گسترش زبان فارسی: بوستان ، بوستانک ، رایانامه ، نپاهشگاه ، ...؟؟

                  بسم الله الرحمان الرحیم.

            تا آن جا که می دانم، اگر اشتباه نکنم، فرهنگستان زبان ایران، برای لغت park معادل «بوستان» وضع نکرده و پیشنهاد نکرده است. اگر اشتباه نکنم، چند سال قبل جایی خواندم آقای حسین معصومی همدانی (که الان عضو پیوسته ی فرهنگستان زبان است، و نمی دانم آن موقع عضو فرهنگستان زبان بود یا نه) گفته بود فرهنگستان نیاز نمی داند برای لغت park / پارک معادل وضع کند، و اگر هم بخواهد وضع کند، احتمالاً لغت «باغ» را پیشنهاد می دهد.

            این در حالی است که ظاهراً تمام یا اکثر پارکهای تهران، و گویا تمام یا اکثر پارکها در اکثر نقاط ایران، رسماً «بوستان» هستند. من گمان می کنم یک نفر یا چند نفر، در شهرداری ی تهران، یا استانداری، یا جای دیگر، خوششان آمده پارکها را بوستان بنامند، و با بخشنامه و آئین نامه و مانند آن، تمایل خود را در تهران و اکثر نقاط ایران عملی کردند.

            گام بعدی، پس از بوستان نامیدن پارکها، اختراع لغت «بوستانک» است، ظاهراً یعنی «پارک کوچک». من شخصاً نزدیم محل زندگی ام در خیابان طوس در تهران یک پارک کوچک دیدم که «بوستانک» (بوستانک نمی دانم چی) نامیده شده است. در وبسایت «سامانه مدیریت ارتباطات شهرداری تهران» در http://www.tehransama.ir/NewsDetail.aspx?NewsID=924741 می خوانید: «معاونت فنی و عمرانی شهرداری منطقه 10، در سال جاری اقدام به انجام عملیات اجرایی ساخت 7 پروزه احداث بوستان و بوستانک به مساحت 8300 متر مربع در سطح محلات نموده است.»

            چه بسا در گامهای بعدی، افرادی که نگهبان پارک و پارک کوچک هستند، «بوستان بان» و «بوستانک بان» نامیده شوند.

            بعضی دوستان ظاهراً گمان می کنند بنده با ظهور واژه های جدید مخالفم و تحمل ندارم ببینم واژگان زبان ما گسترش می یابند. این طور نیست. من وقتی ایراد می گیرم به لغت اختراعی ی «رایانامه» و با ذکر جزئیات می گویم لغت رایانامه معادل غلط (غلط اندر غلط) در برابر e-mail است، و وقتی اظهار تأسف می کنم چرا بعضی آقایان میل دارند لغت اختراعی ی «نپاهشگاه» جایگزین «رصدخانه» شود، و وقتی با ذکر تعدادی شواهد زبانی و ادبی، می گویم اصرار بر جایگزین کردن ریاضی پیشه و فیزیک پیشه و دانش پیشه به جای ریاضیدان و فیزیکدان و دانشمند، پشتوانه ی زبانی و ادبی ندارد، اینها به دلیل ترس من از گسترش واژگان زبان فارسی و به دلیل هراس از ظهور واژه های جدید نیست. من می گویم گسترش واژگان، همراه با در نظر گرفتن نکات فصاحتی و نکات مختلف زبانی و ادبی و ریشه شناسی باشد. من می گویم زبان فارسی بازیچه ی دست ما نباشد. آخر چه کسی از شهرداری خواسته است و به او اجازه داده است بشود وکیل مردم و بشود قائم مقام فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و بوستان و بوستانک (و شاید بعدها: بوستان بان و بوستانک بان) بسازد و در اکثر نقاط ایران تمایل و سلیقه ی خود را عملی کند؟