ا ـ ن ـ ج ـ ی ـ ل

                 بسم الله الرحمان الرحیم.

            در http://www.historylib.com/site/SViewDocument.aspx?DocID=1079&RT=List  گفته است

«عهد جدید بر اساس کتاب مقدس اورشلیم

ترجمه: پیروز سیار

ناشر: نی

تاریخ انتشار روی سایت: 15 بهمن 87

تعداد بازدیدها: 920

این اثر همان طور که از نامش پیداست ترجمه انجیل است که به نثر روز به قلم پیروز سیار منتشر شده است.

معرفی این متن ربطی به سایت ما ندارد اما از یک جهت لازم بود معرفی کنم و آن این که نویسنده این سطور نزدیک به یک سال قبل ترجمه انجیل را که از میرزا مهدی خان استرآبادی است و آن را با کمک دو تن از علمای اصفهان انجام داده تصحیح و تحویل وزارت ارشاد داده ام تا مجوز نشر بگیرم.

به بنده گفته شد که چاپ انجیل مطابق قانون در ایران ممنوع است اما اکنون با کمال ناباوری ترجمه جدید آن را در بازار می بینم.

این در حالی است که ترجمه استرآبادی، ترجمه ای کهن بوده و اساسا نثر آن جز برای اهل فن قابل استفاده نیست درست به عکس ترجمه جدید.

این را برای این نوشتم که کسانی بدانند همه تصمیم هایی که گرفته می شود در یک روال طبیعی قرار ندارد. طبیعی است که بنده حقی از بابت این که راجع به چاپ یا عدم چاپ انجیل چیزی بگویم ندارم.

اما سؤالم این است که چرا انجیل با ترجمه جدید که به راحتی برای نسل جدید قابل فهم است منتشر می شود اما یک ترجمه کهن این طور با دست انداز روبرو شده و تا به امروز بدون مجوز می ماند؟

از همه جالب تر این که اندکی قبل از یک دهه بنده ترجمه انجیل را که توسط خاتون آبادی انجام شده بود با مقدمه آیت الله مصباح یزدی و توسط نشر میراث مکتوب چاپ کردم.»

            البته در آدرس لینک فوق، به طور دقیق مشخص نیست نویسنده ی این نوشته کیست، اما طبق http://www.khabaronline.ir/news-6078.aspx این نوشته از آقای رسول جعفریان است. در این نوشته، آقای حجت الاسلام  والمسلمین دکتر رسول جعفریان (بنده متأسفانه نیافتم ایشان دکتر در چه رشته ای و از کدام دانشگاه است) بیشتر از این که تعجب کند از این که «گفته شد که چاپ انجیل مطابق قانون در ایران ممنوع است»، و احیاناً اعتراضی کند، و چون مقامی علمی و اجرائی است احتمال برود اعتراضش مؤثر واقع شود، و پس از تصریح به این که «بنده حقی از بابت این که راجع به چاپ یا عدم چاپ انجیل چیزی بگویم ندارم»، ظاهراً کوشش کرده مسئولان امر را متوجه کند عهد جدید ترجمه ی پیروز سیار «به راحتی برای نسل جدید قابل فهم است»، برعکس عهد جدید ترجمه ی استرآبادی که به کوشش آقای رسول جعفریان و با مقدمه ی آقای تقی مصباح سالها قبل منتشر شده و الان جواز نشر نمی گیرد و «اساسا نثر آن جز برای اهل فن قابل استفاده نیست».

            آقای حجت الاسلام دکتر رسول جعفریان طبق منابع مختلف اینترنتی از جمله http://www.aftabnews.ir/prtg7z9u.ak9yw4prra.html در سال 1387 به حکم آقای دکتر علی اردشیر لاریجانی به سمت رئیس کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی منصوب شده است. 

                                http://www.historylib.com/DocumentImages/1313e375-d0cb-4592-817a-67133e038f6d.jpg 

 

                                      http://www.ketabname.com/bookstore/images_of_books/0/3/33-j.gif

نظرات 8 + ارسال نظر
شیدا جاوید شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 20:52 http://f-hami.blogfa.com

سید عباس سیدمحمدی:

سلام علیکم.
خب گمان می کنم فتوا دادن مراجع تقلید هم اشکال ندارد، و حتا اگر اشکال داشته باشد، از طریق ریش سفیدی ی بزرگان حوزه می تواند حل شود.
یا حتا می تواند از طریق دادگاه روحانیت، که البته عده ای هستند آن را غیر قانونی می دانند، و دلیل هم دارند، و ظاهراً تا به حال جناح مقابل بابت «قانونی بودن» دادگاه روحانیت دلیل «قانون پسند» و همگان فهم ارائه نکرده، بلکه از واژه هایی مانند «ولایتمداری» (که سرکار بزرگوار هم به کار بردی، و شاید بپذیری که واژه ای است تفسیربردار) و «چون آقا امر کرده، پس قانونی است و مجاز است» استفاده کرده اند،
استفاده کنند از این دادگاه.
ظاهراً در زمان شاه از یکی از اصلهای قانون اساسی ی مشروطیت «استنباط می کرده اند» که مرجع تقلید همطراز قانون اساسی است و لذا نمی شود او را اعدام (یا دادگاهی، با حکم شدید) کرد. اما در قانون اساسی ی فعلی چنین اصلی نیست و حتا نص قانون اساسی شخص اول مملکت یعنی مقام معظم رهبری را در برابر قانون با بقیه یکسان می داند. پس اگر دادگاه صالح تشخیص دهد فتوای یک مرجع تقلید فرضاً ایجاد مشکلات اجتماعی کرده یا دخالت غیر مجاز در امور سیاسی کرده و واقعاً اکثر افراد (شما و همفکران محترم شما و من و همفکران من) قانع شوند حکم دادگاه بر اساس سیاست زدگی و جناح بازی و ... نیست، ظاهراً منع عقلی و شرعی و قانونی نیست که حتا مرجع تقلید هم محاکمه شود.

اگر جامعه قانونی باشد، و برای شما و شماها و من و امثال من شائبه ی بیعدالتی و جناح بازی نباشد، مقام معظم رهبری و رئیس جمهور و مراجع تقلید و افرادی که از طرف عده ای سران فتنه هستند و از طرف عده ای دیگر سران نهضت آزادیخواهی هستند، همه می توانند در برابر قانون جواب پس دهند و اعتراض کنند و ...



در بحث دستور محمود احمدی نژاد درباره ی ورود زنان به استادیوم یا فراهم کردن مقدمات ورود زنان به استادیوم، اول تعدادی از علمای حوزه مخالفت کردند با احمدی نژاد، و در نهایت مقام رهبری حکم صریح داد که محمود احمدی نژاد به نظرات علما توجه کند.

چه بسا در مورد مشائی هم، مقام رهبری از این که قبل از معظم له، افرادی از مراجع تقلید و علما نظراتی (یا فتواهایی) دادند، ناراحت نباشد و آنها را «ولایت نامدار» نداند، بلکه از تعامل ملت با رهبر استقبال کند.

با احترام.

___________________

شیدا جاوید:

با سلام و احترام

اساسا اینجا بحث اظهار آزادانه نظرات مطرح نیست که اگر بود با آن مشکلی نداشتیم. شما بحث را بسیار ساده تر از انچه در واقعیت هست پنداشته اید. "فتوا" را همتراز با "نظر" پنداشتن، نادیده گرفتن کارکرد دو واژه کاملا مستقل و البته پائین آوردن سطح مرجعیت است. حتی اگر نخواهیم به این مسئله هم توجه کنیم، باز هم نمی توان فتوا را همپایه و همسان "نظر" قلمداد نمود چرا که "فتوا" ماهیت تابعیت دارد و به محض صدور، عده ای را ملزم به تبعیت می کند و غیرمستقیم نظر مستقل مقلدین را بی اثر میسازد. نظر، فی نفسه شخصی است بی آنکه بر گروهی تحمیل شود یا گروهی مکلف به تبعیت شوند در حالیکه "فتوا" ماهیتا ایجاد تکلیف میکند. نمی شود با خوش بینی تمام چیز ها را آنطور که مطلوب ماست، در نظر گرفت.

قاسم‌فام شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 21:04 http://aknun.blogsky.com/

سلام
ممنون از تبریک‌تان.

آرزومند دنیایی قرین صلح و شادی برای سیناها و کاوه‌‌ها هستم.

* تردید دارم که بشود شرایط بیمارستان و مریض را با تعمیرگاه و ماشین مقایسه کرد.یکی به خاطر آنکه مکانیک اشراف کامل به ماشین و عیوب آن دارد اما دکتر در قبال مریض و بیمارهایش آگاهی کامل ندارد.
*من متوجه نگرانی شما هستم. یعنی این نگرانی هست که چنین امضایی باعث سواستفاده شود و اسباب توجیه کاهلی یا بی‌دقتی‌هایی را فراهم آورد.

شیدا جاوید شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 21:44 http://f-hami.blogfa.com

اتفاقا با همین مسائل خیلی افراد دچار مشکل می شوند. همه که مثل شما در تقلید از مرجع تقلیدشان انعطاف به خرج نمیدهند! بحث بر سر آزادی فکر ها و ابراز آزادانه نظرات بود. من هم تفاوت "فتوا" و "نظر" و کارکرد از زمین تا آسمان متفاوت هرکدام را برای شما توضیح دادم و فکر میکنم آنقدر روشن بود که نیازی به توضیح بیشتر نباشد. شما همانقدر که در میزان تقلید از مرجع تقلیدتان مسامحه می کنید و دچار مشکل نمیشوید، دیگران هم اگر در تبعیت از ولی فقیه مسامحه کنند، ولایتمداری شان دچار خدشه نمیشود. این نظر شماست چون با معیارهای خودتان و نه آنچه حق است می سنجید.

محمدرضا شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 21:50 http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
روی جلد نوشته ترجمه ی خاتون آبادی و در پست نوشته ترجمه ی استرآبادی

سیدمحمدی - محمدرضا شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 23:02 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
نکته سنجی ات بسیار عالی بود. هرچند حق دارم بگویم من نگفتم عکسی که پیدا کردم و در وبلاگ گذاشتم عکس کتاب مورد بحث در متن مقاله است، اما اعتراف می کنم منظور من در واقع یافتن همان کتاب مورد بحث در متن مقاله بوده و طبق ذهنیتم (گمان کنم من سالها قبل [یکی از] این انجیل[ها] را که رسول جعفریان تحقیق و منتشر کرده بود دیده بودم) و بدون دقت کافی در عنوانی که در عکس بود، اقدام کردم.

بله. پس از نکته سنجی بسیار زیبایت، متوجه شدم دو کتاب است:


ت‍رج‍م‍ه‌ ان‍اج‍ی‍ل‌ ارب‍ع‍ه‌/ ت‍رج‍م‍ه‌، ت‍ع‍ل‍ی‍ق‍ات‌ و ت‍وض‍ی‍ح‍ات‌ م‍ح‍م‍دب‍اق‍رب‍ن‌ اس‍م‍اع‍ی‍ل‌ ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ خ‍ات‍ون‌آب‍ادی‌ (۱۱۲۷ - ۱۰۷۰ه‍. ق‌)؛ ب‍ه‌ک‍وش‍ش‌ رس‍ول‌ ج‍ع‍ف‍ری‍ان‌




انجیل نادرشاهی: متی، مرقس، لوقا و یوحنا/ ترجمه میرزامهدی‌خان‌ استرآبادی، با همکاری میرمعصوم خاتون‌آبادی، میرعبدالغنی خاتون‌آبادی؛ به کوشش رسول جعفریان.




با تشکر فراوان و نثار درود به نکته سنجی و دقتت.

محمدرضا شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 23:12 http://mamrizzio3.blogspot.com/

شرمنده مون نکن سید. در این موارد شاگردتیم باور کن!

شیدا جاوید شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 23:53 http://f-hami.blogfa.com

با سلام

اینکه سوال شما در مورد تابعیت از فتوای احتمالی مبنی بر وجوب قمه زدن را بی پاسخ گذاشتم به خاطر این بود که کمافی السابق مثال های عقل ستیز می آورید. دین را با امور عقل ستیز کاری نیست. این را به خاطر داشته باشید. از این لحاظ سوال شما اصلا وجاهت عقلی ندارد که نیازی به جواب داشته باشد. همانطور که گفتم و باز تکرار میکنم محوریت بحث ما بر سر آزاد بودن بیان نظرات بود و شما از انجا بحث را به یک انحرافی کشاندید و روی ولایتمداری زوم کردید. نظر مراجع تقلید به موضوع ورود زنان به استادیوم های ورزشی کاملا از جنبه فقهی بود اما فتوای آقای مکارم، مربوط به مسئله ای سیاسی آن هم در یک حکومت ولایت فقیه بوده و از کمترین جنبه فقهی برخوردار است. از این لحاظ مقایسه این دو با هم مع الفارق است.
ضمن اینکه تدبیر امور سیاسی در وهله اول به عهده ولی فقیه است و در صورتیکه اشخاص دیگری بخواهند به طور مستقل در مسائل سیاسی تصمیم سازی کنند نوعی بی توجهی به وجود ولی فقیه و نشانه ضعف در ولایتمداری است.

مهدی نادری نژاد یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:07

با سلام
«همه تصمیم هایی که گرفته می شود در یک روال طبیعی قرار ندارد. »
البته اگر سری به خ انقلاب بزنید میتوانید نسخه هایی از انجیل را در آنجا بیابید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد