بسم الله الرحمان الرحیم.
شاید روی اسکناس پنجاه هزار ریالی این نوشته را، کنار شکل چرخش الکترون دور هسته ی اتم (؟، که اشاره می کند به انرژی ی هسته ای؟)، دیده باشید: دانش اگر در ثریا هم باشد مردانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت پیامبر اعظم (ص). این نوشته است، و مرز ایران، و خارج از مرز ایران، در داخل افغانستان، سیاره ی زحل است (؟).
شاید بسیاری از ما ایرانیان، این را شنیده باشیم که «دانش اگر در ثریا هم باشد مردانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت». گمان کنم گرایشی بین ما و علمای ما بوده و هست، که این روایت و دیگر روایات فارس ستایانه و فارسی ستایانه و ایران ستایانه را صادرشده از رسول الله (ص) و دیگر معصومان محمدی علیهم السلام بدانیم، و روایات ضد فارسی و ضد ایرانی را جعلیات و ساخته ی متعصبان بدانیم.
طبق http://www.tebyan.net/mobile.aspx/Comment/index.aspx?pid=31011 ایرج حسابی پسر مرحوم استاد دکتر سیدمحمود حسابی، درباره ی پدرش گفته است: «آقای دکتر اول مهر، سر کلاس بدون استثناء درس را اینطور شروع می کردند: حضرت رسول (ص) ، پیامبر عظیم الشان ما می فرمایند: «لو کان العلم فی الثریا لنا فیها رجال من فارس» اگر علم در ستاره ثریا باشد ما آنجا مردمانی را داریم از ایران.»
طبق کتاب عرفان در سوره یوسف، اثر آقای حسین انصاریان، طبق وبسایت ایشان، در http://www.erfan.ir/farsi/book/book.php?PageID=324&BookID=168 و http://www.erfan.ir/farsi/book/book.php?PageID=325&BookID=168 :
«ائمه علیهم السلام معتقد بودند که آیات اول سوره حدید را آیندگان مىفهمند و به خصوص در فرمایشهاى خود به عالمان ایران اشاره داشتند. اتفاق افتاده که آمدند از پیغمبر یا از ائمه علیهم السلام آیات بسیار مشکل توحیدى یا کیهانى قرآن را سؤال کردند.
اگر زمان پیغمبر صلى الله علیه و آله بوده، ایشان روى سلمان دست گذاشته، فرمودند:
همشهرىهاى آینده او متوجه مىشوند چیست. «1»
(1)- تفسیر نور الثقلین: 5/ 323، حدیث 22؛ «روى ان النبی صلى الله علیه و آله قرأ هذه الایة «وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ» [سورة الجمعة، الآیة 3] فقیل له: من هؤلاء؟ فوضع یده على کتف سلمان و قال: لو کان الایمان فی الثریا لنالته رجال من هؤلاء.
الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین: 6/ 412 سورة الجمعة (62): الآیات 1 الى 11؛ «و روی أن النبی صلى الله علیه و آله قرأ (الآیة 3، سورة الجمعة) فقیل من هؤلاء فوضع یده على کتف سلمان و قال لو کان العلم فی الثریا لنالته رجال من هؤلاء.»
طبق وبسایت آقای ناصر مکارم شیرازی در http://www.makaremshirazi.org/persian/library/book.php?bcc=34949&itg=66&bi=448&s=ct :
«و أما الأحادیث التی فیها الإشارة ففی الإمام الأقدم و المجتهد الأعظم أبی حنیفة رضی الله عنه فی حدیث الصحیحین لو کان العلم فی الثریا لتناوله رجال و فی روایة رجل من فارس»
در ادامه، چند صفحه از کتاب دکتر آذرتاش آذرنوش را نقل می کنم. ظاهراً نظر ایشان این است به طور کلی روایات در تعریف و تمجید از ایرانیان و فارسها و زبان فارسی و نقاط جغرافیائی ی داخل ایران، و روایات در نکوهش از ایرانیان و فارسیان و زبان فارسی، هر دو دسته روایات، جعلی هستند.
آذرتاش آذرنوش، چالش میان فارسی و عربی سده های نخست، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷:
«کشاکش بر سر زبان بهشت
این مبحث را که بر پایۀ احادیث نبوی استوار است، یعنی در آغاز کار قرار دارد، باید در آغاز کار خود می نهادیم. اما ترجیح دادیم که در فضای سدۀ سوم و چهارم ق. به این موضوع بپردازیم، زیرا می پنداریم که همۀ این احادیث، ساختگی اند و در همین قرن ها جعل شده اند، زیرا همین که فارسی قدر برکشید و اندک اندک به خط عربی نگارش یافت، آن نگرانی که مبادا فارسی رقیب یا حتی جایگزین عربی در نوشتارها گردد، پدید آمد.
از کشاکش میان فارسی دوستان و عربی گرایان در آغاز تقریباً هیچ اطلاعی نداریم، اما بازتاب آن ها از نیمۀ دوم قرن 4 ق. به بعد در بسیاری کتاب ها، بیش تر در قالب احادیث نبوی آشکار می شود.
محتوای این احادیث و روایات را می توان در 4 موضوع منحصر کرد: 1 ــ نخست زبان عربی است که همگان پیوسته بر آن ارج نهاده اند؛ از تازی و فارسی هیچ کس نیست که با آن ستیز کرده باشد یا حتی به چشم تعظیم در آن ننگریسته باشد. روایات در این باره بیشمار است و ذکر آن ها بی فایده؛ 2 ــ دوم احادیث نسبتاً متعددی است در بزرگداشت ایرانیان؛ 3 ــ سوم احادیثی (صفحه ی 112) است که زبان فارسی را به شدت فرو می کوبد؛ 4 ــ و سرانجام احادیثی است که زبان فارسی را ارج می هد.
ما نخست به روایات دستۀ دوم اشارتی می کنیم و سپس مهم ترین احادیث دسته های سوم و چهارم را می آوریم.
2. احادیثی که در بزرگداشت ایرانیان نقل کرده اند، یا همگانی اند و همۀ ایرانیان را دربرمیگیرد، یا محلی که تنها به یک شهر و حومۀ آن می پردازد. نقطۀ مرکزی احادیث عام، همانا سلمان فارسی است که در حقش سخنان ارجمندی بر زبان پیامبر (ص) جاری شده و خود او نیز چند جمله به فارسی گفته است. اما آن حدیثی که همه جا تکرار شده و بسیاری از دانشمندان درستی آن را تأیید می کنند، همانا حدیث «خوشۀ پروین» است: ابوهریره روایت می کند که چون سورۀ جمعه نازل شد، یاران پیامبر (ص) از او پرسیدند: مراد از «آخرین» در آن (آیۀ 3) کیست؟ حضرت دست بر زانوی سلمان نهاد و گفت: اگر علم (یا: دین، یا: ایمان در روایات دیگر) در پروین باشد مردانی از فارس بدان دست خواهند یافت (ابونعیم، 1/2-7، فارسی، 114—125). این حدیث، به ده ها گونه و در ده ها فضای متفاوت نقل شده که همۀ آن ها را می توان در اخبار اصفهان ابونعیم بازیافت. یکی از گونه های حدیث را حسین آوی (محاسن اصفهان، ترجمۀ فارسی ِ قرن 8 ق.، ص 70) چنین ترجمه کرده: «اگر ایمان را بر طاق ثریا تعلیق زنند، مردان فارس از رواق ثری فراگیرند.»
این حدیث و نظائر آن پیوسته، حتی در زمان ما، مورد سوء استفادۀ نویسندگان تاریخ ادبیات و تاریخ فرهنگ اسلامی ست: مثلاً سلطانی برای اثبات والایی مقام ایرانیان نزد پیامبر (ص) به تفصیل از آن بهره برداری کرده است (فرهنگ و مردم ایران، 323 به بعد).
احادیثی که به شهرهای ایران مربوط اند نیز بسیار متعدد و بدون تردید همه جعلی اند. اگر ابونعیم و مافروخی (محاسن اصفهان) اصفهانی بودن سلمان را بهانه ساخته حدیث معروف خوشۀ پروین را به خود بسته اند، نرشخی (صفحه ی 113) روایاتی غریب دربارۀ خراسان و شهر خود بخارا آورده: سه شهر خراسان یک پارچه بهشتی اند و صف شهیدان آنها اگر کنار هم خسبند، ده روز راه از چپ و راست و پس و پیش خواهد بود. نام عربی بخارا، فاخره است و جبرئیل به پیامبر (ص) می آموزد که چون به بسیاری شهید فخر می کند، فاخره نام یافته (تاریخ بخارا، 31—32؛ نیز دعای حضرت رسول در حق بخارا).
شهر نسبتاً کوچک تر قزوین، از نظر حدیث و خبر، بسیار توانگر است: عبدالکریم رافعی در سدۀ 7 ق.، هفت کتاب در اختیار داشته که به فضائل قزوین پرداخته بوده اند. وی موضوع فضیلت قزوین را که در این کتاب ها بسیار مفصل بوده، مختصر کرده و در دو دستۀ «اخبار و آثار» آورده است: اخبار که عمدتاً احادیث نبوی است 16 صفحه و آثار، حدود 6 صفحه را پوشانده است (1/11 ــ 13). یکی از آن احادیث را برای نمونه می آوریم: «اگر خداوند سوگند نخورده و عهد نکرده بود که پس از من پیامبری مبعوث نکند، هر آینه از قزوین هزار پیامبر مبعوث می کرد.» (1/15).
تنها نکته ای که در این کتاب ها نظر را جلب می کند، آن است که مؤلفان خواسته اند به هر بهانه که شده، به شهر خویش مشروعیت اسلامی ببخشند.
3. دل نگرانی عربی دوستان در روایت های نوع سوم به خوبی آشکار است: باید فارسی را با سخت ترین حربه که همانا حربۀ دین است فروکوفت تا در برابر زبان قرآن و زبان علم وادب عرض اندام نکند و مانعی بر سر راه عربی نگردد. شدیدترین حمله در روایتی جلوه می کند که باز از ابوهریره نقل شده: «ناخوش ترین سخن نزدیک خداوند، فارسی است. زبان شیطان، زبان خوزی ست و زبان آتش نشینان، زبان بخارایی ست و زبان بهشتیان، زبان عربی ست» (أبغض الکلام إلی الله الفارسیة، و کلام الشیطان الخوزیة، و کلام اهل النار البخاریة و کلام أهل الجنة العربیة.)
دورترین نشانی که از این حدیث کوبنده یافته ایم در قرن 4، در المجروحین (صفحه ی 114) ابوحاتم محمد بستی (د 354) است (حلب، دارالوعی، بی تا، 1/129)، اما او بی درنگ می افزاید: «این حدیث جعلی است و در کلام پیامبر خدا (ص) هیچ ریشه ای ندارد.» حدود 30 سال پس از او، مقدسی (تقاسیم، 418) همان را، به آن که به جعلی بودنش اشاره کند، در کتاب خود آورده است. قرن 5 ق، شیرویۀ دیلمی (د 509 ق) از قول عبدالله بن عمر نقلش کرده (الفردوس بمأثور الخطاب، بیروت، 1986، 1/368). در قرن 8 ق، ذهبی چند بار بر جعلی بودن آن تأکید کرده (الکشف الحثیث، بیروت، 1407 ق، 1/69؛ الاحادیث المختارة، 24). در کتاب دوم ذهبی، بخش اول حدیث آمده، و نام کامل کتاب، سستی حدیث را روشن می کند: «احادیث برگزیده از مجموعۀ احادیث جعلی جوزقانی و ابن جوزی». (قس: ذهبی، میزان الاعتدال، بیروت، 1995، 1/388).
از این سند ِ قرن چهارمی، روایت کهن تری از نیمۀ اول قرن 3 ق در دست داریم که در مصنّف ِ ابوبکر عبدالله بن محمد بن ابی شیبه (د 235 ق) آمده (ریاض، 1409 ق، 5/299). وی نخست می گوید: «هنگامی که [اهل حدیث] گرد هم جمع می شدند، دوست نداشتند که کسی، حدیث نیکوی خود را به زبان فارسی بیان کند.» نیز: پسر سعد بن ابی وقاص چون شنید که گروهی به فارسی سخن می گویند، گفت: «چه شده است که این مجوسان، پس از آیین حنیف، به خود اجازۀ فارسی گویی داده اند.» روایت سوم این مؤلف مشهورتر است: از قول عمر آورده است که: «هر کس به فارسی سخن بگوید، زبانش تباه گردد، و چون زبانش تباه شد، مردانگی از وی برود.» نکتۀ جالب توجه آن که همین روایت را تفلیسی در قانون ادب خود که فرهنگی عربی ـ فارسی است نقل کرده گوید: «پیامبر (ص) فرمود: هر کس به فارسی سخن گوید، زبانش عیبناک شود و مردانگی اشبرود ...» و این نهی است از فارسی آموختن. در اخبار فردوس آمده است ... که پیامبر فرمود: عربی بیاموزید و فارسی نیاموزید؛ هر کس فارسی آموزد، دلش سخت و زبانش تباه گردد (قانون ادب، 20. ترجمه فارسی روایات از ماست). در یکی از روایات مربوط به مغیرة بن (صفحه ی 115) شعبه، آن جا که [.....]
[.....] 4. اما فارسی دوستان، حتی آنانی که به زبان عربی تألیف می کردند، در برابر این یورش خانمانسوز بی کار ننشستند و با همان حربه به دفاع از خود برخاستند. نکته ای که باز باید بر آن تأکید کرد، این است که ایشان هیچگاه نسبت به زبان عربی بی حرمتی روا نداشتند.
نخستین منبع که ترجمه و تفسیر رسمی (معروف به ترجمۀ تفسیر طبری) است، فارسی را به اندازۀ عربی، اصیل و کهن می سازد و می گوید (1/5): این زبان پارسی از قدیم باز دانستند از روزگار آدم تا روزگار اسماعیل ... همۀ پیغامبران و ملوکان زمین به پارسی سخن گفتندی»، و سپس می افزاید که هم اسماعیل بود که اول بار به عربی سخن گفت.
پس از آن، فارسی را زبان خدا و رقیب جدی عربی (زبان قرآن) پنداشتند و این حدیث را آوردند که «هرگاه خداوند خشمناک باشد، به عربی وحی می فرستد و چون خوشنود باشد، به فارسی» (ذهبی، احادیث مختارة، 24 با ارجاع به ابن عدی، الکامل، 2/17 ــ 18؛ ابن الجوزی، فی الموضوعات، 1/110 ...؛ نیز ن.ک.: شاکد، Zoroastrian ، 149). [.....] (صفحه ی 117)
[.....] فارسی دوستان تردید نداشتند که زبان مردم بهشت، فارسی، یا فارسی و عربی بوده است. در حدیث بسیار معروفی که به چند گونه روایت شده، آمده است که «زبان (کلام، لسان) بهشت نشینان، عربی و فارسی دری (یا: و سپس فارسی دری) است (حصکفی، الدر المختار، بیروت، 1386، 1/521؛ برهان قاطع، ذیل «دری» ...). برخی از منابع، کلمۀ عربی را از حدیث انداخته زبان بهشت را یکسره فارسی کرده اند (واعظ بلخی، 29، 17؛ محبی، خلاصة الاثر، 4778؛ برهان قاطع، همانجا ...).
برای آن که اعتبار و تقدس فارسی مسلم تر شود، کوشش دیگری نیز کرده اند، از این قرار که آن را زبان معمول میان فرشتگان آسمان قرار داده اند. محمد بلخی (ترجمۀ فارسی ِ فضائل بلخ، ص 29) عبارات واعظ بلخی را چنین ترجمه کرده: «ملائکه در گردش عرض عظیم اند، کلام ایشان به فارسی دری ست ... پارسی دری زبان اهل بلخ است.» (نیز ن.ک.: برهان قاطع، همانجا). [.....] (صفحه ی 118)»
با سلام - آیاد حدیثی داریم که کرده ها را طایفه ای از جن ها بداند . لطفا تحقیق فرمایید
سلام
آدم متآثر میشود از این همه حماقت و سفاهت که متآسفانه هم دامن ایرانیان را گرفته هم دامن عربها را.
فعلآبه تنها چیزی که میشود افتخار کرد همین حماقت وسفاهت است که همیشه ی تاریخ دوش به دوش ایرانیان واعراب درحرکت بوده است.
سلام
" به طور کلی روایات در تعریف و تمجید از ایرانیان و فارسها و زبان فارسی و نقاط جغرافیائی ی داخل ایران، و روایات در نکوهش از ایرانیان و فارسیان و زبان فارسی، هر دو دسته روایات، جعلی هستند."
فرضیه ای تا این حد سست و بی مایه که در کمتر از یک دقیقه و حتی با سرچ گوگل بتوان ابطالش کرد ارزش بحث کردن ندارد.
سلام.
دقت کرده اید که این مسائل در مباحث میان تمدنی مسلمانان زیاد است و به آن دامن زده می شود. یعنی همین دعواهای حیدری نعمتی بین ترک فارس و عرب و عجم و... مسلمان.
و عجیب تر اینکه ما مثلا" با شرق دور یا غربیان اغلب اختلافی نداریم و دشمنی نمی کنیم ما با ایشان یا رفیقیم یا رقیب( از نظر تمدنی و فرهنگی) ولی با هم مسلکان خود سر نژاد و زبان و فرهنگ اغلب دشمنیم!
خوشمزه اینکه نویسنده مقاله(دکتر آذرتاش آذرنوش) جایی نوشته بود که پدرش ضد عرب بوده و علت نام و نام فامیل نامانوس اش از همینجا نشات گرفته و از قضای روزگار ایشان دکترای ادبیات عرب می گیرد و زندگی اش با عربیت پیوند می خورد.
جناب آقای سیدمحمدی عزیز. سلام. ضمن تبریک سال نو، از شما گلایه ای برادرانه دارم: چرا مباحثی چنین سخیف را مطرح میکنید؟ این مطلب فرق چندانی ندارد با آنکه بپرسید "خدا دست دارد؟ چند تا؟ در هر دست چند انگشت دارد؟ و حال که یدالله فوق ایدیهم، ارتفاع دست خدا چند زرع است؟ ..."!
سلام
ازین احادیث زیاد شنیده و دیده ام مخصوصا در مورد شهرهای بزرگ و کوچک ایران.که مثلا یکی از دروازه های بهشت در فلان شهراست. امام12 ام شیعیان در فلان شهر ظاهر میشود. یارانش از آن یکی شهر انتخاب میشوند و .... خلاصه جعلی بودن این قبیل احدایث هم مثل احادیث دیگراظهر من الشمس است! کل کلی بوده بین اعراب و پارسیان.
سلام
http://khabarfarsi.com/ext/2286983
فقیرترین رئیس جمهور دنیا+عکس
سلام
روی ِموضوعات ِجالب دست می گذارید
به این می گویند چماق کردن ِحدیث برای ِدعواهای قبیله ای
نوروز ِنو مبارک
«گشت ارشاد» فعلا پرفروشترین فیلم نوروزی است / همه چیز به نفع «قلادههای طلا» + جدول
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خبر نوشت: با کم شدن تعداد سینماهای «گشت ارشاد» در تهران و رسیدن به 16 سینما، فروش این فیلم در تهران طبق آمار غیر رسمی و بر اساس گفتههای پخش کننده و عوامل فیلم به 500 میلیون تومان رسیده است.
این در حالی است که شرایط اکران برای فیلم «قلادههای طلا» مساعدتر شده و با وجود اختلاف فروش 150 میلیون تومانی با «گشت ارشاد» در دو، سه روز گذشته فروش فیلم ابوالقاسم طالبی 200 میلیون تومان نسبت به روزهای اول اکران، افزایش پیدا کرده است. «قلادههای طلا» طبق اعلام سازمان سینمایی حوزه هنری جمعه چهارم فرودین ماه 64 میلیون و شنبه پنجم فروردین 63 میلیون تومان فروش داشته است.
نام فیلم کارگردان تهیه کننده تعداد روزهای اکران فروش فیلم
گشت ارشاد سعید سهیلی سعید سهیلی هفت 500 میلیون تومان
قلادههای طلا ابوالقاسم طالبی محمد خزاعی هفت 450 میلیون تومان
انتهای خیابان هشتم علیرضا امینی سیدجمال ساداتیان هفت 124 میلیون تومان
خصوصی حسین فرحبخش عبدالله علیخانی هفت 88 میلیون تومان
فیتیله و ماه پیشونی آرش معیریان احمد نجفی هفت 26 میلیون تومان
ترتیب فروش فیلمهای اکران نوروز 91، در چند روز آینده تغییر خواهد کرد. چرا که علاوه بر سینماهای حوزه هنری که از دو فیلم «خصوصی» و «گشت ارشاد» گرفته شده، به زودی بنا به اعلام مدیر فرهنگی شهرداری تهران، کلیه سینماهای شهرداری نیز این دو فیلم را از پردههای اکران پایین میکشند. این شرایط بیش از همه به نفع فیلم «قلادههای طلا» است.
حوزه هنری اولین نهادی بود که در تهران اعلام آمادگی کرد اکران فیلمهای سعید سهیلی و حسین فرحبخش را در تهران متوقف کند. این توقف در حالی اتفاق افتاد که سازمان سینمایی طی بیانیهای اعلام کرده بود هیچ نهادی و سازمانی بدون هماهنگی با این سازمان، نمیتواند خودسرانه فیلمی را از پرده سینماهای تهران و شهرستانها بردارد.
«گشت ارشاد» به کارگردانی و تهیهکنندگی سعید سهیلی و با بازی حمید فرخنژاد، پولاد کیمیایی و نیوشا ضیغمی در بخش مسابقه سیامین جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد و شورای نظارت و ارزشیابی نیز بدون هیچ مشکلی پروانه نمایش این فیلم را صادر کرد.
با صلاحدید شورای صنفی نمایش، این فیلم برای اکران نوروز 91 انتخاب شد و جالب اینجاست که هیچ مشکلی از مرحله ساخت تا اکران این فیلم وجود نداشت، اما «خصوصی» به کارگردانی حسین فرحبخش و تهیهکنندگی عبدالله علیخانی نیز با وجود نمایش در بخش مسابقه جشنواره سیام فیلم فجر و گرفتن گروانه نمایش با مخالفتهای شدید گروههای سیاسی زمان اکران مواجه شد.
فیلم «خصوصی» با بازی فرهاد اصلانی، هانیه توسلی، لعیا زنگنه، سعید نیکپور و کاظم هژیرآزاد درباره زندگی خصوصی ابراهیم کیانی است که رازهایی وجود دارد و تلاش برای مکتوم نگهداشتن آنها او را گرفتار برزخی غریب میکند.
علیخانی به ایسنا گفت این فیلم تا آماده شدن نسخه فیلم جایگزین در پردیس ملت،اریکه ایرانیان، پارس، پردیس ملت، زندگی، جوان، عصرجدید، گلریز، میلاد،مرکزی، حافظ، جی، آسمان آبی، پردیس کیان، پایتخت،ماندانا و قدس روی پرده میماند.
همچنین به گفته علی سرتیپی پخشکننده فیلم «گشت ارشاد»، فعلا اکران این فیلم در سینماها آفریقا، ایران، پردیس شکوفه (میدان شهدا)، مرکزی، پایتخت، فلسطین، اریکه ایرانیان و پردیس زندگی ادامه دارد.
از سوی دیگر، «قلادههای طلا» که در میان اکران نوروزی با وجود مشکلات پیش آمده برای دو فیلم نامبرده، بهترین شرایط اکران را به دست آورده است، به دلیل موضوع ملتهب در بخش مسابقه جشنواره سیام پذیرفته نشد و زمان نمایش در جشنواره نیز مورد اعتراض کارگردان نسبت به نحوه حضور در جشنواره قرار گرفت.
حتی شایعات زیادی مبنی بر توقیف و اکران نشدن این فیلم وجود داشت و بارها کارگردان در مصاحبههای مختلف این مسئله را مطرح کرد، اما این فیلم در بهترین شرایط اکران شد و احتمالا با شرایط فعلی پرفروشترین فیلم نوروز 91 میشود.
راسیست! فاشیست!! شوونیست نژادپرست!!! جاعل!!!!
زبان بهشت عربی و جهنم مجوسی است