استخراج سرعت نور از متن قرآن کریم؟؟

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            در http://www.mehrdadbagherpour.blogfa.com/post-221.aspx ، مطلبی منتشر کرده اند، که این مطلب در چند آدرس اینترنتی با اندکی تفاوت وجود دارد (مثلاً بعضی آدرسها می گویند «دانشمندی مسلمان» و بعضی آدرسها می گویند «دانشمندی عرب»)، و منبع این صفحات اینترنتی چه بوده، بر من معلوم نشد (البته معمولاً خبری از «منبع» نیست).

            بله. خلاصه ی مطلب این است که فیزیکدان مصری دکتر منصور حَسَب اَلنَّبی، گفته است قرآن چهارده قرن قبل این مسئله را (یعنی میزان سرعت نور را) برای اهل علم و معرفت بیان کرده است. ظاهراً «بیان» این است که طبق متن آیه ی 5 سوره ی سجده، یعنی «یُدَبِّرُ الأَمرُ مِنَ السَّماءِ إِلیَ الأَرضِ ثُمَّ یَعرُجُ إلَیهِ فی یَومٍ کانَ مِقدارُهُ أَلفُ سَنَةٍ مِمّا تَعُدّونَ»:

            «محاسبه ی سرعت نور با توجه به قرآن کریم:

درآیه ی ٥ سوره ی سجده، مسافت سرعت نور (الامر) در یک روز برابر فاصله ی طی شده توسط ماه در 1000 سال (12000 ماه) بیان می گردد. بنابراین از فرمول زیر استفاده می کنیم.

                        x=C.t=12000.L

                        C : سرعت نور (الامر)

                        t : زمان در یک روز

                        L : طول مسیر حرکت ماه در مدت یک ماه» (مطلـــــــب داخـــــــل گیـــــــومـــــــه عینـــــــاً نقـــــــل قـــــــول اســـــــت).

            خُب اگر بنده یکی از کوچکان «اهل علم و معرفت» باشم، برایم سؤال ایجاد می شود کجای آیه ی 5 سوره ی سجده، حرفی از «سرعت نور» است، و چه گونه «الامر» را تطبیق داده اند بر «سرعت نور»؟ چه قرینه ی عقل پسند و اهل علم پسند وجود دارد که «الامر» در آیه ی 5 سوره ی سجده به معنای «سرعت نور» است؟

            جدای از این که من فعلاً این نظر را در حد مزاح (؟ چشم بندی؟) می دانم، یک اشکال علمی هم به فکرم آمد. آن طور که من سالها قبل (حدود بیست سال قبل) از استادم در کلاس دینامیک شنیدم، فاصله ی کره ی ماه از کره ی زمین به مرور زمان کم می شود. اگر سخن آن استاد درست باشد، ظاهراً یعنی مدار چرخش کره ی ماه به دور کره ی زمین، در گذر زمان کوتاهتر می شود. و مسافتی که کره ی ماه در هزار سال (هزار سال قمری؟ هزار سال شمسی؟ 12000 ماه قمری؟) می پیماید، بسته به این که «هزار سال» آغازش کدام زمان باشد، متفاوت است. از طرفی، ظاهراً طبق نظریات آلبرت آینشتیان، و طبق اصول علم فعلی ی فیزیک، سرعت نور «ثابت» است، و بستگی به مبدأ زمانی (و مکانی) ندارد. در مجموع، من فعلاً این طور می فهمم، محاسبه کردن سرعت نور، که مقداری ثابت است، بر اساس مسافت پیموده شده ی کره ی ماه در فلان مدت زمان، که مقداری متغیر است، وجاهت علمی ندارد.

            علاقه مندان می توانند در http://www.mehrdadbagherpour.blogfa.com/post-221.aspx مطلب منتشرشده را به طور کامل بخوانند.

عصاره

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            امام خمینی، 4 خرداد 1359، سخنان در جمع نمایندگان مجلس:

            «شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصارۀ فضایل ملت هستید.»

            امام خمینی، 6 خرداد 1360، سخنان در جمع نمایندگان مجلس:

            «این مجلس عصارۀ زحمتهاى طاقت فرساى این ملت مسلمان بوده است‏.»

            امام خمینی، 13 خرداد 1366:

            «این ملت سرفراز باشد و نمایندگان اینها که خلاصۀ ملت و عصارۀ ملت‏ اند، سرفراز باشند و قویدل مشغول خدمت باشند.»

            نویسنده ی وبلاگ:

            شاید تعبیر «عصاره ی فضایل ملت» و «عصاره ی زحمتهای طاقت فرسای این ملت مسلمان» و «خلاصه ی ملت و عصاره ی ملت»، که امام خمینی در مورد مجلس به کار برده، بی ارتباط با این نبوده که در ذهن ایشان، لغت «عصاره» لغتی بوده دارای اهمیت خاص. مشخصاً، ایشان «و العصر» در سوره ی و العصر را ــ بر خلاف اکثر ترجمه ها و تفسیرها؟ ــ به معنای «قـــَسَم به عصاره ی همه ی موجودات و قسم به انسان کامل» دانسته است:

            «وَ العَصرِ. إِنَّ الإنسانَ لَفِى خُسرٍ «عصر» انسان کامل است؛ امام زمان- سلام اللَّه علیه- است. یعنى «عصارۀ» همۀ موجودات. قسم به عصارۀ همه موجودات، یعنى قسم به انسان کامل» (7 تیر 1358).

            «امام امت و عصارۀ خلقت و وارث نبوت، ولىّ عصر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف‏» (18 تیر 1358).

            «وَ الْعَصْرِ، انَّ الْانْسانَ لَفى‏ خُسْرٍ؛ عصر هم محتمل است که در این زمان حضرت مهدى- سلام اللَّه علیه- باشد، یا انسان کامل باشد که مصداق بزرگش رسول اکرم و ائمۀ هدى، و در عصر ما حضرت مهدى- سلام اللَّه علیه- است. قسم به عصارۀ موجودات عصر؛ فشردۀ موجودات، اینکه فشردۀ همۀ عوالم است، یک نسخه ‏اى است، نسخۀ تمام عالَم. همۀ عالَم در این موجود، در این انسان کامل، عصاره است و خدا به این عصاره قسم مى‏خورد» (21 خرداد 1359).

            همچنین امام خمینی چند بار «انسان» را عصاره ی خلقت معرفی کرده:

            «انسان- این موجود که عصارۀ همه خلقت است‏» (6 مهر 1356).

            «انسان را، که خلاصۀ عالم است؛ عصارۀ عالم است‏» (16 خرداد 1358).

            «انسان عصارۀ همۀ موجودات عالم است‏» (2 تیر 1358).

            «کوشش انبیا و ایده بعثت در تمام قرنها؛ تربیت این موجود است. این موجودى که عصارۀ همۀ مخلوقات است‏» (4 بهمن 1359).

            «انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است. و انبیا آمده‏اند براى اینکه این عصاره بالقوّه را بالفعل کنند» (7 اسفند 1359).

            نتیجه گیری:

            ــ ظاهراً طبق قانون اساسی، نمایندگان مجلس عصاره ی ملت نیستند. نمایندگان مجلس، از بین افرادی که شورای نگهبان منصوب رهبر مجاز می داند، توسط مردم انتخاب می شوند. حدود صد نماینده ی مجلس ششم، از طرف شورای نگهبان مجاز دانسته نشدند رأی احتمالی ی ملت را در انتخابات مجلس هفتم کسب کنند.

            ــ تصور می کنم اگر هم فرضاً نمایندگان مجلس عصاره ی ملت باشند، عصاره ی خوبیها و عصاره ی بدیهای ملت هستند.

            ــ امام خمینی انسان را عصاره ی خلقت می دانسته، و گرایشش در ترجمه و تفسیر «و العصر» در سوره ی و العصر این بوده که «عصر» یعنی «عصاره ی همه ی موجودات و یعنی انسان کامل و یعنی امام زمان و یعنی رسول اکرم و امامهای معصوم [و یعنی حضرت فاطمه؟]».

            ــ استنباط بنده این است این که امام خمینی نمایندگان مجلس را «عصاره ی فضایل ملت» و «عصاره ی زحمتهای طاقت فرسای این ملت مسلمان» و «خلاصه ی ملت و عصاره ی ملت» نامیده است، دو توضیح دارد: یک) در فکر و ذهن امام خمینی در جهان بینی ی عقیدتی اش و در جهان بینی ی «جمهوری ی اسلامی»اش، لغت «عصاره» در وصف فرد مهم و نهاد مهم و موضوع مهم به کار می رفته. این کاربرد از سوی ایشان، هم اشتراکاتی دارد با کاربرد این لغت توسط ما و دیگران، هم ظاهراً لغتی خاص بوده در واژگان شخص ایشان. دو) امام خمینی در دیدار با اعضای نهادهای مختلف حکومت ِ خود، معمولاً از تعابیر تشویق کننده و احترام انگیز استفاده می کرده. در دیدار با نمایندگان مجلس هم، از تعابیری مانند «مجلس در رأس همه ی امور است» و نمایندگان مجلس «عصاره ی فضایل ملت» و «عصاره ی زحمتهای طاقت فرسای این ملت مسلمان» و «خلاصه ی ملت و عصاره ی ملت» هستند، استفاده می کرده. اینها در حالی است که نه در ساختار حقوقی ی قدرت و نه در ساختار حقیقی ی قدرت، مجلس در رأس امور نیست. و نمایندگان مجلس، یا عصاره ی ملت نیستند، و یا اگر هستند، ظاهراً عصاره ی فضیلتها و عصاره ی رذیلتهای ملت هستند.

           

بنگاههای صداقت پراکنی ی ما و بنگاههای دروغ پراکنی ی خارجی

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            دیشب حدود دو ساعت بعد از اعلام نتایج نهائی ی انتخابات ریاست جمهوری، چند دقیقه شبکه ی خبر را دیدم. می گفت شبکه ی فرانس 24 و شبکه ی العربیه [و دیگر شبکه ها] که «بنگاههای دروغ پراکنی» هستند، در خبررسانی از انتخابات ایران، «صفهای طولانی ی رأی دهندگان» را نشان نداده اند، و فقط «صفهای کوتاه رأی دهندگان» را نشان داده اند، و مهمانهای آن شبکه ها هم، که مطابق میل صدا و سیمای ما سخن نگفته بودند، به تعبیر شبکه ی خبر صدا و سیما، افراد «معلوم الحال» هستند.

            مثل این که صدا و سیما انتظار دارد فرانس 24 و العربیه و الجزیره و زد دی اف و مانند آنها، متر بردارند و صفهای انتخابات ما را متر کنند و صفهایی را که ــ مثلاً ــ بیش از بیست متر هستند، در خبرهاشان نشان بدهند.

            همچنین، شبکه ی خبر نشان داد یکی از شبکه های خارجی، حوزه ای از انتخابات را نشان داده که اکثر رأی دهندگانش آخوند هستند. شبکه ی خبر گفت این بنگاههای دروغ پراکنی می خواهند القا کنند «فقط قشری خاص» در انتخابات شرکت کرده اند.

اثرهای غم و شادی ، یکی نیست ، گرفتاری و آزادی ، یکی نیست

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            دقایقی از اعلام نتایج نهائی ی انتخابات ریاست جمهوری ی 24 خرداد 1392 می گذرد. طبق وبسایت وزارت کشور http://www.moi.ir/Portal/Home/ShowPage.aspx?Object=News&CategoryID=cc1955c9-7610-428d-b15c-fafc947cc884&WebPartID=47942904-35b9-4ecc-bfc4-4d6d3bee26d8&ID=ab52b9a8-e2a6-41e4-bbcc-15665125a6b2  :

            «شنبه

از سوی وزیر کشور اعلام شد ؛

گزارش نهایی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

مهندس مصطفی محمد نجار وزیر کشور در جمع خبرنگاران حاضر در ستاد انتخابات کشور گزارش نهایی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور؛ مهندس مصطفی محمد نجار وزیر کشور در جمع خبرنگاران حاضر در ستاد انتخابات کشور گزارش نهایی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد.

وزیر کشور گفت: در مجموع 36 میلیون و 704 هزار و 156 نفر در انتخابات شرکت کردند که نشان دهنده حضور 72.7 درصدی مردم در انتخابات است.

مهندس مصطفی محمد نجار اعلام کرد: حسن روحانی با کسب اکثریت مطلق آرا به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم ایران در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شده است.

به گفته وزیر کشور 50483192 نفر واجد شرایط رای دادن در این انتخابات بودند که از این تعداد 36704156 نفر رای خود را به صندوق انداختند و مشارکت 72.7 درصدی را رقم زدند.

مصطفی محمد نجار ادامه داد: از مجموع این تعداد آرا 35458747 رای صحیح شمارش شد و آقای حسن روحانی با کسب 18613329 حائز اکثرین مطلق آرا شد و به عنوان رئیس جمهور مردم ایران انتخاب شد.

آرای سایر کاندیداها به این شرح است:

-  محمد باقر قالیباف 6077292 رای

-  سعید جلیلی 4168946 رای

-  محسن رضایی میرقائد 3884412

-  علی اکبر ولایتی 2268753

-  سید محمد غرضی 446015»

            پایان نقل از وبسایت وزارت کشور.

            بنده که به دکتر حسن روحانی رأی دادم، طبیعی بود در این لحظات از پیروز شدن نامزد خود بگویم. اما راستش هراس دارم هرچه بگویم، نتوانم احوال رأی دهندگان به نامزدهای دیگر را مراعات کنم.

            در پائین صفحه ی اصلی ی وزارت کشور این حدیث را دیدم: «حدیث روز

قال الحسین علیه السلام: مَنْ نَفّسَ کُرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرّجَ اللّهُ عَنْهُ کُرَبَ الدّنیَا وَ الاخِرَةِ

امام حسین (ع) فرمودند: هر که گرفتارى مؤمنى را برطرف کند، خداوند گرفتاریهاى دنیا و آخرتش را برطرف مى‏کند

(بحار الانوار، ج 75 ص 122 ح 5)»

این حدیث را که دیدم، به ذهنم رسید در امشب و فردا و این روزها، هر کدام از ماها، به هر کس که رأی دادیم، و چه رأی دادیم و چه رأی ندادیم، سعی کنیم گرفتاری ی کوچک یا بزرگ یک نفر یا چند نفر از اطرافیان و اقوام و دوستان و همسایه های خود را برطرف کنیم.

حد اقلش، اگر گرفتاری را برطرف نمی کنیم، بازنده شدن فلان نامزد را به رُخ رأی دهندگانش نکشیم!

پس از انتخابات، احوال برندگان و احوال بازندگان یکسان نیست. یکی شاد است. یکی غمگین است. و به قول پروین اعتصامی:

اثرهای غم و شادی، یکی نیست

گرفتاری و آزادی، یکی نیست

به دکتر حسن روحانی رأی دادم

            بسم الله الرحمان الرحیم.

خبردار شدم یکی از رفقایم نامزد انتخابات شورای شهر تهران شده. بر حسب وظیفه ی رفاقت، رفتم به او رأی بدهم. در همان حدود یک ربع ساعت که آماده شدم و شناسنامه ام را برداشتم و رفتم حوزه ی انتخابات، نمی دانم چه افکاری به ذهنم آمد، که بروم و در انتخابات ریاست جمهوری هم شرکت کنم. البته، تا آخرین دقایق، دیدگاهم شرکت نکردن در انتخابات بود.

........................، من درد خود را

نمی دانم که درمان چون توان کرد

            امروز، 24 خرداد 1392، به دکتر حسن روحانی رأی دادم.

            چهار سال قبل، در 22 خرداد 1388، به میرحسین رأی دادم.

            هشت سال قبل در دور اول به مصطفی معین و در دور دوم به رفسنجانی رأی دادم.

            دوازده سال قبل به سیدمحمد خاتمی رأی دادم.

            شانزده سال قبل، در دوم خرداد 1376، به سیدمحمد خاتمی رأی دادم.

            بیست و چهار سال قبل، به رفسنجانی رأی دادم.