برساخته های بدساخته

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            آقای یوسف سعادت در وبلاگش در http://saadatyusef.blogfa.com/post-3.aspx مورخ دوم دی 1388 مقاله ای نوشته است با عنوان «درباره ی ِ واژه ی ِ رایانه»، که حدود هشتصد کلمه است، و مقاله این طور ختم شده است: «به هر حال، معنادهی ِ واژه ی ِ رایانه برای ِ این دستگاه جامع و رسا است.»

            بنده در ذیل مقاله ی ایشان، چنین نوشتم:

«سلام علیکم.

عذر می خواهم. ببخشید. بیانات شما را تلاشی مذبوحانه برای چسباندن واژه ی لایتچسبک «رایانه» به واژگان فارسی می دانم. من می گویم «کامپیوتر»، و «کامپیوتر» حتا از «تلویزیون» و «رادیو» و «تلکسوپ» و «رادار» و «تلگراف» هم پرکاربردتر است در فارسی ی کنونی، و نمی دانم چه دلیلی بوده و هست که فرهنگستان و فرهنگستانیان و بسیاری از فارسی گویان و فارسی نویسان و فارسی دوستان کاربرد «تلویزیون» و «رادار» و «تلسکوپ» و «رادیو» به همان شکل اروپائی را پذیرفته اند، اما کاربرد واژه ی «کامپیوتر» (که من گمان می کنم الان، پرکاربردتر و پربسامدتر از «رادیو» و «رادار» و «تلسکوپ» و «تلویزیون» است) شده است خار در چشم و تیغ در گلو، و اراده کرده اند از طریق تبلیغات و آئین نامه و صدا و سیما و ..... واژه ی برساخته ی «رایانه» را وارد میدان کنند و واژه ی بسیار بسیار پرکاربرد و پربسامد و متداول «کامپیوتر» را از میدان به در کنند.»

***

            بنده چند هفته قبل حضوراً با یکی از اعضای دائم فرهنگستان زبان و ادب فارسی صحبت کردم. گفتم چرا اعضای فرهنگستان شجاعت به خرج نمی دهند واژه ی رایانه را دور بیندازند از فهرست واژه های مصوّب فرهنگستان. ایشان فرمود با بنده موافق است و امیدوار است روزی برسد رایانه را از فهرست واژه های مصوّب فرهنگستان کنار بگذارند و بگویند کامپیوتر، چنان که عالم و عامی می گویند کامپیوتر.

***

            من نمی دانم چرا باید انرژی ی فکری ی ما تلف شود. مرحوم دکتر غلامحسین مصاحب برای مفهوم computer می گفته «حسابگر الکترونی». دکتر میرشمس الدین ادیب سلطانی می گوید «رایانگر». فرهنگستان زبان قبل از انقلاب واژه ی «رایانه» را ساخته بوده، و فرهنگستان زبان بعد از انقلاب هم تأیید کرده «رایانه» را. و ظاهراً اکثر قاطع مردم، از عالم و عامی، و احتمالاً شامل خود اعضای محترم فرهنگستان زبان و ادب فارسی، می گویند «کامپیوتر».

            چرا «تلویزیون» و «رادیو» و «تلفن» و «رادار» و «تلگراف» و «بُمب» مورد پذیرش قرار گرفته و طمع و هوس نمی کنند آنها را با واژه های برساخته ی فارسی جایگزین کنند، اما «کامپیوتر»، که اگر پرکاربردتر و پربسامدتر و متداولتر از آن واژه ها نباشد، ظاهراً به اندازه ی آنها کاربرد و رواج دارد در گفتار ما، دچار وضعیت و سیاستگذاری ی دیگر شده است؟ معیار چیست؟

            من دوستدار زبان فارسی و مخالف افراط در به کار بردن واژه های بیگانه هستم. اما کاربرد لغت «کامپیوتر» و «اینترنت» را، مانند کاربرد لغت «تلویزیون» و «رادیو» می دانم، یعنی تمام این لغتها را آمیخته با فارسی می دانم.

***

            با برساخته های بدساخته، و غیر شفاف، و بعضاً نادرست (مانند «رایانامه»)، مخالف هستم. موافق تقویت و غنای فارسی هستم، اما از راه درست و صحیح.