بسم الله الرحمان الرحیم.
عیناً از وبلاگ خانم زهره [زهره اسدپور؟]، http://zohrehasadpoor.blogfa.com/post-124.aspx ، مورخ ده مرداد 1389، نقل می کنم:
اوایل ازدواجم بود، شاید 9 سال پیش، عمه ی یکی از دوستام که زن خیری بود برای بچه های پرورشگاه مژدهی یه مهمونی گرفته بود و من و دوستم و چند تا دیگه از بچه ها رفته بودیم تا شاهد این مراسم باشیم.
مهمونی شاد و خوبی بود بچه ها به شدت جذب مراسم شده بودن، و من جذب بچه ها ....
یکی اون وسط بدجوری به نظرم ویژه بود، انگار توی یه حال و هوای دیگه بود، کنترل حس خودش رو داشت و ذوب مراسم نشده بود! نه اینکه غمگین باشه، اما همچین هم الکی خوش نبود! از اونهایی که می تونست به حاشیه های جالب تر مهمونی توجه کنه...شاید 9 یا 10 ساله بود، قیافه عادی ای داشت البته اگه از چشمای پر از هوشش صرفنظر می کردی،
کلی از مراسم گذشته بود که رفتم جلو و ازش اسمش رو پرسیدم، بدون اینکه دستپاچه شه، اسمش رو گفت: مازیار!
جا خورده بودم، برام جالب بود که هم اسم مازیاره، و فکر کردم اگه بهش این موضوع رو بگم می تونه مقدمه خوبی برای دوستی بیشترمون باشه...
با هیجان گفتم "چه جالب! اسم اسم اسم ...."نمی تونستم بگم اسم شو هرم! برای بار اول بود که قرار بود این جوری حرف بزنم! مازیار همیشه مازیار بود دیگه! شوهر؟ همسر؟... اما الان دیگه نمی تونستم به این مازیار کوچولو بگم، اسم مازیار هم مازیاره!
و بعد یهو از دهنم پرید و گفتم ، من یه دوست خیلی خوب دارم ، اسم اون هم مازیاره...
...................
توی باکو فهمیدم، زنهای باکویی دیگه مدتها است که به جای "ار" به معنی شوهر؛ همسراشون رو "یولداش" یعنی رفیق صدا می کنن!»
سلام
در اقوام نزدیک ما هم پدربزرگی بود که زنش و بچه ها و حتی نوه هایش یولداش صدایش می زدند
سلام
من توی فامیلها و یا نزدیکانم نشنیده ام. اما چقدر قشنگ است این " یولداش" به قشنگی " رفیق"
سلام
افسوس
نداریم که یولداشش بنامیم
سلام،
منیم تورکی بیلمیرم! آما، زن آدم اول باید رفیق آدم باشه بعد زن آدم. رفیق هم اونیه که رفیق بمونه و نارفیق از کار درنیاد.
ترجمه دقیق یولداش می شود همراه !
یول(راه) + داش (هم)
من دقیقا نمی دونم رفیق به چه معناست!
سلام
یولداش = یول (راه) + داش (هم) = همراه، رفیق
- قارداش = قارین (شکم) + داش (هم) = همشکم، از یک شکم زاده شده، برادر
- چاغداش = چاغ (زمان، عصر) + داش (هم) = همزمان، هم عصر، معاصر
- آداش = آد (نام) + داش (هم) = همنام
- سیرداش = سیر (راز، سر) + داش (هم) = همراز، محرم اسرار یکدیگر
- آرخاداش = آرخا (پشت) + داش (هم) = هم پشتیبان، کسانی که پشتیبان یکدیگرند
- صبیرداش = صبیر (صبر) + (داش) = همصبر، کسانی که صبر خود را سهیم میشوند
بقیه ی نوشته اش هم جالب است مثل این:
شنبه چیست؟
شنبه چه معنایی دارد؟ و از کجا آمده است که کلمات بیمفهوم «یکشنبه»، «دوشنبه» و ... از آن ایجاد شده و مرسوم گشته است؟ واژه شنبه از لغت عبری Shabbath مشتق از واژه Shabath (به معنی استراحت) آمده است. این واژه، معنی «روز استراحت»، و «روز اول هفته» دارد (همانگونه که الان برای یهودیان است).
این لغت به صورت Sabbath (به مفهوم شنبه، و هفتمین روز هفته (با شروع از یکشنبه!) به مفهوم روز استراحت) وارد زبان انگلیسی شده است. واژه Samedi (شنبه) در فرانسوی نیز از همین واژه است.
این لغت در یونانی به صورت Sabbatan و Sabbato است. در لاتین به صورت Sabbata و Sabbatum، و در روسی به صورت Subbota، و در عربی نیز به صورت «سَبت» و در تورکی و فارسی به صورت «شنبه» با تلفظ «شمبه» وارد شده است. همه جا این لغت به معنای روز استراحت و اولین (و در برخی با شرروع هفته از یکشنبه بعنوان آخرین) روز هفته است.
جهت یافتن اینکه چرا در زبان فارسی واژههایی با ترکیب عجیب «یکشنبه»، «دوشنبه» و ... ایجاد شده، لازم است که تا به این مطلب در فولکلور آذربایجان توجه کنیم. روزهای هفته در فولکلور آذربایجان به این شکل نامگذاری شدهاند:
1- شمبه،
2- سود گونو (روز شیر)،
3- دوز گونو (روز نمک)،
4- بوش گون (روز خالی)،
5- چرشنبه (شنبهی مقابل «شنبه»، شنبهی فرعی، شنبهی ناقص)،
6- جومـا آخشامی (عصر جمعه)،
7- جوما گونو (روز جمعه)
همانگونه که ملاحظه میشود هفته به «دو» بخش «سه روزه» و «یک روز خالی در وسط» و یا اینکه به دو بخش «4 روزه» و «3 روزه» تقسیم شده که بخش اول با «شمبه» و بخش دوم با «چرشمبه» شروع میشود. نکتهی مهم و مسألهساز در اینجا دانستن و یا ندانستن معنای واژهی «چر» است.
چر واژهای است که چه به صورت «چر» و چه به صورت «چار» به شکل گستردهای از زبانهای تورکی گرفته تا مغولی و حتی انگلیسی پخش شده است
بقیه را اینجا بخوانید:
http://canimaz.blogfa.com/post-67.aspx
برادر ارجمند
سلام علیکم
عید مبعث حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم - صلوات الله علیه و علی آله الکرام - را خدمت شما تبریک میگویم
و ضمناً دعوت میکنم که یادداشتی را که در مورد ریشه شناسی "فارقلیط" نوشته ام بخوانید و چون میدانم با مسیحیان بحثهایی داشته اید نظر فنیتان را بگویید.
با تشکر
رفیق خواندن همسر هم از آن مسائلی است که بسیار زیباست اگر دست دهد. همسر من یک شب پشت سر من نماز گذارد اما دیگر نشد اگر میشد در تربیت اخلاقی من هم بسیار موثر بود. همچینین است رفیق صدا کردن.
بدرود