زندگینامه نویسی به قلم بازماندگان : محاسن و معایب

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            شاید دیده باشید زندگینامه های شخصیتهای سیاسی و علمی و فرهنگی و ... را، که پس از چاپ شدن زندگینامه، مورد انتقاد و اعتراض بازماندگان آن شخصیتها (فرزند ایشان، همسر ایشان، برادر ایشان، خواهر ایشان، ...) قرار می گیرد، که ای آقا، ای خانم، این مقدار یا این همه مطالب و اطلاعات غلط غولوط چی یه در کتابتان؟ مگر ما نیستیم؟ مگر ما زنده نیستیم؟ چرا از ما راهنمائی نخواستید؟

            به نظرم تقریباً واضح و قطعی و مسلّم است که مراجعه به بازماندگان شخصیتی که قرار است زندگینامه اش را بنویسند، یا مراجعه به خود او در حالتی که زندگینامه ی فردی زنده را می نویسند، یکی از بهترین و دقیقترین راههای زندگینامه نویسی است. اما مسائلی هست.

            افراد، و بازماندگان آنها، تقریباً هیچ اشکال و ایراد و خلاف و عیب و نقطه ی سیاه و نقطه ی نامطلوب را گزارش نمی کنند از زندگی. طبق گزارش افراد، و بازماندگان افراد، زندگی ی آنها عمدتاً با پاکیزگی و شرافت و وطن دوستی و نوع دوستی و نیکوکاری و ... همراه بوده است.

            من مراجعه به خود افراد، و بازماندگان آنها را، بدون تردید یکی از اصلی ترین و اصیلترین و پژوهشگرانه ترین راههای زندگینامه نویسی و تاریخ نویسی می دانم. اما مسائلی هست.

            خواننده ی کتابهای تاریخی، خصوصاً تاریخی ی سیاسی، باید هوشیار باشد. در مورد سال و مکان تولد و سال و مکان درگذشت و مکان دفن، و ارتباطهای خویشاوندی، و تحصیلات، و خیلی مسائل، بهترین منبع، خود فرد است، یا بازماندگان او. خواننده ی کتابهای تاریخی و پژوهشگر تاریخ و سیاست، و افرادی که علاقه دارند دارای اندیشه ی سیاسی باشند و بشناسند جهان را، باید بدانند انواع حوادث و اتفاقات و مسائل وجود دارد که ممکن است افراد یا بازماندگان افراد، طرفدارانه گزارش کنند و یا اصلاً گزارش نکنند.

            مثال می زنم.

            طبق ماهنامه ی الکترونیکی ی دوران، شماره ی 44، تیر ماه 1391، http://www.dowran.ir/show.php?id=134039245  :

            «اصرار خانم و برادر خانم!

حسین علاء (1) که از فروردین 1334 پس از استعفای اجباری سپهبد زاهدی تا فروردین 1336 نخست‌وزیر بود، چون بیشتر روزگار جوانی و عمر خود را در انگلیس و فرانسه گذرانده بود با زد و بندها و به کار بستن نفوذ در کارها چندان آشنایی نداشت. انتخابات دوره نوزدهم مجلس شورای ملی در زمان نخست‌وزیری او انجام شد. او در کار انتخابات برخلاف بیشتر نخست‌وزیران جز در دو مورد شخصاً دخالت نکرد و انتخابات زیر نظر وزیر کشور، امیر اسدالله علم، و مأموران بلندپایة آن وزارتخانه انجام می‌شد و از نفوذ و غرضهای ویژه آنان برکنار نبود.

ایران علاء، یگانه دختر علاء که خانمی تحصیلکرده و متجدد و زبان‌دان و از تربیت اشراف‌زادگی برخوردار بود چهره‌ای زیبا و ظریف داشت. او در آغاز تأسیس «اصل چهار ترومن» در تهران نخستین منشی مستر وارن رئیس اصل چهار بود و نیز پیش از ازدواج شاه با دوشیزه ثریا اسفندیاری (ملکه ثریا) کاندیدای همسری شاه بود، در سال اول نخست‌وزیری علاء با اسکندر فیروز فرزند سرلشکر فیروز و نوة فرمانفرما ازدواج کرد و آیینی نه چندان اشرافی برای جشن عروسی او از سوی علاء برپا شد که بیشتر رجال کشور و بانوانشان در آن جشن شرکت داشتند.

علاء که طبعی بذله‌گو داشت پس از عروسی ایران و اسکندر در نامه‌ای برای برادرش دکتر محمد علایی خبر عروسی ایران خانم را با یک ایهام بدین‌گونه یادآور شد: اسکندر، ایران را با خونریزی تصرف کرد!این اسکندر اشراف‌زاده و جوان و کامران و جویای نام و تازه از فرنگ آمده که داماد نخست‌وزیر هم شده بود، برای آن که خود نیز یک عنوان معتبر اجتماعی داشته باشد، به فکر وکالت مجلس افتاد و به توصیة مادر ایران خانم، فاطمة علاء، همسر علاء به وزیر کشور و فرماندار همدان، به سادگی از صندوق انتخابات دورة نوزدهم مجلس شورای ملی سر درآورد و این چشم روشنی بود که خانم علاء به داماد خود داد. هنگامی که در جلسه مجلس یکی از نمایندگان به او گفت: «شما که خود را از دخالت و اعمال نفوذ در انتخابات دوره نوزدهم برکنار داشتید چرا در انتخابات همدان مداخله نمودید و داماد خود را بر مردم همدان تحمیل کردید؟» علاء در پاسخ گفت: «از بس خانم به من اصرار کرد مجبور شدم». (2)

علاء دریک مورد دیگر هم در انتخابات دوره نوزدهم نفوذ خود را به سود یدالله ابراهیمی نامزد نمایندگی کرمان به کار برد و به سفارش او رقیب سرسخت و بانفوذش دکتر مظفر بقایی از سوی کمیسیون امنیت کرمان به زاهدان تبعید شد.

وقتی در این باره هم به علاء اعتراض کردند گفت: برادر خانم «محسن قراگزلو» (3) از من خواهش کرد، ناچار شدم خواهش او را بپذیرم.»

پایان نقل از ماهنامه ی الکترونیکی ی دوران.

با فرض این که آنچه درباره ی دخالت مرحوم حسین علاء گفته اند، که به نحوی ناشایست به نفع دامادش و به نفع برادر همسرش در انتخابات مجلس شورای ملی دخالت کرده بوده، درست باشد، آیا شما حتا یک درصد احتمال می دهید در زندگینامه های مرحوم حسین علاء که به قلم فرزندان یا نزدیکان ایشان نوشته شده باشد، اشاره کرده باشند به این دخالتها؟ کتاب در دهلیزهای قدرت: زندگی نامۀ سیاسی حسین علاء موجود است. کتاب ظاهراً با نظارت دکتر فریدون علاء فرزند مرحوم حسین علاء منتشر شده است. مؤلفش خانم منصوره اتحادیه است. تهران، نشر تاریخ ایران، 1390. حدود 500 صفحه. شما در سراسر کتاب، فقط یک بار نام اسکندر فیروز را می بینید. آن هم در نقل نامه ای به قلم خود مرحوم حسین علاء. و دکتر فریدون علاء اصولاً از وجود نسبت خویشاوندی بین دختر حسین علاء (= ایران علاء) و اسکندر فیروز خبر نداده است، چه رسد به خبر دادن از دخالت پدرش چنان که نام دامادش (= تازه دامادش) از صندوق انتخابات مجلس درآید (البته بر فرض صحت گزارش ماهنامه ی دوران).

و ظاهراً آقای مهندس اسکندر فیروز، که فعال محیط زیست است، همان مهندس اسکندر فیروز است که در دوران نخست وزیری ی مرحوم حسین علاء از او خواسته بوده ترتیبی بدهد ایشان نماینده ی مجلس شود. خب اگر مورخان و پژوهشگران با آقای مهندس اسکندر فیروز هم گفت و گو کنند، قاعدتاً از ایشان نمی شنوند این مطالب را.

بله. این مسائل، در مورد مقامهای ارشد سیاسی، حادتر است. افرادی هستند که زندگینامه ی شان، حسب الامر، باید لجنمال و پر از کثافت و پر از تباهی و پر از آلودگی باشد. شجره شان برسد به صهیونیستها و دزدها و منحرفان و گدا گوده ها و چی چی ها. افرادی هستند زندگینامه ی شان باید نور باشد و نورانی باشد و سکانس به سکانس زندگیشان باید تردید برای خوانندگان باقی نگذارد که آن فرد مجسمه ی نیکی و خوبی و نبوغ و تقوا و عظمت و وطن دوستی و ... بوده.

بر حسب نیاز، ممکن است اسناد و مدارک «بسازند». ممکن است اسناد و مدارک را بروند نابود کنند.

نظرات 3 + ارسال نظر
ستاریان جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:22 http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام
پیروی از منطق فازی - صفر و یک دیدن آدمها همینطوری است که شما نوشته ای و به گمانم مصداق یکی از کسانیکه " بر حسب نیاز، ممکن است اسناد و مدارک «بسازند». ممکن است اسناد و مدارک را بروند نابود کنند " خود شما هستی.
توضیح می دهم.
مثلا زمانیکه بخواهی از شاه تعریف و تمجید کنی و او را پیشرو و مصلح اجتماعی جا بزنی از برگزاری انتخابات آزاد در ان زمان خبر می دهی و هر چه گفته شود ان انتخابات ، در ان زمان فقط اسمش انتخابات بود به خرجت نمی رود! و گوینده ای مثل مرا را که چنین گفته را مثل یک جمله ی کوتاهی که در پست قبلی نوشتم را با یک خروار مطلب تکرار در تکرار به دلیل جواب نداشتن و یا نداشتن مواجه کنی و آن وسط مسها ذوب در خمینی بخوانی!
وقتی هم که بخواهی کسی مثل علا را که هاله تقدس به او پیچیده اند را هاله زدایی کنی مجبور به اعتراف نمایشی بودن انتخابات در زمان شاه می شوی!

باید بپذیری که آدمها یک طیفی خاکستری از سفید تا سیاه هستند و درست است که فقط ائمه نور هستند اما اگر کسی نور نبود معنی اش این نیست که پس ظلمات است و این نگاه فازی نگاه غلطی است که باید اصلاحش کنی.

فرزانه جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 23:43 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
علت این که هیچوقت در ساختن الگو های میهنی و بومی موفق نبوده اند همین است .
از شخصیت ها و بزرگان کتاب می نویسند و فیلم می سازند و شخصیت را اثیری و غیر قابل باور می کنند.

ضمناً جهت اطلاع دوستان عرض می کنم منطق فازی (fuzzy logic) بر خلاف آنچه در کامنت پیشین گفته شده منطقی چند ارزشی است و برخلاف منطق کلاسیک که فقط دو خروجی یک و صفر( درست و غلط ) را داشت محدوده و دامنه ای از خروجیها را برای هر فرایند تعریف می کند و در واقع مدلی ریاضی برای تعریف عدم قطعیت است .

مثلاً ممکن است بجای خوب و بد بگوید عالی ، خیلی خوب ، نسبتاً خوب ، خوب ، متوسط، بد ، نستاً بد، خیلی بد ، افتضاح و...
همین عدم قطعیت قادر است بسیاری از پدیده ها را که منطق کلاسیک نمی تواند توضیح دهد بخوبی وصف کند.

ستاریان شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:07 http://mostafasatarean.blogsky.com/

سلام
ممنونم از توضیح خانم فرزانه در خصوص منطق فازی
اما راستش من هنرستانی بوده ام و از آن سالهای دور قدری از جبر بولی و جبر خطی و کاربردش در نحلیل مدارات ، خاطرم مانده . گفتم احتمالا اگر از آن استفاده کنم نامانوس باشد . حواسم به امکان تقریب ذهن به مباحث منطق کلاسیک و منطق فازی نبود.منطق فازی را از این جهت بکار بردم که در تحلیل مدارها در هر کلید یا فاز هست و یا نیست و این همان مبنای صفر و یک در اعداد باینری است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد