بسم الله الرحمان الرحیم. در صفحه ی 347 کتاب فرهنگ درست نویسی سخن (مؤلف دکتر یوسف عالی عباس آباد، سرپرست دکتر حسن انوری، تهران، انتشارات سخن، چاپ دوم، 1390) در بخش «واحدهای شمارش» گفته اند «حلقه» واحد شمارش چاه و قنات و فیلم و نوار و لوح فشرده است، و مثال زده اند «دو حلقه لوح فشرده». بنده گمان می کنم «لوح فشرده» ترکیبی است که چند نفر اختراع کرده اند در برابر CD و بعضی سازمانهای دولتی و بعضی افراد و بعضی جاها هم که تصور می کنند «سی دی» و «دیسک فشرده» معادل نادرست و نامناسب و غیر فصیح برای CD است، این لغت «لوح فشرده» را به کار می برند. من در برابر compact disc دو معادل «سی دی» و «دیسک فشرده» را درست می دانم (و فقط «سی دی» را به کار می برم). طبق Merriam-Webster’s Collegiate Dictionary, 2009 ظاهراً در معناهای مختلف لغت disc آنچه مشترک است rounded و circular است. یعنی «گِرد». همین گرد بودن سی دی و صفحه ی گرامافون و قرص ماه و دیسک صفحه ی اتوموبیل. خُب. اما در «لوح» آیا معنای «گرد بودن» است؟ «لوح»، که بر آن مطلب می نوشتند، و «لوح تقدیر» که به افراد می دهند، آیا «گرد» است؟ هرچند در ریشه شناسی ی لغت «لوح» ظاهراً خبری از «شکل» و گرد بودن یا مستطیل بودن نیست، اما در معنایش ظاهراً می توان چیزهایی به نفع «مستطیل بودن» یافت: «لغتنامه ی دهخدا: لوح: ... تختۀ کشتی ... کف ... استخوان پهن ...هرچه پهن باشد از استخوان و کتف و تخته و جز آن و بر آن نویسند ... هر صفحۀ عریض که از چوب یا استخوان باشد» من واقعاً دلیل قوی یا دلیل نیمه قوی برای این که در برابر disc بگوییم «لوح» و در برابر compact disc / CD بگوییم «لوح فشرده»، سراغ ندارم، و به طریق اولا پیشنهاد واحد شمارش «حلقه» و گفتن «دو حلقه لوح فشرده» را تأیید نمی کنم. می گویم «دو سی دی» و «دو عدد سی دی». در فصیحترین کلام هم همین را می گویم. |