عصاره

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            امام خمینی، 4 خرداد 1359، سخنان در جمع نمایندگان مجلس:

            «شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصارۀ فضایل ملت هستید.»

            امام خمینی، 6 خرداد 1360، سخنان در جمع نمایندگان مجلس:

            «این مجلس عصارۀ زحمتهاى طاقت فرساى این ملت مسلمان بوده است‏.»

            امام خمینی، 13 خرداد 1366:

            «این ملت سرفراز باشد و نمایندگان اینها که خلاصۀ ملت و عصارۀ ملت‏ اند، سرفراز باشند و قویدل مشغول خدمت باشند.»

            نویسنده ی وبلاگ:

            شاید تعبیر «عصاره ی فضایل ملت» و «عصاره ی زحمتهای طاقت فرسای این ملت مسلمان» و «خلاصه ی ملت و عصاره ی ملت»، که امام خمینی در مورد مجلس به کار برده، بی ارتباط با این نبوده که در ذهن ایشان، لغت «عصاره» لغتی بوده دارای اهمیت خاص. مشخصاً، ایشان «و العصر» در سوره ی و العصر را ــ بر خلاف اکثر ترجمه ها و تفسیرها؟ ــ به معنای «قـــَسَم به عصاره ی همه ی موجودات و قسم به انسان کامل» دانسته است:

            «وَ العَصرِ. إِنَّ الإنسانَ لَفِى خُسرٍ «عصر» انسان کامل است؛ امام زمان- سلام اللَّه علیه- است. یعنى «عصارۀ» همۀ موجودات. قسم به عصارۀ همه موجودات، یعنى قسم به انسان کامل» (7 تیر 1358).

            «امام امت و عصارۀ خلقت و وارث نبوت، ولىّ عصر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف‏» (18 تیر 1358).

            «وَ الْعَصْرِ، انَّ الْانْسانَ لَفى‏ خُسْرٍ؛ عصر هم محتمل است که در این زمان حضرت مهدى- سلام اللَّه علیه- باشد، یا انسان کامل باشد که مصداق بزرگش رسول اکرم و ائمۀ هدى، و در عصر ما حضرت مهدى- سلام اللَّه علیه- است. قسم به عصارۀ موجودات عصر؛ فشردۀ موجودات، اینکه فشردۀ همۀ عوالم است، یک نسخه ‏اى است، نسخۀ تمام عالَم. همۀ عالَم در این موجود، در این انسان کامل، عصاره است و خدا به این عصاره قسم مى‏خورد» (21 خرداد 1359).

            همچنین امام خمینی چند بار «انسان» را عصاره ی خلقت معرفی کرده:

            «انسان- این موجود که عصارۀ همه خلقت است‏» (6 مهر 1356).

            «انسان را، که خلاصۀ عالم است؛ عصارۀ عالم است‏» (16 خرداد 1358).

            «انسان عصارۀ همۀ موجودات عالم است‏» (2 تیر 1358).

            «کوشش انبیا و ایده بعثت در تمام قرنها؛ تربیت این موجود است. این موجودى که عصارۀ همۀ مخلوقات است‏» (4 بهمن 1359).

            «انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است. و انبیا آمده‏اند براى اینکه این عصاره بالقوّه را بالفعل کنند» (7 اسفند 1359).

            نتیجه گیری:

            ــ ظاهراً طبق قانون اساسی، نمایندگان مجلس عصاره ی ملت نیستند. نمایندگان مجلس، از بین افرادی که شورای نگهبان منصوب رهبر مجاز می داند، توسط مردم انتخاب می شوند. حدود صد نماینده ی مجلس ششم، از طرف شورای نگهبان مجاز دانسته نشدند رأی احتمالی ی ملت را در انتخابات مجلس هفتم کسب کنند.

            ــ تصور می کنم اگر هم فرضاً نمایندگان مجلس عصاره ی ملت باشند، عصاره ی خوبیها و عصاره ی بدیهای ملت هستند.

            ــ امام خمینی انسان را عصاره ی خلقت می دانسته، و گرایشش در ترجمه و تفسیر «و العصر» در سوره ی و العصر این بوده که «عصر» یعنی «عصاره ی همه ی موجودات و یعنی انسان کامل و یعنی امام زمان و یعنی رسول اکرم و امامهای معصوم [و یعنی حضرت فاطمه؟]».

            ــ استنباط بنده این است این که امام خمینی نمایندگان مجلس را «عصاره ی فضایل ملت» و «عصاره ی زحمتهای طاقت فرسای این ملت مسلمان» و «خلاصه ی ملت و عصاره ی ملت» نامیده است، دو توضیح دارد: یک) در فکر و ذهن امام خمینی در جهان بینی ی عقیدتی اش و در جهان بینی ی «جمهوری ی اسلامی»اش، لغت «عصاره» در وصف فرد مهم و نهاد مهم و موضوع مهم به کار می رفته. این کاربرد از سوی ایشان، هم اشتراکاتی دارد با کاربرد این لغت توسط ما و دیگران، هم ظاهراً لغتی خاص بوده در واژگان شخص ایشان. دو) امام خمینی در دیدار با اعضای نهادهای مختلف حکومت ِ خود، معمولاً از تعابیر تشویق کننده و احترام انگیز استفاده می کرده. در دیدار با نمایندگان مجلس هم، از تعابیری مانند «مجلس در رأس همه ی امور است» و نمایندگان مجلس «عصاره ی فضایل ملت» و «عصاره ی زحمتهای طاقت فرسای این ملت مسلمان» و «خلاصه ی ملت و عصاره ی ملت» هستند، استفاده می کرده. اینها در حالی است که نه در ساختار حقوقی ی قدرت و نه در ساختار حقیقی ی قدرت، مجلس در رأس امور نیست. و نمایندگان مجلس، یا عصاره ی ملت نیستند، و یا اگر هستند، ظاهراً عصاره ی فضیلتها و عصاره ی رذیلتهای ملت هستند.

           

نظرات 5 + ارسال نظر
هادی طباطبایی چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 17:27 http://tabatabaie.blogsky.com

خدای را شکر که واژه ی "عصاره" که در زبان ایشان به کرات به کار رفته است، کلمه ی ناممدوحی نیست. ممکن است که توابع کلامی زیادی داشته باشد اما در هر صورت کلمه ی ناپسندی نیست. برخی از بزرگان اما به کار بردن کلماتی عادت کرده اند که نه تنها توابع کلامی و سیاسی برای این دیار دارد، که حتی الفاظ ناپسندی نیز محسوب می شوند...ممنون از تحلیل نیکتان

مهدی نادری نژاد چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 19:07 http://www.mehre8000.blogfa.com

سلام علیکم
جناب سید محمدی
از غیبت طولانی شما نگران و خوشحال از حضور مجدد
شما هم به قول معروف خوب می توانید به صحرای کربلا بزنید...

صدرالدین مشتاق نائینی چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 19:55

به نام خدا
با سلام
الحق که عمر زیادی را صرف سخنان مرحوم خمینی کرده اید که احتمالا فدائیان و شیفتگان ایشان هرگز چنین نکرده و نخواهند کرد. این تلاش البته چندان بیراه هم نیست چرا که بسیاری از مسائل مطرح سیاسی و ... ما راه به آقای خمینی می برد خواسته و ناخواسته.تو گویی خمینی آینه ای است که ما "عصاره" وجودمان را در آن می بینیم.

عابر شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:01

شما هم خودتان شده اید عصاره خمینی. عصاره فضیلت ها و رذیلت هایش.

نورالهی یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:06 http://denkenserfahrung.blogfa.com

برادر ارجمند
سلام علیکم
إن شاء الله در این ماه صعب مبارک خداوند بر صبر شما افزوده باشد.
لطفاً عبارت "نه در ساختار حقوقی ی قدرت و نه در ساختار حقیقی ی قدرت، مجلس در رأس امور نیست" را توضیح کنید چون ظاهراً مجلس بالاترین مرجع قانونگذاری و بالاترین مرجع نظارتی است (اینکه در عمل چه اتفاقیذمیافتد بحثی است دیگر) و قوۀ مجریه هم زیر نظر مجلس کار میکند.

بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد