مطابقت داشتن قانون اساسی با خواست مردم و با واقعیتهای اجتماعی

             بسم الله الرحمان الرحیم.

            گمان می کنم مسائل مهمی در قانون اساسی ی جمهوری ی اسلامی ی ایران هست، که نه مطابق با نظر و خواست اکثر ملت ایران است، و نه مطابق با واقعیتهای اجتماعی. فعلاً به یک مورد اشاره می کنم، که البته از موارد مهم نیست.

            اصل شانزدهم قانون اساسی:

            «از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملاً با آن آمیخته است این زبان باید پس از دورۀ ابتدائی تا پایان دورۀ متوسطه در همۀ کلاس ها و در همۀ رشته ها تدریس شود.»

            ــ به نظرتان اگر، فرضاً، قرار باشد تک تک اصول قانون اساسی بر اساس نظر و خواست اکثر ملت ایران وارد قانون اساسی شود، این اصل سی سال قبل و بیست سال قبل وارد قانون اساسی می شد و الان وارد قانون اساسی می شود؟

            ــ آیا واقعیت اجتماع ایران، و نیاز اجتماع ایران، این است که مردم از قبل از دبستان (حتا از قبل از دبستان) تلاش می کنند انگلیسی یاد بگیرند، یا واقعیت این است مردم دنبال عربی یاد گرفتن هستند؟

            ــ گمان می کنید اصولاً چند درصد از مردم ایران خبر دارند که چنین اصلی در قانون اساسی ی کشورشان وجود دارد؟ گمان می کنید همان تعداد درصد که می دانند چنین اصلی در قانون اساسی وجود دارد، دانستشان احتمالاً به این دلیل نیست که پشت کتاب عربی ی دوره ی راهنمائی ی تحصیلی و دوره ی دبیرستان، این اصل را دیده اند؟

            ــ لازم می دانم تأکید کنم من عربی ستیز نیستم. اتفاقاً بنده قاری ی آماتور قرآن هستم و معمولاً هم آیات قرآن و احادیث را نیاز ندارم ترجمه اش را ببینم و عربی اش برایم نسبتاً مفهوم است.

من حرفم عربی ستیزی نیست. حرفم واقعگرا بودن است. اصل راهنما برایم نظر و خواست اکثر ملت است. گمان می کنم اگر نهادی که دارد قانون اساسی را می نویسد، فرضاً، در تک تک اصول قانون اساسی اعتنا کند به این که نظر و خواست اکثر ملت آوردن این اصل هست یا نه، این اصل را وارد قانون اساسی نمی کنند. به تعبیر دیگر، اگر تک تک اصول قانون اساسی «جداگانه» به رأی ملت گذاشته می شد و جداگانه به رأی ملت گذاشته شود، گمان می کنم تعدادی از اصول، دارای درجات مختلف اهمیت، رأی نمی آوردند و نمی آورند، و یکی از آن اصول، همین اصل است که عربی «باید» تدریس شود.

نظرات 9 + ارسال نظر
رها دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:56 http://www.sheydamosadegh.blogsky.com

سلام آقای سیدمحمدی موضوعی که من هنوز درباره آن به نتیجه ای نرسیده ام نقش حزب توده در کودتای ۲۸ مرداد هست.یک کتاب می خوونم میشن خائن یکی دیگر می خونم میشن خادم.آیا شما منابع و کتابهای معتبری در این رابطه سراغ دارید.

هادی طباطبایی دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:43 http://tabatabaie.blogfa.com

با سلام . سید جان در مورد خانواده آیت الله حدائق که سئوال فرموده بودید بنده چندان اطلاع دقیقی ندارم. در حال حاضر هم ساکن شیراز نیستم که تحقیق دقیقی از خانواده ایشان کنم. اما حتما پی گیر پاسخ به پرسش شما خواهم بود و در صورت کسب اطلاع به شما خبر خواهم داد.

فرزانه دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 15:15 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
مطلب خوبی نوشته اید واقعاً آگاهی و بهتر بگویم خود آگاهی مردم خیلی کم است نسبت به این مسائل ...معمولاً هم همه غر می زنند و ناراحتند . من بچه مدرسه ایهای زیادی را دیده ام که عربی را دوست ندارند و با اجبار می خوانند. نیازی هم بهش ندارند .جز برای کنکور

نیاز به یادگیری انگلیسی خیلی بیشتر از عربی است برای ارتباط با علوم و معارف و منابع دست اول دنیا
منتها دو سه سال قبل با گنجاندن انگلیسی در برنامه درسی ابتدایی مخالفت شد توسط آقا ! که فرموده بودند نوعی ترویج فرهنگ بیگانه است .

جواد خراسانی دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 16:23 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام،
آیا خواست اکثریت به خودی خود، چون خواست اکثریت است ملاک و مبنای قانون است؟ یا نه ابتدا با اندیشه و پژوهش باید مبانی را بدست آورد و سپس برای به فعلیت درآوردن آن مبانی قانونگذاری کرد و برای رسمیت دادن به قانون باید نظر اکثریت را ملاک مشروعیت آن قانون قرار داد؟

ستاریان دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 22:34 http://mostafasatarean.blogsky.com

سلام
سایت الف فیلتر شد!
خواست مردم؟!

مهدی نادری نژاد سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:52 http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
فرمودید:
"گمان می کنم مسائل مهمی در قانون اساسی ی جمهوری ی اسلامی ی ایران هست، که نه مطابق با نظر و خواست اکثر ملت ایران است، و نه مطابق با واقعیتهای اجتماعی. فعلاً به یک مورد اشاره می کنم، که البته از موارد مهم نیست."
*****************
آخر در قانون اساسی مسائل مهم است یا مسائل مهم وجود ندارد.
اول تکلیف را مشخص بفرمائید بعدا...

علایی سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:13

سلام

تا آنجا که من میدانم قرار است قانون منافع گروه حاکمه را تامین و تضمین کند و نه مردم

امید سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:27 http://andishe-pooya.blogfa.com/

1) والا سید جان اگر آموزش عربی در مدارس منجر میشد به توانایی چهار کلام عربی حرف زدن با مردمان کشورهای اطراف که چیز خوبی بود اما به عللی جالب بچه ها از زمان ما تا اکنون هیچ علاقه ای نشان نمی دهند به ایجاد توانایی تکلم عربی در خودشان . پدر من در راهنمایی از معلم عربی ام پرسید : شما بچه ات چند ساله است ؟ گفت 12 سال , گفت : با بچه ات در خانه انگلیسی صحبت می کنی گاهی اوقات ؟ گفت : بله , پرسید عربی چطور ؟ لبخندی زد و گفت : خیر !

کسی نمی خواهد لزوم آموزش عربی را از حیث کاربرد با انگلیسی قیاس کند اما در این بلاد کفر هم ملت یک زبان دوم خارجی معمولا در مدارس یاد میگیرند , اکثرا فرانسه . خوب فرانسه که سیادت جهان انگلیسی زبان را ندارد ولی یاد میگیرند ملت . می گویند خوب است .

2) عربی خواندن در مدارس هزارماشالله منجر به خواندن قرآن هم نشده است , می دانم و می دانی . ولی به نظر من خوب است زبان قرآن را دانستن . همچنین وقتی اکثر قوانین حقوقی ما دارای واژگان کلیدی عربی است , مفید است فهمیدن این زبان . که یک وقت ملت "خیار" را با "خیار" اشتباه نگیرند :)

3) جان کلامت که این حرف ها نبود ... قانون اساسی هر از گاهی مسلما باید مورد بازنگری قرار بگیرد ... به قول خودت در امریکا تا حالا 27 بار بازنگری کرده اند ... باید تغییرات اجتماعی لحاظ شود ... بگذریم که قانون اساسی ما از همان اول هم بر مبنای تصور درستی از جامعه ایران ساخته نشد

حسن چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 http://hhamtaii.blogfa.com

عربی به نظر من می‌تواند خیلی جذاب باشد؛ انگلیسی هم همینطور. ولی روش آموزش، محتوای کتاب‌ها و حال و بال آموزگاران هیچکدام از این دو در سیستم آموزش و پرورش به دل نمی‌نشیند.
وگرنه نه نانسی عجرم کم طرفدار است و نه کریستینا آگویلیرا.نه نذار قبانی کم شهرآشوبی کرده و نه ویلیام وردزورث. قرآن که حسابش جداست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد