امام خمینی: یک دیوارى مثل دیوار چین بین شرق و غرب بکشیم

                 بسم الله الرحمان الرحیم.

            یکی از آقایان (آقای پروفسور سید ح. م.) در روزنامه ی کیهان گفته بود اتفاقات اروپای شرقی و آلمان شرقی که منجر به آزاد شدن آنها از شوروی شد، اثر انقلاب اسلامی ی 1357 ایران و پیروی ی آنها از امام خمینی بوده است.

            من نمی دانم سخن آن آقا چه اندازه نادرست است و چه اندازه درست است و فعلاً بحثم سخن ایشان نیست. می خواهم بگویم اگر آلمان شرقی و اروپای شرقی از انقلاب اسلامی ی 1357 ایران و از امام خمینی الگوبرداری کرده بوده (طبق نظریه ی نویسنده ی روزنامه ی کیهان)، ظاهراً قبل از آنها، امام خمینی هم از آلمان شرقی و اروپای شرقی الگوبرداری کرده بوده، و سالها پس از ساخته شدن دیوار برلین، ایده ی ساخته شدن چنان دیواری را مطرح کرده بوده. و البته احتمالاً امام خمینی پس از ساختن دیوار زمینی و هوائی در اطراف ایران و بین شرق و غرب، با وجود آن دیوار، راه «صدور انقلاب» را هم در نظر می گرفت.

            در بیانات امام خمینی تعبیر «دیوار چین» هست و «دیوار برلین» نیست، اما گمان می کنم در زمان امام خمینی، مصداق دقیق مفهوم مورد نظر ایشان، دیوار برلین بوده است. در زمان امام خمینی، آن «دیواری مثل دیوار چین»، دیوار برلین بود.

            سالها پس از درگذشت امام خمینی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج و وزارت ارشاد و صدا و سیما و نیروی انتظامی و مسجدها و امام جمعه ها و ...، ایده ی مطلوب امام خمینی را اجرا می کنند و با اعلام ممنوعیت قانونی و شرعی ی استفاده از تلویزیونهای ماهواره ای و ارسال پارازیت و ف ی ل ت ر ی ن گ بسیار گسترده و کم کردن سرعت اینترنت، دیوار هوائی و دیوار دیجیتالی و دیوار مجازی بین ایران و جهان خارج ایجاد می کنند.

            امام خمینی، چهار آبان 1358:

            «من فکر مى‏کردم که اگر ما بتوانیم یک دیوارى مثل دیوار چین بین شرق و غرب بکشیم، بین ممالک اسلامى و چه بکشیم، دیوار زمینى و هوایى که مملکت ما از دست آنها نجات پیدا کند، و ترقیاتشان را هم ما عذرش را بخواهیم، به نفع ما بیشتر است. حتى آنهایى که به اسم «ترقى» به ما مى‏دهند.»

نظرات 4 + ارسال نظر
ا ی ک س پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:57

برای من جالب است که دست به سانسور شما هم بسیار عالیست. از این است دیوارها میان اندیشه ها شما هم بسیار می کشید. نه؟! و چرا؟

حسن در باب -پیشه پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 16:53 http://hhamtaii.blogfa.com

من خیلی از توجیه دکتر منصوری و اینها خبر ندارم. اما به عنوان یک کاربر زبان فارسی، واژه‌هایی که نام بردی برایم حس‌های مختلفی را تداعی می‌کنند.
وقتی می گویی فیزیکدان و ریاضیدان، انگار که فیزیک و ریاضی یک چیزی است که مثلا در فلان کتاب نوشته شده است و فلانی آنرا خوانده، ازش خبر دارد و آنرا می‌داند. اینطور توصیفی مثلا در مورد کسی که علم رجال می‌داند یا نسب‌شناس است یا مثلا حسابدار یا متصدی تصویربرداری ام‌آر‌آی است جواب می‌دهد ولی درباره‌ی کسب و کار امروزی فیزیک و ریاضی نه.

فیزیک‌پیشه آدمی است که البته سر و کارش با دستگاه‌ها و نظریه‌های فیزیکی است ولی خوب آنها را سبک‌سنگین می‌کند، می‌آزماید، اعتبارسنجی می‌کند، بر مبنایشان پیش بینی می‌کند و آنها را بر موقعیت‌های نوین می‌برازد. شاید نشان دهد که آنچه تاکنون همه درست می‌پنداشته‌اند، ضعف‌هایی داشته و ... خلاصه برای توصیف این آدم، مفهوم فیزیک‌دانی خیلی تقریب بدی است.
دانشمند و دانش‌پیشه دو نفر هستند. یکی نگاهش به دانش، سنتی است و یکی نو.

فرزانه جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
واقعاً افکار مترقی دیروز ما را به امروز رسانده

دوست دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:39 http://mohebanezahra1378.blogfa.com

سلام -از اینکه با دوستانی چون شما که قدم در راه جهاد فرهنگی گذاشته اند آشنا می شوم خوشحالم.
با "بیانات حضرت امام خامنه ای دیدار دست اندرکاران حج " به روزم.
تشریف بیاورید وب هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها.
خوشحال میشیم.
درپناه چادر خاکی مادرمون حضرت زهرا سلام الله علیها باشید
التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد