انواع فارسی گرایی

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            یک) هرمز میلانیان، گسترش و تقویت فرهنگی زبان فارسی، 1351:

            «... باید تا آنجا که ممکنست «فارسی گرایی» را گسترش داد و تقویت کرد. برخی چنین میپندارند که «فارسی گرایی» بمنزلۀ طرد تمام لغات عربی است و از اینرو فریاد برمیاورند که چنین تمایلی گنجینۀ واژه های زبان را فقیر خواهد کرد. پاسخ اینست (صفحه ی 47) که «فارسی گرایان» راستین هرگز از کاربرد لغات عربی بخوردی خود امتناع ندارند ولی به دو نکتۀ اساسی توجه میکنند:

            الف ــ لغات عربی را میتوان در فارسی به چهار گروه بخش کرد:

            1 ــ لغاتی که فقط معادل فارسی آنها در زبان بکار میرود و تنها «عربی گرایان» دوآتشه احیانا آنها را در نوشته های خود استعمال کرده اند یا میکنند.

            2 ــ لغاتی که معادل فارسی دارند و معادل فارسیشان در زبان رایج تر است.

            3 ــ لغاتی که معادل فارسی دارند ولی معادل فارسیشان در زبان رواج کمتری دارد.

            4 ــ لغاتی که معادل فارسی ندارند.

            فارسی گرایان، گروه یک را بکلی کنار مینهند، در گروه دو فقط از واژه های فارسی استفاده میکنند و در گروه سه بر حسب سبک نوشته گاه عربی بکار میبرند و گاه فارسی. در گروه چهار بناچار از لغات عربی یاری خواهند جست ولی با این کوشش که هر بار توانستند معادل فارسی برای آنها بیابند یا بسازند. (صفحه ی 48)»

            دو) هرمز میلانیان، روزنامه ی ایران، یازده آبان 1381، به نقل از http://www.iran-newspaper.com/1381/810811/html/art.htm :

            «..... و مخصوصاً واژه های پیشنهادی با ساختار زبان و عناصر اصلی آن هماهنگ باشد یعنی دارای ویژگی هایی چون «رسایی، شفافیت و پویایی» باشد ..... اینکه یک واژه، «شفاف و مفهوم» باشد شرط اساسی پذیرش آن توسط جامعه است. در فرهنگستان دوم، دو واژه «نرم افزار» و «سخت افزار» پیشنهاد شد که در جامعه جاافتاد اما «رایانه» هنوز نتوانسته همه گیر شود چون به قدر لزوم «شفاف و مفهوم» نیست»

            سه) سیدعباس سیدمحمدی:

            عزیزانی هستند، که گمان می کنند و استدلال می کنند، چون در پنجاه سال گذشته یا صد سال گذشته یا پانصد سال گذشته یا هزار سال گذشته، لغاتی مانند مریضخانه و بلدیه و اونیورسیته و فاکولته تغییر یافته اند به بیمارستان و شهرداری و دانشگاه و دانشکده، پس اگر واژه ی نپاهشگاه ساخته شود و پیشنهاد شود و دفاع شود از کاربرد آن به جای واژه ی رصدخانه، و اگر مزداهیک ساخته شود و دفاع شود از کاربرد آن به جای ریاضیات، و اَندازش ساخته شود و دفاع شود از کاربرد آن به جای هندسه، و اَزداها ساخته شود و دفاع شود از آن به جای اطلاعات، و فِتاد ساخته شود و دفاع شود از آن به جای مورد، اینها کم و بیش مانند همان پیشنهاد دادن بیمارستان به جای مریضخانه و دانشگاه به جای اونیورسیته است، یعنی هم پیشنهاد دادنش شایسته است و هم احتمالش زیاد است که نپاهشگاه و مزداهیک و اندازش و اَزداها و فِتاد و ... مورد قبول اجتماع فارسی زبانان قرار گیرد.

            بنده تفاوت اساسی بین واژه ی دانشگاه (که حدود هفتاد هشتاد سال عمرش است) و واژه ی نپاهشگاه می دانم. دانشگاه واژه ای کاملاً مفهوم و شفاف است. و دانشگاه به جای واژه ای بیگانه (فرانسوی) که ده سال بیست سال چند سال بوده وارد زبان ما شده بوده، پیشنهاد شده بوده. اما نپاهشگاه، قرار است در برابر واژه ی رصدخانه که چند صد سال در زبان ما به کار رفته، و عالم و عامی می فهمد رصدخانه یعنی چه، به کار رود، و نپاهشگاه با عمل جراحی انجام دادن روی واژه ای فرانسوی یا انگلیسی، که این قسمت این واژه یعنی فلان، و معادلش در فارسی ی باستان و اوستائی و پهلوی و ... می شده این، و آن قسمت آن واژه یعنی بهمان، و معادلش در فارسی ی باستان و اوستائی و پهلوی و ... می شده آن، این طور ساخته شده و به ایرانیان تقدیم شده است.

            اگر واژه های اوستائی و فارسی ی باستان و پهلوی و سُغدی و ... هستند که در زبان کنونی ی ما، با همان تلفظ اولیه یا با مقداری تغییر در تلفظ، زنده و رایج و مفهوم هستند، خب البته کسی با آنها مقابله نمی کند، و اصولاً آن واژه ها جزو زبان فارسی ی کنونی هستند. فرض کنید واژه ی پلنگ. نام جانور پلنگ، در زبان پهلوی پلنگ بوده، الان هم پلنگ است. یا عدد «هفت». ظاهراً از دورانی که در قسمتی ایران به زبان اوستائی سخن می گفتند، تا الان، این واژه با اندکی تغییر حفظ شده است. اما این که ما ذوق زده شویم، فرهنگ پهلوی ـ فارسی، و فرهنگ اوستائی ـ فارسی، و فرهنگ سُغدی ـ فارسی، از بهرام فره وشی و مکنزی و بدرالزمان قریب و ... دستمان بیاید و کتابها را ورق بزنیم و خوشمان بیاید چهار کلمه پنج کلمه صد کلمه از آن زبانها که یاد گرفتیم آن یادگرفته ها را برای «گسترش زبان فارسی» و «خدمت به زبان فارسی» وارد زبان فارسی کنیم و اگر استقبال نشد از کار ما، بگوئیم شماها بیسوادید و شماها از «ساختار زبان» اطلاع ندارید، بنده اینها را قبول ندارم. البته راه باز است و هر کس می تواند لغت بسازد و لغت پیشنهاد دهد. پیشاپیش هم حکم قطعی نمی توان داد فلان واژه ی ساخته شده و پیشنهادشده، رایج می شود یا نه.

           

نظرات 11 + ارسال نظر
مهدی نادری نژاد چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 00:22 http://www.mehre8000.org

با سلام
جناب سید محمدی
بحمدلله معتقد به اعتدال هستم حتی در فارسی گرایی

امید چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 http://andishe-pooya.blogfa.com/

به بیان دیگر ، می توان گفت که المان های واژه های جاافتاده در زبان و فرهنگ مردم آن روزگار حضور داشته اند . یعنی ؛بیمار؛ را داشتیم ، پسوند ؛-ستان؛ هم به عنوان دلالت بر مکان ، مفهوم بود ، حاصلش شد واژه ای قوی که ؛مریض خانه؛ را کنار زد .

اما شخم زدن زبان اوستایی و پهلوی و استخراج واژگانی که به هیچ عنوان ملموس نیستند ، به نظرم راه به جایی نخواهد برد . به علاوه ، کلا هم راه به جایی نمی بریم زیرا طوفان تکنولوژی مفاهیم جدیدی را برای ملت به ارمغان می آورد که ترجیح درباره آنها همواره با واژه بیگانه است . جملاتی مانند :

وقتی خبر رو شنیدم ؛هنگ؛ کردم .

یا

ناکس مرا ؛استن بای؛ نگه داشته است.

به نظرتان جایگزین خواهند یافت ؟

ر ه ا چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 13:41 http://www.safamusavi.blogfa.com

سلام

ممنونم که وبلاگ من سر زدید و از نظراتتان هم ممنونم و سعی می کنم به کار بگیرم.

من هم برخی از پست های وبلاگ شما را خواندم . درباره پست مذکور من موافق افراط و واژه های نا مانوس نیستم اما یادمان باشد واژه های برساخته در هیچ زبانی از روز اول جایگاه خوب ندارند و کاربردشان مشکل است چون از ذهن همه مردم برنیامده اند اما برخی از آنها با مرور زمان در ذهن و زبان مردم راه خود را باز می کنند. برای این کار باید تلاش کرد.

فرزانه پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:55 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
اساتیدی که به این افراط ها دست می زنند هنوز محدودیت های زبان فارسی را نپذیرفته اند .
و تا زمانی که توانایی محدود فارسی برای کلمه سازی را نپذیرفته اند همین است .
شاید علتش عدم آشنایی کافی آنها به زبانهای قوی تر باشد

حسن پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 16:25 http://http:/hhamtaii.blogfa.com

توانایی محدود فارسی؟ عدم شناخت زبان‌های قوی؟ این شد حرف؟ یعنی تنبلی نهاد‌های واژه‌گزینی و خستگی ملت و خماری بلندگو دارها...هیچ؟ یعنی خود باختگی ماها اثر ندارد؟ من نمی‌فهمم پس چه‌جوری‌ست که ملت تن به واژه‌ی رادیوگرافی می‌دهند و به پرتونگاری نه؟ چه جوری می‌شود که اس‌ام‌اس و مسیج خوش‌آهنگ و قریب‌به‌ذهن به حساب می‌آیند ولی پیامک نه. هندسه‌ی فرکتال برای همه آشنا و خوشمزه است ولی هندسه‌ی برخال نه.

امیر شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:31

به فرزانه
به نظر می رسد آگاهی شما از فارسی خیلی کم است. بهتر است اول آگاهی خودتان را افزایش دهید بعد بیایید داوری کنید. البته به نظر می رسد شما دشمنی دارید و از یک دشمن هم جز این چیزی انتظار نمی رود.

کاش آن زبان قوی تر را نام می بردید تا با آوردن چند مثال بحث روشنتر پیش می رفت!

امیر شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:35

جناب سید محمدی
1- شما در مورد جنبش واژه سازان در فرانسه چیزی شنیده اید؟ کاری که لاوازیه و همکارانش کردند.
چرا در فارسی نشود این کار را کرد؟
عیبش چیست؟

امیر شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:37

جناب امید
شما با آوردن یک مثال نمی توانید حکم کلی صادر کنید.
پزشک چرا جای طبیب و حکیم را گرفت؟
پدآفند و پژواک چرا جا افتاد؟ اینها که حاصل شخمیدن زبانهای باستانی است! پس چرا رایج شدند؟

امیر شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 15:31

امید جان

در فارسی از بین(دیدن)، دان(دانستن)، شنو(شنفتن) صفت های بینا، دانا و شنوا ساخته شده است که نازا هستند و نمی توان از آنها فعل های بیشتری ساخت. فعل داناییدن و دانایاندن را در فارسی نداریم!
در پهلوی ویناگ، داناگ و شنواگ بوده که اتفاقا از اینها فعل های بیشتری ساخته شده است. مانند رواگیدن(به معنی رواج یافتن) و رواگاندن (به معنی رواج دادن/ترویج) که از رواگ (رواج معرب) ساخته شده که آن هم از رو (بن مضارع رفتن) ساخته شده است.
شاید گاهی شخم زدن پهلوی و اوستایی بد نباشد و سودرسان هم باشد!

امیر شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 16:09

جناب سید محمدی
شما نپاهشگاه را همسنجیده اید با دانشگاه
می شود این همسنجی را برای پزشک هم انجام دهید؟
مگر نه اینکه حکیم و طبیب 1200 سال بر سر زبان مردم جاری بوده!؟
مگر نه اینکه عالم و عامی می فهمد طبیب چیست؟
پس چرا جایگزین طبیب شد؟
و اگر نمی شد آیا امکان ساختن چشم پزشک، دندان پزشک، روان پزشک و پیرا پزشکی ، پزشکیار و .. . وجود داشت؟

اشک یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 20:55 http://tashkan.blogsky.com/

سلام

ولی به هر حال دیلیل نمی شود که برای ِ جا انداختن واژگان ِ فارسی به جای ِواژگان عربی تلاشی نکنیم.
اگر قرار بود از اول این طور فکر شود که اصلا دانشگاه و بیمارستان و شهربانی و ... ساخته نمی شد

یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد