بسم الله الرحمان الرحیم.
اگر افراد عادی ای مانند بنده وصیت کنند که در منزل شخصی شان یا کتابخانه ی شان یا چنین مکانهایی دفن شوند، قانون اجازه می دهد؟ از دید عالمان بزرگوار دینی، این که هر کس وصیت کند در محلی غیر از قبرستان عمومی دفن شود، اخلال در نظم اجتماعی نیست؟ از دید قانون و از دید عالمان بزرگوار دینی، مجاز بودن یا نبودن این که هر کس وصیت کند در محلی غیر از قبرستان عمومی دفن شود، بستگی به اهمیت فرد وصیت کننده دارد یا مهم بودن و نبودن فرد وصیت کننده نقشی ندارد و عدالت رعایت می شود و یا همه مجاز هستند چنین وصیتی کنند و یا هیچ کس مجاز نیست چنین وصیتی کند و قانون و فقه همه را به یک چشم می بیند؟
یک) http://www.nimayushij.com/modules.php?name=News&file=print&sid=4
1338 خاموشی نیما یوشیج نیمه شب 13 دی ماه . که به پیشنهاد تنها فرزندش شراگیم یوشیج به صورت امانت در امامزاده عبدالله شهر ری تهران به خاک سپرده می شود .( قبر پیغمبری)
1372 انتقال کالبد نیما به «یوش» توسط تنها فرزندش شراگیم یوشیج و همکاری اقوام و بستگان و اهالی یوش از امامزاده عبدالله به زادگاهش یوش و خاک سپاری در حیاط خانه اش.
دو) http://www.hamvatansalam.com/news2639.html
مقامات آمریکا، طی مراسم خاصی، جسد «رونالد ریگان» را در کتابخانه ای که به دست وی تاسیس شده بود، دفن کردند.
سه) http://www4.irandoc.ac.ir/data/E_J/vol7/afzali.htm
مهدی افضلی:
در تعدادی از کتابخانه های روم آرامگاههای بصورت مستقل و یا مزارهای در داخل کتابخانه ها وجود دارد......... دفن کردن افرادی در داخل کتابخانه مورد نادری نیست و در کتابخانه دیگری که در بورسا[55] وجود دارد در داخل سالن کتابخانه همسر و فرزند بنیانگذار کتابخانه دفن گردیده است
چهار) http://www.tebyan.net/Hawzah/Scholars_Clerics/Hawzah_BigThinkers/2009/12/2/109092.html
شیخ آقا بزرگ تهرانی در 12 اسفند 1348 مطابق با 13 ذی الحجّه 1398 در سن 96 سالگی چشم از جهان فروبست و همگان را در غم و اندوه بسیار رها کرده و به دیدار حق شتافت.
در رحلت او چه آنان که محضرش را درک کردند و چه آنهایی که از فیض حضورش بیبهره بودند در غم از دست رفتنش با دلی شکسته و قلبی اندوهگین جامه عزا بر تن کردند. پس از غسل توسط شهید مدنی آیتاللّهالعظمی سیدابوالقاسم خویی از مراجع نجف در صحن شریف علوی بر پیکر پاکش نماز خواند. او را در آستانه کتابخانه خود دفن کردند.
پنج) http://kmisagh.blogfa.com/post-63.aspx
علامه عبدالحسین امینی در تبریز در خانواده ای از اهل علم و دین و ادب به دنیا آمد .........محل دفن این محدث ٬مفسر٬ متکلم و فقیه بزرگ در کتابخانه بزرگ نجف به نام (مکتبه الامام امیر المومنین العامه) می باشد که خود وی با ۴۲۰۰۰ جلد کتاب خطی و چاپی بنیان نهاد.
فرازهایی از وصیتنامه آیة الله مرعشی نجفی
و سفارش میکنم کوشش کند که بدن من در همین کتابخانه دفن شود، حتی اگر در بیرون شهر قم اجل من فرا رسد .
فرزند حضرت آیت الله مرعشی میفرماید: اینجانب انگیزه سفارش دفن در کتابخانه را از ایشان سوال کردم که چنین بیان داشتند: «حقیر با آن که محل دفن مناسبی در حرم مطهر بیبی فاطمه معصومه سلام الله علیها برایم از سالیان قبل در نظر گرفته شده، لکن میل دارم در کنار کتابخانه عمومی زیر پای افرادی دفن شوم که به دنبال مطالعه علوم آل محمد صلی الله علیه و آله به این کتابخانه میآیند.»
salam
vaghean az in ke dasti dar neveshtan darid behetoon tabrik migam
kheyli doos daram nazare shoma ro dar khosoose akharin postam bedoonam
lotf konid va nazare arzeshmandetoono be man bedid
mamnoon az tavajohet
سلام سید جان
مرقومه شما رویت گردید.
بنده در خاطر ندارم که از ابتدا حرفی زده باشم که بعدا تغییرش داده باشم.
از نظر بنده حرف هاوکینگَ مطلبی در رد خدا نیست.
برخی اینچنین فکر میکنند.
من گفتم اگر حرفش درست باشد به نظرم نشاندهنده این است که بر خلاف حرفهایی که الان مد هستشَ خدا آنچنان موجود کوچکی نیست که برایما نقش دایه را بازی کند. همچنانکه در کتابهای جلوی دانشگاه مد روزه که از این مطلب بنویسند.
در ثانی در کتابها- حدیثی بوده که سالها پیش خوانده ام.
اشاره کرده خدا به اندازه بال پشه ای برای این دنیا ارزش قائل نیست. این دقیقا با آموزشهایی که به نظرم از مسیحیت گرفته شده و در کلاس هایی مطرح میشود نظیر شفای درون. گفته میشود.
به هر حال این نظر من بود. در مورد پرسش شما:
اگر هر کسی بیاید هر نظری بدهد. من اول به جایگاه علمی اون نگاه میکنم. به علاوه اینکه نظری به گفته اش هم میاندازم. و الا اگر قرار باشد به تمام گفته ها و ادعا ها جواب بدهم هزار تا عمر اینطوری هم جواب نمیداد. چون هر کسی برای اثبات مدعای خودش به هر حربه ای روی میاره. مثلا در رد خدا همین گفته هاوکینگ دست آویز بود. در صورتی که کسی نگفت این مطلب چه ربطی به وجود خدا یا عدم وجودش دارد؟
سلام
بنده شخصا به وارثانم! توصیه می کنم جنازه ام را دور بیندازند!
مشکل اساسی دو امر است. محروم شدن از حق طبیعی یا پایمال شدن حق و دیگری چرخه بی انتهای استبداد است. مدرک ارزشی ندارد. اما برای افرادی که قصد کار علمی به صورت رسمی و آکادمیک و حرفه ای دارند جزئی لازم از مسیر است. منظورم افرادی است که قصد دارند از معلمی دانشگاه ارتزاق کنند.
کتاب دو جلدی جلد سفید
فکر کنم مدارات الکتریکی بود اسمش
یه پست در جواب سوالت راجع به الکترون نوشتم, البته اگه درست سوالت رو درک کرده باشم
سلام
این کارها همه اسطوره سازیه چیزی که میانه ای باهاش ندارم
بله ساکن تبریزم
موضوع تحقیقتان تاریخی بود؟
با سلام
البته اگر این موضوع را از حقوق بشماریم هر کسی حق دارد هر کجا می خواهد دفن شود.
جالب بود!
ولی جواب ایت ا... خیلی زیبا بود
منظورم ایت ا... مرعشی بود
سید جان عزیز
سلام
در مورد حرفی که از هاوکینگ نقل قول کردی، من فقط میتونم دو حدس یزنم.
اول اینکه استفاده از اون کلمه نوشته روزنامه نگار یا کسی که متن مقاله رو تهیه کرده بوده است. چون همانطور که میدانی هاوکینگ فلجه و خودش مستقیم نمینویسه. این احتمال هست که مطلب رو خبرنگار به زبان خودش طولانی تر کرده.
دوم اینکه باید بینیم هاوکینگ nothing رو در کتابش چی تعریف کرده.این در صورتیه که متن نوشته فوق دقیقا در کتابش اومده باشه.
البته من به مسائل فلسفی برای اثبات وجود خدا علاقه ای ندارم. مثلا اگر ثابت بشود که اصل علت و معلولی وجود نداره, در عقیده من به خدا تغییری حاصل نمیشود. دلیل البته فردی است. اما به هر حال, این احتمال همواره میرود که یک اصل علمی یا فلسفی جدید اصل فلسفی قدیمی ای رو باطل کنه.
سلام
نکته اصلی که نمی دانم خودتان متوجه اش بوده اید یا نه، این است که عالمان دینی مذکور هر یک ابتدا" به همت خویش مجموعه ایی فرهنگی _ عمدتا" کتابخانه _ فراهم آورده و آن را وقف و عام المنفعه نموده و سپس درخواست کرده اند که در آنجا دفن شوند. احتمالا" به خاطر علاقه ایی که به دوستان خاموشی که سال های عمر را در کنار آنها گذرانده اند و به امید یاد و فاتحه ای از طرف استفاده کنندگان.
همچنین فکر نمی کنم دفن واقف در محل موقوفه اش از لحاظ قانونی مشکلی داشته باشد.
سلام علیکم.
من دقیق توضیح ندادم. الان یک کم توضیح می دهم.
اگر کنار خانه ی شما، دقیقاً کنار خانه ی شما، یک خانه باشد که یک یا دو طبقه اش کتابخانه بوده و مالکش یا واقفش مرده و الان قبرش در آن کتابخانه است، شما و همسر و فرزندت و دهها و صدها همسایه ی دیگر، ذهنتان متوجه این نیست که نزدیکتان یک قبر است؟
منظورم:
ظاهراً عقل بشر تشخیص داده قبرستان بیرون از محدوده ی روستا یا شهر باشد.
دیده ای که قبرستان روستاها غالباً بیرون روستا است و نه وسط روستا؟
من گمان می کنم قانون درباره ی این که هر مالک یا هر واقفی در حیاط خانه اش یا زیرزمین خانه اش یا کتابخانه اش دفن شود و هر خیابان و کوچه ی شهر زندگی ی ما، پر از قبر باشد، ساکت نبوده. ولی در برابر افراد مهم و ذینفوذ، قانون عقب می نشیند، و در برابر افراد عادی قانون قدرتنمائی می کند. هرچند مدرکی ندارم. و شاید کلاً غلط بگویم.
غیر از اینکه انسان _ مرده یا زنده _ جاودانگی و زنده بودن نام را دوست دارد و این مسئله با نزدیکی فیزیکی و در دسترس بودن، تامین می شود، و مسئله احترام به خواسته علماء و خیرین و اینکه، خود می تواند فرهنگ سازی کرده و باعث ایجاد بناهای فرهنگی و خدماتی و ... عام المنفعه گردد. اخیرا" علمای غربی در رشته های شهرسازی، علوم رفتاری و روانشناسی به این نتیجه رسیده اند که خارج کردن گورستانها از داخل شهرها نتیجه مطلوبی نداشته است، بلکه نزدیکی و دسترسی آسان مردم به امواتشان نتایج مفید روحی و روانی دارد. (الان منبع در دسترس ندارم، خواستید بفرمائید معرفی می کنم.) پر واضح است که مقبره بزرگان علمی و دینی در مکان های فرهنگی و دینی جای خود را دارند.
همچنین واقق می تواند در شرایط وقف این قید را بگنجاند که در محل موقوفه اش دفن شود.