بحران ها را اعلام کردند تا خردمندانشان روی آن فکر کنند

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            مجله ی چشم انداز ایران، آبان و آذر 1390، صفحه ی 4:

            «راه برون رفت

            تجربه بشری بویژه انبیا در طول تاریخ نشان داده که در صورت پیدایش مشکلات جدی و یا بحران، چگونه با آن روبرو می شوند:

            الف ـ در تجربه بشری خطای انسانی (Human Error) امری است پذیرفته شده، بنابراین با پذیرش خطا و آنگاه ریشه یابی سعی می کنند بازشگت به راه درست را پیدا کنند، برای نمونه اواخر دوران ریاست جمهوری بوش دوم، نظام آمریکا با چهار بحران جدی روبه رو شد: بحران بی اعتمادی، بحران منفور بودن در خاور میانه، بحران مسکن و بحران کسر موازنه پرداخت. آنها ابتدا پذیرفتند که چنین بحران هایی وجود دارد، آنگاه این بحران ها را اعلام کردند تا خردمندانشان روی آن فکر کنند، سپس به ریشه یابی پرداختند تا به راه حل و یا راه برون رفت از آن بحران برسند. برون رفت از بحران بی اعتمادی را در رقابت انتخاباتی بین یک رنگین پوست (اوباما) و یک زن (کلینتون) در رقابت جستند و سپس رقابت نهایی بین کاندیدای دو حزب عمده شکل گرفت، بدین سان بود که اعتمادهای ترک خورده و تا حدی شکاف خورده را برگرداندند و استقبال چشمگیری از اوباما شد و شورش های مردمی در جامعه ای که در آستانه رکود و بحران بود موقتاً فرونشست. آنها منفور بودن خود را در خاور میانه پذیرفتند و راه حل اسلام میانه رو را برگزیدند؛ در پی آن اوباما در پارلمان ترکیه و مصر سخنرانی کرد و دیدیم زنان و دختران محجبه برای خانم کلینتون در لیبی شعار «الله اکبر» سر دادند و امریکایی ها تلاش دارند خیزش ها و بیداری مردم آن سامان را مدیریت کنند. منظور تأکید روی پذیرش، ریشه یابی و دستیابی به راه برون رفت است نه درست و نادرست بودن راه هایشان.

            ب ـ حال که ما خود را پیرو راه انبیایی می دانیم که پیشتاز توبه و انابه و حرکت برگشت پذیر بودند و در برابر مکتب جبر که راه توبه و بازگشت را می بندد مقاومت کردند تا این راه برای بشریت باز شد، پس چرا در پذیرش مشکلات و اقدام آن و ریشه یابی تا این حد قصور داریم؟ مگر آنها «رَبَنا ظَلَمنا اَنفُسنا» (اعراف: 23) را مطرح نکردند؟ مگر آیه «... رَبَّنا لا تُؤاخــِذنَا إن نَّسینا أَو أَخطأنا رَبَّنا وَ لا تَحمــِل عَلَینا إِصراً کَما حَمَلتَهُ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِنا» کلام خداوند در قرآن نیست؟ (بقره: 286)

            این روزها مردم کوچه و خیابان و مسئولان نظام به نحوی تلویحاً پذیرفته اند بحرانی به نام «تعادل در فساد» گریبانگیر نظام شده است، به طوری که دکتر احمد توکلی به این مضمون گفته که نظام ما وارد مرحله براندازی نرم شده است، از این رو پیشنهاد می شود که در بالاترین سطوح مملکتی خطاها پذیرفته شود و از آن مهربان ترین مهربانان راه بازگشت و دستیابی به راه برون رفت طلب گردد و مردم عزیزمان نیز در جریان امر قرار گیرند.

            «رَبَّنا آتِنا مِن لَدُنکَ رَحمَه و هَیِّ ء لَنا مِن أَمرِنا رَشَداً»، پروردگارا از سوی رحمت خویش راه رشد، برون رفت و ره یافتگی به ما ارزانی دار.»

نظرات 8 + ارسال نظر
نستوه یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 16:01 http://nastuh.blogfa.com

سلام. ممنون که قبل از حذف کردن متنم اطلاع دادید. به هر حال باز هم از این که مایه ی زحمتتان شدم عذر می خواهم.

نستوه-ستاریان یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 16:03 http://nastuh69.blogfa.com

ببخشید ادرش وبلاگم را اشتباه تایپ کردم. گفتم مایه زحمت دوستان نشوم
http://nastuh69.blogfa.com

فرزانه یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 22:39 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
اگر مسئله حذف و یا نگهداری نظام باشد که خوب لابد آقایان خطری حس نمی کنند .
اگر مسئله منافع ملی و منافع مردم باشد در آن صورت است که باید رصد کرد و مشکلات را دید که ظاهراً این شق همیشه فراموش شده و مهجور است آقای دکتر توکلی هم نگران براندازی نظام هستند گویا و مسئله دیگری ندارند

جواد خراسانی دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 00:18 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام،
فکر می کنم قبلا" راجع به این موضوع که :
" در حاکمیت فعلی، حضور مردم در مشارکت های اجتماعی به شیوه های معمول ، مانند تظاهرات حکومتی خیابانی یا حضور مردم در انتخابات. منتج به هیچ نتیجه ملموسی در زندگی روزمره مردم نمی شود و باری از مشکلات جاری و عمومی توده مردم حل نمی کند. "
صحبت کرده ایم.
کارکرد این نمایش ها، بیشتر تبلیغاتی و گروه هدف آن بیشتر دولت های غربی و اثرگذاری بر تصمیم گیری های آنان است.

اما سم مهلکی که از این برنامه های به ظاهر مردم سالارانه حاصل می شود، بسیار بیشتر از آن مقدار نفعی است که حاکمیت برای ادامه سلطه اش، از آن بهره برداری می کند.
این سم مهلک از آنجا حاصل می شود که، حاکمیت حضور مردم را به حساب تایید تصمیمات خود و رضایت مردم از نحوه تعامل حاکمیت با مردم و روال جاری امور تلقی می کند، و از نقد درونی خویش و توجه به خواسته های اصلی مردم و رفع تبعیض، بی عدالتی، بی آیندگی نسلها و... باز می دارد. و این عدم نقد و تصحیح اشتباهات و غلط های فاحش، حاکمیت را بی آنکه خود متوجه شود، اندک اندک از درون ی پوسانده و به لبه پرتگاه سقوط نزدیک می کند.
همانطور که محمدرضا پهلوی خیلی دیر این موضوع را فهمید و به قول خودش، صدای ملت را شنید. نمونه دیگر، در حالیکه صدام در انتخابات ریاست جمهوری عراق، بالای 99% آراء را بدست آورده بود، به فاصله دو یا سه ماه بعد از انتخابات، حکومتش ساقط شد، و 99% شرکت کننده در انتخابات نتوانستند کوچکترین مانعی بر راه سقوط او ایجاد کنند.

راستی، دقت کرده اید در این چند روز بعد انتخابات، برنامه های تبلیغی رژیم، تنها یک مخاطب دارد! یعنی که راه همان راه و سلطان همان شاهنشاه است.

امین دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 00:43 http://amin79.blogfa.com/

تحلیلی که از آمریکا داده است بسیار جالب بود.

نستوه- آقای ستاریان دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:12 http://nastuh69.blogfa.com/

اول )سلام خدمت جناب سید محمدی!
دوم) اقای ستاریان همانگونه که خواسته بودبد روی بند بند متن شما نیز کار کردم. هر جا نیاز به ترجمه داشت سعی کردم به شکا روانی ترجمه کنم. با این حسای حال فکر می کنم جواب دو متن را به من بدهکار باشد! ناراحت نشوید شوخی کردم. با این حال خواهش خاکسارانه من این است که سعی کنید با رو ی و اندیشه ای باز و گشاده با ان ها رویارو شوید.
قبلا هم گفتم هدفم بیشتر از مجادله هم اندیشی است. سپاس از شما.

ستاریان دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 20:59

سلام
مطلب به قدر کافی گویا هست
اما این را طبق فهم خودم اضافه کنم که وقتی فعالیت احزاب و گروههای سیاسی که مطابق قانون تشکیل شده و با اعتقاد به قانون اساسی و در چارچوب نظام فعالیت می کنند را به طور سلیقه ای منحل اعلام می کنیم و حتا انجمنهای صنفی مثل خانه ی سینما را تعطیل اعلام می کنیم و روزنامه های مستقل را هم به صرف انتقاداتی به مقامات دولتی می بندیم وبسایتها و وبلاگهای منتقد و معترض را بلافاصله فیلتر و مسدود می کنیم ، پس چه راهی برای ابراز نظرات مخالف باز گذاشته ایم؟
نمایندگان مجلس هم که بنا به وظیفه ی نمایندگی از مصونیت برخوردارند یا توسط نمایندگان طرفدار دولت در فشار می گذاریم و یا با ایشان همزمان با دوره ی نمایندگی برخورد قضایی می کنیم و یا می گذاریم برای دور بعد و از حربه ی رد صلاحیت استفاده کرده و او را از گردونه ی رقابتها بکلی حذفش می کنیم!
خب این صداها اگر در جامعه بازتاب نداشته باشد معنایش این است که از اساس وجود هم ندارد؟!

تا وقتی به اصل وجودی این صداها به دیده ی شک و بلکه انکار نگاه کنیم درصدد باز کردن مجرا برای شنیدن این صداها هم نخواهیم بود. حضور جمعیت هواخواه و تظاهرات با پشتیبانی نهادهای دولتی و حکومتی به مناسبتهای مختلف نیز اگر امکان برگزاری تجمعات مخالف نباشد این اشتباه را باعث می شود که هیچ مخالفی هم وجود ندارد پس اوضاع بر وفق مراد است!

هر نظامی به فراخور روز احتیاج به اصلاح دارد و باید این امکان اصلاح ،از درون را ، در درون نظام تعبیه کند والا مطالبات جواب داده نشده کم کم جمع می شود و کشور را به نقطه ی بحرانی می رساند و امروز تمام خیراندیشان وجود ٍنیاز به این اصلاح را گوشزد می کنند و این خیراندیشی امیدوارم بزودی شنیده شود.

علی قدسی یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 22:35 http://aligoodsi.blogfa.com

عزیزم سلام
اولا ممنونم که اومدی به وبلاگم در میهن بلاگ و نظر دادی.در نظر دادنت یک اشتباه فاحش بود و آن اینکه ارتش ایران را با ارتشهای اعراب مقایسه کرده بودی دوست عزیز این مقایسه اصلا درست نیست.
دوما علی (ع) فرموده است: ولو تظاهرت العرب علی قتالی فماولیت.اگر اعراب در مقابلم بایستند پشت به آنها نمیکنم.
سوما امام ما فرمود : آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.براساس نظر شما این سخن تحریک آمیز است.یعنی 30 سال است که ما آمریکا را تحریک کرده ایم و او هم بما حمله نکرده است.از این قضیه چه چیزی عاید ما میشود؟این عاید میشود که تحریک ما در آمریکا موثر نبوده است شاید هم تحریک شده است ولی قدرت و توان لازم را برای حمله نداشته است.این همان چیزی است که شما ندانسته آن را نفی کرده اید.
چهارما مگر آمریکا دشمن ما نیست؟ مگر دشمن نمیخواهد سر به تن ما نباشد؟ چرا حمله نمیکند؟چون قدرت و توان حمله ندارد.از این قضیه یک نتیجه کلی هم حاصل است و آن اینکه اگر آمریکا قدرت حمله به ایران را ندارد پس اسرائیل جای خود دارد.
میماند قدرت اتمی او.شما فرمودید قدرت اتمی اسرائیل در زمان جنگ هوا خواهد خورد؟میگویم بلی چرا؟چون در جنگ با حزب الله لبنان و حماس و فلسطینیان بمب های اتمی آنها هوا خوردند.در جنگ ما چی؟ آن زمان هم همینطور.
امیدوارم دلائل مرا قانع کننده بیابی در غیر اینصورت خبرم کن.

سلام علیکم.

نظر مرا پرسیدید. و عرض می کنم:
آمریکا، به طور کاملاً واضح، خیلی کارها می توانست بکند و الان هم می تواند بکند. جمله ی "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند"، که ظاهراً آقای سیدروح الله مصطفوی مشهور به آقای خمینی، فرموده است (گفتم "ظاهراً"، چون تحقیق نکردم ایشان این جمله را فرموده یا نه)، به نظرم کاربردش در جنگ تبلیغاتی است. وگرنه این که آقای خمینی طبق اختیارات و وظایف قانونی اش، اعلان صلح کرد در سال 1367، بعد از این بود که "آمریکا یک غلطی کرد" و هواپیمای مسافربری ما را زد، و پیغام داد به ایران.
بله. به نظر من جمله ی مرحوم آقای خمینی، تحریک آمیز بود. به نظر من اصرار آقای خمینی، که حتا نامه می داد به سران کشورهای اسلامی و همسایه، که چرا نمی گوئید "مرگ بر آمریکا"، به مصلحت ملت ایران نبود.
به نظر من آقای خمینی نباید با اشغال سفارت آمریکا موافقت می کرد. اشغال سفارت، کاری "انقلابی" بود. طبق درک من، کار "انقلابی" وقتی است، که راه طبیعی و عادی بسته باشد برای آن کار. آقای خمینی اگر صلاح می دانست رابطه ی ایران و آمریکا طع شود، خودش یا دولت موقت آن زمان، اعلام می کرد ظرف 48 ساعت یا چند ساعت، تمام اعضای سفارت آمریکا از ایران خارج شوند و سفارت تعطیل و رابطه ی ایران و آمریکا قطع شود. آقای خمینی شخصاً دستور قطع روابط با مصر را صادر کرد. در دوران دولت موقت. خب نیاز بود از دیوار سفارت مصر بروند بالا؟ خب قطع رابطه ی سیاسی، مگر راه عادی ندارد؟


فرمودید:
«مگر آمریکا دشمن ما نیست؟ مگر دشمن نمیخواهد سر به تن ما نباشد؟ چرا حمله نمیکند؟چون قدرت و توان حمله ندارد.از این قضیه یک نتیجه کلی هم حاصل است و آن اینکه اگر آمریکا قدرت حمله به ایران را ندارد پس اسرائیل جای خود دارد.»

می گویم:
اگر شما ملتزم به نوع استدلال خودت باشی، ظاهراً باید بپذیری، حکومت ایران هم دشمن حکومت آمریکا است (اگر دشمن نباشد، "مرگ بر آمریکا" می گوید؟)، ولی حمله نکرده به آمریکا، پس ایران توان حمله به آمریکا را ندارد.
می پذیرید؟ احتمالاً نمی پذیرید.

فرمودید:
«شما فرمودید قدرت اتمی اسرائیل در زمان جنگ هوا خواهد خورد؟میگویم بلی چرا؟چون در جنگ با حزب الله لبنان و حماس و فلسطینیان بمب های اتمی آنها هوا خوردند.در جنگ ما چی؟ آن زمان هم همینطور.»

می گویم:
پس کلاهکهای اتمی اسرائیل، اساساً برای هوا خوردن ساخته شده.
من کارشناس جنگ نیستم، اما ایران با این وسعت، فرق دارد با حزب الله لبنان. حزب الله لبنان، رئیسش از داخل مخفیگاه پیام می دهد برای طرفدارانش. حزب الله لبنان فرق دارد با نیروهای مسلح ایران. ایران، همان طور که ظاهراً در سخنان شما بود، اگر مورد حمله ی آمریکا قرار گیرد، به اسرائیل موشک خواهد زد. توجه کنید: آن طور که شما گفتی، اگر
آمریکا به ایران حمله کند، ایران به
اسرائیل
موشک خواهد زد.
دقت کردید؟ خب. اسرائیل که در ابتدای جنگ عراق و ایران، رفت و نیروگاه هسته ای عراق را زد، جنگش با ایران فرق می کند با جنگش با حزب الله لبنان.
حزب الله لبنان برای جنگ با اسرائیل، نیاز به موشک با بُرد 3000 کیلومتر نداشت. اسرائیل هم در جنگ با حزب الله لبنان، نیاز به کلاهک اتمی نداشت. وقتی ایران در مورد جنگ احتمالی با آمریکا و اسرائیل، پیشاپیش به موشکهای خود اشاره می کند، آیا متقابلاً، اسرائیل و آمریکا هم، از امتیازات تسلیحاتی خود استفاده خواهند کرد، یا کنترل شیوه ی جنگ را، می دهند دست ایران؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد