بسم الله الرحمان الرحیم.
طبق http://www.rahesabz.net/story/67427/ مورخ نوزده اسفند 1391 :
«محمد یزدی٬ رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با توصیه به محمود احمدینژاد برای «حفظ آرامش کشور» از وی خواست از اظهار نظر درباره مسائل دینی خودداری کند.
یزدی روز شنبه (۱۹ اسفند) در گفتگو با خبرگزاری فارس از خشم برخی اعضای این جامعه و گروهی از مراجع تقلید و روحانیون قم نسبت به پیام تسلیت احمدینژاد برای درگذشت هوگو چاوز خبر داده است.
وی افزوده برخی اظهارات احمدینژاد با خشم و نگرانیهایی همراه شده٬ اما رهبر جمهوری اسلامی دستور داده که کشور در آستانه برگزاری انتخابات باید آرامش داشته باشد.
محمد یزدی در بخش دیگری از این گفتگو٬ بخشهایی از محتوای پیام تسلیت احمدینژاد در پی درگذشت چاوز را مغایر با تفکرات شیعه دانسته و گفته که وی نباید درباره مسائل مذهبی اظهار نظر کند.
احمدینژاد روز چهارشنبه ۱۶ اسفند، در پیام تسلیت خود ادعا کرده که هوگو چاوز٬ رئیس جمهوری فقید ونزوئلا با ظهور امام دوازدهم شیعیان به دنیا باز خواهد گشت.
احمد خاتمی٬ محمدتقی مصباح یزدی٬ محسن قرائتی٬ محمدتقی رهبر٬ مهدی طباطبایی و چند رسانه محافظهکار نیز در روزهای گذشته از محتوای پیام تسلیت احمدینژاد انتقاد کردهاند.»
پایان نقل از لینک.
نویسنده ی وبلاگ:
آیا در جمهوری ی اسلامی ی ایران، «قانون» معتبر است یا نه؟ معیار است یا نه؟ طبق اصل 121 قانون اساسی ی جمهوری ی اسلامی ی ایران، رئیس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می کند که «پاسدار مذهب رسمی»[ی ایران] باشد. این نص قانون اساسی است. رئیس جمهور فعلی هم چنین سوگندی را یاد کرده است.
خُب حالا چه گونه می شود کسی سوگند خورده باشد پاسدار مذهب رسمی ی کشور باشد، اما افرادی مانند آقای محمد یزدی توصیه کنند آن فرد از اظهار نظر درباره ی موضوعات دینی خودداری کند؟
ظاهراً جامعه ی مدرسین، در دوران جمهوری ی اسلامی، برای «سهولت کار مردم» [و سهولت امور مؤمنین و مؤمنات]، مرجع تقلید عزل کرده و عزل می کند، و مرجع تقلید معرفی کرده و معرفی می کند. با این که نه در قانون و نه در شرع، چنین وظیفه ی مشخصی برای جامعه ی مدرسین (و آقای محمد یزدی یکی از اعضای این جامعه و رئیس فعلی ی این جامعه) معیّن نشده، جامعه ی مدرسین مرجع تقلید عزل می کند و مرجع تقلید معرفی می کند. اما رئیس جمهور ایران که طبق نص قانون اساسی، سوگند می خورد پاسدار مذهب رسمی ی ایران باشد، باید طبق توصیه ی یکی از اعضای جامعه ی مدرسین، از اظهار نظر در موضوعات مذهبی خودداری کند.
هرچند بنده سخنان اخیر رئیس جمهور ایران درباره ی هوگو چاوس رئیس جمهور فوت شده ی ونزوئلا را شگفت انگیز و عجیب و ... می دانم، اما هیچ وجهی نمی بینم به رئیس جمهور ایران توصیه شود درباره ی موضوعات مذهبی اظهار نظر نکند. ایشان طبق نص قانون یکی از وظایفش پاسداری ی از مذهب رسمی ی ایران است. هرچند برای من سؤال بوده در ذهن نویسندگان قانون اساسی، «پاسداری از مذهب رسمی» چه معنایی داشته، و چرا آن را به مقامی که لزوماً دارای سطح خاصی از معلومات دینی نیست، سپرده اند. اما به هر حال تا وقتی قانون چنین است، بنده معقول نمی دانم رئیس جمهور را (هر کس باشد رئیس جمهور تنفیذشده و سوگندیادکرده ی ایران) نهی کنند از اظهار نظر در موضوعات دینی.
بنده گمان می کنم امام جمعه ها و امام جماعت مسجدها و مقامات حوزه های علمی ی دینی، و دیگران، می توانند «مؤدبانه و محترمانه» دیدگاهشان درباره ی اظهار نظرهای دینی ی رئیس جمهور را مطرح کنند (توجه کنید رئیس جمهور شخص دوم مملکت است). اما این که به او بگویند حق ندارد درباره ی موضوعات مذهبی اظهار نظر کند، از دید من موجّه نیست. همچنین، مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادهای قانونی، با مشورت با افراد عالم و یا بدون مشورت با افراد عالم، اگر تشخیص دهند فلان سخنان رئیس جمهور زیر پا گذاشتن محکمات دینی است، گمان می کنم قاعدتاً، یعنی اگر قانون حاکم باشد، باید بتوانند از رئیس جمهور بابت آن سخنانش توضیح بخواهند.
سلام.آیا سندی هست که ایت اله خویی با ولایت فقیه مخالفت کرده اند؟خواهش میکنم اگر اطلاع دارید به بنده کمک کنید. ایم موضوع برام ضروروت داره
سلام
اما برای من دو موضوع دیگر مایه شگفتی و تعجب است :
اولاً - چطور می شود با دستور آرامش در جامعه ایجاد کرد ؟ مثلاً به یک دریای متلاطم دستور داد که از این لحظه تا فلان زمان باید آرام باشی ! آرامش را حفظ کنی !
به نظر شما الان که مثلاً کفن پوشان و کیهان سکوت کرده اند با دستور ! جامعه ما آرام است ؟
دوماً - خود این قانون اساسی هم مایه شگفتی است ! مذهب رسمی چرا نیاز به پاسدار دارد ؟ حالا این پاسدار هر کسی می خواد باشه ! رییس جمهور 63 درصدی ! یا فلان حجه الاسلام ! واقعاً چرا باید کسی پاسداری کند ازش ؟
مگر این مردم مسلمان نیستند ؟
اجازه می خواهم در ذیل نظرتان نظر بدهم، و آن را به شما اطلاع می دهم:
سلام علیکم.
خب معمولاً ایجاد آرامش در بعضی کشورها، و ایجاد وحدت، از طریق دستور و از طریق باتوم و ... است.
ظاهراً معرفی کردن مقام یا نهاد پاسدار مذهب کشور، و مقام یا نهاد پاسدار قانون اساسی ی کشور، در قانونهای اساسی وجود دارد. البته اگر مذهب رسمی معرفی شده باشد. و پاسدار مذهب رسمی، ظاهراً از شئون رئیس کشور است. (در ایران، رئیس جمهور رئیس کشور نـــــیست.) گمان کنم بیشتر یک عنوان سمبلیک است.
سلام
مهارت سخن گفتن هم نیاز امروزخطبا وبرخی از علمای ماست.
سلام آقای ِ سید محمدی
یکی از مزیت های شما این است که جنبه های ِقانونی قضایا رو هم پیش ِچشم دارید
موفق باشید
سلام سید
به پسرعمو سر نمیزنی؟
مطالبت جالبن اما انگار که همونطور که تو در مورد کامپیوتر نظر نمیدی، منم تو عالم 30یا100 وارد نمیشم.
به هر حال سری به ما بزن مرد مومن
دبیرستان هلاکو رامبد در تالش بوده یا در هشتپر؟
جواب :::ضمن سلام تالش همان هشتپر می باشد.البته شهرستان تالش.
در زمان پهلوی به شهر تالش هشتپر می گفتند و بعد از انقلاب به تالش تغییر نام یافت البته در ادارات بنام تالش هست و مردم به همان عادت قبلی باز هم هشتپر می گویند.
الان نام دبیرستان هلاکو رامبد به دبیرستان دکتر شریعتی تغییر یافته ....
البته شهرستان تالش یک شهرستان هست
وما در نوشته هایمان کل منطقه منطقه تالش می گوییم .
اگر جوابم کامل نبود خبرم کنید
اگر علت را هم بفرمایید ممنون می شوم
سلام،
سلام
هر کس خودی باشد حق اظهار نظر در هر موردی را دارد والا نه! همین جناب مصباح زمانی گفت:
وجود مقدس ولیعصر (عج) دارند برای احمدینژاد دعا میکنند.
خب آن موقع خودی بود البته و انحرافی نشده بود!