بسم الله الرحمان الرحیم.
نمی دانم چه اندازه صحت دارد که جمهوری ی اسلامی ی ایران و «ملت بزرگوار» آن، در برابر فشارها و تحریمها «واکسینه» شده اند، اما من امشب پس از این که پزشک فرزندم نسخه نوشت «واکسن» آنفلوآنزا تهیه کنم و ایشان واکسن بزند، به نُه داروخانه مراجعه کردم و هیچ کدام واکسن نداشتند. گفتند به دلیل تحریم، واکسن خیلی کم در اختیار ما قرار می گیرد.
سلام
ما با خودمان بلد نیستیم حرف برنیم چطور میخواهیم با دنیا حرف بزنیم. نتیجه میشود انزوای بیشتر و تحریم.
آقای احمدینژاد وسط ماموریت وزیر امور خارجهاش متکی را از کنار برکنار میکند. این منطق و این منش چطور میتواند با دنیا سخن بگوید. رئیس دولت ما که ظاهرا عصاره اکثریت ملت ایران است در یک جلسه آنقدر وزیر را عزل میکند که شائبه از رسمیت افتادن هیات دولت پیش میاید و آن داستانها رخ میدهد.
ظاهرا این سیستم که برآیند این جامعه و این مردمان است ستیزهجویی را بیشتر بلد است.
البته نمیگویم این ریشه همه مشکلات است نه. اما خب به گمانم اگر یک دولتی با تراز فهم و شعور بالاتر از این این دولت داشتیم حتما مشکلات کمتری داشتیم. این حرفم هم شد مصداق کرامات شیخ که شیره را خورد و گفت شیرین است!
این واکسن مگر داخل تولید نمیشود. پس این رونمایی از پیشرفتهای بهداشتی و پزشکی کشور مربوط به کجاست. چند روز پیش شنیدیم یکی میگوید شیر خشک سه چهار هزار تومانی شده سی هزار تومان!
سلام.
سیاست، فهم روابط و نتایج پاره شدن قطعنامه دون است! و از هم پاشیدگی شیرازه امور است.
سلام-
درد ناک است.
میرفطروس بود گمانم که جایی گفته بود سیاست یعنی تحقق ممکنات!
بزرگی دیگر گفته بود سیاست یعنی تامین خیر عمومی و منافع ملی.
اما گویا برای اقایان سیاست یعنی تحقق مهملات آخر الزمانی!