چرا پیدایش حیات از مواد بیجان غیر ممکن است؟

                   بسم الله الرحمان الرحیم.

            ظاهراً یکی از مبانی ی نظریه ی تکامل، این است که منشأ حیات، مواد بیجان بوده. یعنی صاعقه + درجه حرارت مناسب + ... منجر شد به حیات ملکولی، و «با آغاز حیات مولکولی، مواد زیستی که از ماده بیجان بوجود آمده بودند، برای تولید RNA های جدید استفاده می شد. جهش ها باعث بوجود آمدن RNA های جدید می شد که با والد خود اندکی تفاوت داشتند. بزودی سوپ اولیه حیات بوجود آمد که مخلوطی از هزاران نوع RNA ی مختلف بود. RNA می تواند اتصال اسیدهای آمینه به یکدیگر را کاتالیز [تسریع] کند. در نتیجه از جمله مولکول هایی که در این زمان تولید شد، پروتئین ها بودند. پروتئین ها خاصیت آنزیمی بسیار بیشتری دارند و طیف واکنش هایی که به وسیله آنها می تواند انجام شود بسیار بیشتر از RNA است» (داخل گیومه عیناً به نقل از http://fargasht.wordpress.com/2009/09/12/%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA/  ). در  http://scientificgovernment.blogspot.com/2010/04/blog-post_9243.html  هم گفته است «در مورد منشاء حیات نیز بیومولکول ها و سلول ها تنها در شرایط خاص میتوانند از ماده بیجان بوجود آیند و علم زمین شناسی با تعیین ویژگیهای زمین اولیه این حقیقت را آشکار میکند که شرایط برای ایجاد مولکول اسیدهای آمینه، (مولکول های سنگ بنای حیات) مهیا بوده است».

و نظریه ی تکامل، قسمتهای بعدی ی ماجرای حیات را هم با «قطعی بودن تکامل» و با «اصل انتخاب طبیعی» و نظرها و حدسهای دیگر تببین می کند، که از مواد بیجان، حیات ایجاد شد، و حیات ملکولی ایجاد شد، و سوپ اولیه ایجاد شد، و پروتئینها و یاخته ها و آنزیمها و ... و رسید به انسان و هزاران گونه از موجودات زنده. 

 

                                   http://bks5.books.google.com/books?id=SrBqAAAAMAAJ&printsec=frontcover&img=1&zoom=1&sig=ACfU3U0ciPzYBq4uk2Pm55c0bP2tmBgmYg

            دکتر جری برگمن (Jerry Bergman) در http://www.trueorigin.org/abio.asp مقاله ای مفصل نوشته است با عنوان  Why Abiogenesis Is Impossible   (چرا پیدایش حیات از مواد بیجان غیر ممکن است). علاقه مندان مباحث علمی را دعوت می کنم به خواندن این مقاله.  

                                                  http://photo.goodreads.com/books/1268300757m/7847545.jpg

نظرات 12 + ارسال نظر
amirreza1373000 چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:17 http://talar.cz.cc

سلام
وای............
چقدر وبلاگ خوبی داری
این بهترین وبلاگی هست که دیدم
من امیررضا هستم
ما می تونیم دوست خوبی با هم باشیم و همکاری کنیم با هم
اگر دوست داشتی بیا سایت من، من تو رو مدیر می کنم اینم سایت های من:
www.talar.cz.cc
www.gsae.ir
www.gtalar.tk
www.gold.gsnhost.co.cc
goldstarnews.ir
منتظرتم[گل]

مجید چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:36 http://divoon.blogfa.com

سلام سید جان

من درست متوجه دغدغه ذهنیت نشدم.

از چیزایی که برام تو پیامت نوشتی هم چیز زیادی دستگیرم نشد.

در مورد کتابی که عکسش رو گذاشتیَ توجهت رو به یه نکته جلب میکنم که کتابهای ترجمه شده در این حوزه اگه قدیمی باشن ممکنه از نظر علمی زیاد با اهمیت نباشن و تنها خیالات نویسنده خودش رو به دنبال داشته باشه اما.


بر خلاف طبیعت فیزیک که دانشمندان سعی در به عقب بر گرداندن زمان برای پس بینی رخدادها دارن و البته موفق هستند ( مثال پرتابه یا سقوط آزاد دبیرستان )
ماهیت بیولوژی که از معادله difiusion تبعیت میکنند ماهیت غیر خطی معادله بر حسب زمانه, لذا
در طبیعت موجودات زنده زمان رو نمیشه به عقب برگردوند.

یه توصیه هم میکنم که گریزی به نانو تکنولوژی بزنی
کتاب جالب اون که دو تر جمه در بازار داره
مبانی نانو تکنولوژی هستش, یکیش انتشارات دانشگاه شریفه که دوستم گرفت و ترجمه اش جالب نیست اون یکی یه کتابه که جلد اون مخلوطی از زنگها است از آی تا بنفش , موسسه انتشاراتی کاوش قلم, نویسنده فرانک اونز ترجمه گروهی , حمید رضا مداح حسینی و دیگران

آقا راستی, امروز بنده کلی دانش عملی و نظری لینوکس بر معلوماتمون افزودیم

برزین پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 00:24 http://naiestan.blogsky.com

درود بر شما
ممنون به خاطر معرفی این منبع علمی
موضوع تکامل و چگونگی پیدایش جانداران این روزها تبدیل به یکی از دغدغه های فکری نسل جوان شده و ابهامات زیاذی را برای آنان بوجود آورده است .
چالش نظریه تکامل با برخی باورهای دینی به جذابیت این موضوع افزوده است

شاهین پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 00:42 http://shahin2010.blogsky.com/

با سلام.

جناب سید بنده چیز زیادی از مطلبی که ذکر کردید متوجه نشدم اما در قسمتهایه آخرش نکاتی دیدم که شاید اگر بر رویش کار شود چیزی برای گفتن داشته باشد.
در یکی از اکتشافات جدید باستانشناسی قدیمیترین نوع هم خانواده انسان کشف شده که بر خلاف آنچه که برایش به عنوان انتخاب طبیعی ذکر شده بود و گفته میشد این نسل بعد از از بین رفتن درختان به راه رفتن روی آورده این موجود در بالای درختان زندگی میکرده و در همان زمان نیز قادر به راه رفتن بودند.
گونه دیگری هم بوده که جثه و مغزی بزرگتر از ما داشته اما منقرض شده.

دمادم پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 00:57 http://www.damadamm.wordpress.com

متاسفانه درباره‌ی سوالی که پرسیده بودید اطلاعی ندارم.

آزاد پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:39 http://blog.cheshmehregi.com

سلام دوست گرامی ، با یک مطلب جدید پیرامون سالگرد استقلال افغانستان بروز هستم . اگر فرصت داشتید خوشحال می شوم یک سری بزنید . موفق و پیروز باشید.

امید پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:28

خوب ... بحث ما دقعه قبل در آنجایی متوقف شد که شما می بایست توضیح جایگزینی برای علت تشابه ژنتیکی ما با شماپانزه و گاو و موش و ... ارائه می فرمودید ... امید است که از مطالب بزرگانی که مطالعه می فرمایید ، پاسخ های درخور را بیابید .

پرسیده بودید طبق نظریه تکامل آیا ممکن است میمون ها انسان شوند ؟ ... باید بگویم که ؛طبق تکامل میمون ها هم ممکن است به اندازه انسان هوشمند شوند

اما از زاویه دیگر ؛آدم ها نیز می توانند میمون شوند؛ ... نیازی به نوکلئید و ژن و DNA و این جور چیزها هم نیست , کافی است خدا بخواهد !

در نظر سید عباس سید محمدی جور در نمی آید که یک رشته RNA از ماده بیجان به وجود آمده باشد . این زیست شناسی مورد قبول او نیست . حال نگاهی بیاندازیم به زیست شناسی که سید عباس قبول دارد :

به طور قطع از حال کسانى از شما، که در روز شنبه نافرمانى و گناه کردند، آگاه شده‏اید! ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینه‏هایى طردشده درآیید! (بقره 65)
-----------------------------------------------------
و هنگامى را که گروهى از آنها گفتند چرا جمعى را اندرز مى دهید که سرانجام خداوند آنها را هلاک خواهد کرد و یا به عذاب شدیدى گرفتار خواهد ساخت , گفتند: (این اندرزها) براى اعتذار در پیشگاه پروردگار شماست ، به علاوه شاید آنها تقوى پیشه کنند. اما هنگامى که تذکراتى را که به آنها داده شده بود فراموش کردند، نهى کنندگان از بدى را رهائى بخشیدیم و آنها را که ستم کردند به عذاب شدیدى بخاطر نافرمانى شان گرفتار ساختیم. هنگامى که در برابر فرمانى که به آنها داده شده بود سرکشى نمودند به آنها گفتیم به شکل میمونها در آئید و طرد شوید. (اعراف 166)
-------------------------------------------------------
« بگو: آیا می خواهید خبر وضعیت بدتر از آنچه سر ما می آورید را نزد خدا به شما بدهم؟ آن وضعیتِ کسی است که خدا وی را از رحمت خود دور نموده و بخاطر عمل وی بر وی خشم نموده، و از آنها بوزینه ها و خوکها و نوکران ستمگر قرار داده است. آنها هستند که بدترین جاگاه را دارند و بیش از همه از رویه متعادل دورترند».(مائده 60)
-------------------------------------------------------
مولا علی (ع) فرماید : از پیغمبر (ص) پرسیدم : حیوانات مسخ شده کدامند ؟ فرمود : سیزده تا : فیل.خرس.خوک.میمون.مارماهی.سوسمار.شب پره ( یا پرستو ) کرم سیاه آبی.عقرب.عنکبوت.خرگوش.سهیل و زهره ( نام دو حیوان دریایی است )
پرسیدند : علت مسخ اینها چه بوده ؟ فرمود :
فیل مردی لوطی ( اهل لواط ) بود.
خرس : مرد مابونی بود که مردها را به خود می خواند.
خوک : عده ای نصرانی بودند که از خدا خواستند غذای آسمانی بر آنها بفرستد و با این که خواسته شان عملی شد بر کفر خود افزودند.
میمون : کسانی بودند که روز شنبه بر خلاف دستور دینشان ماهی گرفتند.
مارماهی : مرد دیوثی بود که همسرش را در اختیار مردم میگذاشت.
سوسمار : بادیه نشینی بود که سر راه بر حاجیان میگرفت و اموالشان را می ربود.
شب پره : دزدی بود که خرماهای مردم را از سر درختان سرقت میکرد.
کرم سیاه : سخن چینی بود که میان دوستان جدایی می انداخت.
عقرب : مرد بدزبانی بود که هیچکس از نیش زبانش آسوده نبود.
عنکبوت : زنی بود خیانتکار به شوهر.
خرگوش : زنی بود که غسل حیض و غیره نمیکرد.
سهیل : گمرکچی یی بود در یمن.
زهره : زنی نصرانی بود و این زن همان است که هاروت و ماروت را فریفت.

(کتاب نصایح - آیت الله مشکینی - صفحه 339 الی 340)

جواد خراسانی پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 13:21 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام،
فرض کنید که حیات بتواند از مواد بی جان پدید آید. این مواد بی جان از کجا آمده اند؟

حسن پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 15:21

1- خوب شد که فرض "یکه" بودن آن چیز اولیه ترمیم شد. و باور کن که خیلی مهم بود.
2- به نظرم لازم است تعریفی اگر چه کوچک از این "حیات" که میگویی هم ارائه دهی. یک جاندار تک یاخته ای را با مثلا یک خوک یا انسان میخواهی برابر بگیری؟ برخورداریشان از حیات را؟
3- یک کامپیوتر را در نظر بگیر که پیچیده ترین "محاسبات" را انجام میدهد حال آنکه زیر بنای آن وضعیت روشن/خاموش تعدادی ترانزیستور است. اصطلاحا می گویند "سطح انتزاع" یا level of abstraction در عمق مدارات کامپیوتر متفاوت از روبنای برنامه های پیچیده محاسباتی است.

حسن پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 15:24

حسش رفت. حالا خواستی بقیشو میگم.

محمدرضا پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 16:11 http://mamrizzio3.blogspot.com/

سیدمحمدی - حسن پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 17:15 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
شما تعریف «حیات» را بفرما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد