیاد می کند. و همهنگام، حکومت غیر دموکراتیک و غیر آزاد، که خودش از عاملهای مهم روشن نبودن مواضع و اعتقادات افراد است، از طریق تفتیش عقاید و ... سعی می کند مواضع و اعتقادات را کشف و ضبط و ردیابی کند! و به افرادی هم که از جمله به دلیل غیر دموکراتیک بودن و غیر آزاد بودن حکومت، مجبور شده اند مواضع و اعتقادات خود را پنهان کنند، می گوید «...»!
سلام،
درست + جامعه ی غیر دموکراتیک کارهایش را پنهانی انجام می دهد در نتیجه دروغ و تقلب بشدت رواج پیدا می کند؛ نه تنها در حاکمیت بلکه در زندگی روزمره مردم نمودی مشخص می یابد. چرا که از ترس دیگران، پنهان کاری می کند و از ترس دیگران و ملاحظات فی مابین، از نقد و روشن گویی دوری می نماید.
وای هاشمی رد شد قیمت رب برنج ماکارونی میره بالا
از بقال کوچت بپرس حالا نمیشه به یکی دیگه رای بدیم
سلام. همینطور است که نوشتهاید. ایدئولوژی همه را پنهانکار میکند حتی دوستان و هوادارانش را
سلام
من دیالمه را به خوبی خاطرم هست و دعوتش از بنی صدر برای مناظره را هیچ وقت فراموش نمی کنم که البته بی پاسخ ماند و دیالمه هم در جریان انفجار هفت تیر دعوت به مناظره اش با انفجار بمب جواب گرفت!
اینکه تفتیش عقاید رو در نظام ایدئولوژیک منحصر بدونیم و نظامهای ایدئولوژیک رو هم غیر دمکراتیک بخوانیم چاره ی کار ما نیست. هر کجا افراط گرایان تندرو این امکان را پیدا کنند که حداقلها را هم برای مخالفین خود نپسندند و محرومیت ایجاد کنند، و در مقابل سوالات هم جواب نداشته باشند، کم کم معتقد می شوند که این تنها راه است و حتا اگر شده از راههای خشونت آمیز باید انسداد سیاسی ایجاد کرد و چون طرف مقابلشان معتقد به عقلانیت و گفت و گوست و ابزاری جز خرد و گفتمان ندارد را به فوریت از صحنه حذف می کنند.
به نظرم آفت تاریخی ما استبداد و تعامل از روی تندروی است و اینکه عادت به گفت و گو و برخوردهای دمکراتیک نداریم. از آنها که اصلا اعتقادی به دمکراسی ندارند و خود را قیم میدانند نباید انتظاری هم داشت!
رسیدن به دمکراسی پروسه ای طولانی است و راهش گفتن و گفتن و گفتن است از هر راه ممکن