وقتی «من» سخنگوی «ما» شود

            بسم الله الرحمان الرحیم.

۱) نظر فردی بزرگوار در یک جا:

«ولایت فقیه برای ما همه چیز است و اعتراض و عناد با ولایت فقیه٬ اعتراض به همه چیز است.»

۲) کامنت یکی از عزیزان در وبلاگ یکی از عزیزان:

«از نظر من مطالبات و خواستهای اصلی جامعه ما مطالبات لیبرالیستی است» 

 

خب. نظر سیدعباس سیدمحمدی:

من دوست دارم ماها به نقطه ای برسیم که اجازه بدهیم سخن و نظر و خواست و مطالبات «ما» از طریق رأی گیری ی کاملاً آزاد مشخص شود، نه که یک نفر بشود سخنگوی «ما» و  بگوید ولایت فقیه برای ما همه چیز است، و دیگری هم سخنگوی «جامعه ی ایران» بشود و بگوید  مطالبات اصلی ی جامعه ی ما مطالبات لیبرالیستی است. البته احتمالاً او که گفت «از نظر من مطالبات و خواستهای اصلی جامعه ما مطالبات لیبرالیستی است»، حاضر است صحت یا سقم نظرش از طریق رأی گیری ی کاملاً آزاد روشن شود، اما او که گفت «ولایت فقیه برای ما همه چیز است و اعتراض و عناد با ولایت فقیه٬ اعتراض به همه چیز است»، نه تنها حاضر نیست ولایت فقیه را به رأی کاملاً آزاد مردم بگذارد، بلکه حتا اعتبار رأی مردم در انتخاب کردن رئیس جمهور و انتخاب کردن نمایندگان مجلس را، بعد از نظارت استصوابی ی شورای منصوب مقام معظم ولی فقیه می داند.

طبق فهم و نظر دینی ـ سیاسی ـ اجتماعی ی من، فصل الخطاب در انتخاب نوع حکومت، و تمام ارکان حکومت، مردم هستند.   

http://s1.picofile.com/seyyedmohammadi/r9unv7zepwgye4e8rn3.jpg

نظرات 9 + ارسال نظر
امید چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 18:13 http://andishe-pooya.blogfa.com/

۱. تکامل یک چیز است و انتخاب طبیعی یک چیز دیگر . این دو چون با هم مطرح شده اند ، اکثرا خلط می گردند . تکامل پدیده ای غیر قابل انکار است . حتی رادیکال ترین طرفداران نظریه ؛طراحی هوشمند؛ به ناچار تکامل درون گونه ای را پذیرفته اند . حال ایده داروین آنست که تکامل بر مبنای ؛انتخاب طبیعی؛ است . پوپر می پنداشت که انتخاب طبیعی مفهومی توتولوژیک است .دو سال بعد از این اشتباه درآمد . سروش دارد همان حرف هایی که پوپر رها کرد را غرغره می کند . علت اینکه پوپر انتقادش را پس گرفت این بود که :

there are independent means for determining which members of species are “fittest.”

[Biologists employ optimization analyses to predict which combinations of morphological, behavioral, or physiological traits are more likely to be advantageous (i.e., to increase “fitness”) in the range of environments actually encountered by a given living form.
They then sample natural populations of organisms, determine in which environments they actually live, measure those traits they hypothesize are more likely to make a difference, and obtain statistical predictions on where natural selection should push the population next.

Finally, biologists wait until the next generation of organisms comes out and measure their characteristics again.

پس انتخاب طبیعی هم به شیوه بالا آزمون می شود

2. نمی دانم چه منطقی می تواند بگوید که فسیل ها تکامل را رد نمی کنند . تصور بفرمایید فسیلی پیدا شود متعلق به 4 میلیارد سال پیش (حول و حوش سرد شدن زمین) که دقیقا مشابه من و شما باشد ! ... چنین چیزی بیخ تکامل را بر می کند ! همین شما می روید شیرینی پخش می کنید که : فسیل حضرت آدم را پیدا کردند !

نســـــــــــل ســـــــــــوختــ چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 20:06

چه گوهی خوردیم بااین عن قلاب ها! ازچاله ی شاه به چاه این رژیم افتادیم ! البته حقمونه ایرانی بایدهمیشه غرق بدبختی باشه ویه دسته بیل تو ....نش این هوا وگرنه جفتک میندازه - من هرچقدرفکرمیکنم این بیشتربه ذهنم نمیرسه : ؛ شاه ظلم کردخداخمینی روواداشت ریشه کن اش کرد . حالااینهاظلم میکنندخداملت رووامیداره ریشه شونوبکنه ! همین ! هرچندنسل ماکه ســـــــــــــــــــــــــوخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

جواد خراسانی چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 20:35 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام، اساس فهم وارونه ( البته با حسن ظن ابلهانه به این آقایان و گرنه خودشان دقیقا" می دانند چه غلطی می کنند! ) از ولایت و حاکمیت همین است که آقایان انتخاب و نظر مردم را فاقد ارزش ذاتی می دانند و آن را تزئینی و ویترینی می خواهد.
گاهی فکر می کنم اینکه علی ع بعد پیامبر ص به حاکمیت نرسید علت اصلی اش این بود که مردم به ضرورت ولایت ایشان نرسیده بودند و گرنه علی که صاحب ولایت بود، می توانست به راحتی در امور تصرف کند، که نکرد.
پایه اسلام بر انتخاب آزاد مردم است، و اصلی ترین دلیل بر کذب مدعای اسلام و ولایت آقایان همین بستن راه انتخاب آزادانه مردم است.

سیدمحمدی - امید چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:05 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
نه بنده تکامل را با انتخاب طبیعی خلط کردم و نه عبدالکریم سروش.
لطفاْ بفرما در فرمایش شما که

«تکامل پدیده ای غیر قابل انکار است»

تکامل یعنی چی؟
در
http://razhayedel.blogspot.com/2009/12/blog-post_3871.html
گفته است:



«اصول نظریه تکامل عباتند از 1ـ تکامل قطعا رخ داده است. آنچه این موضوع را بطور یقین ثابت می کند فسیل های متعدد به جا مانده از موجودات مختلف است که حتی یک نمونه از این فسیل ها هم نتوانسته تئوری تکامل را رد کند. 2ـ تغییرات تکامل تدریجی بوده وبه میلیون ها سال فرصت نیاز داشته است. 3ـ مکانیسم پیش برنده تکامل انتخاب طبیعی است.»



اگر شما جملات فوق را قبول داری، بفرما:
کدام یک از سه اصل ِ نظریه ی تکامل، 1) از نظر علمی، آزمودنی است؟ 2) از نظر علمی، ردشدنی است؟



اگر شما قبول داری فسیلها ممکن است مدعیات نظریه ی تکامل را رد کنند، پس منظورت از «تکامل پدیده ای غیر قابل انکار است» چیست؟


سیدمحمدی - امید چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:20 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

کامنت من برای یکی از عزیزان:



سلام علیکم.
فسیل هم پیدا کنند، تکاملگرایان فسیل را به نحوی که میل دارند، در نمودارهای خود می گنجانند.
تکامل:
تصادف در ابتدای ایجاد حیات + طولانی شدن فرایند

اپارین می گوید اگر در سوپ ابتدائی مولکولی با ساختمان مخصوص نوکلئوپروتئین ویروسی بر اثر تصادف پدید آید (که خود بسیار بعید است) آن وقت هم ممکن نبود تکثر و خودبازسازی یا تشکیل مجدد و پیوسته ی مکرر چنین ملکولی رخ دهد




و صفحه ی بعد می گوید


در ابتدا پلیمرهائی ایجاد شدند فوق العاده ساده و فاقد هر گونه اعمال حیاتی فقط بسیار دیرتر و در سطح پروسه ی تکاملی بسیار عالیتر بود که هم پروتئینها و هم اسیدهای نوکلئیک تیپ کنونی امکان ظهور یافتند




یعنی:
چیزی که «غیر ممکن است»، از طریق «پروسه ی تکاملی ی بسیار عالیتر» (که احتمالاً خود ِ «پروسه ی تکاملی ی بسیار عالیتر» هم یا بر اساس تصادف بوده یا بر اساس انتخاب طبیعی یا بر اساس «مرور زمان)، ممکن شده است.


خب چنین نظریه ی تکامل، به هیچ وجه با هیچ علمی ردشدنی نیست!

امید پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:33 http://andishe-pooya.blogfa.com/

ابتدا بگذارید یکسری مسائل مطرح شده را با هم حل کنیم

الان شما داری ادعا می کنی که تکامل نظریه ای علمی نیست . این به قول شما نظر سروش است و بر خلاف نظر

دکتر هروی

کارل پوپر

و مایکل بهه (که با ایده "پیچیدگی کاهش ناپذیر" در صدد نفی تکامل داروینی بر آمده است )

است . آیا این امر را قبول دارید ؟
اگر جواب مثبت است علت نقل نظرات این عزیزان چه بود ؟ ... ابتدا به آن باور داشتید و سپس بر اثز مطالعه بیشتر به نظر دیگر (علمی نبودن تکامل) روی آورده اید ؟

یا اینکه هدفتان صرفا درج هر مطلبی علیه تکامل که گیرتان می آمد بود ؟ بدون توجه به تباین نظری آنها ؟

مهدی نادری نژاد پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:54 http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
البته مفهوم شناسی ولایت در گذز تاریخ مشمول تکامل بوده است. که ما آخرین مفهوم از ولایت فقیه را در استفتاء اخیر درباره ولایت فقیه دیدیم.
متشکرم.

سیدمحمدی - امید پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 14:20 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
ظاهراْ احمدزاده هروی و مایکل بیهی علاقه ندارند یا معلومات ندارند وارد این موضوع شوند که وقتی طرفداران تکامل آن را «نظریه ی علمی» می نامند، اصولاً بر طبق تعریفهای مورد قبول از «نظریه ی علمی»، واقعاً نظریه ی تکامل نظریه ای علمی است یا بیشتر شبیه نظریات متافیزیکی است. اما عبدالکریم سروش معلومات دارد در این بحث. پس اشکالات احمدزاده ی هروی و بیهی به نظریه ی تکامل، منطقاً نشان نمی دهد نظریه ی تکامل نظریه ای علمی است.


کامنتم را تکرار می کنم:



نه بنده تکامل را با انتخاب طبیعی خلط کردم و نه عبدالکریم سروش.
لطفاْ بفرما در فرمایش شما که

«تکامل پدیده ای غیر قابل انکار است»

تکامل یعنی چی؟
در
http://razhayedel.blogspot.com/2009/12/blog-post_3871.html
گفته است:



«اصول نظریه تکامل عباتند از 1ـ تکامل قطعا رخ داده است. آنچه این موضوع را بطور یقین ثابت می کند فسیل های متعدد به جا مانده از موجودات مختلف است که حتی یک نمونه از این فسیل ها هم نتوانسته تئوری تکامل را رد کند. 2ـ تغییرات تکامل تدریجی بوده وبه میلیون ها سال فرصت نیاز داشته است. 3ـ مکانیسم پیش برنده تکامل انتخاب طبیعی است.»



اگر شما جملات فوق را قبول داری، بفرما:
کدام یک از سه اصل ِ نظریه ی تکامل، 1) از نظر علمی، آزمودنی است؟ 2) از نظر علمی، ردشدنی است؟



اگر شما قبول داری فسیلها ممکن است مدعیات نظریه ی تکامل را رد کنند، پس منظورت از «تکامل پدیده ای غیر قابل انکار است» چیست؟


نیکوماخوس جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 13:34 http://nikomakhus.blogspot.com/

آقا سید عباس وبلاگ جالبی دارید.

راستی تصمیم داشتم در مورد نظرات دوستان در وبلاگ تان بنا به توصیه شما مطلبی بنویسم که چون دیر شد و بعدها نامرتبط به نظر می رسید از خیر آن گذشتم. امیدوارم بتوانم در آینده در مورد یکی از نوشته های شما این کار را بکنم. باید این شبکه های اجتماعی وبلاگی را همیشه حفظ کنیم و گسترش دهیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد