بسم الله الرحمان الرحیم.
زندگی ی ما ایرانیان، عجیب به دلار وابسته شده است. البته به خود دلار که نه. به ارزش دلار در برابر پول ایران. که هر دلار چند تومان است. هر دلار دیروز چند تومان بوده و امروز چند تومان شده است. در سخنانی از مرحوم امام خمینی، که نقل می کنم، ایشان در طول حدود یازده ماه (از خود 19 مهر 1357 تا خود 12 شهریور 1358) در نُه سخنرانی دَه مرتبه از گلکاری ی ویلای اشرف پهلوی فرموده است و از هزینه ی گلکاری. در تمام موارد، ایشان هزینه را به دلار ذکر کرده، و در چند مورد، هزینه را به تومان هم ذکر کرده است. اولین بار که هزینه را به تومان هم ذکر کرده، 29 مهر 1357 بوده، و آخرین بار 12 شهریور 1358. در این فاصله ی حدود ده ماه و نیم، که حدود پنج ماه قبل از انقلاب بوده و حدود پنج ماه و نیم بعد از انقلاب، طبق سخنان امام خمینی، ارزش دلار در برابر تومان، هیچ تغییری نکرده بوده. هر دلار، هفت تومان.
ده ماه و نیم، قیمت دلار بر حسب تومان ثابت بوده. هر دلار، هفت تومان.
و الان؟
امام خمینی:
«19 مهر 1357
همین آخرى- من خواندم که- براى فلان ویلایى که براى یکى از خواهرهاى شاه بود، خود ویلا را چقدر خریدند. الآن من یادم نیست ولى زیاد بود؛ پنج میلیون دلار! پنج میلیون دلار براى خرج گلکارى و زینت گلکارى!
28 مهر 1357
براى من نوشته بودند پنج میلیون دلار براى گلکارى، تزیینات گلکارى ویلاى یکى از خواهرهاى شاه خرج شده
29 مهر 1357
همین چند روز من خواندم، در یک جایى نوشته بود که یک ویلایى یکى از این خواهرهایش در کجا تهیه کرده است به چند میلیون دلار، آنش را یادم نیست، اینکه یادم مانده این است که پنج میلیون دلار هم براى گلکارى این ویلا ایشان خرج کردند! پنج میلیون! یعنى سى و پنج میلیون تومان خرج! من نمىتوانم تصور کنم که یعنى چه. گفتند پنج میلیون دلار خرج گلکارى و تزیینات گل این ویلا براى این خانم «1» شده است
6 آبان 1357
یکى از خواهرهاى این آقا یک ویلایى در کجا تهیه کرده است که پول آن ویلا را من الآن یادم نیست، خیلى قلم درشت محیر العقولى بود، آنى که یادم مانده این کلمهاش است که پنج میلیون دلار خرج گلکارى و تزیینات گلکارىاش شده است؛ یعنى 35 میلیون تومان!
6 آبان 1357
ایشان، خواهر بزرگوارِ این آقا (؟) خواهر جنایتکار این جنایتکار، پنج میلیون دلار خرج گلکارىِ- نوشته بود خرج گلکارى این ویلایى که ایشان تهیه کرده است در خارج!
4 آذر 1357
من خواندم این را یا در یک چیزى بود که براى من خواندند این را که- یک ویلایى براى خواهر این شاه (یک کدام از این خواهرانش) یک ویلایى خریدهاند به چه قیمت، آن را من یادم نیست اما نوشته بود که شش میلیون دلار یعنى سى و پنج میلیون تومان خرج، شش میلیون دلار خرج گلکارى آنجا شده!
14 بهمن 1357
در یکى از چیزهایى که به من نوشته بودند راجع به یکى از خواهرهاى این مرد، نوشته بودند که یک ویلا در کجا دارد که چقدر خریده شده است- آنش من یادم نیست اما آنى که یادم مانده این است- نوشته بود که پنج میلیون دلار یعنى سى و پنج میلیون تومان خرج گلکارى آنجا شده!
20 بهمن 1357
یک قصهاى را برایم نوشتند یا در مجله دیدم- یادم نیست الآن- که یکى از خواهرهاى این محمد رضا در خارج یک ویلایى خریده است که قیمت او را من الآن نمىدانم چه قدر بود لکن نوشته بود که براى گلکارى او شش میلیون دلار خرج گلکارى آن ویلاست.!
23 اردیبهشت 1358
آن طورى که به من در پاریس که بودم اطلاع دادند که یک ویلا در خارج یکى از خواهرهاى آریامهر در پاریس خریده آن مقدار خریدش هم من یادم نمانده است لکن این یادم مانده چون این عجیب بود که پنج میلیون دلار خرج گلکارى این عمارت یعنى 35 میلیون تومان خرج گلکارى این عمارت [شده است].
12 شهریور 1358
من در پاریس که بودم یکى از مطالبى که شنیدم که آنش که یادم ماند و تحفه بود یک کلمهاش بود؛ براى یکى از بستگان همین رژیم، بستگان همین محمد رضا، یکى- حالا از کدامشان آن هم یادم نیست- ویلایى در خارج هست، [که]- قیمت ویلا را هم من یادم نیست- اما آنى که یادم ماند این است که شش میلیون دلار خرج گلکارى! ملتفتید یعنى چه؟ شش میلیون دلار یعنى چهل و دو میلیون تومان، یا پنج میلیون دلار، حالا یکى از این دوتاست، پنج میلیون، ظاهراً پنج میلیون، پنج میلیون دلار خرج گلکارى آن ویلا! آنها این را مىخواهند! آنها هم که اطراف آنها هستند و عرض مىکنم که الآن در کردستان غائله درست کردهاند و برادرهاى کُرد ما را اغفال کردهاند، آنها مىخواهند این طورى این وضع را پیش بیاورند که از شما بگیرند و در جیبهایشان پُر کنند و ویلا در آنجا درست کنند که پنج میلیون دلار، سى و پنج میلیون تومان، خرج گلکاریش بشود. من خودش را یادم نیست چه قدر بود، اصلًا نمىدانم چه قدر بود، اما این را یادم بود. «1» خوب سال دیگر هم همین طور.»
با سلام
پاسخ کامنت تان را نصب کردم. اما نکته ای در مورد پست دلار:
متاسفم، وقتی هر با پته ای آمد و از این دیار رد شد و مردمی به او "امام" گفتند، همین می شود. خمینی هم با آمدنش تنها کاری که کرد این بود که "ربای" بانک مرکزی را چند برابر نمودند. آخر چه کسی میتواند ادعای مسلمانی خمینی یا این مردم را طرح کند در حالیکه ربا حرب با الله و رسول است؟؟
نکند هم میشود با الله حرب کرد، هم مسلمان بود!!؟
این به آن دلیل است که هر با پته ای را "امام" حساب کردند و او را اطاعت کردند، در حالیکه امر شده بودند که فقط الله را بپرستند و اربابی بغیر از الله نگیرند.
نصاری گفت مسیح ولد الله است، قرآن فرمود پوستتان در جهنم کنده میشود بخاطر این حرف!...شیعه آمد گفت الله ولی دارد...قرآن فرمود الله نه ولد دارد، نه ولی دارد، نه شریک دارد، نه دختر دارد، نه پسر دارد، نه.... هیچ چیز ندارد....اما گویی خیلی از این مردم فهم نمیکنند این مسائل را. تکبر می ورزند و هر روز 3 بار هم شهادت میدهند که فلانی ولی الله است!
بگو آتش جهنم کافی است.
سیدعباس سیدمحمدی ـ علیرضا:
علیک السلام.
عزیزان به من امر فرمودند بی ادبیها و توهینها و اهانتهای شما به حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام را حذف کنم، اما من فعلاً چنین نمی کنم. بگذار عاقلان و صاحبان اخلاق ببییند حتا بعد از 1400 سال هنوز سَبّ علی در دنیا رواج دارد. افرادی هستند که زیرکانه، به اسم «استدلالهای قرآنی ی محض» و مانند آن، و با نوشتن آیه ی قرآن در صدر وبلاگ خود که به افراد القا کنند نویسنده ی وبلاگ مسلمان است، می آیند و با مبنا و محور قرار دادن تورات، به زعم خود ثابت می کنند فلان املاهای فعلی ی موجود در قرآن تحریف شده است زیرا از نظم موجود در تورات تبعیت نمی کند.
شما در وبلاگت حضرت ابراهیم را «تنها امام مسلمانان» و «تنها امام مسلمین جهان» نامیدی. بنده مؤدبانه به شما عرض کرم این تعبیر شما اشکال دارد و حد اقلش این که اگر ما شیعیان مسلمان محسوب شویم، ما دوازده امام داریم. شما آمده ای هرچه از دهنت درآمده، به نَفس و جان حضرت محمد و قهرمان روز احد و پهلوان روز خیبر و آن علی که محمد درباره اش فرمود «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» و فرمود علی مع الحق والحق مع علی و فرمود علی مع القرآن والقرآن مع علی، نثار می کنی. در کامنت وبلاگت هم در برابر اشکال من گفته ای:
«آیه آن کسانیکه خودشان را امام نامیدند، آیه ای هم از کتب الهی دارند که ما آنرا بخوانیم و بفهمیم که این افرادی که شما تعداد آنها را 12 عدد میدانید، به مقام امامت رسیده اند؟ در پرانتز، اینکه امامت مقامی است که الله پس از آزمایش نمودن ابرهیم (ع)، خود حضرت سبحانه تعالی آنرا به ابرهیم تفویض میکند. آیه میخواهد..اینطور نیست که عده ای به کسی هجوم بیاورند و او بشود امام !! که اگر اینطور بود ابوی اینجانب هم امام بود و من هم امامزاده !»
پایان نقل جواب شما به من در کامنت وبلاگت.
اگر تأییدکنندگان نوشته های وبلاگ شما، عزیزان یهودی و ... نباشند که با برنامه ریزی و زیرکی، رفته اند زیر نام مسلمان بودن، و اگر عزیزان صاحب معلومات در معارف اسلامی باشند و صاحب معلومات در ادیان دیگر باشند، شاید متوجه شوند:
مگر وصی و جانشین حضرت عیسی، کتاب الاهی داشت؟
مگر وصی و جانشین حضرت موسی کتاب الاهی داشت؟
اگر هر وصی باید کتاب الاهی داشته باشد، پس 12 وصی محمد، باید 12کتاب داشته باشند؟
وصی پیامبران، کتاب پیامبر را برای پیروان دین تشریح و تفسیر می کنند.
«امامت» اجمالاً مقامی است که در قرآن به رسمیت شناخته شده، البته لغت امام هم در مورد ابراهیم به کار رفته و هم در مورد پیشوای بدکاران.
«امام» نامیده شدن مرحوم آقای خمینی ربطی به امامان دوازدگانه ی شیعیان ندارد.
فعلاً توهینها و اهانتها و بی ادبیهای شما به حضرت علی را پاک نمی کنم. بگذار عاقلان و صاحبان اخلاق ببییند حتا بعد از 1400 سال هنوز سَبّ علی در دنیا رواج دارد. بگذار افراد اندکی فکر کنند و ببینند این فرد که در وبلاگش بر حسب ظاهر «قرآنی» استدلال می کند و حرف می زند، این فرد یحتمل یهودی است و زیر نام مسلمان بودن می خواهد به مطالبی برسد.
عزیزان از من خواستند اهانتها و توهینها و بی ادبیهای شما به حضرت علی را حذف کنم. ببینم آیا بنده می توانم بدون حذف کردن و بدون مقابله به مثل کردن، آیا می توانم «علی وار» با شما رودررو شوم یا نه.
با سلام
با این حال نتیجه گرفته می شود:
یا تغییر ارز و دلار توطئه دشمنان است.
http://atregoleyas.com/664.html
*************
یا بی تدبیری سیاستگذاران اقتصادی است.
http://www.botianews.com/index.php?option=com_content&view=article&id=425:news&catid=7:1389-07-05-11-52-30&Itemid=12
با سلام
جناب سید محمدی
از اهانت به اشخاص در وبنامه خودتان جلوگیری فرمائید.
سلام
موقعی تمام اقوام و نزدیکانمان در این وبلاگ رو به آفتاب پهن شدند کسی نیامد اعتراض کند که از اهانت به اشخاص در وبنامه! خودتان جلوگیری بفرمایید.
لابد ما لیبلار! سگ سنی مجوس مرتد ارمنی ناصبی بودیم و حساب نمی شدیم
جایی خواندم جناب سرهنگ بادیه نشین مرحوم شانزده میلیون دلار برای قهوه ای کردن یکی از کشورهای خاورمیانه خرج کرده بود.
سلام
برای این علیرضا که در اینجا کامنت گذاشته، مطلبی کامنت کردم و چون کنترولر دارد و امکان دارد تایید نشود اینجا و با اجازه ی شما تکرار می کنم :
می خواستم بدانم شما که ید طولایی برای ماله کشی بر مزخرفات تورات داری که تا همین سده های اخیر مورد دستبرد و تغییر و تبدیل بوده ، این مطلب از سفر پیدایش را چگونه رفع و رجوع می کنی :
چون کنعان دچار قحط و خشک سالی شد ، ابراهیم و همسر سارا، که زنی بسیار زیبا و نیکو روی بود، راهی مصر شدند چون به نزدیکی مصر رسیدند ابراهیم به سارا گفت اگر مصریان دریابند تو همسر منی برای دست یابی به تو مرا خواهند کشت و تو را زنده نگه خواهند داشت، پس چه بهتر که تو نگویی همسر منی بلکه خود را خواهر من بنامی تا به خاطر تو مرا نیز گرامی دارند و سارا پذیرفت. چون بمصر رسیدند ، انچه ابراهیم پیش بینی می کرد ، روی داد، یعنی مصریان شیفتۀ زیبایی سارا شدند و او که خود را خواهر ابراهیم خوانده بود به کاخ فرعون بردند، فرعون اورا پسندید و به زنی گرفت و به خاطر او ابراهیم نیز گرامی داشت و سرمایه کلانی از برده و کنیز و گاو و گوسفند و شتر بدو بخشید . اما دیری نگذشت که بلاهایی پیاپی فرعون و سرای اورا فرا گرفت، چنان که ابراهیم را نزد خود خواند و اورا سرزنش ها کرد که : چرا نگفتی سارا همسر توست تا من اورا به زنی نگیرم. سپس فرمان داد ابراهیم و همسرش را از مصر برانند، ولی به وی اجازه داد تا آنچه را در پیش بدو بخشیده بود همراه برد. [1]
به گزارش تورات ، ابراهیم چون به کنعان آمد خود 75 ساله و سارا 65 ساله بود.[2]
چند سالی نیز در کنعان ماندند و سپس به مصر رفتند ، یعنی هنگام رفتن به مصر سارا کم و بیش هفتاد یا هفتاد و چند ساله بوده است ؛ آیا زنی در چنین سن و سالی می تواند مردان را شیفته و دلبرده سازد ، آن هم کسی مانند فرعون را که بی گمان حرمسراهای انبوه از زنان جوان و زیبا و دلربا داشته است؟ مگر همین سفر پیدایش اندکی پس از این گزارش دروغ – که درباب 12 آمده – در باب 18 از پیری و فرسودگی سارا سخن نگفته است که چون او را به زادن اسحاق مژده دادند، سیلی به چهره خود نواخت ، خندید و گفت : مگر میشود پیرزنی فرسوده و یائسه با شوهری پیر و از کار افتاده ، پسری بیارود؟[3] چیزی که در قرآن نیز اینگونه آمده است : « همسر ابراهیم که ایستاده بود، خندید، اورا به اسحاق و از پس اسحاق به یعقوب مژده دادیم، گفت : ای وای ، چگونه میتوانم بچه بیاورم ، منی که خود پیرزنی هستم و این همسرم پیرمردی است، راستی که این چیزی بسیار شگفتی است»[4]
1- پیدایش12: 10-20. برای داستانی همانند درباره ابراهیم و سارا و پادشاه جرار، بنگرید به : پیدایش 20: 1-18، دراین داستان سارا از نود سالگی هم گذشته است.
2- همان،12: 4، 17:17.
3- همان، 18 :9-15.
4- هود71-72
این را از اینجا نقل کردم :
http://gabrielmmj.blogfa.com/post-63.aspx
فعلا فرصت نوشتن ندارم همین یک مطلب را بخوان تا ببینی مثلا برای ذبیح نشان دادن اسحاق که چگونه تو با مناط و مبنا قرار دادن تورات به سراغ قران رفته ای که ثابت کنی شیعیان برای ذبیح کردن اسماعیل دست به تحریف قرآن زده اند. جل الخالق که تورات محرف شده است مبنای سنجش و اثبات تحریف قرآن توسط شیعیان!
راست است که بغض علی کور می کند چشم دشمنانش را
اقتصاد هم شد علم؟!
سلام،
جناب سیدمحمدی، وقتی توهین کننده و ناسزاگو از روی ناآگاهی و غفلت فحش می دهد، بله، مرو کراما، با بزرگواری بگذر.
اما وقتی فحاشی چاشنی استدلال و دفاع از قرآن می شود، احتمالا طرف از روی عمد و آگاهی توهین می کند.
عجب نادره ای است این فحاش ناصبی!؟
به علی ع توهین می کند و خود را علیرضا می نامد!؟
به پشتوانه متن محرف تورات(به نص صریح قرآن کریم، تورات تحریف شده است. مگر اینکه ایشان تورات آسمانی را بدست آورده باشد!) برای قرآن تفسیر می تراشد.
در توهین به علی ع ، کینه یهود را به فحاشی نواصب منضم می کند.
سلام
اینجا را بخوانید:
http://www.isisnucleariran.org/brief/detail/no-obama-letter-to-iran
به نظر شما این عحیب نیست که یک مرکز بین المللی امنیتی جهانی هنوز نمی داند که رهبر ایران بیست و سه سال است که عوض شده؟ اینها از آن سر دنیا و با این اطلاعات غلط داعیه ی رهبری جهان را هم دارند!
سلام علیکم.
دیدم.
نوشته اند
President Barack Obama had sent a letter to Supreme Leader Ayatollah Khomeini warning Iran against closing the Straits of Hormuz
که قاعدتاً اشتباه تایپی بوده و
Khamenei
را
Khomeini
تایپ کرده اند.
در
http://www.pasokhgoo.ir/node/30245
یک نفر سؤال کرده:
«چگونه است که هر کسی از هر گوشه بلند می شود و خود را رهبر جهان اسلام می نامد مثلا قذافی نیز خود را رهبر جهان اسلام می داند. ما معتقدیم امام خامنه ای رهبر جهان اسلام است»
در
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=8910050256
از شهید زین الدین نقل کرده اند که
«امام خمینی رهبر جهان اسلام هستند»
آقای محمدی سلام
مشکل شما نیست.
قرآن خبر این "گران تمام شدن" را داده بود، وقتی که از شما درخواست آیه ای کردیم و فوجی از کامنتها این درخواست بحق ما را اهانت آمیز نامید! شما خودتان را هلاک میکنید وقتی با آیات الله جحد میکنید، پس اگر آیه ای برای امامت کسی بغیر از امام ابرهیم (ع) ندارید سر تعظیم دربرابر قرآن فرود آرید:
الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِینَ آمَنُوا کَذَٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿غافر: ٣٥﴾
آقای محمدی، امامت حلوا نیست که آنرا روی سینی بریزیم و دور بچرخانیم تا هر کسی برای پسرش چند تا بردارد!!....خیر قربان....آیه بنام میخواهد، دارید؟؟؟؟؟ اگر ندارید از آتشی که صورتها را برمیگرداند خوف کنید.
وصی موسی، Joshua آیه دارد در تورات، خودش کتاب دارد در عهد قدیم! وصایای عیسی آیه دارند در انجیل، حتی قرآن هم وصایای آنها را تصدیق میکند.
با ظن و یحتمل و گمان به هیچ جا نمی رسید. یعنی برای اینکه بدانید قرآن در مورد شیعه و سنی چه می فرماید قرائت آیه ذیل کافی نیست؟؟
وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ
مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ (31-32 روم)
آقا از این واضح تر آیه میخواهید؟ این چطور:
تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ ﴿الجاثیة: ٦﴾
از شیعیان و اهل سنت بپرسید، اگر قرآن فرموده به هیچ حدیثی بغیر از کلام الله و آیاتش ایمان نیاورید، آیا این تعارف است؟؟؟ یا معاذالله، قرآن برای سرگرمی من و شما این آیه را نازل کرده است؟
کمی در آیات قرآن تامل کنید و بدانید که خواندن غیرالله ظلم بزرگی است مطابق قرآن و در زبور فرموده اگر کسی غیرالله را بخواند، فهم وحی از او گرفته میشود! ...اینها شوخی نیست...آقای محمدی...اینها شوخی نیست.
قُلْ أَرَأَیْتُم مَّا ***تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ*** أَرُونِی مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّمَاوَاتِ ائْتُونِی بِکِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿الأحقاف: ٤﴾
وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا یَمْلِکُونَ مِن قِطْمِیرٍ ﴿فاطر: ١٣﴾
این آیات فوق تعارف است یا شوخی است به نظر شما؟ چرا آن کسانیکه شما به ایشان لقب علما را میدهید نمی آیند این آیات را فریاد بزنند؟ که ای مردم جاهل، "یا فلان" گویی نکنید! ظلم است...شرک است...بدبختی ما از اینهاست؟....چند ده آیه دیگر از این باب آیات میخواهید برایتان لیست کنم؟؟ نه اینطور نیست...تکبر می ورزید.
شما رزق و روزیتان را از الله میگیرید، بعد نمک دان میشکنید و غیراو را میخوانید؟ سنگ چیز دیگری بغیر از آیات الله را به سینه میزنید؟ ....والله عذاب آتش کافی است، خوف کنید.
علیک السلام.
شما دهانت را باز کردی به نَفس و جان حضرت محمد، حضرت علی بن ابی طالب، بی ادبیها کردی. حالا آمده ای می گوئی شما از من آیه طلب کردی، و من آیه نداشتم ارائه بدهم، و بر من «گران تمام شد»؟
در توراتی که تا مدتها بعد از حضرت موسی، هی بهش اضافه می شده، و در انجیلی که تازه بعد از حضرت عیسی نوشته شدنش آغاز شده، شما خب آیاتی دارید که خاص اوصیاء موسی و عیسی باشد، اما ما آیاتی نداریم و کتابهای وحیانی نداریم که اوصیاء محمد داشته باشند.
ما امامت علی و یازده فرزند علی را از حلوافروشی نگرفتیم.
ما بر طبق
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِوَرَسُولِهِ
ایمان آوردیم به رسول، و طبق
وَأَطِیعُواْ اللّهَوَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ
اطاعت می کنیم رسول را، که فرمود
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض
و رسول، که جای تک تک آیات قرآن را بر ما مشخص فرمود، نام تک تک اوصیاء خود را هم به ما معرفی فرمود.
اگر مسلمانان جهان، پیغمر خودشان، که
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىثُمَّ دَنَافَتَدَلَّىفَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَىفَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى
و پیغمبر خودشان که
رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَالنَّبِیِّینَ
است، امامشان نیست، و امامشان و تنها امامشان پیغمبری است که چند صد سال قبل از حضرت محمد بوده، بدا به حال مسلمانان!
گفتید:
«آقا از این واضح تر آیه میخواهید؟ این چطور:
تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ ﴿الجاثیة: ٦﴾
از شیعیان و اهل سنت بپرسید، اگر قرآن فرموده به هیچ حدیثی بغیر از کلام الله و آیاتش ایمان نیاورید، آیا این تعارف است؟؟؟ یا معاذالله، قرآن برای سرگرمی من و شما این آیه را نازل کرده است؟»
می گویم:
شما واقعاً خیال کرده ای با بچه طرفی؟ گشته ای گشته ای لفظ «حدیث» را در قرآن پیدا کرده ای، در عبارتی به شکل
«تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ»
و با خودت گفتی شاید چند نفر باور کنند این آیه در رد حدیث محمد و حدیث علی است؟
اولاً «حدیث»، در حدیث محمد و حدیث علی و مانند آن، اشتراک لفظی دارد با «حدیث» در این آیه.
ثانیاً قرآن خودش هم امر کرده به ایمان آوردن به محمد
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِوَرَسُولِهِ
و هم امر کرده به اطاعت از محمد
وَأَطِیعُواْ اللّهَوَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ
و هم تصریح کرده نطق محمد جز وحی نیست
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَىإِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى
و قرآنی با این اوامر، آیا می آید بگوید حدیث محمد را پیروی نکنید؟
ثالثاً اگر قرار است بنا بر مدعای شما مسلمان غیر از کلام الله بین الدفتین از هیچ حدیثی و هیچ کلامی پیروی نکنند، و از طرفی
فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ
و از طرفی اجزاء نماز مشخص نشده، خب این مسلمانان نماز خواندن را چه گونه انجام دهند؟
اوصیاء حضرت محمد، مانند تعداد رکت نماز و مانند ذکر رکوع و مانند ذکر سجده و ...، جزئی از شریعت حضرت محمد هستند.
آقای محمدی این شما هستید که به پیامبر اهانت میکنید و ضمنی در حرف هایتان مدعی شده اید که محمد نبی "پیامگر" بوده است !! ...اهانت از این بیشتر؟....نخیر آقا! محمدنبی "پیامبر" بوده است. هنوز فرق پیامبر را با پیامگر نمی دانید؟؟
محمد کلمه ای بغیر از قرآن کریم و فاتحه را برای مردم نیاورده است. این البته دروغهای کذابان و فحاشان است که حرف هایی را به او "نسبت" داده اند که شما امروز به آن حدیث میگویید..
آقای محمدی، رگ غیرتتان خوب برای اسامی خودساخته ای که پدران و آبائتان سرهم کرده اند، و خودامام خوانده هایی که سرهم کرده اید، ورم میکند..اما پای آیه های قرآنی که می رسد، ما را به "گشتن و پیدا کردن" چون کودکان متهم میکنید. پس اینها را هم اضافه کنید:
اگر قرآن هم در سوره جاثیه، هم در سوره اعراف، هم در سوره مرسلات، یعنی (3) جا فرموده:
فبای حدیث بعد الله و آیاته یومنون...
پس بنشینید و بیندیشید که "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول" یعنی اینکه محمدنبی لسان جبرییل بر روی زمین است، نه اینکه بعنوان یک آژانس مستقل از خودش "حدیث" و "استفتا" منتشر نماید یا حکومت تشکیل دهد.
لسان او، تذکر او، کلام او، فقط وحی جبرییل بوده است که امروز در قرآن کریم پیش روی ماست....مگر اینکه مدعی شوید قرآن معاذالله ناقص است !!! (که با شناختی که از شیعه و سنی دارم، میدانم مدعی این حرف هستند ولی جرات گفتن آن را ندارند).
آقای محمدی طیاره عقلانیت تشیع و تسنن، کپی کشیده شده از طیاره هلنی یونان است که از تعریف عقلانیت و تصوف یونان قدیم بهره می برد. یعنی مدل اندیشه ورزی شما را کفار برای شما سرهم کرده اند. ...همین کافیست که به شما اثبات کنیم، که طیاره اندیشه ورزیتان مسموم است و هیچ بحثی را درک و فهم نخواهید کرد.
چون کلام الله فقط حق است و بغیر از الله باطل.
و شما عمری است که در قالب حدیث من دون الله، سحر شده اید:
ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ﴿لقمان: ٣٠﴾
حالا فکر کنید: وقتی میگوئید "یا علی" (مطابق آیه بالا که علی صفت الله کبیر است)، آیا منظورتان آن وجودی است که خالق آسمانها و زمین است، یا آن میتی که هنوز نمیدانند او را در نجف خاک کرده اند یا مزار شریف افغانستان؟؟
الله اکبر.
آقای علیرضا.
«پیامگر» اشتباه تایپی بوده.
ظاهراً سخت نیست متوجه شد که شما مسلمان نیستی. من تا به حال ندیدم کسی مسلمان باشد، چه سنی و چه شیعه، و این بی ادبیها کند به حضرت علی.
من عرض کردم:
«اگر مسلمانان جهان، پیغمر خودشان، که
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىثُمَّ دَنَافَتَدَلَّىفَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَىفَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى
و پیغمبر خودشان که
رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَالنَّبِیِّینَ
است، امامشان نیست، و امامشان و تنها امامشان پیغمبری است که چند صد سال قبل از حضرت محمد بوده، بدا به حال مسلمانان!»
بله. شما وقتی تعبیر «تنها امام مسلمانان» و «تنها امام مسلمین جهان» را درباره ی حضرت ابراهیم به کار بردی، شاید برنامه داشتی ذهنها را از امامت علی بن ابی طالب دور کنی، و ظاهراً به فکرت نرسید ممکن است به فکر مسلمانها خطور کند، حالا از علی هم که بگذریم، ما مسلمانها، چه جوری است پیغمبر خودمان که خاتم الانبیا است و ...... است،
امام ما نیست،
و پیغمبر چند صد سال قبل از ایشان،
اما ما و تنها امام ما است؟!
و ظاهراً نتوانستی معقول و ملایم جواب دهی، مسلمانان که امر شده اند به نماز خواندن، و جزئیات نماز هم در قرآن نیست، و طبق مدعای شما مطلقاً جز کلام خدا در قرآن کلامی و حدیثی حجیت ندارد، پس مسلمانان این ذکر حمد و سوره و رکوع و سجده و تشهد و ... را از کجا آورده اند؟!
در معرفی خودتان نوشته اید:
ظاهراً نَسَبَم به حضرت امام علی بن حسین بن علی بن ابی طالب می رسد
به چه ظاهری، که به کدام حضرت می رسد که او امام شده توسط چه آیه ایست؟؟ که حالا مدعی هستید فرزند فرد مجهول الهویه فرد مجهول دیگری است؟ این چه ظاهری است که همه اش مجهول است؟؟ یا نکند شاهدان شما همان دست نوشته های پدران و آبائتان است؟
چطور است که تاریخ همین یک ماه پیش این مملکت را صد جور جعل میکنند، اما شما مطمئنا میدانید که سر فلان گذر در فلان شهر از فلان دیار، 1400 سال پیش فلانی محاسنش را چگونه شانه میکرد؟ و در حال شانه زدن چه حدیثی را به فلانی گفته است؟؟ که اگر فیلم دی وی دی آنرا هم به ما نشان بدهید، پاسخ می شنید:
فبای حدیث بعدالله و آیاته یومنون
که حالا در معرفی خود به اینچنین باطلی می نازید؟ در حالیکه الله شما و آن کسانیکه از آنها اطاعت میکنید را خلق کرده و روز قیامت بحق بین همه شما حکم خواهد کرد.
أُفٍّ لَّکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿الأنبیاء: ٦٧﴾
از شما و آنچه ارباب گرفته اید، حسب الامر قرآن کریم اعراض میکنم. به سلامت.
شاید جناب عالی قاطعاً و تحقیقاً و محققاً نسب شریفتان به حضرت موسی بن عمران برسد.
بنده و خاندانم در محل زندگیمان مشهور هستیم به سید بودن، و سید بودن یعنی نَسَب فرد می رسد به حضرت علی و حضرت فاطمه. چون در کنار شهرت افواهی، سلسله نسب کاملاً دقیق یا نسبتاً دقیق از خودم تا امام المتقین حضرت علی بن ابی طالب ندارم فعلاً، قید «ظاهراً» را به کار بردم. حتا اگر سلسله را هم بیابم، ذکر قید «ظاهراً» را خلاف احتیاط و تواضع نمی دانم. چه رسد فعلاً که سلسله را ندانم و ندارم.
سلام،
مثل اینکه فحش های این ناسزاگوی بی شرم، تمامی ندارد.
خودش را علیرضا معرفی می کند، اما با علی و اولادش دشمنی می کند؛ حتی از کلمه "سید" در نام فامیل شما واهمه دارد، و شما را محمدی خطاب می کند!؟ شما حی و زنده ای این شخص نام شما را تحریف می کند، وای به اجداد شما!!!، طنز ماجرا آنجاست که طرف ادعای صیانت از دین هم دارد!؟
پس ناچار کلوخ انداز را پاداش سنگ است.
کسی که جویای حقیقت است یا مدعایی دارد و فکرش را عرضه می کند، محترم است؛ اما کسی که با پیش زمینه عناد و دشنام پیش می آید، چگونه صلاحیت بحث و اظهار نظر می تواند داشته باشد؟
کسی که ادعا می کند تمام تاریخ و نقش آفرینان آن جعلی و مجهول هستند، چه تضمینی هست این ادعا را فردا در خصوص کل کتاب خدا و پیامبرش بکار نبرد.
ننگ و لعن ابدی پروردگار بر هرچه یهودی صفت رذل باد.
سلام
با کسی می توان گفت و گو کرد که چشمش و گوشش برای دیدین و شنیدن باز باشد. شما ببین عین کامنتم را برای احتاط اینجا گذاشته ام او کامنت مرا به این صورت منتشر کرده است:
عابر
یکشنبه 2 بهمن ماه سال 1390 ساعت 10:11 PM
سلام
اینجا را ببینید،
http://gabrielmmj.blogfa.com/post-63.aspx
دوباره استدلال کنید.
اگر به قرآن استدلال می کنید، نظر قرآن را درباره یهود و تورات بیان کنید.
عجب! تورات محرف، مفسر قرآن شده است. اگر تورات برای تفسیر قرآن کفایت می کند، باید چنین فهمید که همه چیز در تورات بیان شده است و با این حساب ارسال رسول اکرم ص و نزول قرآن کاری لغو و بیهوده بوده است.
من به اسم خودم و با تفصیلی که در اینجا هست و در ساعتی که در اینجا هست و در ذیل مطلبی دیگر کامنت گذاشته ام و او این همه ان را تغییر داده و در حایی که خود می خواسته به اسم عابر منتشر کرده و این تحریف و تفییر حقیقت را از دیشب تا به امروز مرتکب شده چنین آدم مریضی که احتمالا اوانحلیست است اصلا قابلیت گفت و گو کردن را دارد؟!
او بنا بر اخلاق اسلاف خود ، عمل کرده و می کند و حلفی صالح بر پیشینان یهودی اش است
چون از قول من نوشته است:
نظر قرآن را درباره یهود و تورات بیان کنید:
طبق :
http://qodsona.blogfa.com/post-25.aspx
یهود در قرآن
قوم یهود از دشمنان دیرینه اسلام به شمار میرود و با رسول گرامی اسلام به جنگ برخاستند و با مشرکان و کفار قریش دست به توطئههای مختلفی زدند. اکنون نیز که قرنها از رسالت پیامبر خاتم میگذرد، اسرائیل یکی از دشمنان سر سخت دنیای اسلام است. یهودیها که اکنون کشور فلسطین را اشغال کردهاند و با کمک قدرتهای بزرگ و از جمله آمریکا با مسلمانان به جنگ برخاستهاند و روز قدس در واقع یادآور دشمنی دیرینه یهود با اسلام و مسلمانان است. در این مقاله ویژگیهای یهود را از منظر قرآن ذکر کردهایم. در یک نگاه کلی ایات مربوط به یهود را میتوان به دو گروه تقسیم نمود: الف) عقاید و باورهای یهود؛ ب) کارشکنیها و فعالیتهای تخریبی علیه مسلمانان.
الف) عقاید و باورهای یهود
1. دشمنی با مؤمنین:
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا؛مائده/82
به طور مسلّم ( ای پیامبر ) دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت.
2. اذیت و آزار مؤمنین:
لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذًی کَثیرًا وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور؛ِ آلعمران/186
به یقین (همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش میشوید و از کسانی (یهودیان) که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده است و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزار دهنده فراوان خواهید شنید و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید (شایستهتر است؛ زیرا) این از کارهای مهم و قابل اطمینان است.
3. عقیده یهود در مورد خودشان:
وَ قالَتِ الْیهُودُ وَ النَّصاری نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُهُ؛ مائده/18 یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان ( خاص ) او هستیم.
4. عقیده یهود درباره خداوند:
وَ قالَتِ الْیهُودُ یدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ ایدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یداهُ مَبْسُوطَتانِ؛ مائده/64 .
و یهود گفتند: « دست خدا ( با زنجیر ) بسته است». دستهایشان بسته باد! بلکه هر دو دست ( قدرت ) او، گشاده است.
5. طغیان و سرکشی یهود:
وَ قَضَینا إِلى بَنی إِسْرائیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی اْلأَرْضِ مَرَّتَینِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیرًا ، فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیکُمْ عِبادًا لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْدًا مَفْعُولاً؛ اسراء4/5
ما به بنی اسرائیل در کتاب ( تورات ) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد و برتری جویی بزرگی خواهید نمود. هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکار جوی خود را بر ضد شما بر میانگیزیم ( تا شما را سخت در هم کوبند، حتی برای بهدست آوردن مجرمان ) خانهها را جستوجو میکنند و این وعدهای است قطعی.
6. قساوت و سنگدلی:
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِی کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً؛ بقره/74
سپس دلهای شما ( خطاب به یهود ) بعد از واقعه سخت شد، همانند سنگ یا سختتر.
7. ایمان نداشتن به نبوت:
وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ؛ بقره/55 .
و (نیز به یاد آور) هنگامی را که گفتید: « ای موسی! هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر اینکه خدا را آشکار ببینیم ». پس صاعقه شما را گرفت؛ در حالی که تماشا میکردید.
8. کفران نعمت:
وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یخْرِجْ لَنا مِمّا تُنْبِتُ اْلأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها؛بقره/61
و (نیز ای یهود! به خاطر آورید) زمانی را که گفتید: « ای موسی ! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم. از خدای خود بخواه که از آنچه زمین میرویاند؛ از سبزیجات، خیار، سیر، عدس و پیازش برای ما فراهم سازد.
9. کشتار انبیا:
وَ ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ وَ باءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یکْفُرُونَ بِایاتِ اللّهِ وَ یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ؛ بقره/61
و مُهر ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایی شدند؛ چون آنان بایات الهی، کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند، اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.
10. انداختن نارساییها و مشکلات به گردن رهبری:
وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیئَةٌ یطَّیرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ؛ اعراف/131
وقتی که بدی ( و بلا ) به آنها میرسید، میگفتند: « از سوی موسی و کسان اوست».
11ـ فراموش کردن خدمات دیگران:
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکُمْ إِذْ أَنْجاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ یذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یسْتَحْیونَ نِساءَکُمْ وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ؛ إبراهیم/6
و ( به خاطر بیاورید ) هنگامی را که موسی به قومش گفت: نعمت خدا بر خود را به یادداشته باشید، زمانی که شما را از ( چنگال ) آل فرعون رهایی بخشید. همانا شما را به بدترین وجهی عذاب میکردند، پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را ( برای خدمتکاری ) زنده نگه میداشتند و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود.
12. اذیت و آزار پیشوا و رهبری:
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنی وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیکُمْ؛ صف/5
و ( به یاد آورید ) هنگامی را که موسی به قومش گفت: ای قوم من! چرا مرا آزار میدهید، با اینکه میدانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟!
13. عهد شکنی:
فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیةً ؛ مائده/13
( بنی اسرائیل را ) به خاطر پیمان شکنی، از رحمت خویش دور ساختیم و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم.
14. تحریف کلام خداوند:
یحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ؛ مائده/13
سخنان ( خدا ) را از موضعش تحریف میکنند.
ب) کارشکنیها و فعالیتهای تخریبی علیه مسلمانان
1. تفرقه افکنی بین مؤمنین:
وَالَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرارًا وَ کُفْرًا وَ تَفْریقًا بَینَ الْمُؤْمِنینَ؛ توبه/107
( گروه دیگر از آنها ) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان رساندن ( به مسلمانان ) و ( تقویت ) کفر، و تفرقه افکنی میان مؤمنان.
2. پناه دادن به عناصر ضد الهی:
وَ إِرْصادًا لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ؛ توبه/107
و ( مسجد ضرار ) کمینگاهی بود برای کسی که از پیش، با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود.
3. آواره کردن شهروندان:
یقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدینَةِ لَیخْرِجَنَّ اْلأَعَزُّ مِنْهَا اْلأَذَلَّ ؛ منافقون/8
میگویند:« اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون میکنند».
4. سیاست محاصرة اقتصادی:
هُمُ الَّذینَ یقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ حَتّى ینْفَضُّوا ؛ منافقون/7
آنها کسانی هستند که میگویند: « به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند».
5. عدم خرسندی از مسلمانان مگر با پیروی از یهود:
وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدى؛ بقره/120
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، تا ( به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی و ) از ایین ( تحریف یافته ) آنان، پیروی کنی. بگو ( ای پیامبر ): « هدایت الهی ، تنها هدایت است».
و امروز اسرائیل که ادامه دهنده تفکرات خصمانه یهود افراطی دیروز است، با اعمال و رفتار وحشیانه و غیرانسانی به ساحت قدس شریف و همجواران آن، قصد استثمار و استعمار تمامی سرزمینها را دارند ... به امید نابودی نهایی یهود به دست منجی مظلومان.
سلام
داستان مطلب شما چیزی است و کامنتهای مطلب چیز دیگر
دلارهایی که تکرارشان در کلام هم ٬ قدرتی داشت و دارد برای فریفتن جماعت
سلام بر دوست
عین نوشته شما این است:
"آقا از این واضح تر آیه میخواهید؟ این چطور:
تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ ﴿الجاثیة: ٦﴾
از شیعیان و اهل سنت بپرسید، اگر قرآن فرموده به هیچ حدیثی بغیر از کلام الله و آیاتش ایمان نیاورید، آیا این تعارف است؟؟؟ یا معاذالله، قرآن برای سرگرمی من و شما این آیه را نازل کرده است؟"
می گویم حرف شما قبول.
قرآن کریم می فرماید"
«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون». سوره مبارکه مائده ایه 55 و56
سوال می کنم آیا شما دوست خوبم از جمله کسانی هستید که حرفی را می زنند در حالی که به آن اعتقادی ندارند؟یا از جمله انسانهای باشخصیت وفهمیده ای هستید که به آنچه می گویند باور دارند ومسولیت کلامشان را می پذیرند؟اگر حالت دوم است لطفاً بفرمایید با منطق شما که می گوئید فقط به قرآن تمسک بجوئید واز حدیث وروایت دست بکشید معنای این آیه سوره مائده چیست؟همین یک آیه را با منطق خودتان لطفاً ترجمه کنید تا بعد.بدون استفاده از حدیث وروایت.
سلام ای امیرمهدی.
ایشان اصولاً یک چهره دارد در وبلاگش، و چهره ای دیگر دارد در اینجاها و جاهای دیگر.
بحث فقط بحث
«تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ»
نیست، که ایشان با شکار کردن لفظ «حدیث» در این آیه، آمده و با برنامه ای از برنامه های مختلف که دارد، خواسته به هدفی برسد.
شما اگر مایل بودی یک نگاه کلی به نوشته های وبلاگ ایشان بینداز. و گوشه ی ذهنت هم باشد در کامنت وبلاگ من ایشان چه بی ادبیها به علی بن ابی طالب کرد، که من گمان می کنم وهابیها و خوارج هم این طور بی ادبی نمی کنند به علی بن ابی طالب.
ایشان در وبلاگش، در روز عید قربان، آموزش الفبای زبان عبری هدیه داده به خوانندگانش.
ایشان تأکید می می کند حضرت ابراهیم «تنها امام مسلمانان» و «تنها امام مسلمین جهان» است، و گمان کنم منظورش توجه دادن اذهان به امامت علی بن ابی طالب بوده، اما ظاهراً به فکر ایشان نرسیده که ممکن است به فکر مسلمانان جهان خطور کند حالا از علی بن ابی طالب هم که بگذریم،
چه جوری است ما مسلمانان جهان پیغمبر دین خودمان اماممان نیست و امام ما و تنها امام ما مسلمانان جهان، یک پیغمبر دیگر است که چند صد سال قبل از پیغمر بما بوده؟!
و به ایشان عرض کردم اگر مدعای شما درست باشد که مطلقاً جز کلام الله موجود در قرآن ما نباید حدیثی و سخنی را اعتنا کنیم، و با توجه به امر قرآنی دال بر این که ما باید نماز اقامه کنیم (و نماز خواندن هم جزوی از نماز اقامه کردن است)، و نبود ذکر رکوع و ذکر سجود و مشخص نبودن توالی ی ذکرهای مختلف نماز در قرآن، پس ما مسلمانان این ذکرها و توالی ی آنها را از کجا باید یاد می گرفتیم و صدها سال است چه گونه می خوانیم آنها را،
خب ایشان قادعتاً این قدر چیز نیست که نداند جواب این سؤالات چیست.
قاعدتاً می فهمد و می داند.
اما اگر عرض بنده و حدس بنده (و یکی دو دوست دیگر) نادرست نباشد که ایشان یهودی است و «به اسم مسلمانی و به اسم قرآن و به اسم قرآنی ی راستین بودن» دارد کارهایی انجام می دهد، بعضاً با کوشش، و اکثراً با برنامه ریزی، احتمالاً متوجه می شوی ایشان قرار نیست
»جواب بدهد»
بلکه قرار است در زمینه ای هدفش است «تبلیغات کند». و لا غیر.
سلام
آیه و معنای آیه ی 6 سوره ی الجاثیه :
تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ
این[ها]ست آیات خدا که به راستى آن را بر تو مىخوانیم پس بعد از خدا و نشانههاى او به کدام سخن خواهند گروید
و آیات ماقبل آن نیز چنین است:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
حاء میم (۱)
حم ﴿۱﴾
فرو فرستادن این کتاب از جانب خداى ارجمند سنجیدهکار است (۲)
تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ﴿۲﴾
به راستى در آسمانها و زمین براى مؤمنان نشانههایى است (۳)
إِنَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِینَ ﴿۳﴾
و در آفرینش خودتان و آنچه از [انواع] جنبنده[ها] پراکنده مىگرداند براى مردمى که یقین دارند نشانههایى است (۴)
وَفِی خَلْقِکُمْ وَمَا یَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ ﴿۴﴾
و [نیز در] پیاپى آمدن شب و روز و آنچه خدا از روزى از آسمان فرود آورده و به [وسیله] آن زمین را پس از مرگش زنده گردانیده است و [همچنین در] گردش بادها [به هر سو] براى مردمى که مىاندیشند نشانههایى است (۵)
وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن رِّزْقٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۵﴾
از کجای این آیات او اینطور برداشت کرده و نوشته است که:
از شیعیان و اهل سنت بپرسید، اگر قرآن فرموده به هیچ حدیثی بغیر از کلام الله و آیاتش ایمان نیاورید، آیا این تعارف است؟؟؟ یا معاذالله، قرآن برای سرگرمی من و شما این آیه را نازل کرده است؟
یا للعجب از این همه ایجاد تغییر در معانی و تفسیر به رای برای رسیدن به نتیجه ی دلخواه!
قرآن در سوره ی آلعمران آیه ی 7 فرموده است:
هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ
او کسى است که این کتاب را بر تو نازل کرد، که قسمتى از آن، آیات «محکم» است که اساس این کتاب مىباشد (و هر گونه پیچیدگى در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف مىگردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است [آیاتى که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مىرود ولى با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار مىگردد.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنهانگیزى کنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسیر (نادرستى) براى آن مىطلبند در حالى که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمىدانند. (آنها که به دنبال فهم و درکِ اسرارِ همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مىگویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمىشوند (و این حقیقت را درک نمىکنند).
با سلام
جناب سید محمدی
دوباره به این سایت نگاه کنید و به اطلاع آقای ستاریان برسانید چرا که بنده آدرس وبنامه ایشان را ندارم.
http://www.isisnucleariran.org/brief/detail/no-obama-letter-to-iran/
************************
جناب سید محمدی
مکتوب شما چه بود ! چی از آب درآمد؟!
سلام علیکم
بله دیدم که غلط را اصلاح کرده اند. ممنونم از خبر دادن شما
چالب اینجاست که در لینک مورد اشاره ی من و شما ، به ارسال نامه ی اوباما به ایران با دیده ی شک نگاه شده است ، و گفته شده مفامات امریکایی از ارسال این نامه بی اطلاعند شاید شاید به خاطر مواضع تند قانونگذاران جنگ طلب ایالات متحده و مواضع ضد ایرانی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در مناظره های انتخاباتی آنها را به کتمان ارسال نامه واداشته باشد . در هر حال سایت مهر در این آدرس و دیگر سایتها در دهها آدرس دیگر از جزئیات نامه خبر داده اند :
http://www.mehrnews.com/en/newsdetail.aspx?NewsID=1513259
شرمنده ام که وب و یا وبلاگی ندارم برای شما آدرس ایمیلم را می گذارم