بسم الله الرحمان الرحیم.
نوشته ی آقای رحیم مخدومی، منتشرشده در وبسایت رهبر جمهوری ی اسلامی ی ایران مورخ 22/2/1389، در http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=9370 :
«یادم است در قضیهی عبور ناو جنگی آمریکا از تنگهی هرمز، امام به افسران جنگ گفته بود «باید بزنید». این دیگر وظیفه آنها بود که راه زدن را پیدا کنند. و چه خوب پیدا کردند و هیمنهی ابرقدرت را در هم شکستند.
امروز، افسران فرهنگ برای پیدا کردن راه عملی رسیدن به تیراژ یک میلیون، آیا فکر خواهند کرد؟ کاش عرصهی فرهنگ هم مثل جنگ که دادگاه نظامی و صحرایی دارد، میتوانست افسران هجده سال پیش را وسط میدان بکشد و از آنها بپرسد، اگر بلد نبودید چرا پذیرفتید و اگر بلد بودید چرا نکردید؟
یک زمان بهانهی افسران فرهنگ پول بود، یک زمان نداشتن قدرت. حالا که همه چیز در اختیارمان است. به واقع باید گفت برخیزیم، کاسه و کوزههایمان را جمع کنیم، برویم دنبال بساط کردن. باید از نو شروع کنیم.»
پایان نقل نوشته ی آقای رحیم مخدومی.
ظاهراً در سخنان و نوشته های ثبت شده ی امام خمینی، در مورد ناوگان آمریکا که از تنگه ی هرمز می گذرد، این تعبیر «باید بزنید» به کار نرفته است. بنده که ندیدم و نیافتم. اگر کسانی دیدند و یافتند، لطفاً اطلاع دهند. ظاهراً تمام مواردی که در سخنان یا نوشته های امام خمینی، عنوان «هرمز» به کار رفته، مواردی است که در ادامه نقل می کنم.
هرچند بنده تعبیر «باید بزنید» را در مورد ناوگان آمریکا که از تنگه ی هرمز می گذرد نیافتم در سخنان و نوشته های امام خمینی، اما ظاهراً بیانات ایشان در مورد تنگه ی هرمز، مانند مقامات فعلی بوده است، یا درستتر اگر بگوئیم، سخنان مقامات فعلی ی ایران درباره ی تنگه ی هرمز، مانند امام خمینی و الگوبرداری از ایشان است. کنش و واکنش امام خمینی نسبت به بحران نفت هم، ظاهراً همین طور بوده که مقامات فعلی ی ایران کنش و واکنش نشان می دهند.
بنده شخصاً در روزنامه های دوران ریاست جمهوری ی بنی صدر خواندم، بنی صدر هم عیناً مانند امام خمینی و مقامات فعلی ی ایران، و قبل از امام خمینی و مقامات فعلی ی ایران، درباره ی تنگه ی هرمز صحبت می کرد، به این مضمون که تنگه ی هرمز را با قدرت و قاطعیت می بندیم.
بنده نمی دانم قبل از انقلاب هم، آیا شرایط سیاسی و منطقه ای و ... طوری بوده که مقامات ایران به امتیاز ژئوپولتیک ایران در تنگه ی هرمز اشاره کنند، یا نیازی به چنین اشاره ای نبوده.
به تمام مواردی که «تنگه هرمز» در سخنان و نوشته های امام خمینی به کار رفته است توجه کنید:
امام خمینی، 31 شهریور 1362:
«ملت ایران و قواى مسلح شجاع و فداکار براى افراشتن پرچم توحید و تحکیم پایههاى جمهورى اسلامى، سال سوم دفاع از هجوم عفلقیان بىفرهنگ را پشت سر مىگذارند؛ و با سپاس بىپایان از خداوند متعال و مددهاى غیبى و آشکار او، از کشور بقیة اللَّه، أرواحنا لمقدمه الفداء، در تمام میدانها به بهترین وجه دفاع نموده و پیروز شدند؛ و در میدان جنگ تحمیلى، متجاوز جسور را که با کمال جهالت از وعدهها و نویدهاى امریکا اغفال و خود را در این دام مهلکه انداخت. آن چنان ادب کرد که اینک به هر دولتى پناه برده و به هر درى مىزند که خود را از این دام خود ساخته نجات دهد؛ ولى بحمد اللَّه موفق نخواهد شد. اکنون که از جمهورى اسلامى سیلى خورده و امیدى برایش نمانده است، به دولت فرانسه نیز متشبث شده است تا با کمک سلاحهاى مخرب به منابع اقتصادى ایران ضربه بزند و برگى بر جنایات خود بیفزاید. این جانب به همه کشورهاى منطقه و کشورهایى که به نحوى از نفت استفاده مىکنند هشدار مىدهم که دولت ایران با تمام قدرت در مقابل این جنایت ایستادگى مىنماید؛ و مصمم است تا در صورت وقوع چنین جنایتى، با تمام قدرت تنگه هرمز را مسدود کند و اجازه ندهد حتى یک قطره نفت از آنجا صادر شود. مسئول پیامدهاى این حادثه بزرگ دولت فرانسه است.»
امام خمینی، 9 اسفند 1362:
«رئیس جمهور امریکا گفت ما اجازه نمىدهیم که تنگه هرمز بسته بشود. این خیال مىکند حالا هم سابق است که اجازه مىخواهد، اجازه ایشان تاثیر دارد»
امام خمینی، 8 فروردین 1366:
«اگر نفهمیدید تا حالا که دنیا چه خبر است، باید گفت که شما در رأس نفهمها واقع هستید و اگر مىفهمید و خیال مىکنید مردم دیگر نمىفهمند، این هم باز یک اشتباه بزرگ است که شما خیال مىکنید مردم حالا، مردم زمان صد سال پیش از ایناند، مردم زمان پنجاه سال پیش از ایناند؛ نه، این طور نیست، تغییر کرده است، تحول حاصل شده است، دنیا به هم خورده است، انقلاب پیدا شده است در دنیا و شما سرتان را زیر برف کردهاید و همان حرفهاى سابق را مىزنید: اگر در خلیج فارس چه بشود، تنگه هرمز چه باشد، ما چه مىکنیم. شما خیال مىکنید که حالا هم مثل سابق است که در خلیج فارس و در همه جا یک کلمه مىگفتید، تمام مىشد قضیه. حالا نیست مسأله این طور. بفرمایید در خلیج ببینید چه خبر است»
امام خمینی، 6 مرداد 1366:
«جمهورى اسلامى ایران به امنیت در خلیج فارس اهمیت زیادى مىدهد و به همین دلیل و على رغم فراهم بودن همه نوع امکانات دریایى و هوایى و زمینى در بستن تنگه هرمز و صدمه وارد کردن به کشتیها و نفتکشها و منافع و مراکز صدور نفت و پالایشگاهها و بنادر منطقه تا به حال از سیاست صبر و انتظار و جلوگیرى از گسترش جنگ پیروى نموده است و فقط در حد نشان دادن مقدار کمى از قدرت و حضور و توانایى خود و مقابله به مثل وارد عمل گردیده است. و دنیا به این حقیقت رسیده است که ناامنى در خلیج فارس فقط به ضرر ایران تمام نمىشود، بلکه قویترین قدرتها و ابرقدرتها هم اگر مثل امریکا تمامى امکانات هوایى و دریایى و جاسوسى- خبرى خود و همپیمانان خود در منطقه را بسیج کنند، که حتى یک کشتى را بدون خطر اسکورت و حفاظت نمایند، از این خطر و ضرر مصون نخواهند ماند و در این گرداب ناامنى غرق مىشوند و على رغم آن همه مقدمات و تمهیدات و جار و جنجالهایى که در جهانْ امریکا برپا نموده است و دهها خبرنگار و فیلمبردار را به منطقه گسیل داشتهاند تا خبر موفقیت نقشههاى شوم امریکا را مخابره کنند، خداوند زمینه رسوایى و زبونى امریکا را به دست غیب خود فراهم مىآورد و اقتدار معنوى پرچم لا اله الا اللَّه را بر پرچم کفر به نمایش مىگذارد و دل بندگان خالص خویش را شادمان مىسازد و چه بهتر که امریکا و ریگان از مسیر سیاست مینگذارى شده خلیج فارس که کوس رسوایى آنان را در جهان به صدا درآورده است مجدداً عبور نکند و بر مرکب غرور و جهلى که تا به حال دهها بار صاحب خود را بر زمین کوبانیده است، سوار نشود و لا اقل شبح قدرت و قدرتنمایى خود را پیش نوکران خود مثل کویت حفظ کند و بیش از این آنان را از شکست و خفت خود شرمسار و سرافکنده نسازد و مطمئن باشند که ادامه جولان در خلیج فارس منطقه را به کانون خطر و بحران ناخواسته علیه خود آنان سوق مىدهد.
و دنیا اگر خودش را آماده بحران نفت و به هم خوردن همه معادلات اقتصادى و تجارى و صنعتى کرده است، ما هم آمادهایم و کمربندها را محکم بستهایم و همه چیز براى عملیات آماده است. و حتماً امریکا باید به این نکته برسد که دخالت نظامى در خلیج فارس صرفاً یک آزمایش نیست که یک دام بزرگ و یک بازى خطرناک است و ما و همه مسلمانان منطقه خلیج فارس، حضور نظامى ابرقدرتها را نقشه و مقدمه تهاجم و حمله به ممالک اسلامى و کشور جمهورى اسلامى ایران و در ادامه حمایت از صدام تلقى مىکنیم. مسلمانان جهان با همراهى نظام جمهورى اسلامى ایران عزم خود را جزم کنند تا دندانهاى امریکا را در دهانش خرد کنند و نظارهگر شکوفایى گل آزادى و توحید و امامت جهان نبى اکرم باشند.»
امام خمینی، 28 فروردین 1368:
«نیروى دریایى نیز همچون سایر نیروها بحمد اللَّه در آبهاى خلیج فارس و مرزهاى آبى کشور در عرصه دفاع مقدس از کشور اسلامىمان چون نگینى درخشنده است و بر عرشه کشتىِ افتخار و صلابت خود استوار ایستاده است. رویارویى آنان با نیروى دریایى دشمن و آن همه افتخارات رزم و رشادت و شهادت و نیز کنترل و بازرسى کشتیهاى در خلیج فارس و تنگه هرمز و مهمتر از همه نبرد قهرمانانه آنان در برابر امریکاى متجاوز و حضور جدى آنان در آبهاى بین المللى نشانه اقتدار و اعتبار این نیروى بزرگ و سرافراز است»
سلام
مطلب مورد ادعای شما در مذاکرات خصوصی فرماندهان جنگ ومسولان کشور با امام خمینی(اعلی الله مقامه) مطرح شده است.سوال کرده اند که اگر ناو آمریکایی وارد حریم آبهای ایران شد( با توجه به اینکه زدن ناو، احتمال ورود به جنگ مستقیم با آمریکا را دارد) تکلیف چیست؟ ایشان نقل به مضمون فرموده بودند بزنید تا دیگر جرات نکنند وارد آبهای ما شوند.ومسولین کشور هم بدون ذره ای ترس ووحشت حرف ایشان را گوش کردند ونزدند!بعدها با فرمانده ناو مصاحبه کردند که ماجرا چه بود؟گفته بود به من دستور دادند که وارد حریم ایران شوم و جولان بدهم وبه محض اینکه اولین راکت یا موشک ایرانیها شلیک شد فوراً بدون درگیری برگردم.
حتی همان سالها هم که ادوات وتسلیحات نظامی تا این اندازه پیشرفت نکرده بود ما از منظر قدرت نظامی نمی توانستیم با آمریکائیها برابری کنیم ودر نبرد رودرو یقیناً شکست می خوردیم.نمونه اش ناو سهند وسبلان که با اشاره ناو آمریکائی به قعر دریا رفتند وپودر شدند.مهمترین علتی که از ورود آمریکا به جنگ مستقیم با ایران ونابودی حکومت جلوگیری می کرد این بود که ابرقدرت دیگر دنیا همسایه ایران بود و هرگز اجازه نمی داد آمریکا با نابودی یا تضعیف حکومت ایران مرزهای جنوبی کشورش را به مخاطره اندازد و تهدیدی برای امنیت و منافع او در منطقه باشد.ضمن اینکه در این رویاروئی نظامی همه حتی خود آمریکائیها متضرر می شدند.
موضع گیری جسورانه امام در مقابل آمریکا وتهدید به بستن تنگه هرمز هم احتمالاً وجودهمین تحلیل ها بود .
http://siasi.porsemani.ir/content/ایران-چگونه-تنگه-هرمز-را-خواهد-بست؟
سلام
در مورد این پرسش که آیا قبل از انقلاب هم شرایط سیاسی و منطقه ای و ... طوری بوده که مقامات ایران به امتیاز ژئوپولتیک ایران در تنگه ی هرمز اشاره کنند، یا نیازی به چنین اشاره ای نبوده.
رژیم شاه که همپیمان غرب و آمریکا نیز بود خود را مسئول تامین امنیت کل منطقه اعم از خلیج فارس و دریای عمان میدانست و اهمیت تنگه هرمز برای حفظ این امنیت کاملا روشن بود است.
میتوان گفت که حضور ارتش ایران در جنگ ظفار در حمایت از سلطان قابوس پادشاه عمان بخشی از اقدامات رژیم شاه برای حفظ ثبات و پایداری در مرزهای عربی تنگه هرمز بوده است.
در کتاب "شاه در آینه شاه" به نقل از وزیر خارجه رژیم سابق ایران آمده است: «تامین صلح و امنیت در شبه قاره هند یکی از ارکان اساسی سیاسی کشور ماست... ایران با انتشار خطوط کلی استراتژی دفاع از خود اقیانوس هند را حریم امنیت برای خلیج فارس میداند. »
* خیلی از مسائل رژیم شاه عملا مسائل بعد از انقلاب هم بود. مثل امنیت خلیج فارس، اختلافات با عراق، مساله کردستان و اقوام. مسائل نفت و اوپک و انرژی هستهای.
مثلا شاه ضمن اعتراض به استفاده از نام خلیج توسط کشورهای عربی در سال 54 سفرای کشورهای عربی را فراخوانده بود و به آنها تذکر داده بود. (اقدامی با این سطح از شدت حتی بعد از انقلاب در ارتباط با نام جعلی خلیج صورت نگرفته است. )
شاه گفته بود: «هر گونه نام ساختگی از طرف کشورهای عربی یا کمپانیهای نفتی برای خلیج فارس، واقعیت تاریخی را در آنجا عوض نمیکند. به راستی شما برای این کار چه انگیزهای دارید؟ چرا تقاضا ننمیکنید نام اقیانوس اطلس به اقیانوس عربی تغییر یابد.... بدون شک علتی برای اصرار در مورد این تغییر نام وجود دارد، شاید هم یک انگیزه عدوانی و خصمانه علیه ما در کار باشد. در مورد امکان مداخله دولتهای بزرگ باید دانست که آنها از به کار بردن هیچ اقدامی فروگذار نمیکنند.»
سلام،
تهدید بستن تنگه هرمز را در حال حاضر، می توان چیزی در حد و اندازه تهدید کره شمالی به استفاده از بمب اتمی علیه غرب ارزیابی نمود.
این تهدید یکی از گزینه های نهایی، در زمانی خواهد بود که فشار اقتصادی، نظامی غرب، ادامه بقای رژیم فعلی را قطعا" تهدید کند.
سلام علیکم.
وبسایت آقای خامنه ای، در
http://farsi.khamenei.ir/yad-content?id=9180
خبر
"در مهر 1364 نیروی دریایی ایران برای نشان دادن توان رزمی خود و افزایش هماهنگی یگانهایش، مانور بزرگی را در منطقه تنگهی هرمز برگزار کرد. آیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتالله خامنهای ـ رئیس جمهور و رئیس شوراى عالى دفاع ـ که به تازگی و با کسب یک اکثریت خیرهکنندهی 85 درصدی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شده بودند، با سفر به بندرعباس و حضور در عرشه ناوشکن البرز که در تنگهی هرمز مستقر بود، از نزدیک به بازدید این تمرین نظامی پرداخت.[1]"
و خبر
"آیــــــــــــــــــــــــــــــــــــتالله خامنهای در حالی که 9 ساعت از آغاز این تمرین عظیم نظامی میگذشت در مصاحبهای که بر عرشه ناوشکن البرز انجام دادند، مطالب مهمی را بیان کردند. رئیس شورای عای دفاع در پاسخ به سوألی درباره توان ایران در بستن تنگهی هرمز گفتند: ما حتى اگر کمتر از این مقدار هم قدرت داشته باشیم آن تهدیدى که کردیم براى ما عملى است. بستن تنگهى هرمز با همان مفهومى که این کلمه دارد، یک چیزى است که براى آن کسى که این همه ساحل در دو طرف تنگه دارد و آن اشراف و تسلطى که بر تنگه دارد این چیزى است ممکن. [2]"
را، هر دو را، منبعش را معرفی کرده:
روزنامه جمهوری اسلامی، 14 مهر 1364
آیا واقعاً روزنامه ی جمهوری اسلامی در 14 مهر 1364 در خبرش از
"آیت الله"
استفاده کرده بوده؟
-----
خراسانی: سلام، بعید نیست، چون اولا" آقای خامنه ای در مهرماه همان سال برای بار دوم ریس جمهور شده بود. ثانیا"آقای خامنه ای خودش صاحب امتیاز روزنامه جمهوری اسلامی بود، به عنوان دبیرکل حزب جمهوری. مسیح مهاجری هم که از حضرات بادمجان دور قاب چین هاست. گوش شیطون کر، 31، 32 سالی هست که سرقفلی مدیر مسئولی روزنامه مال ایشان است، حتما" اینجوری اظهار ادب می کرده است.
آن وقت فقط حضرت خمینی بود که این عناوین صنفی حوزوی را دقیق به کار می برد. مثلا" آقای خامنه ای تا زمان حیات حضرت خمینی همیشه "حجت الاسلام " خطاب می شد. مرحوم منتظری، همیشه "حجت الاسلام و المسلمین"، حضرات صاحب رساله مثل مرحوم مرعشی، " آیت الله " خطاب می شدند.
بله. آیت الله طالقانی را هم ایشان در پیام فوت شان «حجه الاسلام» خوانده بود!
در ضمن آقای منتظری هم صاحب رساله بود و حتی خودش در بسیاری مسائل سوال کنندگان را به او ارجاع می داد (که در عرف حوزه این کار یعنی او مورد تأیید من است و بعد از من به او مراجعه کنید)، و با این حال او را حجه الاسلام خوانده بود!
سلام
همین آیت الله طالقانی که امام از را "حجه الاسلام" خوانده بود در سخنانی به مناسبت سی تیر در بهارستان اینطور گفت:
گاهی که به قم سفر می کنم همه فکر می کنند برای مساله سیاسی است , البته تبادل نظر درست است ولی مهمتر از آن هر وقت احساس یاس می کنم به قم می روم و از چنین رهبری و از قاطعیت او و از خلوص او لذت می برم اگر از چنین رهبری قدردانی نکنید باز همانطور که از رهبریهای گذشته قدر دانی نکردیم خداوند ما را دچار عذاب می کند.
پیام تسلیت امام بعد از فوت مرحوم طالب=قانی:
انا لله و انا الیه راجعون
فمنهم من فضیً نحبهً و منهم من ینتظر. عمر طولانی این عیب را دارد که انسان هر روز عزیزی را از دست می دهد و به سوگ شخصیتی می نشیند و در غم برادری و فرو می رود.
مجاهد عظیم الشان و برادر بسیار عزیز حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای طالقانی از بین ما رفت و به ابدیت پیوست و در ملاء اعلی با اجداد گرامش محشور شد. برای آن بزرگوار، سعادت و راحت و برای ما و امت ما، تأسف و تأثر و اندوه، آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او شخصیتی بود که از حبسی به حبسی و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم.
او برای اسلام به منزلة ابوذر بود ؛ زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر بود، برنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت. رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزکارن بود و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام. من به امت اسلام و ملت ایران و عائلة ارجمند و بازماندگان او، این ضایعة بزرگ را تسلیت می دهم. رحمت بر او و بر همة مجاهدان راه حق. والسلام علی عبادالله الصالحین.
پیام امام خمینی(ره) به مناسبت رحلت آیت الله طالقانی، 19 شهریور 58
پیام تسلیت امام بعد از فوت مرحوم طالقانی:
انا لله و انا الیه راجعون
فمنهم من فضیً نحبهً و منهم من ینتظر. عمر طولانی این عیب را دارد که انسان هر روز عزیزی را از دست می دهد و به سوگ شخصیتی می نشیند و در غم برادری و فرو می رود.
مجاهد عظیم الشان و برادر بسیار عزیز حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای طالقانی از بین ما رفت و به ابدیت پیوست و در ملاء اعلی با اجداد گرامش محشور شد. برای آن بزرگوار، سعادت و راحت و برای ما و امت ما، تأسف و تأثر و اندوه، آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او شخصیتی بود که از حبسی به حبسی و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم.
او برای اسلام به منزلة ابوذر بود ؛ زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر بود، برنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت. رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزکارن بود و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام. من به امت اسلام و ملت ایران و عائلة ارجمند و بازماندگان او، این ضایعة بزرگ را تسلیت می دهم. رحمت بر او و بر همة مجاهدان راه حق. والسلام علی عبادالله الصالحین.
پیام امام خمینی(ره) به مناسبت رحلت آیت الله طالقانی، 19 شهریور 58