لطفاً به نام خدا و دین ، علوم تجربی را کم اهمیت و کم ارزش ندانیم

             بسم الله الرحمان الرحیم.

            عالم محترم آقای سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی (متولد 1316 هجری ی شمسی؟ [وبسایت کتابخانه ی ملی سال تولد ایشان را 1316 و سال تولد پدر بزرگوار ایشان را 1305 گفته، که نتیجه می شود وقتی پدر ایشان یازده ساله بوده، ایشان متولد شده؟]) فرزند عالم محترم مرحوم آقای سیدمحمدحسین حسینی طهرانی (متولد 1305 هجری ی شمسی؟ فوت 1374 هجری ی شمسی؟) ، عیناً به نقل از http://motaghin.net/fa_question_957.aspx

                            سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی

«پاسخ دهنده: حضرت آیة الله حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی

تاریخ پاسخ: 1431/10/25

سؤال: 1. در حدیثی از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: «اطلبوا العلم ولو بالصین». منظور پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم از علم ، علوم اخلاقی ، اعتقادی و مانند آن است یا فیزیک ، ریاضی و... را هم شامل می‏شود ؟ 2. آیا تحصیل علوم غیر دینی ، غیر از اشتغال و تأمین مسائل مادی ، ره‏آورد دیگری هم دارد ؟ آیا این علوم ، حجاب معنویت و مانع شناخت حق است ؟

پاسخ:

هو العلیم

شکی نیست که منظور پیامبر از علم چنانچه در روایت دیگر فرموده اند علم توحید و اخلاق و احام است و تحریک و تشویق از رسول خدا قطعاً باید به این امور که موجب سعادت اخروی و فلاح ابدی است معطوف می باشد و الاّ علومی که برای گذران زندگی و حیات طبیعی مانند پزشکی و معماری و تکنیک می باشند خود به خود مورد توجه عامّه مردم قرار خواهند گرفت، چنانچه امروزه مشاهده می کنیم کدامیک از جوانان و افرادی که به دانشگاه برای تحصیل این امور می روند بخاطر توصیه رسول خدا می روند؟ و اصلاً آیا به مخیّله آنان خطور کرده است که ممکن است در اسلام نسبت به این علوم تشویقی صورت پذیرفته باشد؟ کسانی که حتی دین ندارند و رسول خدا را قبول ندارند به این علوم روی می آورند پس اینکه برخی می گویند مقصود از ( اطلبوا العلم و لو بالصین) علوم امروزی است سخت در اشتباه و غفلت اند .

باید به این نکته توجه داشت که همیشه تشویق و ترغیب نسبت به اموری است که ممکن است مورد غفلت و بی اعتنایی قرار گیرد و نه در اموری که فی حدنفسه مردم به آن اشتیاق می ورزند.

و اما پاسخ از سؤال دوم :

این امور گر چه تأثیری در رشد معنوی و کسب حیات اخروی ندارند اما خود به خود مانع وصول به کمالات نیز نمی باشند.»

            پایان نقل از لینک.

            سیدعباس سیدمحمدی:

            آقای سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی و پدر بزرگوار ایشان مرحوم آقای سیدمحمدحسین حسینی تهرانی بسیار مراقب و مقید هستند تاریخ هجری ی شمسی به کار نبرند و مراقب و مقید هستند تاریخ هجری ی قمری به کار ببرند، حتا در صفحه ی حقوق کتابها.

            مرحوم آقای سیدمحمدحسین حسینی طهرانی پدر بزرگوار آقای سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی نظرش این بوده سزاوار است عبارات حک شده بر سنگ مزار مرحوم علامه طباطبائی به شکلی دیگر باشد، و نظرش این بوده زنان مجاز نیستند وارد مجلس شورا شوند.

            بر حسب شنیده ها، آقای سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی در مقام مرجع تقلید هستند و بنده از فردی شنیدم شخصاً مقلد آقای سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی است.

            بنده تقریباً از واضحات ادراکات می دانم که در روایت اطلبوا العلم ولو بالصین منظور حضرت رسول هم معرفت النفس و معرفت الرب است و هم علوم دیگر، و خود را چندان محتاج به آیه و روایت برای انتقاد به فرمایش عالم بزرگوار حضرت آقای سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی نمی دانم، اما چون ایشان به زبان دین سخن فرموده است، من هم به زبان دین سخن می گویم:

            ــ بر فرض که ادعای آقای سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی مبنی بر «شکی نیست» که منظور پیامبر از علم چنانچه در روایت دیگر فرموده اند علم توحید و اخلاق و اح[ک]ام است، درست باشد، ظاهراً می توان به قسمت دیگر ادعای آن عالم بزرگوار مبنی بر این که «علومی که برای گذران زندگی و حیات طبیعی مانند پزشکی و معماری و تکنیک می باشند خود به خود مورد توجه عامّه مردم قرار خواهند گرفت»، چنین پاسخ داد، که:

            «شکی نیست» که علومی مانند پزشکی و معماری «خود به خود» مورد توجه عامّه قرار نمی گیرد. چه بسا عامّه، میل دارند بخورند و بخوابند و از آسمان برای آنها غذا و لباس و دکتر و مکانیک و ... بیاید. این طور نیست «خود به خود» بروند سراغ علوم تجربی.

            ــ ظاهراً روایت از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام است به صورت «مَنْ لم یعرفها «التشریح و الهیئة» فهو عنین فی معرفة الله (محجة البیضاء، ج1، ص71) / «کسی که علم تشریح و هیئت را نداند فکرش در شناخت خدا زایش ندارد» (http://almazaheri.ir/Farsi/Print/Print.aspx?TBlName=SectionDesc&ChapterNum=351&ChapterName=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D9%86%D8%B8%D9%85&BookNum=92&BookName=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%DB%8C%D8%B3&CompileNum=38&CompileName=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85&SectionNum=1143  ) و به صورت «من لم یعرف الهیئت والتشریع فهو عنین فی معرفة الله / کسی که علم تشریع، ستاه شناسی و آسمان شناسی بلد نباشد، در شناسایی خدا پایش لنگ است» (http://tarvijequran.org/page.php?pg=showqurandars&id=1063&lang=fa ) و به صورت «من لم یعرف الهیئة و التشریح هو عنین فی معرفة الله / کسی که به دنبال این دو علم نرود در خداشناسی دچار ضعف می شود» (http://www.hawzah.net/hawzah/magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4422&id=30428 ).

            بنده گمان می کنم اگر امام رضا و ائمه ی دیگر علیهم السلام بیشتر مورد سؤال قرار می گرفتند، می فرمودند نه فقط ستاره شناسی و تشریح بدن انسان، بلکه مطالعه و تحقیق در  اقیانوس شناسی و زمین شناسی و زیست شناسی و فیزیک و ... و تمام یا اکثر علوم تجربی مورد امر خداوند هستند، برای آگاهی از جزئیات آفرینش مادّی.

            ــ نص قرآن کریم است: قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق (عنکبوت، 20). آیا استنباط از این آیه این است امر خداوند متعال فقط «سیروا» و «انظرو» است یعنی فقط برویم این طرف و آن طرف و فقط نگاه کنیم، یا حرکت کردن در زمین (و کیهان) و نگریستن به آفرینش و آفریده ها یعنی کوشش علمی و صنعتی برای شناخت جنبه ی مادّی ی آفرینش؟ اگر استنباط درست از آیه ی یادشده این باشد که خداوند امر فرموده بر کوشش علمی و صنعتی برای شناخت آفرینش مادّی (بنده استنباطم چنین است)، آیا اصولاً دیگر نیازی است برای بحث درباره ی این که در حدیث شریف اطلبوا العلم ولو بالصین، منظور از علم، علوم تجربی هم هست یا نه؟ 

                                  

نظرات 29 + ارسال نظر
فرزانه دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:49 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
گاهی با هیچ منطق و استدلالی نمی شود توجیه کرد حرف آقایان را . گاهی هم تنگنای کسانی که از سر وظیفه یا هر چیز دیگری باید برای این اظهار نظر ها و سخنان دلیل بتراشند آدم را وادار به ترحم می کند .
فرموده اند علوم تجربی تاثیری در رشد معنوی و کسب حیات اخروی ندارند !!!

محمدرضا دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 21:17 http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
پس تکلیف آن آیه ها و نشانه هایی که در علوم تجربی موید حرفهای آقایان هستند چه!؟

شیدا جاوید دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 21:35 http://f-hami.blogfa.com


مرغ پخته اول تعجب میکند و بعد قاه قاه میخندد از اینکه شما دارید از یک فرد بدسابقه ای به نام کاظمینی بروجردی دفاع میکنید.

البته شما که "مردک" خواندن شاه توسط امام خمینی را هم جلوه ای از بی تقوایی میدانید قاعدتا نمیتوانید داور خوبی برای تعیین تفوای افراد باشید.

امید سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:36 http://andishe-pooya.blogfa.com/

نکته ای دیدم ، گفتم شاید برایتان جالب باشد :

آیا به متن خبر گزاری ها می توان اعتماد کرد ؟

خبر سایت تابناک در اینجا :‌
http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=124779

به گزارش ایسنا، «آرون هومر» 24 ساله و «آماندا ویلیامسون» 21 ساله اهل منطقه «چندلر» در ایالت «آریزونا» هستند که در پی حمله به منزل یک مرد 25 ساله به نام «رابرت مالی» او را ابتدا با چاقو و ساطور کشته و تکه تکه کردند و سپس با ایجاد سوراخ‌هایی در جسد این مرد جوان، خون او را مکیدند.

متن انگلیسی خبر را ملاحظه فرمایید :

A homeless man has been attacked by two 'vampires' after he failed to provide them with a free lunch - a serving of his own blood.

When Robert Mayley, of Phoenix, Arizona, USA, mocked Aaron Homer and Amanda Williamson and refused to let them suck his blood, the couple allegedly decided to help themselves by stabbing their victim.

According to US news reports, Mayley, 25, told police that the couple were into 'vampire stuff and paganism'. He also admitted to authorities that he had let them drink his blood in the past.

On the night of the attack, police were called to Homer and Williamson's apartment - which they sometimes shared with Mayley - after being alerted by firefighters attending an emergency call in the neighbourhood.

When questioned about a trail of blood at the scene, Homer at first said his girlfriend had been the victim of an attack.

But he later admitted stabbing Maley, saying he had been making fun of the couple

می بینید که طرف نه خانه ای داشته و نه مرده و ... . این خبر چندان ارزشی ندارد اما آیا نمی توان مشکوک شد که خبرگزاری های محترم بقیه اخبار را هم همینطور دری وری ترجمه می کنند ؟

مهدی نادری نژاد سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
این سئوال را در یکی از کتب ایشان دیده بودم .
بی شک بسیاری از عالمان و فقهای ما بعلت دروسی که در حوزه تدریس میشود به انتزاعی فکر کردن عادت کرده اند. این انحصار در علم وبقیه علوم را توجه نکردن یکی از خصیصه های حوزه است البته اشخاصی بصورت استثنا مطرح هستند مانند مرحوم مطهری که پرداختن به علوم مختلف را در دایره منافع مسلمین قلمداد کرده اند.در یکی از کتابهای ایشان خواتده ام.یا علامه فضل الله که در شرح حال علمی ایشان به این خصیصه پی میبریم.

مهرگان سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 13:01 http://cherche.blogfa.com

دروغ چرا هر چه فکر میکنم به جز 13 رجب و 15 شعبان وعاشورا و تاسوعا و شبهای احیا چیزدیگری یادم نیست که اینها هم چون طبق تاریخ قمری در چرخشند معلوم نیست کجای سال شمسی ند! و در ضمن اگر آدم خودش را از شر صدا و سیمای جمهوری اسلامی خلاص کند هیچ بعید نیست که نفهمد تعطیلات چه مناسبتی داشته اند.

مهرگان سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 13:29

سلام
سوال پرسنده از اساس آدم را به شگفت وا میدارد.کاری ندارم که فلان مرجع و فلان عالم ربانی نظرش چیست و بر اساس چه حدیثی فلان حکم دینی کجا و چگونه باید جاری شود. واضح و مبرهن است که هر نوع علمی از علوم طبیعی گرفته تا علوم انسانی و اخلاقی و معنوی مفید است چه درآمریکای جنوبی باشد و چه در چین!
در هر حال بازار حوزه را همین پرسنده ها گرم میکنند.

امید سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:01 http://andishe-pooya.blogfa.com/

این رو هم گوش کنید . مصاحبه همسر سفیر ایران در فرانسه است . خالی از لطف نیست : اشاره به داشتن خانه ۱۵۰۰ متری و سالن ۳۰۰ متری در ایران (بزرگتر از محل فعلی سفارت ایران که طبق ادعایش یکی از کاخ های لوئی شانزدهم است! )

امید سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:01 http://andishe-pooya.blogfa.com/

http://www.franceculture.com/player?p=reecoute-2957481#reecoute-2957481

امیر مهدی سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 17:49

سلام
1-روایتی که سوال کننده پرسشش را بر مبنای آن استوار کرده ادامه ای دارد که علم را از اطلاق خارج میکند ومقیدمی نماید."اطلبوالعلم ولو باالصین."علم را بیاموزید اگرچه در دورترین نقطه عالم باشد.کدام علم؟ "وهو معرفت النفس.وفیه معرفت الرّب."آن علم، خودشناسی است که در آن خداشناسی هم نهفته است. بنابراین ازاین روایت اهمیت علم خودشناسی و علم خداشناسی فهمیده می شود نه اهمیت علم.
۲-"آن دینی که گفته است «طلب العلم فریضة» آن دین گفته است چه بخوانید این ‌طور نیست که بطور کلی فرموده باشد عالم شدن واجب است ولی رشته‌های علوم را نگفته باشد هم از وجود مبارک رسول گرامی هم از وجود مبارک امام صادق(علیهما آلاف التحیة و الثناء) رسیده است «انما العلم ثلاثه آیةٌ محکمه فریضةٌ عادله سنةٌ قائمه. این دینی که گفت طلب العلم فریضه این دین گفت چه بخوانید فرمود جهان بینی علوم عقلی آیه محکمه است. اثبات مبدأ اثبات وحدت اثبات توحید اثبات وحی اثبات نبوت اثبات رسالت اثبات عصمت اثبات اعجاز اثبات امامت اثبات ولایت. این‌گونه از علوم را فرا بگیرید در بخش آیه محکمه. فقه و اصول را هم در بخش فریضه عادله فرا بگیرید. اخلاق و حقوق را هم در بخش سنت قائمه فرا بگیرید .پس آن دینی که گفته عالم شدن واجب است گفته چه بخوانید ."
(آقای جوادی آملی حفظه الله)
۳-اقسام علم
http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5767

سیدمحمدی - امیرمهدی سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 18:55 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
با تشکر از بیانات شما.
ــ اگر اشتباه نکنم، روایت اطلوبو العلم ولو بالصین از حضرت رسول است و روایت
اطلبو العلم ولو بالصین و هو معرفة النفس و فیه معرفة الرب
از یکی از ائمه است.
ــ روایت

مَنْ لم یعرفها «التشریح و الهیئة» فهو عنین فی معرفة الله

برای شما چه پیام و چه معنایی دارد؟

ــ به نظر شما آیه ی

قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق

ارتباطی به مفهوم علم و تعلیم و تعلم و طلب علم دارد یا نه؟ اگر ندارد، که هیچ، ولی اگر دارد، به نظرت اشاره به علوم عقلی و علوم نقلی مانند حدیث است، یا ترجیحاً اشاره اش به علوم تجربی است؟

ــ به نظر شما روایت

العلم علمان: علم الادیان و علم الابدان

آیا علوم مورد تأیید دین را، از فقه و اخلاق و علوم عقلی و علوم نقلی خارج نمی کند؟

جواد خراسانی سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:43 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام،
اگر منظور از علم، غیر از علوم دینی باشد که تکلیف مشخص است؛ در چین که هیچ، در ثریا هم که باشد اهالی پارس آن را فرا خواهند گرفت.
اما،احتمالا" اگر منظور از علم، معرفه النفس و علم توحید باشد. قاعدتا" باید مردم و ساکنین چین در سرزمین چین به زبان چینی سخن بگویند و مقدمه این توحید آموزی، یک دوره زبان چینی است!
تمام این بسته ذهنی ها محصول فضای خفه و سترون حوزه های علمیه است، که احساس خود بسندگی حضرات را به عرش می رساند، ولی در جریان زندگی روزانه می بینیم که چطور مردم ( ایتام امت محمد ص و به قول حضرات عوام الناس) گرفتار اولیات حیات روزانه هستند و جزو عقب مانده ترین ابناء بشرند، و حضرات توان راهنمایی و خروج از این گرفتاری ها که هیچ، عرضه تبلیغ همین چیزی که متوهم شان ساخته است را هم ندارند.

ستاریان سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:47

سلام
آیات بیشماری ما را دعوت به صنع خدا و تدبر در علوم طبیعی می کند و امروزه علم از دیدگاه علمای ما منحصر شده است به علوم عقلی و نقلی در خصوص اعتقادات اخلاق و احکام!
من که صریح ایات را با استناد به حدیث و قول علما رها نمی کنم

سیدمحمدی - خراسانی - ستاریان سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 20:25 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
نکته ی خیلی قشنگی گفتی.
اگر روایت

لو کان العلم فی الثریا لنا فیها رجال من فارس

صادر از معصوم باشد، ظاهراَ عالمانی که اصرار دارند بگویند علم مورد نظر خدا، احکام و اخلاق و حدیث و مانند آنها است، می گویند

حدیث

لو کان العلم فی الثریا لنا فیها رجال من فارس

در واقع منظورش این است که

لو کان العلم فی الثریا لنا فیها رجال من فارس و هو علم معرفة النفس و فیه معرفة الرب


و شاید برای رهایی از تنگنا، که آیه ی


سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق

ظاهراً صراحت دارد به این که در علوم تجربی و در صنایع کوشش کنید، بگویند منظور از آیه ی شریفه ی

سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق

در واقع این است

سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق أی سیروا فی الکتب الاحادیث



و به قول ستاریان:
«آیات بیشماری ما را دعوت به صنع خدا و تدبر در علوم طبیعی می کند و امروزه علم از دیدگاه علمای ما منحصر شده است به علوم عقلی و نقلی در خصوص اعتقادات اخلاق و احکام!
من که صریح ایات را با استناد به حدیث و قول علما رها نمی کنم»


امیر مهدی-خراسانی چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:04

سلام
1-برخورد احساسُی ،عصبی وبدوراز تعادل با مسائل نه تنها کمکی به حل مسئله نمی کند بلکه علاوه بر تضعیف اعصاب وروان راه فهم وادراک را هم بر انسان می بندد.اگر قرائت عالمان دین به مذاق شما خوشایند نیست زحمت بکشید و قرائتی را که به مذاقتان خوشایند است ومورد تایید خدای متعال و حضرات معصومین هم هست ارائه کنید.
2-کانت سالهاست که نتیجه گرائی را محکوم کرده است.شیپوررا از سر گشادش فوت کرده اید برادر!کانت می گوید:"اگر فرض ما درست باشد نتیجه هم درست خواهد بود.ولی عکس این مطلب صادق نیست.یعنی از نتیجه درست نمی توان اثبات کرد که فرض ما هم درست بوده است."
اگر مردم وبه تعبیرشما ایتام آل محمد(صلوات الله علیه وآله)در ابتدائیاتشان مانده اند مقصر این وضعیت علمای دین ودین است؟
تک بعدی نگاه کردن به مسائل نتیجه ای جز مهمل گوئی ندارد.

امیر مهدی-ستاریان چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:21

سلام
تدبر در ایات آفاق وانفس اگر مارا به خدا و حقایق هستی رهنمون شود ارزشمند است.سوال من این است که اگراین تدبر مارا به خدا نزدیک نکرد و تاثیری در ما نداشت چه؟اگر فیزیک وشیمی وسایر علوم صرفاً خوشبختی ورفاه این دنیای ماراتامین کرد و ما را متوجه خالق هستی و مبدا ومنتهای حیات نکردآن وقت چه؟ریچارد داوکینز آیا در زیست شناسی صاحب نظر وسرآمد نیست؟چرا زیست شناسی نتوانسته است اورا به خدا نزدیک کند؟آیا غیر از این است که نفس زیست شناسی ونفس هر علمی ارزشمند نیست الا مارا به خدا متصل ومرتبط کند؟بله.برای خوشبختی ورفاه وپیشرفت و موفقیت درزندگی این دنیا همه علوم مورد نیاز است وهر کس زحمت بیشتری بکشد نتیجه بهتری هم خواهد گرفت.اما آیا با موفقیت وخوشبختی در زندگی مادی کار ما به انجام می رسد وهمه مشکلات ما حل خواهدشد؟اگر گفته شد که علوم الهی ودینی ارزشمندی بیشتری نزد حق تعالی نسبت به سایر علوم دارند به این خاطر است که سعادت ابدی ما واسطه این علوم تامین میشود.گرچه که هر علمی که مارا به خدا وحقیقت نزدیک کند ارزشمند می شود.انیشتین و نیوتن با تدبر در مسائل فیزیک به خدا می رسند.در حالی که هزاران فیزیکدان مثل آنها هستند که ذره ای به خدا نزدیک نمی شوند.پس فیزیک چون انیشتین ونیوتن را به خدا رهنمون شده ارزشمند است همچنانکه برای سایرین بی ارزش تلقی می یشود.

امیر مهدی-سید محمدی چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:59

سلام
1-در همان لینکی که بالا ارائه کردم دسته بندی علوم با توجه به معیارهای مختلف اورده شده است.علم ابدان متصمن حیات مادی وجسمانیت انسان است وعلم ادیان متضومن حیات معنوی و روح انسان.
گفته اید"مَنْ لم یعرفها «التشریح و الهیئة» فهو عنین فی معرفة الله "چه معنائی دارد.
از حضرت کاظم(صلوات الله علیه)نقل شده است که فرمودند:بعد از علوم قرآنی و توحید هچ علمی شریفتر وگرامی تر از علم نجوم وهیئت نزد ما اهل بیت نیست وان علم انبیائ واوصیائ است وما نیز از آن آگاهیم."
این روایات وامثال آن نشان می دهد که علم نجوم وهیئت از نظر ارزش نزد ائمه پائین تراز خداشناسی وعلوم الهی وبالاتر از سایر علوم هستند.
2-همان پاسخی که به ستاریان دادم.هرعلمی که من و شمابه خدا وحقیقت هستی ومعرفت وبصیرت بیشتر رهنمون شود ارزشمند است.واگر آن علم در ما هدایت وروشنی اجاد ننماید عندالله پشیز ارزش ندارد.اگر چه که همه دنیا آن را صاحب ارزش بدانند .
آیا بیل گیتس اکنون علمش وتخصصش نزد مردم دنیا بهترین وپرارزش ترین علم نیست؟آیا او جزء مرفهترین،موفقترین ،خوشبخت ترین،پرتلاش ترین،زیرکترین،مدیرترین،خلّاقترین،بابرنامه ترین،مشهورترین ومحترم ترین افراد دنیا نیست؟اما آیا علم وثروت وتخصص او که نتوانسته اورا ذره ای به خدا ودین پیوند دهد عندالله کمترین ارزشی دارد؟بیل گیتس زحمت کشیده وتلاش کرده وموفق شده.ارزش علم او به میزان همین پاداشی است که دریافت کرده است.اما آیا بیل گیتس هیچگاه نخواهد مرد؟ان علم سرشار وتخصص بالا آیا در آخرت کمکی به او خواهد کرد؟
3-اثبات شیئ نفی ما عدا نمی کند.اگر گفتیم علوم الهی ودینی ارزشمندترین علوم هستند بخاطر این است که هدف این علوم وغایت ومرادشان سعادت اخروی وحیات ابدی انسان است.اگر سید عباس سید محمدی فیزیک می خواند که روز ی برنده نوبل فیزیک شود ومشهور وثروتمند ومرفه و خوشبخت(مادی)باشد ارزش علم او به انداه همان پاداشی است که از ان علم دریافت می کند.ارزش او وعلمش عندالله به اندازه جایزه وتقدیری است که از او می کنند.اما اگر سید عباس سید محمدی فیزیک می خواند تاخدارا ودنیا را وحقایق هستی را بهتر بشناسد و خدا ودین خدارا با این علم یاری کند ارزش او عندالله بسیار یاد است گرچه که همه مردم دنیا برای او ارزشی قادل نباشند.

امیر مهدی-سید محمدی چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:12

1-روایت مورد اشاره آقای خراسانی" لو کان العلم فی الثریا لنا فیها رجال من فارس"ربطی به بحث ما ندارد.این روایت تاکید می کند که ایرانیان در طلب علم و تحصیل علم آن قدر کوشا وپی گیر هستند که اگر علم در ستاره ثریا هم باشد باز با تلاش وکوشش به آن دست خواهند یافت.اینجامدح ایرانیان وهمت بلند آنان است ومنظور از علم هم مطلق علم است.لکن ربطی به بحث ما ندارد.بحث ما ارزش گذاری علوم از دیدگاه دین است نه مدح مردمان فارس.لطفاً خلط مبحث نکنید.در این دنیا هر کس در علوم مختلف مهارت وتسلط بیشتری د اشته باشد وزحمت بیشتری بکشد موفقیت وخوشبختی بیشتری دارد. حساب موفقیت در دنیا ربطی به سعات اخروی وحیات ابدی ندارد.
2-اگر فرصت کردید لطفاً روایات زیر را با تسلطی که در امر ترجمه دارید آن گونه که خدا ورسولش می پسندند ترجمه کنید.شاید به قرائت جدیدی از دین رسیدیم!
الف)العلم نور،یقذفه الله فب قلب من یشاء:علم نوری است که خدا در قلب هر کسی که خودش بخواهد وارد می نماید.
ب)الناس ثلاثه،عالم ربانی،متعلم علی سبیل النجاة ،وهمج رعاءیمیلون مع کل ریح-مردم سه دسته اند :عالم ربانی،دانشجوئی که در سیر هدایت ونجات گا م برمی دارد.و خس وخاشاک که با هربادی به این سو وان سو می روند.(توضیح این که خس وخاشاکی که آقای رئیس جمهور فرمودند احتمالاً از همین جاست!)
از تفسیر این روایت از امام معصوم سوال کردند.طبق نقل فرمودند:نحن العلماء،وشیعتنا المتعلمون،وسائر الناس همج-علما ما هستیم.دانش جویان وجویندگان علم شیعیان ما هستند.وسائر مردم همج!
ج)اذافسد االعالِم،فسدالعالَم-اگر دانشمندان فاسد شوند همه دنیا پراز فساد خواهد شد.
د)من ازداد علماً ولم یزدد هدی،لم یزدد من الله الّا بُعدا-اگر علم کسی زیاد شود ولی هدایت دراو فزونی نیابد،هیچ فزونی ای جز دوری از خدا در اوراه نیافته است.
ر)من طلب العلم لیحیی به الاسلام،بینه وبین الانبیاء درجه-هر کس علم را طلب کند تا با آن علم دین خدارا زنده کند،درقیامت بین او ونبیاء فقط یک درجه فاصله است.
نتیجه ای که من می گیرم این است که معیار ارزش گذاری دین در موضوع علم این گونه است.کدام علم؟با چه هدفی؟ودر چه مسیری استفاده شود؟بنابر این مطلق علم ودانش ارزشمند نیست.اگر فقه واصول واخلاق و...دارنده آن علم را از خدا وسعادت ابدی خویش محروم کند ذره ای ارزش ندارد.همچنانکه اگر یک فیزیکدان یا ریاضیدان یا جانور شناس از مسیر این علم به خدا برسد علم او ارزش عندالله پیدا می کند.

سیدمحمدی - امیرمهدی چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 13:45 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.

فرموده اید:
«هرعلمی که من و شمابه خدا وحقیقت هستی ومعرفت وبصیرت بیشتر رهنمون شود ارزشمند است.واگر آن علم در ما هدایت وروشنی اجاد ننماید عندالله پشیز ارزش ندارد.اگر چه که همه دنیا آن را صاحب ارزش بدانند .»

خب آیا قبول دارید طبقه بندی ی علوم به

علوم الاهی

و

علوم غیر الاهی (یا علوم مادی)

به خودی ی خود ارزشی ندارد؟ آیا قبول دارید

ممکن است فردی پنجاه سال فقه و کلام و حدیث بخواند اما «علمش علم ربانی» نباشد، و فردی فقط فیزیک یا شیمی یا ... بخواند اما «علمش علم ربانی باشد»؟

توجه کنید:

عبدالله جوادی آملی (نقل به مضمون، طبق یادداشتهایم): «سختی و فشار قبر چنان است که هرچه [به خیال خود] «علم و دانش» داریم از ما خارج می شود و چیزی یادمان نمی آید، به جز «علم و معرفت الاهی».


من نظر جوادی آملی را درست می دانم.
و یعنی، چه علوم اصطلاحاً الاهی و دینی
و چه علوم اصطلاحاً مادی و تجربی
اگر واقعاً الاهی و ربانی نباشد، هنگام مرگ، از ما جدا می شود.


فرموده اید:
«العلم نور،یقذفه الله فب قلب من یشاء:علم نوری است که خدا در قلب هر کسی که خودش بخواهد وارد می نماید.»


من جاهایی خوانده ام منظور از «من یشاء» این است هر کدام از ماها که طالب علم باشیم، خدا آن را به قلب ما وارد می کند. و البته ظاهراً منافات ندارد با این که «هر کس را که خدا بخواهد» ...



فرمودید:
«بحث ما ارزش گذاری علوم از دیدگاه دین است نه مدح مردمان فارس.لطفاً خلط مبحث نکنید.»


من کاری به مردم فارس نداشتم و ندارم، و گفتم بر فرض صحت روایت. و اگر روایت به صورت لو کان العلم فی الثریا لنا فیها رجال من الصین

برایم فرقی نمی کرد و نقل می کردم.


فرمودید:
«نتیجه ای که من می گیرم این است که معیار ارزش گذاری دین در موضوع علم این گونه است.کدام علم؟با چه هدفی؟ودر چه مسیری استفاده شود؟بنابر این مطلق علم ودانش ارزشمند نیست.»


ظاهراً خداوند به مطلق علم و دانش و و آگاهی سفارش فرموده، اما:
اولویت علوم را، در زمانها و مکانها و شرایط مختلف، ظاهراً سیره ی عقلا می تواند تا حدی تعیین کند؛
خداوند به طور مطلق فرموده است نماز بخوانید و روزه بگیرید، اما خب، ظاهراً معلوم نیست چه میزان از نمازها و روزه های ما مقبول حق تعالی قرار گیرد. شاید همین آخرین استدلال بنده، احیاناً شما را قانع کند که

خداوند به طور کلی امر به علم و دانش و آگاهی و صنعت فرموده، اما انسانها در انتخاب «کدام علم» و «کدام صنعت» در زمانها و مکانها و شرایط مختلف مختارند، و مختار بودنشان به قیمت رسیدن به سعادت دنیوی/اخروی ی بیشتر یا سعادت دنیوی/اخروی ی کمتر است، مثلاً شاید یکی از نکات این باشد که اگر مردمان جامعه ای تعادل و اعتدال لازم میان

علوم و معارف مختلف

را رعایت نکنند، هم از نظر دنیوی و هم از نظر اخرویف کم پیشرفت می کنند. اگر جامعه ای از نظر پزشکی خیلی عقب مانده باشد، آیا بدن مردمان این جامعه، قوت لازم برای عبادت دارد؟ و آیا به طور کلی تردیدی هست که سلامت بدن و ورزش و پزشکی و ... اینها در عبادت و خدمت در راه خدا مفید است (هرچند ممکن است خدمت شود در راه شیطان)؟

روایت از امام حسین خاطرم است

علیکم بصحة الابدان فی مدة الاعمار

خب امر به صحت بدن در تمام عمر، عقلاً با علم کلام و علم حدیث و علم تفسیر و این علوم گرامی (من تصریح می کنم این علوم گرامی هستند) به دست می آید؟



به نظرم علمای اسلام باید نسبت به من بیسواد (که به قول آن فرد «کارشناس فیزیک» هستم) بیشتر سفارش بسیار متواضعانه و مؤدبانه و محترمانه بفرمایند به تعادل و اعتدال بین علوم و معارف مختلف. آقای سیدمحمدمحسن بسیار محظوظ می شود ظاهراً از روایت

العمامة تیجان العرب

آقای لطف الله صافی می گوید

چادر زنان از عبای عالمان مقدستر است

یعنی مقدس بودن عبای شخص خود را مسلّم فرض فرموده.

ای امیرمهدی. الان جهان اسلام، فقیه و مفسر و متکلم و محدث و فیلسوف و عالم، «کم دارد»؟ گمانم کم ندارد. اما جهان اسلام دانشمندان علوم تجربی اش کم و در سطحی پائین تر از غرب است.

ای امیرمهدی.
به نظرم اسلام نگاهش و خواستش تعادل و اعتدال و رشد در

علوم دینی

و

علوم تجربی

و

علوم نظامی و تجهیزاات نظامی

و سایر موارد است.

آیا

و اعدوا لهم ما استعطتم من قوه

بدون علوم پایه و علوم تجربی و علوم تکنیکی، دست یافتنی است؟ اینها عقلاً مقدمه ی استطاعت و قوت نظامی ی جامعه ی اسلامی نیست؟


با احترام.

سیدمحمدی - امیرمهدی چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:07 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
به ستاریان فرموده اید:

«تدبر در ایات آفاق وانفس اگر مارا به خدا و حقایق هستی رهنمون شود ارزشمند است.سوال من این است که اگراین تدبر مارا به خدا نزدیک نکرد و تاثیری در ما نداشت چه؟»

خب تمام علوم و معارف این سؤال درباره شان هست. نه تنها علوم، بلکه تمام عبادات این سؤال درباره شان هست. ممکن است فردی تمام عمر نماز شب بخواند، اما به جایی نرسد. و:

منطقاً و عیناً و عقلاً، تدبر و آزمایش و مشاهده و تجربه در سنگ و زمین و رودخانه و اقیانوس و کرات و ستاره ها و گیاهان و ... بیشتر ممکن است، مثلاً از راه برهان نظم، انسان را یک مقدار هول بدهد به سمت خدا، یا فراگیری ی اصطلاحات

حدیث مستفیض
حدیث متواتر
حدیث غریب الالفاظ


یا اصطلاحات

مقید و مطلق
مجمل و مبین

؟

من ضمن تأیید قطعی ی احترام و جایگاه علوم حدیث و علم اصول فقه و عرفان و فقه و مانند آنها، متوجه یک بدبینی ی نالازم در عزیزان طلبه ی علوم دینی و بزرگواران عالمان دینی می شوم نسبت به علوم تجربی و علوم مادی. این عزیزان با عبارات

قال الله الحکیم
و
قال الباقر

میل دارند برای «علوم مورد مطالعه ی خودشان» و حتا «برای عمامه ی خودشان» (دقت کنید لطفاً: حتا برای عمامه ی خودشان) در روایات و آیات، فضیلت و ارجحیت پیدا کنند، و برای علوم دیگر، خیلی که احترام بگذارند آن علوم را با اصطلاح مؤدبانه ی


تهیؤی


نام می برند.
به نظرم تمام علوم و معارف، از تمام اقسام، تهیؤی است.


ای امیرمهدی. ماها سعی کنیم در حد خودمان، جهان بشریت و جهان اسلام را به سمت آراء و افکار و نظریات عمیقتر و پخته تر ببریم. ببریم و برویم.


نه تنها علوم تجربی، بلکه ظاهراً تعدادی از بزرگان مشاهیر حوزه، حتا علوم مطلقاً عقلی ی «فلسفه» را طرد و لعن می کنند. پس مطلب ریشه دارد.


با احترام.

امیر مهدی چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:13

سلام علیکم
1-با تمامی فرمایشات شما موافقم. قران کریم می فرماید"انما یخشی الله من عباده العلما"از میان بندگان من تنها علما ودانشمندان هستند که به مقام خشیت از خدا می رسند .ظاهراً منظور از علما همه علما هستند نه علمای دین.نکته این است که اگر علمی مارا به خشیت راهنمائی نکرد وبر معرفت وبصیرت ما نیفزود آن علم عندالله ذره ای ارزش نداردگرچه که همه عالم برای صاحب آن علم تعظیم کنند.پاداش کسی که علم را صرفاً بخاطر علم واهداف دنیوی فرابگیرد همین است که در دنیا به موفقیت برسد.برایش سوت وکف بزنند ونوبل بدهند.همین.
2-قابل توجه آقا محمد رضا که به سری داستانهای تن تن ومیلو علاقه دارد :"نقل کرده اند که یکی از علمای بزرگ از دنیا رفت.در عالم رویا اورا دیدند.از او پرسیدند که چه خبر؟گفت وقتی از دنیا رفتم مرا برای حساب وکتاب قبر مورد سوال قرار دادند.گفتند حاج شیخ چه کرده ای؟شروع کردم تمام کارهای خوبی که در عمرم انجام داده بودم بازگو کردم.گفتم من دهها کتاب علمی ودینی نوشته ام.صدها شاگرد تربیت کرده ام.سالها تدریس فقه واصول و علوم دینی می کردم.نماز شب وخیرات ومبرات و...آن چه کار خوب در طول عمرم انجام داده بودم یک به یک گفتم.ملائکه الهی تمام کارهای خوب مرا که به زعم خودم خالصٌاً مخلصاً وبرای خداانجام داده بودم بررسی کردند وطوری که خود من قانع شدم وتوجیهی هم نداشتم به من نشان دادند که هیچ یک از کارهی خوبی که سرتاسر عمرم انجام داده ام با اخلاص و برای رضای خدا نبوده است و خلاصه همه کارهای خوب مرا باطل کردند.بعد که من شرمنده وناامید شدم گفتند فکرکن.آیا کار خوب وعمل صالح دیگری هم داری؟گفتم نه.گفتند آیا یاد ت هست که روزی برای منزل میوه خریده بودی واز کوچه خلوتی عبور می کردی.پسرک یتیمی ایستاده بود وبا حسرت به میوه های تو نگاه می کرد.برای رضای خدا واین که خدا دوست د ارد که از یتیم دست گیری شود چند سیب به او دادی واورا خوشحال کردی.هیچ کس هم این کار تورا ندید.این کارت صددرصد برای خدا بود وصددرصد خالص بود.به خاطر همین یک کار خوبت نجات پیدا کردی."
در سعادت وخوشبختی دنیوی عوامل بسیاری دخیل هستند که کسب علم و تسلط بر دانش یکی از مهمترین آنهاست. اما مهمترین عامل در سعادت اخروی ما نیت ما وانتخاب ماست.اقای جوادی (حفظه الله)می فرمودند که خدای متعال از روی لطف وکرم وبزرگواریش از بین مثلاً هزار عمل خوبی که بنده انجام داده است به عملی که بالاترین درجه اخلاص را دارد نگاه می کند وتمام اعمال مارا ارتقاء درجه می دهد ودر حکم همان عمل خالصانه قرار می دهد.لذاست که نیت ما وهدف گذاری ما در زندگی مهمترین عامل در تامین سعادت اخروی ماست.
3-علمائی که دررد وطرد فلسفه وعرفان و... نظر داده اند مشرب فقهی داشته اند وفقه محور بود ه اند.وقتی قرار باشد که همه چیز با عینک فقه سنجیده شود قهراً بسیاری از علوم در زمره محرمات قرار می گیرد.کما اینکه قاضی بزرگ(رضوان الله علیه) وشاگردانش نجس وکافر ومهدورالدم وصوفی و لامذهب لقب گرفتند.به جرم این که عارف بالله بودند.

ستاریان چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:51

سلام خدمت آقای امیر مهدی

من صبح کامنت شما را دیدم اما فرصت کامنت گذاشتن نداشتم می خواستم مطلبی برای روشن شدن بنویسم خوشبختانه انچه مد نظرم بود را آقای سید محمدی با شرح و بسط کاملتر نوشت و شما هم نشان دادید که کاملا با انچه که ایشان نشوته است موافقید. پس ماند جواب سلام و بهمین خاطر خدمت رسیدم

امیر مهدی-ستاریان چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 23:25

سلام علیکم
ممنون از لطف شما
گل نداریم. شکلک تقدیم شما!

جواد خراسانی پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:36 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام،
بنده با پیش فرض های ذیل نظرم را نوشتم؛
- علم امری پیش برنده و متعالی است. نه موضوعی که باعث رکود و جمود می شود،آیا آنچه اکنون خروجی حوزه است، چیزی جز این است؟ حضور فقه در زندگی و گرفتاری های فراوان مردم به ویژه در صحنه اقتصاد کجاست؟ چگونه است که خونخواران اقتصادی اعم از دولتیان و بازاریان و... در این سی سال به جنایاتشان ادامه داده و کنترل نشده اند؟ حوزه در زمینه این مسائل کجا راهکاری ارائه داده است؟ همینطور این مباحث را در زمینه اخلاق، سیاست، شناخت مسائل جهان مدرن و مواجهه با آن و... می توان پی گرفت و نمونه آورد.
- به تعبیر روایات علم صحیح، علم نافع است ( یعنی که نتیجه گرا).
- نتیجه گرایی به گمانم فراتر از انتظار بهره همان کاری است که انجام داده ایم. وقتی من در مسیر صحیحی حرکت کنم،
علاوه بر نتیجه همان عمل، در مقیاس کلی و حیات عمومی، بشریت مقداری به تکامل و رشد الهی نزدیکتر شده است. و این نتیجه تبعی هر عمل نافعی است .

جواد خراسانی پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:06

- در همه اعمال باید عقربه قطب نمای حرکت جهت الهی را نشان دهد ولی این علوم و اعمال در آنچه به نظر عده ای، تنها دانش های نافع هستند منحصر نمی شود ( تازه برداشت حضرات، یکی از برداشت ها در علم توحید است ، یعنی توحید حضرات فقیه عارف مکتب نجف.)
- وقتی قرار است به ثریا برویم، احتمالا" همه قرار نیست با طی الارض این مسافت را بپیمایند، پس این حرکت اگر به فرض در طلب علم توحید ( علم توحید به عنوان مقصد اصلی و نه نتیجه تبعی یک علم یا عمل نافع دیگر) هم باشد مقدماتی لازم دارد، مثل علم هیئت، علم جو، علم مکانیک و کیهان نوردی و... که هیچکدام ارتباط مستقیمی با علم توحید مصطلح حوزه و مکتب عرفانی نجف ندارند.
چرا خود به دنبال این علوم نرویم و منتظر باشیم دیگران بروند و بعد ما از آنان بگیریم؟
پس به قول خود حضرات، در اینجا مقدمه واجبی پدید می آید، که خود واجب می شود.
مثل آموختن زبان چینی، که در چین، چه برای کسی که احتمالا" در پی علم توحید به آنجا رفته باشد چه برای کسب علم نافع دیگر، آموختنش واجب می شود، نه ممنوع و غیر مفید.

امیر مهدی-خراسانی پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:55

سلام
بحث ما نقد حوزه وآسیب شناسی دینی نبود.آن چه گفتید بر فرض صحت خارج از دایره بحث بود.موضوع بحث ارزش علم از دیدگاه خداوند ودین بود.در این که خوشبختی وبهروزی همه جوامع بشری بستگی مستقیم به علم ودانش دارد کسی تشکیک نمی کند.بنده گفتم اگر علوم الهی نسبت به علوم غیر الهی عندالله ارزش بیشتری دارد بدلیل مقصد وهدفی است که این علوم مستقیماْ آن رانشانه رفته اند. اما در مقیاس وسیعتر هر علمی که خروجی آن بشریت را به سعادت حقیقی وابدی نزدیک ند صاحب ارزش می شود. بحث دیگر این بود که علم حتی در بالاترین درجه ورتبه اش بدون انگیزه ومقصد الهی ذره ای در سعادت اخروی وابدی ما اثر ندارد.

همان جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:28

چند سال پیش پیامی برای شما گذاشتم آنجا که عرفای بالله را در کنار افراد دیگری از صاحبان کرامت (باصطلاح خودشان) قرار داده بودید.
اینک با کمال تاسف از نگرش خشک و بی محتوایتان بر کلام حق
و بانقد تعصب درونی ای که بر خواسته های خود دارید وشاید خودتان هم از ان بی خبر باشید
به شما می توانم بگویم :
مدعی گر نکند فهم سخن ،گو سر و خشت
ونیز مختصری که انشا الله از آن برداشت خوبی داشته باشید از کلام الهی:
ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون
و نیز آنکه رسول اکرم که لاینطق عن الهوی ... رسول و پیام اور همین خالق است و کلامش مشخص نمی کند انتهائی را مگر آنه انتها بر اصل و هدف خلقت وارد می شود
خداوند یاری کند همه مارا

رایحه جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 14:47

با سلام.
هر که هر آنچه بخواهد از احادیث و روایت و سخنان مراجع برداشت میکند.
اعجاز قرآن هم همین است.
همین که می شود بنا به مذهب و نگرشت هر برداشتی که میخواهی بکنی، مانع تحریف قر آن شده ....
آقای حسینی طهرانی نفرموده اند علوم ریاضی و فیزیک و ... مفید نیست،نفرموده اند به مطالعه این ها نپردازید! نفرموده اند دین و ائمه و قرآن کریم هیچ اشاره و توصیه ای به یادگیری این علوم نداشته است !!! که حتما داشته است!
گفته اند در این حدیث خاصه منظور پیامبر این علوم نبوده است...
کاملا صحیح که فراگیری این علوم به خودشناسی و شناخت عجایب خلقت و پیرو آنها شناخت قدرت و عظمت خدای متعال، کمک میکند... ولی شرط لازم و کافی نیست...
استیون هاوکینگ ابر مرد فیزیک دان جهان با تسلط بر تمام قوانین فیزیکی حاکم بر عالم مادی، از کره ی زمین و کهکشان ها و نجوم گرفته تا قوانین حاکم بر ریز ذرات بنیادی تشکیل دهنده ی ماده و با علم بر عجایبی از خلقت که شاید کمتر کسی بداند، می گوید"خدایی نیست..."
پس این گنجینه ی نامتناهی از علم فیزیک او را قدمی به سمت شناخت خالق این کائنات و قوانین فیزیکی اش هدایت نکرد!
و هزاران هزار دانشمند و عالم که هیچ از خدا نمیدانند و علمشان کمکی به شناخت خدایشان نکرد...
شاید من هم مثل همه ی دوستان برداشت خودم را دارم...
اما به نظرم پاسخ ایشان در این حدیث و روایت خاصه کاملا صحیح و جامع است. که منظور پیامبر در این حدیث این علوم نبوده،که مصداقش را هم میبینیم کسانی که به فراگیری این علوم پرداخته و به شناختی از خدا نرسیده اند...
و در کنار این حدیث احادیث زیادی مبنی بر سفارش فراگیری این علوم دیده میشود که باز منافاتی با محتوی حدیث مذکور ندارد.
من توفبق الله.

ذهین چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 21:25

های ٱخوند صاحب،بنا به یک دلیل روشن تاریخی در برداشت و فتوای تان مشکل وجود دارد. ٱن این که چینِ معاصر پیامبر، در علم نجوم، صنعت،طبابت و ریاضی شهرت داشت. اگر منظور پیامبر علوم دینی بود، پس ایشان نمی‌دانست که در چین کسی کلام و توحید و تفسیر و حدیث نمی‌خواند، بلکه علوم ریاضی و نجوم و فلسفه است ٱنجا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد