بسم الله الرحمان الرحیم.
1) بنده چند روز قبل برایم سؤال ایجاد شد که آیا «ضدّ انقلاب» تعریف واضح دارد. در صحیفه ی امام خمینی بررسی کردم. گمان کردم ممکن است با بررسی ی بیانات ایشان بتوان به تعریفی نسبتاً واضح از «ضدّ انقلاب» رسید. بنده البته نتوانستم از بیانات امام خمینی که تعبیر «ضدّ انقلاب» در آن به کار رفته بود، به تعریفی مشخص دست یابم. در بیانات ایشان، مانند دوران بعد از درگذشت ایشان، «ضدّ انقلاب» به انواع و اقسام مخالفان و معترضان گفته شده است، و انواع و اقسام دیدگاهها و اَعمال را ایشان با صفت «ضدّ انقلاب» نام برده است. چند نمونه ذکر می کنم.
ــ امام خمینی، صحیفه ی امام، 9 صبح 29 فروردین 1358:
«آنهایى که با روحانیت مخالفت مىکنند، با اسلام مخالفت مىکنند، اینها ضد انقلاب هستند»
ــ عنوانی که مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی برای قسمتی از سخنرانی ی امام خمینی در 27 خرداد 1358 انتخاب کرده (توضیحاً یکی از پیشنهاد دهندگان طرح مجلس مؤسسان، مرحوم سیدمحمدکاظم شریعتمداری بوده):
«انگیزه ضد انقلاب از طرح مجلس مؤسسان»
ــ امام خمینی، صحیفه ی امام خمینی، 12 دی 1358:
«امروز ضد انقلاب کسى است که آن کارى که مشغول هست، در آن کار سستى کند، در آن کار بیکارى کند یا وادار کند اشخاصى را که آنها کم کارى کنند، از زیر بار شانه خالى کنند»
ــ و:
در تاریخ 5 مهر 1364 تعداد 135 نفر از نمایندگان مجلس به امام خمینی نامه نوشتند و گفتند از جمله برای مقابله با «توطئههاى خطرناک سیاسى و تحریکات ضد انقلاب» و جلوگیری از «تزلزلى شدید در ارکان دولت و اداره کشور»، مهندس میرحسین موسوی برای دولت جدید (از 1364 تا 1368) مجدداً نخست وزیر بشود، و امام خمینی موافقت کرد و جواب داد:
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
با تشکر از حضرات آقایان، این جانب چون خود را موظف به اظهار نظر مىدانم، به آقایانى که نظر خواستهاند، از آن جمله جناب حجت الاسلام آقاى مهدوى و بعضى آقایان دیگر، عرض کردم آقاى مهندس موسوى «1» را شخص متدین و متعهد، و در وضع بسیار پیچیده کشور، دولت ایشان را موفق مىدانم؛ و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمىدانم. ولى حق انتخاب با جناب آقاى رئیس جمهور «2» و مجلس شوراى اسلامى محترم است.
5 مهر 64
روح اللَّه الموسوی الخمینى»
(توضیح:
یعنی فردی که یک روز برای مقابله با تحریکات «ضدّ انقلاب»، تعداد 135 نماینده ی مجلس از امام خمینی رسماً درخواست کردند او مجدداً برای چهار سال 1364 تا 1368 بشود نخست وزیر، از بعد از 22 خرداد 1388 تا امروز 9 اسفند 1389، خودش فتنه است و فتنه گر است و انگلیسی است و اسرائیلی است و آمریکائی است و منافق است و مشمول «مرگ بر» و «اعدام باید گردد» است، و اخیراً هم خودش و هم هر کس از او حمایت کند «ضدّ انقلاب» است.)
2) آقای غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور طبق http://www.hamshahrionline.ir/news-128931.aspx در تاریخ سوم اسفند 1389 گفته است:
«هر کسی که بخواهد از سران فتنه حمایت کند، ضدانقلاب است .......... در صورت حمایت اشخاص از سران فتنه به آنها به عنوان حامیان ضدانقلاب نگاه میشود و این تحمل ناشدنی است و باید دانست تضمین قطعی راه ثواب، فقط اطاعت از ولی فقیه است و اگر در فتنه هم این اقدام را انجام میدادیم موفق میشدیم.»
3) در وبسایت آفتاب در http://www.aftabnews.ir/vdcd950fkyt0z56.2a2y.html در تاریخ بیست شهریور 1389 چنین نوشته اند:
«آفتاب: هر کس، دقیقاً همان گونه که ما می خواهیم نباشد، ضد نظام است، ضد انقلاب است، برانداز است، منافق است، جاسوس آمریکاست، وطن فروش است ، خائن است و … ؛ این ادبیاتی است که بسیاری با استفاه از آن، سالهاست که به تسویه حساب با اینوآن میپردازند و با سنگر گرفتن در پشت نام نظام و انقلاب، تیرهای تهمت و سرکوفت را به اینوآن شلیک میکنند.
.......... کسانی که با ادعای دفاع از نظام، مدام این و آن را ضد نظام معرفی میکنند، آیا واقعاً بر این باورند که نظام حکومتی ما در داخل تا این حد “ضد” دارد؟ و این ضد نظامها ، حتی در صدا و سیمای تحت نظارت رهبری هم نفوذ کرده و سریال های ضدنظام را بر روی آنتن میفرستند و هیچکس هم متوجه نمیشود جز چند نفری که تخصصشان ضد انقلاب معرفی کردن خلقالله و عیبجویی است؟! اگر واقعاً نظام این همه “ضد” دارد که وای به حال نظام و اگر اینگونه نیست که “ویل لکل همزه لمزه” وای بر عیبجویان!»
سلام
لینکی راکه در موضوع "قاعده ی مقابله به مثل و اقدامات تلافی جویانه از منظر فقه شیعه و حقوق بین الملل "گذاشته بودی مطالعه کردم.
http://www.tpf-iau.com
مطالب جالبی را هم من پیدا کردم:
شیخ الشریعه اصفهانی در پاسخ استفتایی در خصوص حمله روس، انگلیس، فرانسه، ژاپن بلژیک، صرب و مونته نگرو به دولت عثمانی ضمن واجب شمردن دفاع از بلاد مسلمین بر همه فرق اسلامی از آنان می خواهد که به قدر توان و میسور بذل جهد نمایند:
"یکی به مال، دیگری به جان، ثالثی به بذل سلاح، رابعی به آبرو و جاه، خامسی به اعمال حیله و تدبیر، سادسی به زدن تفنگ و تیر و هکذا"
: جواز قتل بی گناهانی که دشمن در جنگ سپر قرار می دهد
فقها در کتاب الجهاد بحثی دارند که اگر دشمن در مصاف با مسلمانان گروهی از اسرای مسلمین یا عده ای از زنان و کودکان یا افراد سالخورده را که خونشان محترم است (محقون الدم هستند) سپر قرار دهد به طوری که غلبه بر آنان بدون از میان برداشتن این گروه امکان پذیر نباشد، آیا مسلمانان مجازند که ابتدا بی گناهان را به قتل برسانند تا بتوانند دشمن را از پای در آورند؟ همه فقها به این سؤال پاسخ مثبت می دهند و برخی جواز قتل آنان را مورد اتفاق بین مسلمانان می شمارند، گرچه در برخی از زوایای آن اختلافاتی وجود دارد، اما اصل فتوای جواز مورد اتفاق است.
برخی تنها در صورت ضرورت آن را تجویز می کنند ، برخی در صورتی که پیروزی بر دشمن متوقف بر کشتن آنان باشد، اجازه می دهند، بعضی دیگر در صورت شعله ور شدن جنگ این عمل را جایز می شمارند ، بعضی دیگر در صورتی جایز می دانند که مجاهد مسلمان قصدش از هجوم به افرادی که سپر قرار داده شده اند، کشتن آنان نباشد.
صاحب جواهر فقیه نامور شیعی در این باره می گوید:
اگر کفار زنان و کودکان را سپر خویش قرار دهند، باید دست نگاه داشت مگر آنکه در حال شعله ور شدن جنگ به چنین عملی دست بزنند که در این صورت ادامه جنگ جایز خواهد بود، هر چند به قتل زنان و کودکان بیانجامد بخصوص وقتی که دست نگاه داشتن مسلمانان خوف پیروزی دشمن را در پی داشته باشد. همچنین اگر دشمن گروهی از اسرای مسلمین را سپر قرار دهد، در صورتی که جهاد با دشمن جز با حمله به اسیران ممکن نباشد، حمله جایز است هر چند به قتل آنان بیانجامد.
سپس می افزاید:
حتی اگر جهاد با دشمن بر تعرض به آنان هم متوقف نباشد، به مقتضای اطلاق روایت تعرض به اسیران جایز است.
صاحب جواهر بیانی دارد که مطلب را به روشنی تبیین می کند و جای ابهامی باقی نمی گذارد . وی پس از بیان دیدگاه خود در یک جمع بندی ضابطه ای را تعیین می کند که بسیار حایز اهمیت است . می گوید:
"خلاصه سخن آنکه کشتن کافر حربی واجب است . هرگاه رسیدن به این مقصود بدون ارتکاب مقدمه حرامی ممکن باشد، بی درنگ انجام می گیرد، ولی اگر بر انجام مقدمه حرامی متوقف باشد، خطاب وجوب با خطاب حرمت تعارض پیدا می کنند . اگر هیچ کدام بر دیگری برتری نداشت، شخص مخیر است که یکی را انتخاب کند . شاید مراد اصحاب از جواز ارتکاب مقدمه حرام نیز همین مطلب باشد.
: جواز قتل کسانی که در جنگ نقشی ندارند
یکی دیگر از مباحث کتاب الجهاد حرمت قتل کسانی است که در جنگ نقشی ندارند، زنان، کودکان و سالخوردگان، اعم از اینکه به عنوان سپر انسانی استفاده شوند یا نه.
در صورتی که پیروزی بر دشمن بر حمله به آنان و کشتن ایشان متوقف باشد، جایز خواهد بود.
علامه حلی در این مساله ادعای اجماع کرده است.
همچنین شبیخون زدن به دشمن که در شرایط عادی مجاز نیست، در شرایط خاص و استثنایی مجاز شمرده شده است . برخی آن را در صورت ضعف مسلمانان از مقابله با دشمن تجویز کرده اند.
ضمناًاین مطلب را فقها با صراحت ابراز داشته اند که اگر زنان، کودکان و سالخوردگان به نحوی از انحاء دشمن را یاری کنند، در حکم دشمن اند و کشتن آنان مجاز و بلکه لازم است. علامه حلی می نویسد:
"پیر مردان کفار حربی اگر صاحب نظر بوده و در جنگ مؤثر باشند، قتلشان بالاجماع جایز است. همچنین راهبان و صومعه داران چنان که دارای رای و نظری باشند که در جنگ مؤثر باشد و بدین وسیله در جنگ نقش آفرینی کنند، کشته می شوند".
از محمد رضا خبر نداری؟مدتی است مفقودالاثر شده!
خسته نباشید
بحث جالب وخلاقانه ای مطرح کردید
تعرف الاشیاء باضدادها
چون انقلاب مستقربه جای نظام گذشته ازکارگزاران خود کارمحکم ومتقن ومستحکم میخواسته تعریف کم کاری به ضدانقلابی تعبیرشده است وکارشناسی برای شکست این نظام وبازگشت نظام گذشته بوده است البته تصورکنم این زمانی بوده که برخی گروهک ها خرمن ها رابه اتش می کشیدندوتشویق به اعتصاب کارگران میکردند شان نزول بحث به تعربقش کمک میکند
همانطورکه شان نزول ایات قران به تفسیرش کمک میکند
اخیراضدانقلاب نفوذی درتلوزیون ازسخنان امام خمینی مصادره به مطلوب میکردند که متولی موسسه تنظیم اثارایشان جناب سیدحسن خمینی طی نامه ای اعتراض کرد به جای اینکه رئیس ضدانقلاب ان اقای ضرغامی توجه کند وتمکین نماید به فحاشی پرداخت تا چندروزمثل قذافی بیشتربادرراس بودن بچرد
ولی انشاالله مثل کردان باخواری وذلت خواهدمردکردان کارناوال عصرعاشورارابراه انداختند به ایت لله بهجت تماس گرفت میخواهم وزیرکشورشوم استخاره شود ایشان فرمودخوب امد
بعددوماه کردان باذلت وخواری ازمصدروزارت برکنارشد وبقول علی مطهری ازدست احمدی نژاددق کردومرد
پس نباید ظلم کرددرجمهوری اسلامی که ادعای اجرای سیره ائمه معصومین رادارداگرکسی ظلم کند خدابه عزت وجلالش درفراز37نهج الفصاحه قسم خورده که انتقام مظلوم ازظالم رامی گیرد اگرچه زمانی بگذرد
پس ملت ایران مظلوم است مشاغل امانت است دردست آقایان هرکدام دران مصدروتصدی خودبه مردم ظلم کند ضدانقلاب است وتاوان انراپس خواهدداد
البته ازنظرقانون بااینکه دادگاه انقلاب داریم برخی جرائم ضدانقلاب محسوب شده است مثل ترور...
اصلاحیه
وکارشکنی برای این نظام ...
سلام
بله اینها را باید به کسی گفت که جواب ایران به جنگ شهرها و بمباران و موشکباران مناطق مسکونی ما را بعد از چهار سال و کشتار وسیع مردم که با گرا دادنهای منافقین همراه بود را غیر شرعی می خواند. و دلیلش هم این است که شاید!! اگر !! امام معصوم بود چنین نمی کرد
از او خبری ندارم و مدتهاست سری به وبلاگش نزدم و علاقه ای به دانستن اینکه چه می کند ندارم
سلام دوست مؤمن.
برای چهارمین مرتبه از جناب عالی می پرسم:
اگر سپاه عمر سعد به زن و بچه ی امام حسین حمله می کرد و اگر سپاه عمر سعد هم خیمه ی زنان و کودکان داشت، آیا امام حسین از باب مقابله به مثل کردن، دستور می داد به زن و بچه های سپاه مقابل حمله کنند؟
اگر حضرت علی در جنگ با معاویه یا خوارج، زنها و کودکان همراهش از طرف سپاه مقابل مورد حمله قرار می گرفت، آیا حضرت علی از باب مقابله به مثل، دستور می داد به زنان و کودکان سپاه مقابل حمله کنند؟
***
آیا شما به مرور و نگاه کردن فتواهای فقیهان، به این می رسی که چون فتوای «فقهای عظام» این است که می توان کودکان و زنان و پیران و غیر نظامیان را هم کُشت (به دلایل مختلف در موقعیتهای مختلف)، پس حضرت علی و امام حسین هم «قاعدتاً» طبق فتوای فقهای عظام عمل می کرده اند، و اگر سپاه عمر سعد و سپاه معاویه به زنان و کودکان ایشان تیر پرتاب می کردند و سنگ پرتاب می کردند، امام معصوم هم از باب مقابله به مثل می فرمود به زنان و کودکان سپاه روبه رو تیر پرتاب کنند؟
آیا شما با احتمال دادن این که امام معصوم از باب مقابله به مثل حاضر نمی شد زنان و کودکان سپاه روبه رو را بکُشد، شک نمی کنی به درستی ی فتوای فقیهان؟
شما خودت صریحاً قبول کردی آیه ی مورد بحث، قابل استناد نیست تا بمب شیمیائی را با بمب شیمیائی جواب دهیم.
برای چهارمین مرتبه از جناب عالی می پرسم:
اگر سپاه عمر سعد به زن و بچه ی امام حسین حمله می کرد و اگر سپاه عمر سعد هم خیمه ی زنان و کودکان داشت، آیا امام حسین از باب مقابله به مثل کردن، دستور می داد به زن و بچه های سپاه مقابل حمله کنند؟
اگر حضرت علی در جنگ با معاویه یا خوارج، زنها و کودکان همراهش از طرف سپاه مقابل مورد حمله قرار می گرفت، آیا حضرت علی از باب مقابله به مثل، دستور می داد به زنان و کودکان سپاه مقابل حمله کنند؟
امام معصومی که به شیعیانش دستور کشتار افرادی را بدهد وخودش از انجام امر خودش ابا داشته باشد نه امام است نه معصوم است ونه لایق تبعیت وپیروی!
سلام
همانطور که در این آدرس از وبلاگ شما بحث شد:
http://seyyedmohammadi.blogsky.com/1389/11/19/post-157/
گفتم :
به نظرم این نگاه ساده انگارانه است این مطلب را که در همین مورد است را بخوانید که از سید محمد رضا آیتی و ومحمد اسماعیل شادروان و عنوانش هست قاعده ی مقابله به مثل و اقدامات تلافی جویانه از منظر فقه شیعه و حقوق بین الملل :
فایل پی دی اف و بیست و دو صفحه است
http://www.tpf-iau.com/news_files/%D9%82%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D9%87%20%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%87%20%D8%A8%D9%87%20%D9%85%D8%AB%D9%84%20%D9%88%20%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA%20%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81%DB%8C%20%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87.pdf
و سوال را هم جواب دادم بحث بر سر یک آیه نیست همانطور که گفتم بیست و دو صفحه مطلب است و هیچ مطلبی نخوانده نفی نمی شود همانطور که هیچ فزضی بر اساس اگرها اثبات نمی شود.
اما شما همچنان می خواهی فرض کنی و اگر بیاوری که جوابش هر چه باشد صحتش معلوم نخواهد شد
اما چنانچه قبلا نیز نوشته ام:
شما چرا جواب نمی دهی؟ آیه ی قرآن را که اعتداء علیه بمثله دارد را منکر شویم؟
استفاده از منجنیق از سوی پیامبر را منکر شویم؟
چرا لینک را نمی خوانی؟
در لینک هم نوشته است سلاح شیمیایی را نمی توان مقابله به مثل کرد چنانکه در زمان جنگ هم مقابله به مثل نشد
سلام علیکم.
ساده لوحی و ضعف فکری ی مرا ببخشید.
برای پنجمین مرتبه می پرسم، و انتظار دارم به جای این که مرا به خواندن لینک دعوت کنید، و ضمن تشکر از این که نظرات «فقهای عظام» را نقل کردید، به سؤالم جواب بدهید:
اگر سپاه عمر سعد به زن و بچه ی امام حسین حمله می کرد و اگر سپاه عمر سعد هم خیمه ی زنان و کودکان داشت، آیا امام حسین از باب مقابله به مثل کردن، دستور می داد به زن و بچه های سپاه مقابل حمله کنند؟
اگر حضرت علی در جنگ با معاویه یا خوارج، زنها و کودکان همراهش از طرف سپاه مقابل مورد حمله قرار می گرفت، آیا حضرت علی از باب مقابله به مثل، دستور می داد به زنان و کودکان سپاه مقابل حمله کنند؟
***
اگر شما به استدلالهاتان و لینکهاتان و فتوای فقهای عظام مطمئنید و پشت گرم هستید، چرا به سؤالات من جواب «بله حضرت علی و امام حسین دستور حمله و تیراندازی و ... به زنان و کودکان سپاه روبه رور را از باب مقابله به مثل می دادند» نمی دهید؟
سلام
بنظ حقیر نیز گرانفروش ضد انقلاب است اگه همین یه قلم از ضدانقلاب را محاکمه میکردند وادامه داشت وضع اینگونه نبود .اما واقعیت این بود که بعد مدتی از انقلاب گذشت عده ای به قدرت رسیده خودشان شدند گرانفروش و رانت خور ولی هیچکی به اونها نگفت گرانفروش چه رسد به ضدانقلاب
.
آقا ببخشیدا
ما نظرات رو هم مطالعه می کنیم به اندازه مطلب هرپست خودش عالمی هست.
بنظرم درباب جواز کشتار مقدمین سپر انسانی دشمن بسیار موضوع مهمی است فتاوی مفید واثربخشی نیز صادرشده اما بشرطها وشروطها که اگر اگر دشمن بداند آقا سپر انسانی با فتوا کشته میشوند وجوازش هست دیگه نمی آد سپرسازی کنه و پشت سپر حرکت کنه.در مورد یه گواه دارم نگاه کنید امریکاییها معتقد بودند با گروگانگیر مذاکره از نوع باج دادن (نقدی،آزادی اسیر ، دادن مهمات،تسلیم شدن فلان نیروو..)ممنوع است و فقط باید علیه گروگانگیر عمل کرد.امتیاز نباید داد.مدتها نیز دشمن هایشون با دانستن چنین رویه ای گروگان امریکایی نمی گرفتند یا اگه میگرفتند اورا می کشتند.اما کم کمک مذاکره باب شد و شروع کردند القاعده وحامیانشان به گرفتن گروگان امریکایی .باز امریکاییها برگشتند به اصل ممنوعیت باج دادن به گروگانگیر اما میشه گفت دیگه قاطعیت قبلی را نداره مخدوش شده برادر
اگر سپاه عمر سعد به زن و بچه ی امام حسین حمله می کرد و اگر سپاه عمر سعد هم خیمه ی زنان و کودکان داشت، آیا امام حسین از باب مقابله به مثل کردن، دستور می داد به زن و بچه های سپاه مقابل حمله کنند؟
اگر حضرت علی در جنگ با معاویه یا خوارج، زنها و کودکان همراهش از طرف سپاه مقابل مورد حمله قرار می گرفت، آیا حضرت علی از باب مقابله به مثل، دستور می داد به زنان و کودکان سپاه مقابل حمله کنند؟
جناب سیدمحمدی لطفا به تاریخ جنگهای اعراب علیه ایران که امامان (ع) نیز حضور داشته اند و غنایمی نیز شاملشان شده همچون سایر فرماندهان .(تاریخ یعقوبی و..) سری بزنید و نحوه برخورد با خراسانیان وطبریان و..بخوانید قطعا به جوابتان میرسید.
نه اینکه یه جواب خیالی به جنابعالی بدهیند
سلام
ظاهراً میدان انقلاب میدان متغیری است که فقط آقایان داخل آن قرار دارند و تابعین بی چون وچرایشان !
اگر چه نقل قول کردن از خود ایشان می تواند برای شناساندن قصد ونیت حقیقی آنها مفید باشد اما کافی نیست برای مطرح کردن یک تعریف و در انداختن استدلال
در این مورد که شما مطرح کرده اید با یک جمله که مثلاً میزان وملاک حال افراد است براحتی میتوان تسلیم این ادبیات شد !
تاریخ طبری /(فتوح البلدان - البلاذری - ج ۲ - ص ۴۱۱ جرجان وطبرستان ونواحیها ۸۳۴)
گویا سید عباس بین حکم اولیه وثانویه تفاوتی نمی گذارد وهمه را به یک چوب می راند.
شراب خوردن: به حکم اولی حرام است و حد دارد.به حکم ثانوی مباح وبلکه واجب می شود.مثلآ اگر کسی را مجبور کنند که یا شراب بخور یا گردنت را می زنیم او موظف است که شراب بخورد وجانش را حفظ کند.اگر نخورد خلاف رضای خدا عمل کرده.چون رضای خدا در این است که جانش حفظ شود.
اکل میته(خوردن گوشت مرده):به حکم اولیه حرام است.به حکم ثانویه واجب است.فرضاً اگر کسی در بیابان یا کوه در حال مرگ است وهیچ راهی هم برای زنده ماندن وتهیه غذا نیست موظف است گوشت برادر مومنش را بخورد تا زنده بماند.
خودکشی:به حکم اولی حرام. به حکم ثانوی واجب.زنی که در چنگ دشمن اسیر شده ویقین دارد که دشمن قصد تجاوز جنسی به او دارد می تواند خودش را بکشد.اگر سه کوهنورد در وضعیتی قرار بگیرند که مطمئن هستند هرسه نفر به دره سقوط می کنند ومی میرند نفر پایین می تواند طناب را ببرد وخودش را به کشتن دهد تا دونفر بالایی زنده بمانند.
کشتن زنان وکودکان وسالخوردگان در جنگ:به حکم اولی حرام است.به حکم ثانوی مباح وبلکه واجب است.درکامنت اولم شرایط این امر را بیان کرده ام .
سید می گوید اگر معاویه زن وبچه حضرت امیر را بکشد آیا او هم مقابله به مثل می کند؟پاسخ یقیناً مثبت است.سید دقت نمی کند که اساساً لازم نیست زن وبچه حضرت امیر کشته شوند تا او هم مقابله به مثل کند وزن وبچه معاویه را بکشد.همین که معاویه زن وبچه خودش یا سپاهیانش را سپر قرارد هد تا از شکست فرار کند ویا زمینه را برای شکست مسلمین فراهم کند جواز قتل آن بی گناهان را صادر کرده است.
فرضی که حضرات معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) مطرح کرده اند ودر فرمایشاتشان فرموده اند وفقها بر آن اساس فتوا صادر کرده اند بسیار بدتر وبالاتر از این است.می فرمایند اگر دشمن، دوستان ویاران شما را به اسارت گرفت واز آنها بعنوان سپر گوشتی وانسانی برای غلبه بر شما استفاده کرد موظفید آن دوستان ویاران اسیرتان را بکشید!
اگر حضرت امیر چنین دستوری فرموده است ما یقین وباور داریم که اگر سلمان فارسی وابوذر ومقداد و...را هم سپر قرار می دادند وحضرت چاره ای جز کشتن اینان نداشت عقب نمی نشست .بالاتر از این هم متصور است.اگر فرزند خودش(محمد حنفیه) هم در بین آن سپر گوشتی قرار داشت اورا می کشت.
کسی که ادعای تشیع دارد ومی گوید علی را قبول دارم همه گفتار وکرداراورا قبول می کند.
فقها اگر فتوایی می دهند قبلش تمام آیات وروایات مربوطه را مطالعه کرده اند.گاهی صدها روایت وحدیث را از جهات مختلف بررسی کرده اند.نظرات فقهای قبل از خودشان را هم دیده اند ونقد کرده اند.بعداز همه اینها اگر بتوانند فتوا می دهند.
مشخص تر از این چه می شود گفت که ضد انقلاب آن کس است که با ما نیست!
سلام.
در کتاب مغازی از محمدبن عمر واقدی خواندم که سپاه پیامبر (ص)، پس از فتح فلعهی (گمانم) قبیلهی بنیقینقاع که ار یهودیان بودند (و فکر کنم خیانتی چیزی کرده بودند) دستور دادند هرچه موجود ذکور بود از این قبیله جمع کردند، لباسشان را بالا میزدند، اگر مویی به ع و ر ت داشتند (یعنی مثلا به حدی از بلوغ رسیده بودند)، آن فلک زدهها را میکشتند.
خدا بهتر میداند
سلام علیکم. قصه تعریف نکن. به این سؤال جواب «بله» یا «نه» یا «نمی دانم» بده:
اگر سپاه عمر سعد به زن و بچه ی امام حسین حمله می کرد و اگر سپاه عمر سعد هم خیمه ی زنان و کودکان داشت، آیا امام حسین از باب مقابله به مثل کردن، دستور می داد به زن و بچه های سپاه مقابل حمله کنند؟
اگر حضرت علی در جنگ با معاویه یا خوارج، زنها و کودکان همراهش از طرف سپاه مقابل مورد حمله قرار می گرفت، آیا حضرت علی از باب مقابله به مثل، دستور می داد به زنان و کودکان سپاه مقابل حمله کنند؟
***
عزیزان که می پندارند تشعشعات فتاوای فقهای عظام ذهن و فکر آنها را (= عزیزان را) نورانی کرده، و این جانب فاقد این نورانیت هستم، و برای این که تشکیک احتمالی در فتاوای فقها رفع شود و حل شود، می گویند بله، امامان معصوم هم اگر کودکان و زنان همراه سپاهشان توسط معاویه و عمر سعد و ... تیرباران می شدند، دستور می دادند کودکان و زنان سپاه مقابل را تیرباران کنید، آیا این مطلب مشهور را اطلاع ندارند که
سپاه معاویه بعد از استفاده از آب سنگ انداخت در چاه آب، و وقتی سپاه مولا علی چاه آب را تصرف کرد، افرادی از سپاه حضرت خواستند مقابله به مثل کنند، و بعد از استفاده از آب، در آن سنگ بیندازند تا سپاه طرف مقابل نتواند از آب استفاده کند، اما حضرت اجازه نداد.
آیا امام معصوم سنگ انداختن در چاه آب را اجازه نمی دهد با مقابله به مثل عمل شود، اما تیر انداختن به زنان و کودکان را اجازه می دهد مقابله به مثل شود؟ اهمیت زنان و کودکان و غیر نظامیان در مکتب امامان معصوم، از «آب» کمتر است؟
توجه کنید به مضمون آنچه از کتاب جهاد در اسلام اثر مرحوم نعمت الله صالحی نجف آبادی نقل می کنم:
«قاضی ابن براج و
ابن حمزه و
ابن زهره
و ابن ادریس و
محقق اول و
علامه حلی و
شهید اول و
شهید ثانی و
محقق ثانی و
شیخ جعفر کاشف الغطاء و
صاحب جواهر و
مرحوم منتظری
هر 12 فقیه فتوایی یکسان داده اند
گفته اند «اُسرای مرد که بالغ و عاقل باشند اگر در حالی که جنگ برپا است دستگیر شوند باید به قتل برسند» (صاحب جواهر) یا «میان ما اختلافی نیست که قسم اول از اُسَرا ــ که قبل از پایان جنگ دستگیر می شوند ــ کشتنشان متعین و باقی گذشتنشان حرام است» (منتظری) یا «اُسَرای مرد که بالغ باشند اگر در حالی که جنگ برپاست دستگیر شوند، حتــــــــــــــــماً بایـــــــــــد بـــــــــــه قتــــــــــــــــــل بـــــــــــــــرسند مگر این که مسلمان شوند» (شهید اول)
و همه ی 12 فقیه نامبرده پیرو فتوای شیخ طوسی بوده اند که ظاهراً اولین فقیهی بوده که به وجوب قتل اُسرای دستگیر شده قبل از پایان جنگ فتوا داده است
دوازده فقیه فتوای شیخ طوسی را بدون هیچ نقدی پذیرفته اند و حتی احتمال نداده اند مطلب غیر از آن باشد و اگر احتمال می دادند، تحقیق بیشتری می کردند. در این جا آن سخن معروف که می گوید فقهای بعد از شیخ طوسی تا مدتی مقلد شیخ طوسی بوده اند در ذهن تداعی می شود. عدت فقها این است که هنگام بررسی ی یک مسئله ی فقهی به کتابهای فقهای دیگر رجوع می کنند و اگر در مسئله اختلافی ندیدند همان نظری که در کتابها ثبت شده می پذیرند و نیازی نمی ینند که خود مسئله را ریشه یابی کنند و در این مسئله نیز چنین شده و همه ی فقهای نامبرده با اطمینان خاطر پذیرفته اند که اُسرای دستگیر شده قبل از پایان جنگ حتماً باید کشته شوند و این تکلیف الاهی است و از این رو اگر اسیر با قطع دست و پایش نمیرد حتماً باید او را کشت تا امتثال امر خدا شود.»
پایان نقل به مضمون از کتاب جهاد در اسلام اثر مرحوم نعمت الله صالحی نجف آبادی.
سلام علیکم
1-اگرمعاویه(لعنه الله) زن و بچه اش را بیرون میدان جنگ نگه دارد وداخل معرکه ننماید امیرالمومنین(صلوات الله علیه)هیچگاه متعرض آنها نخواهدشد.
2-اگر معاویه به هر صورتی زن و بچه اش را داخل میدان جنگ ومعرکه کند مثلاً آنها را سپر دفاعی برای خودش قرار دهد یا زن وبچه اوبه هر صورتی معاویه را در جنگ یاری کنند وامیرالمومنین وظیفه خویش ببیند که آنها را از سر راه بردارد همه آن زن و بچه ها را خواهد کشت.
3-محال است محال است محال است که دشمنان دین خدا به زن وبچه امیرالمومنین یاامام حسین(صلوات الله علیهما)دسترسی پیدا کنند واین بزرگوران زنده باشند.مگر این که این بزرگواران کشته شده باشند که انسان از دنیا رفته وظیفه ای ندارد.امام حسین در آخرین لحظات هم با عتاب وخطاب قرار دادن دشمن آنها را تحت تاثیر قرر داد و تلاش کرد از زن وبچه اش محافظت کند.
4-برفرض محال وبر مبنای تخیل ، دشمن ناجوانمردانه به زن وبچه امیرالمومنین یا ابی عبدالله دسترسی پیدا می کرد وآنهارا می
کشت وآن حضرات هم زنده بودند.وقتی دشمن زن وبچه خودش را وارد در جنگ نکرده چرا حضرت امیر به زن وبچه حمله کند؟وقتی دشمن روبری اوست چرا به زن وبچه او حمله کند؟
5-مسئله پر کردن چاههای آب ربطی به موضوع ندارد.شما قیاس کردی وقیاس در دین خدا راه ندارد.در مسئله چاههای بدر به این دلیل حضرت مقابله به مثل نکردند که این کار خلاف جواتمردی وانسانیت بود.همچنانکه سم ریختن در آب وغذای دشمن را هم اجازه نداده اند.وهمچنانکه مثله کردن مردگان را اجازه نداده اند.در میدان جنگ همه گونه خدعه ونیرنگ رواست.اما نیاز انسان به نوشیدن آب ربطی به میدان جنگ ندارد.پس مقابله به مثل محلی از اعراب ندارد.
۶-اقای صالحی نجف آبادی نظر خودش را گفته.اگر نیوتن بگوید جاذبه زمین وجود دارد وهمه دانشمندان بعداز او هم با او مخالفت نکنند ونظر اورا عیناْ تایید کننداین دلیل بر تقلید آن دانشمندان از نیوتن وخشک مغزی آنهاست؟از کجا معلوم که همه این دانشمندان نظریه نیوتن را مورد کنکاش علمی وتحقیق قرار نداده باشند؟اگر فقهای بعد از شیخ طوسی(رحمه الله) چشم وگوش بسته نظر اورا پذیرفته اند انتقاد وارد است.اما اگر نقادانه با نظر او برخورد کرد باشند چه؟هم نظر بودن یک دانشمندبا دانشمند قبل از خودش یعنی تقلید کورکورانه؟!!
سلام علیکم.
قیاسی که مردود است، قیاسی است که خدشه پذیر باشد و عقل و نقل رد کند آن را.
یکی از افراد، در یک بحث کامنتی و وبلاگی، گفت و اصرار کرد حضرت علی پایش را گذاشته بوده روی گلوی یک نمازگزار، که تو اشتباه وضو گرفته ای یا اشتباه نماز خوانده ای. اصرار هم می کرد که ماها (امثال من که حوزوی نیستیم) سواد معارف اسلامی نداریم و حالیمون نمیشه و عمق مطالب را درک نمی کنیم. استناد ایشان این بود:
... عن ابی بکر ابن حزم قال : توضأ رجل فمسح علی خفیه فدخل المسجد فصلی فجاء علی فوطأ علی رقبته فقال ویلک تصلی علی غیر وضوء؟...
ابی بکر بن حزم می گوید که مردی وضوء گرفت و بر کفش خود مسح کرد سپس داخل مسجد شد و شروع به نماز کرد. پس علی آمد و گام بر گردنش گذاشت (فوطأ علی رقبته) و گفت وای بر تو آیا بدون وضوء نماز می خوانی؟
تفسیر عیاشی ج 1: 297/ 46
من از قیاس، که شما می گویی مردود است، استفاده کردم:
گفتم:
از مشهورات است امام حسن و امام حسین کودک که بودند، برای تذکر دادن اشتباه یک پیر مرد در وضو گرفتن، به شکلی کریمانه به او اشتباهش را یادآور شدند، حالا عقل چه گونه باور می کند حضرت علی در میانسالی برای تذکر دادن وضوی اشتباه یا نماز اشتباه، پایش را بگذارد روی گلوی یک نفر؟ عقل را، و قیاس موجّه را ول کنیم، بچسبیم به یک روایت در تفسیر عیاشی، و بگوییم حضرت علی پایش را گذاشت روی گردن یک نمازگزار تا اشتباه نمازگزار را تذکر بدهد؟
حالا، چرا این مطلب مشهور که حضرت علی اجازه نداد چاه آب را از سنگ پر کنند، از باب مقابله به مثل با کاری که سپاه معاویه کرد، چرا، واقعاً چرا نمی تواند عقل ما را به کار اندازد و ما را به فکر فرو ببرد، که به طریق اولا حضرت علی و امام حسین اجازه نمی دادند از باب مقابله به مثل، زنان و کودکان سپاه مقابل تیرباران شوند؟
شما خودت آنچه را صالحی نجف آبادی نقل کرده بررسی کن. ببین شایسته تر است شما تعجب کنی از اتفاق نظر 12 فقیه، در رأیی که ظاهرش عجیب است، و احتمال بدهی فتوای فقهای عظام نامبرده، تقلید از رأی سابقون خود بوده، یا شایسته است بیایی با ذکر نام نیوتون و ... بگوئی «صالحی نجف آبادی نظر خودش را گفته»؟
http://www.afkarnews.ir/vdceen8z.jh8opi9bbj.html
دیکتاتور در آغوش دیکتاتور