«بصیرت» و «فتنه»

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            این جمله از کیست: «ان شاء اللَّه ملت عزیز ما با بصیرت و هوشیارى جواب همۀ فتنه ‏ها را خواهد داد.»

            الف) مقام معظم رهبری حضرت آقای خامنه ای

            ب) دکتر محمود احمدی نژاد

            پ) آقای رفسنجانی

            ت) آقای احمد جنتی

            ث) آقای سیداحمد خاتمی

            ج) آقای سیداحمد علم الهدی

            چ) آقای صدیقی

            ح) سردار محمدعلی جعفری فرمانده ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

            جواب: هیچ کدام از گزینه های فوق جواب درست این سؤال نیست، و جمله از امام خمینی است.

            امام خمینی، 29 تیر 1367: «ان شاء اللَّه ملت عزیز ما با بصیرت و هوشیارى جواب همۀ فتنه ‏ها را خواهد داد.»

***

            طبق فهم من، گفتار و نوشتار سیاسیون ارشد جمهوری ی اسلامی ی ایران، از الگوی تقریباً یکسان و منطق و تفکر تقریباً یکسان پیروی کرده و پیروی می کند. حضرت آقای خامنه ای، در امور مختلف سیاسی و اجتماعی و داخلی و خارجی، تقریباً همان را می فرماید که حضرت آیت الله خمینی می گفت. آقای احمد جنتی الان چیزی را می گوید که آقای رفسنجانی ده سال قبل و بیست سال قبل و سی سال قبل، تقریباً همان را می گفت. واکنش دکتر علی لاریجانی در برابر اعتراضات سیاسی، تقریباً همان رفتار است که شیخ مهدی کروبی وقتی رئیس مجلس بود انجام می داد. اما:

            اما قسمتهایی از جنبش سبز، که یک دوگانه ساخته اند به صورت «دوران طلائی ی حضرت امام» و «دوران غیر طلائی ی بعد از حضرت امام»، اینها عمده ی اعلامیه هاشان و اطلاعیه هاشان و کنشها و واکنشهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعیشان بعد از انتخابات 1388 ، شده است سرکوب کردن گفتار و رفتار آقای خامنه ای و مطرح کردن گفتار و رفتار مرحوم آقای خمینی.

            آن قسمت از جنبش سبز که منتقد شدید اوضاع فعلی است، و مرید سرسخت حضرت آیت الله خمینی است، اگر ببینند آقای خامنه ای تعبیر «کینه ی مقدس و انقلابی» را به کار برده، احتمالاً «توفان فیسبوکی» و توفانهای دیگر راه می اندازند، که رهبر نظام با این تعبیرش مانع گسترش سیاست خارجی می شود. اما همین افراد، اگر تعبیر «کینه ی مقدس و انقلابی» را در بیانات حضرت آیت الله خمینی ببینند، شروع می کنند یک معنای صحیح و دو معنای صحیح و صد معنای صحیح استخراج می کنند از تعبیر «کینه ی مقدس و انقلابی» در بیانات حضرت آیت الله خمینی.

            اگر آقای خامنه ای به آقای محمد یزدی بگوید «از افراد متدین مورد وثوق و درد آشناى اسلام و انقلاب‏»، هزار انتقاد و اَه اَه به زبان می آورند، اما اگر آقای خمینی در سال 1367 به آقای شیخ محمد یزدی بگوید «از افراد متدین مورد وثوق و درد آشناى اسلام و انقلاب‏»، مریدان حضرت آیت الله خمینی پس از یک شوک که در آنها ایجاد می شود، شروع می کنند به گفتن سخنانی برای کم ارزش نشان دادن این تعبیر بسیار والا که از طرف آقای خمینی در مورد شیخ محمد یزدی به کار رفته است.

            طبق فهم من، دوگانه ی «دوران طلائی ی حضرت امام» و «دوران غیر طلائی ی بعد از حضرت امام»، دوگانه ای ساختگی است. و حتا اگر واقعی باشد، من معیار اصلی برای اظهار نظر کردن درباره ی موضوعات سیاسی و اجتماعی و ... را «حق» و «عدل» می دانم.

            عُلما و مراجع تقلیدی هستند که از پنج کلمه ی شان، چهار کلمه ی شان «حضرت امام» است. عُلما و مراجع تقلیدی هم هستند که از پنج کلمه ی شان، چهار کلمه ی شان «مقام معظم رهبری» است. وبلاگ نویسها و فیسبوک نویسهایی هستند که از پنج کلمه ی شان، چهار کلمه ی شان «حضرت امام» است. وبلاگ نویسها و فیسبوک نویسهایی هم هستند که از پنج کلمه ی شان، چهار کلمه ی شان «مقام معظم رهبری» و «ولایت» و «ولایتمداری» است.

            به کجا خواهد رسید جامعه ی ما؟

کینه ی مقدس

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            شاید گمان کنند و بگویند آقای احمد جنتی در زمان حضرت آیت الله خمینی مورد توجه و مورد اعتماد و مورد محبت حضرت آیت الله خمینی نبوده و اقتدار ایشان از دوران رهبری ی حضرت آقای خامنه ای شروع شده است. اما این طور نیست. حضرت آیت الله خمینی در 14 فروردین 1368 (دو ماه قبل از رحلت آیت الله خمینی) آقای احمد جنتی را به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی منصوب کرد و در حکم آقای احمد جنتی خطاب به ایشان نوشت:

            «ان شاء اللَّه در محدودۀ توانتان نقاط کور و مجهول را براى مردم شریف ایران و جهان اسلام باز و روشن نمایید؛ و چهارچوب اسلام ناب محمدى، که ترسیم قهر و خشم و کینۀ مقدس و انقلابى علیه سرمایه دارى غرب و کمونیسم متجاوز شرق است، و نیز راه مبارزه علیه ریا و حیله و خدعه را به مردم و بخصوص جوانان سلحشورمان نشان دهید.»

            پایان نقل بیانات حضرت آیت الله خمینی.

            در آنچه نقل کردم، حضرت آیت الله خمینی، اسلام ناب محمدی را ترسیم کننده ی کینه ی مقدس علیه غرب سرمایه داری و شرق کمونیستی معرفی کرده است.

            حضرت آیت الله خمینی در فرمایشی دیگر، گفته است (دوم آذر 1367):

            «در نهاد و سرشت امریکا و شوروى کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- موج مى‏زند.»

            پایان نقل بیانات حضرت آیت الله خمینی.

            با کنار هم قرار دادن دو فرمایش آیت الله خمینی، از دید ایشان، هم از طرف آمریکا و شوروی کینه ی شدید به اسلام ناب محمدی وجود دارد، و هم از طرف اسلام ناب محمدی کینه به غرب سرمایه داری و شرق کمونیستی وجود دارد. البته کینه ی اسلام ناب محمدی به غرب سرمایه داری و شرق کمونیستی، به تعبیر حضرت آیت الله خمینی، «کینه ی مقدس» است.

تاریخچه ی شعار «انتخابات آزاد» و واکنشها در برابر آن

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            شعار «انتخابات آزاد»، هم قبل از انقلاب شعاری نامطلوب بوده از دید انقلابیون، و هم بعد از انقلاب، توهین و اهانت و «رمز فتنه» تلقی می شود.

            قبل از انقلاب، چون از دید انقلابیون، تنها راه سعادت ملت ایران برانداختن رژیم سلطنت مشروطه و استقرار حکومت الله بود، پس از دید آنها شعار «انتخابات آزاد» فقط از دهان ساده لوحان بیرون می آمد. بعد از انقلاب، شعار «انتخابات آزاد» یکی از نق و نوقهای مخالفان و معترضان به حساب می آمده.

            واکنش حضرت آقای خامنه ای به شعار «انتخابات آزاد» تقریباً مانند واکنش مرحوم آیت الله خمینی به این شعار است. چند روز قبل حضرت آقای خامنه ای واکنشی نشان داد به طرح شدن تعبیر «انتخابات آزاد»، و مرحوم آیت الله خمینی هم سال 1362 فرمود: «صحبت انتخابات همچو که نزدیک شد شروع کردند به اینکه این انتخابات آزاد نیست.»

***

            مؤلف کتاب حدیث بیداری:

            «عده‏اى نیز به سرعت از مواضع رهبرى قیام فاصله گرفتند و به جاى مبارزه با سیاستهاى مداخله‏جویانه و استعمارى امریکا در ایران و مخالفت با اساس نظام سلطنت و رژیم شاه به عنوان عامل تسلط بیگانه، به مسائل فرعى و شعارهایى همچون «انتخابات آزاد» و «اجراى‏ قانون اساسى سلطنتى» روى آوردند.»

            مرحوم آیت الله خمینی، 5 مرداد 1357:

            «لازم است گویندگان محترم و روحانیون معظم ایران شدیداً از آن احتراز کنند. و باید بدانند که خیال انتخابات آزاد با برقرار بودن قدرت شیطانى شاه امرى موهوم است و جز صحنه‏اى شیطانى براى قانونى نمایش دادن انتخابات در دنیا نیست. و تا قدرت طاغوتى شاه و دارودسته‏اش برقرار است دیگران نمى‏توانند حتى یک وکیل انتخاب کنند؛ و این جانب در موقع انتخابات کلمه خود را خواهم گفت.»

            مرحوم آیت الله خمینی، 16 مهر 1357:

            «دم از انتخابات آزاد و عمل به قانون اساسى مى‏زنند؛ زیرا تمام اینها کوشش دارند با این نغمه‏هاى شیطانى، شاه را حفظ کنند و بساط سوء استفاده را ادامه و رونق دهند، و غارتگران بین المللى را در چپاول مخازن ما کمک کنند.»

            مرحوم آیت الله خمینی، 11 آبان 1357:

            «بیدار بشوید آقایان! ملتفت باشید! خیال نکنید که ما قدم قدم مى‏خواهیم برویم؛ این غلط است. این تز غلط است. یا شاهنشاهى حالا باشد، به قانون اساسى عمل بکنید و انتخابات آزاد! اینها چیزهایى است که خود شاه تزریق مى‏کند.»

            مرحوم آیت الله خمینی، 16 آبان 1357:

            «وعده انتخابات آزاد، امرى موهوم و اصلًا انتخابات- چه آزاد و چه غیر آزاد- قانونى نیست؛ چون نه شاه قانونى است و نه دولت شاه قانونى است. پس موضوعى براى انتخابات پیدا نمى‏شود که آزاد باشد یا غیر آزاد. و ملت هر گز با او موافقت نخواهد کرد.»

            مرحوم آیت الله خمینی، 17 آبان 1357:

            «اصلًا انتخاباتْ غیر قانونى است با وجود شما! شما وجودت غیر قانونى است، انتخابات یعنى چه؟! انتخابات آزاد یعنى‏ چه؟! باید قانونى باشد، انتخابات را باید شاه- به حَسَب قانون- باید شاه امرش را بدهد؛ تو شاه نیستى! تو یاغى هستى! یک آدم یاغى تو هستى، بر خلاف قانون در این مسند نشستى.»

            مرحوم آیت الله خمینی، 30 دی 1357:

            «به نمایندگان محمد رضا پهلوى که مجلسیْن را غصباً اشغال کرده‏اند اخطار کنید که خانه ملت را خالى کنند تا نمایندگان مردم پس از پنجاه سال که ملت از حق خود محروم بود، به خانه خود بیایند. و ان شاء اللَّه همه خواهید دید که انتخابات آزاد و مجلس سالم یعنى چه. من به آنان اخطار مى‏کنم که در صورت ورود مجدد به مجلس مسئول هر گونه پیشامدى خود آنان هستند.»

            مرحوم آیت الله خمینی، 14 اسفند 1362:

            «صحبت انتخابات همچو که نزدیک شد شروع کردند به اینکه این انتخابات آزاد نیست، مردم هیچ وقت نمى‏روند پاى صندوقها، چه خواهند کرد.»

انفجار در متن اسلام

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            مرحوم حضرت آقای خمینی، دوم آبان 1358:

            «اگر خداى نخواسته جمهورى اسلامى نتواند جبران کند این مسائل اقتصادى را، که اول مرتبۀ زندگى مردم است، و مردم مأیوس بشوند از جمهورى اسلامى و مأیوس بشوند از اینکه اسلام هم براى آنها بتواند در اینجا کارى انجام بدهد، اگر در این محیط یک انفجار حاصل بشود، دیگر نه من و نه شما و نه هیچ کس، نه روحانیت و نه اسلام، نمى‏تواند جلویش را بگیرد. انفجار اگر در زمان طاغوت حاصل مى‏شد، ماها مى‏توانستیم با نصیحت، با موعظه، با امر، مهارش کنیم. اما انفجار اگر در متن اسلام حاصل بشود، مردم با یأس از جمهورى اسلامى منفجر بشوند، دیگر قابل مهار نیست.‏»

            پایان نقل فرمایش مرحوم حضرت آقای خمینی.

            طبق فرمایش ایشان، اگر انفجار اقتصادی و مشکلات بزرگ اقتصادی در زمان طاغوت (قاعدتاً «زمان طاغوت» = قبل از 22 بهمن 1357) رخ می داد، حضرت آقای خمینی و عُلما و فُقها (قاعدتاً «ماها» = حضرت آقای خمینی و عُلما و فُقها) می توانستند با «نصیحت و موعظه و امر» مهار کنند مشکلات بزرگ اقتصادی در زمان طاغوت را، اما اگر مشکلات بزرگ اقتصادی و انفجار اقتصادی در دوران جمهوری ی اسلامی (قاعدتاً «متن اسلام» = جمهوری ی اسلامی ی ایران) رخ دهد، دیگر مهارشدنی نیست و روحانیت و اسلام (ظاهراً «روحانیت» و «اسلام» تقریباً معادل هم هستند در فرمایش ایشان) هم نمی توانند مهار کنند مشکلات بزرگ اقتصادی را.

            این فرمایش حضرت آقای خمینی چند روز قبل از ماجرای ورود معترضان به سفارت آمریکا در تهران بیان شده است. گمان کنم منظور ایشان تذکر به روحانیان و به فقیهان نبوده، چون روحانیان مسئولیت اجرائی نداشتند. گمان کنم منظور حضرت آقای خمینی اخطار بوده به مهندس مهدی بازرگان. که بازرگان باید آنچه را حضرت آقای خمینی در موضوعات اقتصادی از ایشان خواسته است، اجرا کند، وگرنه بازرگان باید کنار برود. (شاید هم من اشتباه می کنم و مخاطب حضرت آقای خمینی، مهندس بازرگان نبوده.)

            به هر حال مهندس بازرگان چند روز بعد استعفا کرد و رفت.

غربیان اسلام ستیز ، مسلمانان غرب ستیز

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            یک)

McGill University

Institute of Islamic Studies

F. Jamil Ragep

Canada Research Chair in the History of Science in Islamic Societies

Director and Professor

**********

F. Jamil Ragep

When did Islamic science die (and who cares)?

Viewpoint: Newsletter of the British Society for the History of Science, no. 85 (February 2008) pp. 1-3

**********

ف. جمیل رجب، «چه زمانی علوم دورۀ اسلامی از بین رفت؟ (و چه کسانی اهمیت می دهند؟): دربارۀ اهمیت تاریخی و امروزی علوم انسانی پس از قرن دوازدهم»، ترجمه ی حمید بهلول، مجله ی تاریخ علم، چاپ دانشگاه تهران، تاریخ انتشار؟، ص 30، از ص 32—28 (به نقل از https://docs.google.com/file/d/0BxEOTFIOFfJ4bEIxV1ZBbGtaN1E/edit?pli=1 ):

            «هیچ دیدگاهی در تفکر غربی به اندازۀ این نظر جا نیفتاده، که تمدن اسلامی از مدت ها پیش به عقلانیت و علم، به عنوان پیش نیازهای مدرنیته، پشت کرده است.»

            دو) چند روز قبل در مغازه بودم. تلویزیون روشن بود. یک آقا داشت صحبت می کرد. گفت «غرب  ِ غریبه با خدا».

            سه) امیدوارم ارتباط غرب و شرق، و غرب و اسلام، از حالت ستیز و تحقیر و طعنه خارج شود و شاهد ارتباطهای مفید و محترمانه و خردمندانه باشیم.

            (از صفحه ی اینترنتی ی دکتر امیرمحمد گمینی رسیدم به صفحه ای که ترجمه ی مقاله ی جمیل رجب در آن بود.)

            (درباره ی این که املای Ragep نشان دهنده ی نام «رجب» در نظر گرفته شده، من فعلاً اطلاعی ندارم.)

                         http://www.innovation.ca/sites/innovation.ca.lab.ahundredanswers.com/files/images/impact_stories/graeme%20stemp-morlock_jamil%20ragep_science%20and%20islam_profile.jpg