مجلس خبرگان رهبری جزء کدام قوه است؟

 

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            قانون اساسی ی جمهوری ی اسلامی ی ایران (نسخه ی سال 1368):

اصل ۵۷

قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‌گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند.

اصل ۱۰۷ - خبرگان رهبری

پس از مرجع عالیقدر تقلید و هبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‏الله‏العظمی امام خمینی "قدس سره‏الشریف" که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقهاء واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت می‌کنند هر گاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می‌کنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می‌نمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسوولیت‏های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است. 

 

 

 

            سیدعباس سیدمحمدی:

            مجلس خبرگان رهبری جزء کدام قوه است؟

            آیا برای این که مجلس خبرگان رهبری هم جزء قوای سه گانه نباشد، و هم چون در قدرت سیاسی ی کشور صد در صد بر اساس قانون اساسی دارای نقش و وظیفه و اختیار است، در اصل 57 نقش و وظیفه و حضور مجلس خبرگان را در بحث قوای کشور نشان دهند، راهش این است که اصل 57 به این شکل باشد؟:   

 

            «قوای حاکم در جمهوری ی اسلامی ی ایران عبارتند از قوه ی مقننه و قوه ی مجریه و قوه ی قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه ی امر و امامت امت بر طبق اصول این قانون اساسی اعمال می‌گردند، و ولایت مطلقه ی امر و امامت امت پس از آیت الله العظما امام خمینی زیر نظر مجلس خبرگان رهبری است. این قوا مستقل از یکدیگرند.»   

 

            (قید ِ «پس از آیت الله العظما امام خمینی» را به این دلیل آوردم که من طبق قانون اساسی متوجه نشدم آیا مجلس خبرگان رهبری در زمان آیت الله خمینی قانوناً بر ایشان نظارت داشته و قانوناً اختیار نظارت داشته، یا نه مجلس خبرگان رهبری و نه هیچ نهاد قانونی ی دیگری قانوناً توانائی و وظیفه و اختیار نظارت بر ایشان را نداشته.)

مقام معظم رهبری در ایران خودش به تنهائی یک «قوه» است. هرچند «قوه» ننامند معظم له را. و ظاهراً مجلس خبرگان رهبری هم خودش به مثابه ی یک «قوه»ی مستقل است. مستقل از قوه ی مجریه و مقننه و قضائیه و مستقل از مقام معظم رهبری. و ظاهراً درک واضح و ساده از نص قانون اساسی، این است که مجلس خبرگان رهبری مافوق مقام معظم رهبری است، و نه برعکس. پس ظاهراً جمهوری ی اسلامی ی ایران پنج قوه ی مستقل از هم دارد  که ارتباط این پنج قوه با هم طبق قانون معین می شود و نمودار از بالا به پائین پنج قوه (پس از حضرت آیت الله خمینی؟) این گونه است:  

 

مجلس خبرگان رهبری

مقام معظم رهبری

قوه ی مقننه ــ قوه ی مجریه ــ قوه ی قضائیه 

             

             

            سیدعباس سیدمحمدی:

            مجمع تشخیص مصلحت نظام جزء کدام قوه است؟

            بنده فهم و درک فعلی ام این است که مجمع تشخیص مصلحت نظام جزئی از «قوه ی رهبری» است. رئیس قوه ی رهبری، و رئیس کشور جمهوری ی اسلامی ی ایران، شخص مقام معظم رهبری است. جزئی از قوه ی رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام است. این درک و فهم فعلی ی بنده است.

نظرات 11 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:57

هپلی هپو

فاضل شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 15:40 http://aknun.blogsky.com/

سلام

درست است. در تعبیری دیگر می‌توان گفت در نظام جمهوری اسلامی ایران ما یک قوه‌ داریم با سه زیرقوه.

من مدت‌ها قبل پیشنهاد تبدیل سه قوه به معاونت‌های اجرایی رهبری و برچیدن نظام انتخاباتی پرهزینه‌ فعلی را در پستی مطرح کرده‌ بودم.

جواد خراسانی شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 18:59 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام، وقتی چیزهای فکر نشده لایتچسبک به زور کنار هم آورده شوند. نه خبری از تفکیک قوا خواهد بود و نه قانون بدون سوراخ و نقطه کور حاصل خواهد شد. و نتیجه می شود همین چیز هشت الهفتی که اکنون بنام حاکمیت سوار ما شده است

شاهین شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 21:28

با سلام.
جناب سید محمدی عزیز به آنتن دست نزنید مشکل از گیرندست. اینها خود با یک پارادوکس اظهر من الشمس مواجه اند ولی کسی زیر بار نمیرود. از یک طرف تفکیک قوا و عرضی کردن رابطه کل بدنه قدرت و از یک طرف هم آریستوکراسی به شیوه افلاطونی. یک چیزی در مایه های شتر گاو پلنگ.

شاهین شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 21:29

اصلاح شود: گیرنده به فرستنده.

مهدی نادری نژاد شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:31

با سلام
فکر میکنم قانون اساسی را باید یک پازل دید تا بتوان تصویری واضح از آن را بدست داد.
گفتن یا نوشتن؟

موضوعات زیادی ذهنم را درگیر کرده است. براستی گفتن مهم تر است یا نوشتن؟ براستی اولویت دادن به موضوعات، بسیار سخت ومشکل است. سقراط به کتابت قائل نبود.می گفت می نویسم با مشکل روبرو می شوم .میگفت وقتی نمی نویسم اندیشه در من می ماند و رشد می کندومی زاید، اما موقع نوشتن زایش اندیشه روبه افول می رود. اما افلاطون وارسطو قائل به نوشتن بودند. وقتی مدت زیادی نمی نویسم ذهنم حالت انفجاری پیدا میکند وحالت تعادلم را ازدست می دهم.شاید نوشتن برای بسیاری، آورنده تعادل وآرامش باشد. اما موقع نوشتن موضوعات مورد نظر، مقاله ای ازدکتر جلایی پوربدستم رسید که تقریبا دغدغه های چندین روزه مرا پوشش می داد. شاید بتوان در بعضی فقرات این مقاله، انتقاد وارد کرد ولی میتوان در کلیت این مقاله، همداستانی وموافقت داشت.

برزین شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:34 http://naiestan.blogsky.com

درود

شاید نظام سیاسی ایران تنها نظامی باشد که نهادهای حکومت در طول یکدیگر نبوده و در برخی موارد در عرض یکدیگر قرار می گیرند
به عنوان نمونه آیا می توان بین قوه قضاییه ، مجمع تشخیص مصلحت ، شورای نگهبان و مجلس خبرگان یک رابطه طولی برقرار کرد ؟

حمید رحیمی نژاد شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:57 http://hrahiminejad.blogfa.com

مجمع تشخیص مصلحت نظام به دلیل اینکه وظایفش کلا در حیطه ی قوانین است (مصوبات رد شده توسط شورای نگهبان و قوانین ارگانیک مثل سند چشم انداز) جزو قوه ی مقنه حساب می شود ولی حق قانون گذاری ندارد و بودن آن در ساختار قوه ی مقننه مثل شورای نگهبان است .(حق تصویب قوانین مثل سند چشم انداز اختیار تقویض شده رهبری به مجلس خبرگان است)

در مورد خبرگان رهبری هم این نهاد جزو قوه ی رهبری است و نهادی درون قوه ای است که بر فرد مصداق نهاد رهبری نه بر خود رهبری نظارت می کند پس نمی تواند به عنوان یک قوه ی جدا به حساب آید پس همان گونه که می بینیم طبق اصل 57 جمهوری اسلامی ایران دارای 4 قوه ی رهبری قضائیه مقننه و مجریع می باشد

سیدمحمدی - رحیمی نژاد شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 23:23

سلام علیکم.
سه قوه ی مقننه و مجریه و قضائیه مستقیماَ ارتباطی به مجلس خبرگان ندارند. رهبر مستقیماَ با سه قوه ارتباط دارد.
رهبر نمی تواند رهبر بعد از خود را تعیین نمی کند و نمی تواند درباره ی زمانمند بودن یا نبودن دوران رهبری ی خودش نظری بدهد. مجلس خبرگان می تواند.
گمان می کنم اینها کافی باشد که نتوان مجلس خبرگان و شخص رهبر را در یک قوه قرار داد بلکه اینها دو قوه هستند. و واضح است که خبرگان مافوق رهبر است. و عبارت شما مبنی بر این که خبرگان

بر فرد مصداق نهاد رهبری نه بر خود رهبری نظارت می کند

را نمی فهمم. طبق فهم من، خبرگان انتخاب کننده و ناظر و عزل کننده ی رهبر است. شخص رهبر.

و گمان می کنم اصل 57 اگر به صورت


«قوای حاکم در جمهوری ی اسلامی ی ایران عبارتند از قوه ی مقننه و قوه ی مجریه و قوه ی قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه ی امر و امامت امت بر طبق اصول این قانون اساسی اعمال می‌گردند، و ولایت مطلقه ی امر و امامت امت پس از آیت الله العظما امام خمینی زیر نظر مجلس خبرگان رهبری است. این قوا مستقل از یکدیگرند.»


باشد دیگر جای سوال نیست که مجلس خبرگان جزو کدام قوه است.

درباره ی مجمع تشخیص من این طور می فهمم مجمع دقیقاَ مثل "مجمع مشاوران رهبر" است و این که این مجمع جزئی از قوه ی رهبری باشد برایم قابل قبول تر است از این که جزئی از قوه ی مقننه باشد. اما تاکیدی بر فهم خودم ندارم. شاید من غلط بگویم.

شاهین-حمید رحیمی نژاد یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:41

با سلام.
شما اصل ۵۷ را به شکل دیگری بیان کردید. این اصل این طور مطرح میشود که ج.ا.ا دارای قوای مقننه-مجریه-قضائیه زیر نظر ولایت امت و رهبر است. خوب در این اصل تفکیک قوا به چه معنی است؟ اصلا تفکیک قوا در کدام قسمت از هرم قدرات قابل اعمال است؟ اینها سوالاتیست که تعارضات بسیاری ایجاد میکند. ضمنا در تمام کتب مربوط به حقوق اساسی مجلس خبرگان رهبری بالاتر از مقام رهبری و در زیر حاکمیت خداوند و مردم قرار دارد. البته اینها ناشی از رابطه طولی رهبری با سه قوه است که او را در خارج از این سه قوه قرار میدهد و رسیدگی به وی را از حیطه عمل این سه قوه خارج میکند و موجودیت یک نهاد جدید را الزامی. آیا یک نقش بدون بانی و عامل که به نحو احسن تعریف شده نیاز به رسیدگی دارد؟ مسلما خیر بلکه این نقش(رهبری) زمانی نیازمند رسیدگیست که عاملی داشته باشد و اعما آن فرد نیازمند رسیدگی باشد پس میبینید این مقام با وجود فرد تجلی پدا میکند و رسیدگی به فرد همان نظارت بر نهاد رهبری است.

موسی روح الامینی پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 22:20

رهبری جزو قوه مجریه است. و رییس جمهور رییس مجریه است بجز بخشی که بر عهده رهبری است.
و مجلس خبرگان جزو قوه مقننه است و قوانین خودش را تصویب می کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد