مرحوم دکتر مهرانگیز منوچهریان

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            خانم دکتر سناتور مهرانگیز منوچهریان در تیر ماه سال 1379 درگذشت. متن زیر را عیناً از http://zinati.eu/Dr._Mehrangiz_Manoutchehrian.htm  نقل می کنم:

«اخیرا خانم دکتر مهرانگیز منوچهریان در سن  94  سالگی در تهران درگذشت. بی تردید دکتر مهرانگیز منوچهریان یکی از مبارزترین بانوان ایران بود که در تمامی عمر خود برای تساوی حقوق زن و مرد می کوشید. دکتر مهرانگیز منوچهریان بانویی با شهامت و صریح بود که حتی در راه تساوی حقوق بانوان ایرانی از کرسی سناتوری انتصابی تهران صرفنظر کرد. او تنها سناتور از دوران مشروطیت تا به امروز ایران است که از مقام خود استعفاه کرده و با وجود اصرار فراوان حاضر نشد که استعفاه نامه خود را پس بگیرد. دکتر مهرانگیز منوچهریان بنیانگذار "اتحادیه بین المللی زنان حقوق دان ایران" بود و سالیان دراز نیز ریاست اتحادیه را برعهده داشت. دکتر مهرانگیز منوچهریان که یکبار بعد از انقلاب از کشور خارج گردید در لندن درباره استعفای خود به نویسنده چنین گفت: روزیکه لایحه گذرنامه در مجلس سنا مطرح بود به عنوان نطق قبل از دستور در مورد تعارض مواد لایحه با قانون اساسی و اصل تساوی حقوق زن و مرد و اعلامیه جهانی حقوق بشر که دولت ایران نیز به آن ملحق شده بود، مطالبی گفته و یادآور شدم که آن قسمت از این قانون که سفر زن شوهردار را به خارج از کشور موکول به اجازه از شوهر کرده است باید حذف شود و در اسلام نیز ادای واجبات دینی زن، محتاج به اجازه شوهر نیست. در این هنگام مهندس شریف امامی رییس مجلس سنا با لحنی تند گفت: «چرا از مذهب نام می برید.» و در این موقع علامه وحیدی گفت: «کفر است، کفر است.»

من گفتم: « آقای علامه وحیدی توجه داشته باشید اینجا مجلس سنا است و مسجد سپهسالار نیست.» ناگهان رییس مجلس گفت: «چرا مزخرف می گویید (به خانم منوچهریان).» گفتم: «مزخرف می شنوم. شما توانایی درک این مطلب را ندارید و اگر سانسور نباشد و جزییات این مطلب را منتشر سازند ملت ایران خوب می فهمد که شما دارید دمکراسی را خفه میکنید. در هر صورت یقین دارم که روزی این دولت در معرض بازجویی قرارخواهد گرفت.» و به آرامی تریبون مجلس سنا را ترک گفته و خطاب به خبرنگاران گفتم شما شاهد باشید و با عصبانیت از جلسه علنی مجلس سنا خارج شده و استعفای خود را از سناتوری به مجلس سنا فرستادم. به من گفته شد که ظرف 15 روز میتوانید استعفای خود را پس بگیرید که گفتم ما در عده رجوع نمی کنیم..»

با فوت مادر خانم سناتورین مهرانگیز منوچهریان که مهندس امامی و همسرش به مجلس ختم میروند و رییس مجلس سنا ضمن تسلیت میگوید در جریانات پارلمانی این قبیل گفتگوها پیش می آید و نباید دنباله آن را گرفت. خانم منوچهریان میگوید: «به ایشان گفتم اولا رییس مجلس سنا با دیگر سناتورها فرقی ندارد ... و رییس مجلس حق ندارد سخنان سناتورها را قطع کند. از طرفی من سناتور انتصابی هستم که اصالت نمایندگی من طبق قانون اساسی مشخص است. ولی در انتخاب سناتورهای انتخابی مجلس شورای ملی ایران ممکن است شبهه ای باشد ..... و با جریانی که پیش آمد احساس کردم که انجام نمایند گی در مجلس سنا برایم مقدور نیست و بهمین جهت شرحی به اعلیاحضرت نوشته که من تا کنون وکیل انتصابی شاهنشاه در مجلس بودم و دیگر انجام چنین وظیفه ای برایم مقدور نیست. چند روز بعد فرمان سناتوری را پس فرستادم که آقای معینیان بوسیله تلفن گفت این کار صحیح نیست.»

بعد از استعفای خانم دکتر منوچهریان تعدادی از شخصیتهای مملکتی در لیست انتظار سناتورهای انتصابی بوده اند که فرمان سناتوری بنام دریابد فرج الله رسایی صادر گردید که همواره در مجلس سنا از حقوق بانوان دفاع میکرد.

دکتر مهرآنگیز منوچهریان جزو نخستین بانوانی بود که عنوان سناتوری یافت و در سه دوره چهارم و پنچم و ششم، در مجلس سنا عضویت داشت.  

سایر سناتورهای زن مجلس سنا عبارت بودند از:

-          دکتر شمس الملوک مصاحب

-          هاجر تربیت

-          شوکت جهانبانی

-          زهرا نبیل

شخصیت حقوقی و علمی دکتر مهرانگیز منوچهریان

اعلام تساوی حقوق زن با مرد در سال 1342 خورشیدی

دکتر مهرآنگیز منوچهریان با انتشار کتاب (انتقاد بر قانون اساسی ایران از نظر حقوق زن) کوشید تا جامعه ایرانی را متوجه نقص های وضع حقوق زنان بکند و میخواست دولتمردان را با قوانین کشور بیشتر آشنا سازد. این کتاب که در سال 1328 خورشیدی منتشر شد (زمان محمد رضا شاه) که اداره نگارش وزارت فرهنگ او را مورد تعقیب قرار داد. ولی بعد از اعلام تساوی حقوق زن در سال 1342 این کتاب به تعداد کثیری منتشر گردید.

قانون حمایت از صغار

دکتر مهرآنگیز منوچهریان در مجلس سنا طرح قانون "حمایت از صغار" را داد که در مجلس سنا تصویب شد ولی در مجلس شورای ملی راکد ماند.

خانم دکتر مهرانگیز منوچهریان دو بار از سمت سناتوری مجلس سنا استعفاء کرد.

-          بار اول بر سر طرح حمایت از صغار (کم سن و سال)

-          بار دوم هنگام طرح لایحه گذرنامه که بین او و شریف امامی گفتگو درگرفت.

دکتر منوچهریان به عنوان یک حقوقدان در دولت منصور طرح حمایت از خانواده را به دولت داد که با مخالفت اعضای دولت روبرو شد. وزیر دادگستری وقت گفت که قصد اصلاح قانون حمایت خانواده را ندارد. پاسخ  دکتر منوچهریان به وزیر دادگستری موجب شد که سه ماه به تفرش تبعید گردد.

در دولت هویدا طرح قانون حمایت خانواده با حمایت نمایندگان زن در مجلس شورای ملی تصویب شد.

مدارج علمی دکتر مهرانگیز منوچهریان

- دریافت جایزه صلح "سازمان حقوق بشر" (1968 میلادی)

- دریافت جایزه صلح "مجمع عمومی مرکز صلح جهانی" (1971 میلادی)

- ریاست "اتحادیه بین المللی زنان حقوقدان" (1967 میلادی)

دکتر مهرانگیز منوچهریان وکیل درجه اول دادگستری و مشاور حقوقی و سناتور و جرم شناس کانون هدایت کودک و استاد حقوق جزا در مدرسه عالی حسابداری و لیسانسیه فلسفه و علوم تربیتی و همچنین لیسانسیه حقوق در رشته قضایی و دارای دکترا از دانشگاه تهران بود.

او متجاوز از 23 کنفرانس و کنگره مربوط به زنان و جرم شناسی و خانواده، در سازمان ملل متحد شرکت کرده و در چهارمین اتحادیه بین المللی زنان حقوقدان که درسال 1967 در تهران برگزار شد به ریاست اتحادیه بین المللی زنان حقوقدان انتخاب گردید.

دکتر مهرانگیز منوچهریان در مجمع عمومی سازمان ملل که در سال 1968 در نیویورک تشکیل شد موفق به دریافت جایزه صلح سازمان حقوق بشر شد.

او همچنین در پنجمین مجمع عمومی مرکز صلح جهانی درسال 1971 در بلگراد جایزه صلح  دیگری گرفت.

دکتر منوچهریان مولف و مترجم 42 جلد کتاب

دکتر مهرانگیز منوچهریان در کنفرانس زنان حقوقدان در ویرجینیای آمریکا درباره تساوی حقوق زن و مرد گفت:

«اعلامیه جهانی حقوق بشر هم، در مورد تساوی حقوق زن و مرد، مبرّی از تبعیض نیست، زیرا حتی در ماده اول میگوید: افراد باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند. من به سازمان ملل پیشنهاد میکنم که بدنبال آن کلمه خواهری را اضافه کنند.»

خانم مهرانگیز منوچهریان با دکتر حسینی نژاد ازدواج کرد که حقوقدانی است برجسته که به چندین زبان خارجی تسلط و از قضات عالی مقام می باشند. دکتر منوچهریان و دکتر حسینی نژاد صاحب فرزندی نشدند.

درگذشت خانم دکتر مهرانگیز منوچهریان تولید تاسف فراوان کرد و خصوصا بانوان ایران خدمات پر ارزش او را ارج نهادند. او نمونه ای از زنان تحصیلکرده و صریح و شجاع و شایسته بود که در تمامی عمر خود برای حفظ  حقوق بانوان در ایران مبارزه قاطعانه کرد.

روانشان شاد باد و خاطره اش همواره گرامی خواهد ماند.

(بنقل از نوشته دکتر مصطفی الموتی در نامداران معاصر ایران)»

نظرات 7 + ارسال نظر
قاسم شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:48

سلام جی میل را چک کنید شماره را فرستادم

امیرمهدی شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 13:28

سلام
حتی اگر عقاید خانم منوچهریان نادرست باشد اما عزت نفس ، استقلال در رای و تفکر ، شجاعت ، احساس شخصیت و ارزشمندبودن، پایمردی و مبارزه برای امری که او را درست و حق می داند ولو به قیمت محرومیت از بسیاری از مواهب مادی قابل تحسین و ستایش است.
---------------
اسلام دین حق است و بر مبنای حقیقت استوار است.تساوی حقوق زن و مرد از دو حال خارج نیست.یا حق است و مورد رضای حق تعالی است یا حق نیست.اگر کسی حقیقتاً مسلمان است و قائل به تساوی حقوق زن و مرد است باید در راه اثبات حقانیت این امر تلاش کند و لا غیر.راه اثبات حقانیت تساوی حقوق زن و مرد هم فقط و فقط با اجتهاد دوباره در احکام و اجتهاد مجدد و نقادی و بازبینی در مبانی و اصولی که حقوق زن و مرد از آن استنباط شده است بدست می آید.این مهم بر عهده محققان و متخصصان دینی است .خواست ومطالبه نهادها و مجتمعهای مدعی دفاع از حقوق زن باید در این جهت باشد که متخصصان و محققان و خبرگان دینی را به اهمیت این بازبینی واجتهاد در مبانی و اصول ترغیب و تشویق و مجاب نمایند.هر حرکتی خارج از این دایره حاصل نادانی و کم اعتقادی به حقانیت دین خداست.با ولنگارها و آنهائی که به هیچ چیزی اعتقاد ندارند کاری نداریم.اینها حیواناتی هستند که مدعی اخلاق و انسانیت و نوع دوستی و مهربانی و ..هستند.اما به هیچ چیزی اعتقاد ندارند و در عمل همه ارزشهای والای انسانی را شعارگونه و دروغین در خدمت اهداف حیوانی خودشان می خواهند. سوال اساسی از مدعیان دفاع از حقوق زنان این است که فرض کنیم جمعیت نخبگانی تشکیل شد وخود شما هم بطور موثر و مستمر حاضر و ناظر بر فعالیت علمی و تحقیقاتی این مجتمع بودید.مبانی استنباط حقوق زن و مرد در حضور خود شما توسط نخبگان دینی و فقهای برجسته بررسی وتبیین مجدد شد. فلسفه و حکمت احکام هم توضیح داده شد .نتیجه این تلاش علمی وتحقیقاتی منسجم و کارآمد این شد که حقوق زن و مرد در اسلام مساوی نیستند .خوب حالا حاضرید تسلیم حقیقت باشید و از ادعای اولتان دست بکشید؟
آنچه گفتم طریق علمی بود.با شعار دادن و همایش و کمپین و تظاهرات و موج فمینیستی ایجاد کردن کار درست نمی شود.راه بدست آوردن تساوی حقوق زن و مرد که منطبق با حقیقت باشد ودر قیامت هم قابل دفاع باشد منحصر است به طریق علمی ولاغیر.
روایت می گوید کسی که شطرنج بازی می کند همانند این است که به فرج مادرش نگاه می کند یا با مادر خود مثلاً زنا می کند واز این دست تعبیرات.امام خمینی رحمت الله علیه در مبانی بدست آوردن حکم شطرنج اجتهاد انجام دادند واز فقهای ماقبل خودشان تبعیت نکردند. بسیاری از اهل علم به ایشان انتقادات تند کردند که چرا چنین حکمی را که مخالف حکم خدا و نظر صریح فقهای گذشته است ابراز می کنید و بهتر است این حکم را تعدیل کنید فرمودند که اجتهاد در مبانی حکم شطرنج به ما ثابت کرده است که روایات باب شطرنج تماماً قابل خدشه و جعلی است و از عتبار ساقط است. مثالی روشن بود برای بازبینی و اجتهاد مجدد در مبانی احکام.

ستاریان شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 21:14 http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام
من او را نمی شناسم و به قدر همین مقاله از او شناخت پیدا کردم و فرصت بررسی بیشتر را نداشتم اگر نیاتش خیر بوده و خدمتی کرده خدایش بیامرزد که إنما الأعمال بالنیات.

اشک - غریبه یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 16:50 http://tashkan.blogsky.com

سلام
تا حالا اسمشون رو هم نشنیده بودم
اما صلابت و قاطعیت از کلامشون پیداست.
اطلاعات جالب دادید
موفق باشید

فرزانه دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:00 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
مطلب جالبی بود در همین رابطه در سایت hawaze.net نقل شده است :

هرچند جرقه های مخالفت با احکام اسلام را در سراسر زندگی منوچهریان می توان دید، اما اولین کار صریح و آشکار او در مخالفت با احکام اسلام، کتاب «انتقاد قوانین اساسی و مدنی و کیفری ایران از نظر حقوق زن» است. او در این کتاب، آشکارا به بعضی از احکام دین همانند ارث، ازدواج موقت، تعدّد زوجات، طلاق و حضانت. حمله کرده بود و همین مسئله موجب شد تا ناشران از چاپ آن خودداری کنند.

ستاریان دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:03 http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام
آنچه نقل شده همانطور که گفته ام نوشته ای از فیسبوک بود اما چون شما تشکیک کردی با فرمایش شما جستجو کردم و در :
http://hassani.ir/post-404.aspx
نوشته است که از :
کتاب کوچه، ج. 1 ، تالیف مرحوم احمد شاملو، با همکاری آیدا سرکیسییان، تهران، انتشارات مازیار، چاپ سوم 1378 – ص 155 ( 716-718-آ)
مطلب را نقل کرده است
....
میدانم اما تقویم رسمی چهاردهم را رحلت امام معرفی کرده و می کند و در مطلب مطابق با تقویم عرض شد.
.....
من اصولا این وبلاگ را برای نوشتن از امام خمینی درست کرده ام اما از سی پیوند روزانه ام تنها 5 مطلب از امام و در ارتباط با اوست ، که می شود کمی بیش از 16 درصد و از نه مقاله نیمی از آنها مربوط به امام است که کمی بیش از 50 درصد است و تا 90 درصدی که شما فرموده ای راه زیادی باقی است و حداقل حسنش این است که چپ و راست سراغ صحیفه نور نرفته ام!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:42 http://WWW.SHEYDAMOSADEGH.BLOGSKY.COM

سلام جناب سیدمحمدی حقیقتا از خوندن این مطلب لذت بردم برا اولین بار بود اسم ایشون رو میدیدم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد