ظَهر

                       بسم الله الرحمان الرحیم.

            امروز (28 آبان 1392) در وبسایت سازمان نظام پزشکی ی جمهوری ی اسلامی ی ایران، دقیقاً در صفحه ی http://irimc.net/section11/page7.aspx ، این جمله را دیدم:

            «تذکر 3: در مورد همکارانی که ظهر پروانه مطب ایشان فاقد شماره فیش حق تمبر می باشد با هماهنگی کارشناس صدور پروانه ها ضروری می باشد.»

            تعجب کردم. مطلب به این سادگی، در وبسایت پزشکان (و دندانپزشکان و جراحان و ...)، چه نیاز به کاربرد لغت «ظَهر» دارد؟ ظاهراً لغتهای «ظَهر» و «ظِهار» در متنهای فقهی به کار می روند، و لغت «ظَهر» من نمی دانم در گفتار و نوشتار عادی ی فارسی آیا جز در «ظَهر چک» و «ظَهرنویس چک» و «ظَهرنویسی ی چک» به کار رفته و به کار می رود یا نه.

            حتا به جای «ظَهر چک» و «ظَهرنویس چک» و «ظَهرنویسی ی چک»، که نمی دانم از چه زمان وارد اصطلاحات بانکداری در ایران شده، به نظرم کاملاً مناسب بود «پُشت چک» و «پُشت نویس چک» و «پُشت نویسی ی چک» پیشنهاد می شد از طرف افراد مسئول.

            عجیب است. خود لغت فارسی ی «چک»، به انگلیسی و فرانسوی راه پیدا کرده (در انگلیسی cheque و در فرانسوی chèque)، اما برای بیان کردن مفهوم ساده ی «پُشت برگه ی چک» و «مطلب نوشتن در پُشت برگه ی چک»، ظاهراً چند ده سال قبل یک نفر یا چند نفر آئین نامه نویس و بخشنامه صادرکن، اصطلاحات «ظَهر چک» و «ظَهرنویسی[ی چک]» و «ظَهرنویس [چک]» را وارد اصطلاحات بانکداری کرده اند. و چند ده سال است ماها می نویسیم «ظَهر چک» و همزمان در ذهنمان ترجمه می کنیم «پُشت چک»، و می نویسیم «ظَهرنویسی[ی چک و چیز دیگر]»، و در ذهنمان ترجمه می کنیم «پُشت نویسی[ی چک و چیز دیگر]».

نظرات 8 + ارسال نظر
فاضل چهارشنبه 29 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 00:00 http://ghasemfam.blogsky.com/

سلام

یاد آن حکایت معروف افتادم که البته روایت‌هایش اندکی متفاوت است:

می‌گویند هیزم فروشی به شهر آمد. وقت عبور از جلوی مدرسه ی شهر،طلبه ای برای اظهار فضل گفت: ای صاحب حمار اسود اللون ،این حطبِ مرتب را رطلِ شرعی به چند درهم تحت معامله ی بیع وشراءدر می آوری؟
هیزم فروش هرچه فکر کردکه او چه می گوید،چیزی نفهمید،گفت:اگر می خواهی دعا بخوانی،مسجد آن جاست،اگر هیزم می خواهی ، خرواری فلان قدر.

هادی طباطبایی جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:03 http://tabatabaie.blogsky.com

به هر حال باید نشان دهیم که بانکداری اسلامی است. باید با بانکهای فاسد غربی تفاوت داشته باشد. :)

شرف الدین جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:33 http://aldin2.blogfa.com

اگر بنا به این مثالها باشه که لاتعد و لاتحصی!
اصلا شما یک دور قانون مدنی رو بخونید ببینید چه اصطلاحات عجیب و غریبی برای لغات ساده به کار برده. البته ما یک استادی داشتیم میگفت شماها باید از همین لغات نون بخورید وگرنه اگه قانون رو ساده مینوشتند که مردم لازم نبود دنبال وکیل و کارشناس برند!

عبدالرحیم جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 13:02

اسطقس اسطتقس
چون اگرچیزی بنویسیم وبگوئیم که کسی متوجه نشود اینطوری کلاس ما بالاتر است ومیشه ازنادانی مردم سوء استفاده کرد وعجب خرید !

عبدالرحیم جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 13:03

اسطقس اسطقس

سید صالح جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 17:07

گل گفتی پسر عمو خود ایرانیهای مدعی تمدن چند هزارساله که جیکشان در نمی آید دفاع از فرهنگشان را هم خودمان باید به عهده بگیریم .

نورالهی شنبه 2 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:37 http://denkenserfahrung.blogfa.com

برادر ارجمند
سلام
آقا از شما بعید است مسخره کردن چیزی که بدان علم ندارید. اگر متن یا سبکی را نمیپسندیدم (یعنی در حوزۀ علایق و سلائق ما قرار ندارد) شرط مروت و انصاف و البته رعایت موازین علمی نیست که سلائق و علائق خود را مدار حق بگیریم و آن متن و سبک را مردود بشماریم.
شاعر قبیلۀ ما اگر قرار بود مثل من و شما بنویسد که اولاًٌ شاعر نبود ثانیاً بهترین شاعر معاصر نبود (بنده رشته ام و تخصصم ادبیات است). در مورد ایشان استادان ادبیات باید نظر بدهند.
به نظرم شما وقتی کلیله-دمنه و قابوسنامه و حتی برخی مواضع گلستان سعدی را هم میخوانید (چه رسد به نامه های خاقانی و نفثه المصدور) کلاً ادبیات را مهمل بافی به شمار میآورید.
بمگو صعب تراشی است تو سهل اندیشی
(البته اقتضای زندگانی روزمره همین است ولی نفی آن از دیگر ساحات حیات علمی نیست).
اما اصل توجهتان موجب شکر و سپاس است.
بدرود باشید

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 14:24

ظاهرا از endorsement ترجمه شده که ریشه اش برمی گردد به dorsum لاتین که به معنی پشت است!

علاوه بر پشت نویسی معنی تایید هم می دهد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد