اهمیت برهان نظم

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            حدود ده سال قبل، به ذهنم رسید:

            «اگر خدا + جهان مخلوق او + قوانین مادی و معنوی و دنیوی و اخروی ی او را یک «سیستم» بنامیم، آیا نمی شود سیستم های مختلف وجود داشته باشند که مطلقاً از وجود داشتن سیستمهای دیگر بی اطلاع باشند، و خدای هر سیستم، فقط خدای سیستم خود باشد، و از سیستمهای دیگر و خدایان آنها بی خبر باشد؟»

            این را همان زمانها به حاج شیخ علی رجبی گفتم. ایشان گفت نه. گفتم برهانتان چیست؟ فرمود: خدا تمام وجود را پُر کرده است و جا برای وجود دیگر نیست.

            من از این برهان راضی نشدم. استدلالی که به ذهن خودم رسید این است:

            همین که سیستمهای متعدد، و هر کدام دارای خدای خاص خود و قوانین مادی و معنوی ی خود وجود داشته باشد، و شاید بعضی از سیستمها دارای مفهوم «آخرت» نباشد، و نظراً شاید بتوان گفت بعضی از سیستمها اصولاً خدا ندارند، و این سیستمها از هم بی اطلاع باشند و وجودشان خللی در سیستمهای دیگر ایجاد نکند، این خودش نوعی نظم و نوعی قانون است، و تنظیم شدن روابط بین سیستمهای یادشده، چنان که از هم بی خبر باشند و بی خبر بودن خدای یک سیستم از خدای سیستم دیگر (یا نظراً، بیخدائی ی سیستم دیگر) ضعفی در هیچ کدام از خدایان نباشد، نیاز به ناظمی مافوق تمام سیستمها و طبعاً مافوق تمام خدایان دارد، و این با مفهوم «خدا» در تناقض است. خدا، بر حسب تعریف، ناظمی مافوق خود ندارد.

            و این سؤال، که طرح کننده اش من بودم و استدلال در ردش هم مطلقاً ابداع خودم است، آیا نتیجه ی فرعی اش، تقویت اهمیت برهان نظم نیست؟ منظورم این است فیلسوفان در بحثهای اثبات خدا، یکی از برهانهاشان برهان نظم است، اما ظاهراً آن را  به خودی ی خود اثباتگر خدا نمی دانند. آیا اهمیت برهان نظم،  در بحثهای خداشناسی، بیشتر از آن نیست که فیلسوفان می پندارند؟

            و نتیجه ی فرعی و مهم دیگرش، پذیرفتن قطعی ی مفهوم «ناظم» برای جهان ما نیست؟ یعنی ولو منکران بگویند «خدا» نیست، آیا طرح سؤال بنده، و استدلالی که در ردش آوردم، این را قطعاً ثابت نمی کند که اگر دو سیستم مادی ی مستقل از هم وجود داشته باشد و این دو سیستم خدا نداشته باشند و این دو سیستم خللی در کار سیستم دیگر ایجاد نکند، ناظمی باید باشد که این دو سیستم را بدون دخالت و خلل در دیگری حفظ کند، پس به طریق اولا خود هر کدام از سیستمها برای وجود داشتن قوانین و حفظ و بقای قوانین خودش نیازمند «ناظم» است؟

نظرات 5 + ارسال نظر
شاهین یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:48 http://shahin2010.blogsky.com

سلام سید جان.

شرمنده نبودم تا جواب کامنتهایتان را بدهم.
به نظر من تطبیق مسائل علمی قرآن با یافته های علوم تجربی بهترین برهان است البته نظر شما هم جای کار کردن دارد.

مجید یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 23:24 http://divoon.blogfa.com

سلام سید جان

بابا ای ول!!

از خودت فلسفه صادر می نمایی

اما در جواب, یکی از معناهای سیستم از دانشنامه رشد:
•سیستم را می توان به عنوان مجموعه ای از عناصر که با هم روابط متقابل دارند ، تعریف کرد .

خوب تو فلسفه ای که گفتی باید اثر متقابل مخلوقات رو بر روی خدا تعریف کنی تا بتونی اونها رو یه سیستم در نظر بگیری.

در ثانی از ناحیه ما یک معنا برای الله اکبر صادر شده بود قبلا که برات نوشتم,

اونطوری که تو گفتی, خدا میشه همون ناظر بیرونی سیستم ها.

اما از حرفت این نتیجه رو میشه گرفت که چقدر از مقدسین از این ور و بی خدایان از اونور درگیر همون سیستم های خودشون هستن که به هم راهی ندارن.

فکر کنم فرشته مقرب خدا الان نشسته داره به هر دو گروه پوزخند میزنه.

اما از این طرف یه موضوع دیگه مدتیه که ذهنم رو آزار میده, دوست داشتی برات میگم

..... دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:17

رسیدن به وحدانیت خدایتعالی درنوجوانی واوایل جوانی ؛ تعبدی ؛ است ودراثردنبال کردن شخص بالاخره این یافتن ؛ توصلی ؛ میشود وشخص میرسدبه این معناکه خدایکیست

[ بدون نام ] دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:01

فرض :‌اگر دو سیستم مادی ی مستقل از هم وجود داشته باشد و این دو سیستم خدا نداشته باشند و این دو سیستم خللی در کار سیستم دیگر ایجاد نکند،

نتیجه ۱ : ناظمی باید باشد که این دو سیستم را بدون دخالت و خلل در دیگری حفظ کند

فرض و نتیجه ۱ => نتیجه ۲ : هر کدام از سیستمها برای وجود داشتن قوانین و حفظ و بقای قوانین خودش نیازمند «ناظم» است

نتبجه ۲ با فرض در تناقض است. که شما غلط بودن فرض را نتیجه گرفتی اما سوال اینجاست که اصولا نتیجه ۲ را از کجا آورده ای ؟ و همینطور نتیجه ۱ را ؟

نتیجه ۱ یعنی برای ؛عدم تداخل دو سیستم در یکدیگر؛ ناظمی باید باشد . یعنی برای کارکردن درست و نظام مند دو سیستم در کنار یکدیگر ، باید یک هماهنگ کننده بین آنها باشد . خوب این چیزی جز خود برهان نظم است که به صورت دیگری مطرح شده؟ کافی است جهان را در برهان نظم به مجموعه ای از چند زیر سیستم تقسیم کنی

یه خورده به حرفت را نپیچانده ای سید جان ؟ ... استدلال آن کسی می گفت : ؛چون دو آب در کنار هم قرار گرفته اند، پس خدا وجود دارد ؛ سرراستر بود

اشکان شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 16:39

وقتی تو برهان نظم از خالق ایجاد کننده نظم صحبت میکنیم پس خود خدا باید دارای پیچیدگی بیشتر باشه که تونسته همچین سیستم پیچیده ای رو خلق کنه پس طبق برهان نظم نیاز به یک خالق دیگه داره!
برهان نظم اصولا ضعفترین برهان در اثبات وجود خداست
خوشحال میشم پاسختونو بشنوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد