دانشگاه صنعتی ی شریف و دانشگاه پیام نور

                   بسم الله الرحمان الرحیم.

            در http://physics.sharif.edu/~web/doc/ccPHYS-2-FINAL.pdf نمره های نهائی ی درس فیزیک پایه ی 2 دانشجویان دانشگاه صنعتی ی شریف است که در تاریخ 23/4/1389 از دفتر فیزیک پایه به آموزش فرستاده اند. (در تاریخ بعد از 23 تیر 1389 در http://physics.sharif.edu/~web/ بنده خبر «نمرات فیزیک  2 نهایی  و به آموزش ارسال شده لذا غیر قابل تغییر است. / دفتر فیزیک پایه 23/4/89» را دیدم و سطر بعد از خبر، لینک http://physics.sharif.edu/~web/doc/ccPHYS-2-FINAL.pdf بود، اما امروز (شش دی 1389) لینک اخیر هست ولی در http://physics.sharif.edu/~web/ خبر  «نمرات فیزیک  2 نهایی  و به آموزش ارسال شده لذا غیر قابل تغییر است. / دفتر فیزیک پایه 23/4/89» نیست.)

            اگر نمره ها را نگاه کنید، می بینید درصد قابل توجهی، نمره ی زیر 10 گرفته اند: 2، 9، 4، 7، ... .

            البته 20 هم هست و نمره های خوب هم هست. اما نمره های زیر 10 هم قابل توجه است تعدادشان. 

            http://solvedquestionpapers.com/wp-content/uploads/2010/01/harvard.jpg  http://www.bia2malaysi.com/img/news3/sharif.jpg   http://img.irna.ir/1388/13881218/204695/T204695-332968.jpg

            خب. من بعد از این که شانزده هفده سال قبل تحصیلات دانشگاهی ام با ناکامی و با مدرک فوق دیپلم به پایان رسید، در چند سال گذشته شوق فیزیک خواندن زد به سرم. کنکور دادم. درس هم ابداً نخواندم. رفتم و کنکور دادم و فقط مجاز به انتخاب رشته در پیام نور شدم. و در نهایت فیزیک دانشگاه پیام نور قم قبول شدم. نه توانائی داشتم و نه حوصله داشتم کتابهای 20 سال قبل را بخوانم و با هزاران نفر جوانتر از خودم رقابت کنم.

            من نه آن زمان که 18 ساله بودم، نه الان که 38 ساله هستم، راستش هیچ وقت جرئت نکردم به این فکر کنم که دانشگاه شریف قبول شوم، اما اگر از بحث کنکور و «ورود به دانشگاه» که بگذریم، من شک دارم معیار دقیقی وجود داشته باشد که بتوان با اطمینان با استناد به آن معیار ادعا کرد دانشجویان دانشگاه شریف از نظر علمی و از نظر معلومات از دانشجویان دانشگاه پیام نور برتر هستند.

            حتا تک به تک دانشجویان دانشگاه شریف، و تک به تک دانشجویان دانشگاه پیام نور را، ظاهراً نمی شود در «همه چیز» و «همه ی درسها» و ... مقایسه کرد.

(یکی از عزیزان، به من گفت: من شنیده بودم سطح علمی ی دانشجوهای پیام نور پائین است، اما حالا شما (= سیدعباس سیدمحمدی) را که می بینم، می بینم درست شنیده ام.)

            به همین ترتیب، این که ظاهراً در جامعه ی ما افرادی می گویند دانش آموزان رشته ی ریاضی باهوشتر از دانشجویان علوم انسانی هستند. من شک دارم به این حرفها. من همکلاسهایی داشتم در دبیرستان (من رشته ام ریاضی فیزیک بود) که نمره ی شان در درسهای ریاضی (جبر و آنالیز؛ ریاضیات جدید؛ هندسه ی تحلیلی) با ضریب دو می شد نیم. البته با توجه به اعتماد به نفس خاص ما ایرانیها، من بعید می دانم همین عزیزان که با ضریب دو می شدند نیم، در جامعه از پز دادن «ریاضی بودن خود» به دانش آموزهای علوم انسانی خودداری می کردند.

            همچنین، فارغ التحصیلان آکسفورد و کیمبریج و هاروارد و سوربون، معلوم نیست معلوماتشان و آگاهی شان در رشته ی شان، بیشتر از فارغ التحصیلان همان رشته در دانشگاه ــ مثلاً ــ شیراز باشد.

            موضوع را این طور جمع بندی می کنم:

            افرادی هستند فقط یا عمدتاً، در رقابتهایی مانند کنکور توانا هستند؛

            افرادی هستند فقط یا عمدتاً، در تحصیلات دانشگاهی توانا هستند؛

            افرادی هستند درسشان خوب است و نمره خوب می گیرند اما تفکر و تعقل و استدلال آنها ضعیف است؛

            افرادی هستند شخصیت دانشگاهی ی ممتازی هستند، اما درکشان از مسائل اجتماعی ی ملی و جهانی ضعیف است؛

            کم هستند افرادی که در چندین حیطه و میدان، در اوج توانائی باشند؛

            حتا نابغه ها، نبوغشان لزوماً در همه چیز نیست و اگر اشتباه نکنم تا به حال در میان انسانهای معمولی (معمولی یعنی غیر از انبیاء و رسولان و امامها) فردی نبوده که نابغه در «همه چیز» باشد؛

            جامعه ی موفق، از توانائیهای مختلف افراد مختلف، استفاده می کند.

نظرات 54 + ارسال نظر
روزبه اسدی دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:45 http://sharteadab.blogfa.com/

سلام علیکم
برادر گرامی

نکته ای نهفته است
این دانشجویان نمره پایین همان دانشجویان ((پولی)) دانشگاه شریف هستنددانشگاههای تهران امیرکبیر شیراز هرساله خارج از ضوابط علمی مبادرت به جذب دانشجویان پولی یا شهریه ای می کنند واستدلالشان براین است که باباجان برای خودشان آب ندارد برای ما که نان دارد!!!
اجرا از این قرار است که روز سه‌شنبه 11 آبان مجلس شورای اسلامی در بررسی برنامه پنجم توسعه با پذیرش دانشجوی پولی در دانشگاه های دولتی بدون آزمون موافقت کرد، یعنی آنکه بنابر بند ی ماده 24 و تبصره 1 ذیل آن، دانشگاه های دولتی می‌توانند نسبت به تأسیس شعب در شهر محل استقرار خود یا دیگر شهرها و مناطق آزاد داخل کشور و نیز در خارج کشور به‌صورت خودگردان و با دریافت شهریه از داوطلبان اقدام کنند.قبلا نیز بصورت آیین نامه ایو بخشنامه ای بود که پس از بروز اعتراضهای دانشجویان رسما قانونی شد تا قانون چماقی باشد بر سر حق ودرحمایت از باطل.
مزید اطلاع عرض شود هم اکنون شعبه های پولی دانشگاه شریف علاوه بر تهران در کیش قشم دوبی دایراست
دانشگاه تهران نیز علاوه برجذب داشجو پولی بدون آزمون در دوبی و کیش وقشم شعباتی دایر نموده است
http://pwuts.ir/forum/showthread.php/1951

ستاریان دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:48

سلام

اولین ویراستار آنلاین فارسی آمد
http://virasbaz.persianlanguage.ir/

روزبه اسدی دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:59 http://sharteadab.blogfa.com/

آری حق باشماست شگفت زده بشوید ..می دانید معدل دیپلم دانشجویان پولی زیر 13 است؟!!! اما مدرکی که سرانجام می گیرند مدرک دانشگاه شریف است.
برای دوره کارشناسی ارشد 50میلیون تومان ببالا شهریه اش میشه
هرکه را زردرترازوست زور دربازوست..
تمام دانشجویان پولی از آغازادگان ونورچشمیهایی اند که با ثروت ملی مدرک می گیرند. .. پول عرق پدرشان نیست از یک جیب بیت المال گرفته به جیب دیگربیت المال می ریزن ..کلاس هم حضورندارند و یا درهیات هستند یا هیبت
فرادش هم با مدرک شریف براحتی با اشاره حاجی جذب میشوند و چنین شکلی چرخهای مملکت را می گردانند تاکورشود هرآنکه نتواند دید...

دانشجوی مستعد شریف تهران امیرکبیر نیز با دیدن چنین وضعی (عدم توان رقابت با دانشجو پولی در جذب مشاغل مدیریتی کشور) به ناچار راه خارج در پیش گرفته و مغزفراری میشوند
مهم آنست که دانشجویان پولی فارغ التحصیلان کنونی سنگرها را حفظ خواهند کرد

امید دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 19:06 http://andishe-pooya.blogfa.com/

۱. واقعا شما به فکر ؛سطح امتحان؛ برگزار شده نیفتادید ، یا خود را به کوچه علی چپ زدید ؟ سطح امتحان برگزار شده در دانشگاه صنعتی شریف با هر دانشگاه پیام نور به نظرتان یکی ، نزدیک به هم ، یا اصلا قابل مقایسه است ؟

؛استاد فقط از جزوه سوال دهید ؛ ؛استاد از کجا های کتاب می آد؛ ؛استاد از همون تمرین هایی که حل کردید میدید دیگه ؛ ... این ها آواهای آشنا به گوش کسانیست که ترم هایی را در دانشگاه های آزاد و پیام نور و غیر انتفاعی تدریس کرده اند .

۲. بنده به شخصه به دانشجوی دانشگاه آزاد علامه مجلسی اصفهان درس می دادم ، ایشان دانشجوی لیسانس بود اما نمی دانست معادله 2x +1 = 0 را چه کار باید بکند ! ... نمی دانست 3 به توان صفر می شود یک !

یکی از تفریحات مدرسین دانشگاه های غیر مطرح , خاطره هایی است که از این موارد در کلاس هایشان دارند . در اتاق اساتید و در سرویس ایاب و ذهاب , جستجو کنید ببینید چه می گویند و به چه می خندند

3. معیاری که می تواند با اطمینان فرق شریف و پیام نور و فرق شریف و ام آی تی را نشان دهد , محصولات علمی این دانشگاه هاست . این محصولات معمولا موید طبقه بندی هایی است که انجام می شود.

روزبه اسدی دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 19:06

http://www.jahannews.com/vdcguw9qnak9ty4.rpra.html

و
http://www.tabnak.ir/fa/news/128725/
و
http://hizbollah.mihanblog.com/post/301
و
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=17257&threadID=248619&forumID=

لینکهای مرتبط


فکر می کردم جنابعالی در کسوت روحانیت(روحانیون) هستید با توجه به تسلطی که بر موضوعات دینی دارید همین.

سیدمحمدی - روزبه اسدی دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 19:25 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
چه مدرکی دارید که در

http://physics.sharif.edu/~web/doc/ccPHYS-2-FINAL.pdf

شماره ی دانشجوئی هایی (از حدود دویست سیصد شماره ی دانشجوئی) که نمره ی شان 0 و 2 و 4 و 7 و 9 شده، دانشجوهای پولی هستند، و آنها که 20 و 18 و 17 و 12 و 10 شدند، غیر پولی هستند؟

من دبیرستان بودم. رشته ی ریاضی. دوره ی راهنمائی ی تحصیلی، شرط معدل یا نمی دانم چه شرطی بود، که چه کسانی بروند ریاضی و چه کسانی بروند هنرستان. ماها رفتیم ریاضی. اما در خود رشته ی ریاضی، افرادی می شدند 20 و 18، و افرادی می شدند 1 و 2 و 4.

شما دلیل قطعی یا حتا نیمه قطعی داری کسی که در کنکور سراسری خوب تست بزند و شریف قبول شود، او حتماً درسهای رشته ی تحصیلی اش را هم نمرات خوب می گیرد و 2 و 4 و 6 و 7 نمی شود؟

با احترام.

ندا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 19:30 http://secondwindow.blogsky.com

با تو ضیحات شما کمی شگفت زده شدم. که به موقع توضیحات روزبه عزیز به داد رسید. متشکرم روزبه جان.
جناب سید محمدی. سال 79 برادر من با کسب رتبه زیر دویست در رشته عمران دانشگاه دانشگاه شریف که سومین انتخابش بود پذیرفته بود. اما نتوانست با این رشته خودش را تطبیق دهد. چون تمام علاقه اش به دروس رشته برق بود. با توجه به این که رتبه برق را در سایر دانشگاهها داشت اما راضی نبود از دانشگاه شریف دل بکند. طبق ظوابط دانشگاه فقط در صورتی می توانست به برق شریف تغییر رشته دهد که معدل بالای 17 داشته باشد. معدل 17 برای دانشگاه شریف کار ساده ای نبود. اما وقتی لیست نمرات را در برد دانشگاه نگاه می کردید شمار بسیاری از دانشجویان برق معدل بالای 18 داشتند.
موردی دیگری که خودم مشاهده کردم در دانشگاه شیراز بود. دانشجوی رشته حقوق که مادرش با التماس و گریه اصرار داشت فرزندش را اخراج نکنند. اما به دلیل سطح پایین نمرات آن دانشجو ، هیات رسیدگی از ادامه تحصیل آن دانشجو امتناع کرد.

ندا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 19:42 http://secondwindow.blogsky.com

اما دفاعیه ای به دانشگاه پیام نور دارم. شاید پیام نور را بتوان مظلوم ترین دانشگاه در اموزش عالی بدانیم که دانشجویان مجبور هستند حجم بزرگی از مطالب را بدون استفاده استاد مطالعه کنند. تعداد جلسات تدریس یک سوم یا در بعضی دروس بسیار کمتر از دانشجویان عادی است. بعضی از دروس در طول ترم فقط 6 جلسه کلاس تشکیل می شود. هیچ رایزنی با استاد صورت نمی گیرد. و اگر باشد بسیار نادر است. چون استاد نه طراح سوال است و نه تعیین کننده منبع. منابع از قبل مشخص شده است. امتحان سراسری و کلی و هر امتحان مثابه یک کنکور است. میدترم فقط 5 نمره از 20 نمره امتحان را اختصاص دارد و گاهی دو سوم امتحان فینال به عنوان میدترم منظور می شود. شاید فقط در امتحان تشریحی بشود با استاد چانه زنی کرد. در امتحان تستی که مطابق کلید تهیه می شود. دانشجویان حتی در طول ترم اطلاع ندارند که امتحان در پایان ترم به چه صورت خواهد بود. تستی، تشریحی نقطه چین؟ در بعضی دانشگاهها کمبود مکان اموزشی و حضور بیش از 100 نفر در یک کلاس هم باید به این مشکلات اضافه کرد.
البته فکر می کنم این روزها شرایط بهتر شده باشد.

ستاریان دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 19:59

متن مقاله ات را دادم ویراستاری کردند نتیجه این شد:
بسم الله الرحمان الرحیم.

در http: //physics. sharif. edu/~web/doc/ccPHYS-۲-FINAL. pdf نمره‌های نهائی ی درس فیزیک پایهٔ ۲ دانشجویان دانشگاه صنعتی ی شریف است که در تاریخ ۲۳/۴/۱۳۸۹ از دفتر فیزیک پایه به آموزش فرستاده‌اند.

اگر نمره‌ها را نگاه کنید، می‌بینید درصد قابل توجهی، نمرهٔ زیر ۱۰ گرفته‌اند: ۲، ۹، ۴، ۷،....

البته ۲۰ هم هست و نمره‌های خوب هم هست. اما نمره‌های زیر ۱۰ هم قابل توجه است تعدادشان.

خب. من بعد از اینکه شانزده هفده سال قبل تحصیلات دانشگاهی‌ام با ناکامی و با مدرک فوق دیپلم به پایان رسید، در چند سال گذشته شوق فیزیک خواندن زد به سرم. کنکور دادم. درس هم ابداً نخواندم. رفتم و کنکور دادم و فقط مجاز به انتخاب رشته در پیام نور شدم. و در ن‌هایت فیزیک دانشگاه پیام نور قم قبول شدم. نه توانائی داشتم و نه حوصله داشتم کتابهای ۲۰ سال قبل را بخوانم و با هزاران نفر جوان‌تر از خودم رقابت کنم.

من نه آن زمان که ۱۸ ساله بودم، نه الان که ۳۸ ساله هستم، راستش هیچ وقت جرئت نکردم به این فکر کنم که دانشگاه شریف قبول شوم، اما اگر از بحث کنکور و «ورود به دانشگاه» که بگذریم، من شک دارم معیار دقیقی وجود داشته باشد که بتوان با اطمینان با استناد به آن معیار ادعا کرد دانشجویان دانشگاه شریف از نظر علمی و از نظر معلومات از دانشجویان دانشگاه پیام نور بر‌تر هستند.

حتا تک به تک دانشجویان دانشگاه شریف، و تک به تک دانشجویان دانشگاه پیام نور را، ظاهراً نمی‌شود در «همه چیز» و «همهٔ درس‌ها» و... مقایسه کرد.

(یکی از عزیزان، به من گفت: من شنیده بودم سطح علمی ی دانشجوهای پیام نور پائین است، اما حالا شما (= سیدعباس سیدمحمدی) را که می‌بینم، می‌بینم درست شنیده‌ام.)

به همین ترتیب، اینکه ظاهراً در جامعهٔ ما افرادی می‌گویند دانش آموزان رشتهٔ ریاضی باهوش‌تر از دانشجویان علوم انسانی هستند. من شک دارم به این حرف‌ها. من همکلاسهایی داشتم در دبیرستان (من رشته‌ام ریاضی فیزیک بود) که نمره یشان در درسهای ریاضی (جبر و آنالیز؛ ریاضیات جدید؛ هندسهٔ تحلیلی) با ضریب دو می‌شد نیم. البته با توجه به اعتماد به نفس خاص ما ایرانی‌ها، من بعید می‌دانم همین عزیزان که با ضریب دو می‌شدند نیم، در جامعه از پز دادن «ریاضی بودن خود» به دانش آموزهای علوم انسانی خودداری می‌کردند.

همچنین، فارغ التحصیلان آکسفورد و کیمبریج و هاروارد و سوربون، معلوم نیست معلوماتشان و آگاهیشان در رشته یشان، بیشتر از فارغ التحصیلان‌ همان رشته در دانشگاه ــ مثلاً ــ شیراز باشد.

موضوع را این طور جمع بندی می‌کنم:

افرادی هستند فقط یا عمدتاً، در رقابتهایی مانند کنکور توانا هستند؛

افرادی هستند فقط یا عمدتاً، در تحصیلات دانشگاهی توانا هستند؛

افرادی هستند درسشان خوب است و نمره خوب می‌گیرند اما تفکر و تعقل و استدلال آن‌ها ضعیف است؛

افرادی هستند شخصیت دانشگاهی ی ممتازی هستند، اما درکشان از مسائل اجتماعی ی ملی و جهانی ضعیف است؛

کم هستند افرادی که در چندین حیطه و می‌دان، در اوج توانائی باشند؛

حتا نابغه‌ها، نبوغشان لزوماً در همه چیز نیست و اگر اشتباه نکنم تا به حال در میان انسانهای معمولی (معمولی یعنی غیر از انبیاء و رسولان و امام‌ها) فردی نبوده که نابغه در «همه چیز» باشد؛

جامعهٔ موفق، از توانائیهای مختلف افراد مختلف، استفاده می‌کند.


جالب است که میدان را می دان ویراست کرده است!

ندا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:13 http://secondwindow.blogsky.com

اما اعتراضی دارم به اقای اسدی درباره دانشجوی پولی.
جناب اسدی الان این سیستم در دانشگاه شیراز هم دایر است. اما نه هزینه اش 50 میلیون تومان است نه دیپلم دانش جویان زیر 13 است و نه آقا زاده ها هستند. با ثروت ملی هم مدرک نمی گیرند . برایش پول خرج می کنند. پول جیب پدر و مادر یا حاصل دسترنج خودشان.
البته ان زمان یعنی حدود 7 یا 8 سال پیش که اولین گروه از دانشجویان پولی در دانشگاه شریف در رشته مکانیک پذیرفته شدند وضع با الان کمی فرق می کرد. و واقعا سطح علمی دانشجویان بسیار پایین بود. به طوری که دانشگاه مجبور میشد برای انها کلاس جداگانه دایر کند.
اما امروزه با افزایش این دانشگاه ها در سطح ارشد شرایط بسیار فرق کرده است. من خودم دوره ارشدمرا دارم در یکی از همین واحدهایی که به نظر شما پول بیت المال است می گذرانم. چه دفاع از باطلی. الان دانشگاههای معتبر جهان در تمام دنیا از دانشجویان هزینه تحصیل می گیرند. شاید ایران جزو معدود کشورهایی ست که از طریق کنکور با صرف کمترین هزینه دانشجو بگیرد. شاید خیلی از دانشجویان توان خواندن برای کنکور را نداشته باشند. شاید وقت و فرصتی برای گذران عمر در پشت کنکور ندارند. آیا این دانشجویان مصادف دفاع از باطل هستند؟ اگر ما بدون کنکور وارد دانشگاه می شویم برایش از جیب شخصی هزینه می کنیم. کسی هم ثروت باد اورده ندارد. همکلاسیهای من اکثرا شاغل هستند. عده ای هم مانند من از خانواده ام کمک گرفتم. با آن هزینه ای که ما صرف می کنیم فکر نمی کنم دیگه ذره ای از آموزش ما ناحق باشد. اگر ان دانشجویان با شرکت در کنکور از کلاس مجانی استفاده کردند ما برای یک ساعت حضور استاد هزینه پرداخت می کنیم. اما با این وجود این هزینه ها بنا به گفته شما 50 میلیون نیست. من که دارم در گران ترین رشته این دانشگاه درس می خوانم کل هزینه ام به 30 میلیون نمی رسد. این نهایت است. البته برای دانشجویانی که از شهرستان می آیند هزینه اقامت در هتل و بلیط هم باید اضافه نمود.

سیدعباس سیدمحمدی - امید دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:20 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
کوچه ی علی چپ زدم خودم را؟
بهتر نیست معقولتر صحبت کنی؟
***
می فرمائی:
«سطح امتحان برگزار شده در دانشگاه صنعتی شریف با هر دانشگاه پیام نور به نظرتان یکی ، نزدیک به هم ، یا اصلا قابل مقایسه است ؟»

ظاهراً سرفصل درسهای تدریس شده، و مواد امتحانی، در تمام ایران در دانشگاهها یکسان است.
مشخصاً در دانشگاه پیام نور، دو مطلب هست:
ــ امتحان سراسری است. تمام واحدها در تمام ایران، سؤالات پایان ترمشان یکسان است. اگر من بشوم 2 و یک نفر بشود 16 (هر دو دانشجوی پیام نور باشیم)، هر دومان دقیقاً سؤالات یکسان را جواب داده ایم. اما امیرکبیر و شریف و اصفهان و خواجه نصیر و تبریز و ...، سؤالات را استاد طرح می کند. ممکن است یکی مدعی شود سؤال دانشگاه دیگر ساده تر بوده.
ــ دانشگاه پیام نور، با امکانات کمتر (چه از نظر استاد، چه از نظر آزمایشگاه، چه از نظر کتابخانه، چه از نظر تعداد کلاسهای برگزار شده، ...) و با پرداختن شهریه، همان درسها را امتحان می دهند که دانشجوی دانشگاه شریف با استفاده از استادان احتمالاً برجسته تر، امتحان می دهند.


می فرمائی:
«؛استاد فقط از جزوه سوال دهید ؛ ؛استاد از کجا های کتاب می آد؛ ؛استاد از همون تمرین هایی که حل کردید میدید دیگه ؛ ... این ها آواهای آشنا به گوش کسانیست که ترم هایی را در دانشگاه های آزاد و پیام نور و غیر انتفاعی تدریس کرده اند .»


سیدمحمدی:
دوست گرامی.
مجبوری حرفهای عجیب بزنی؟
امتحانات پایان ترم پیام نور، هم سؤالات تشریحی اش و هم سؤالات تستی اش، مطلقاً خارج از اختیارات استادها است، و از مرکز می آید. شما این «آواها» را کجا شنیدی؟




بنده به گمان خودم معقول و با احتیاط حرف زدم و جسارت به دانشگاهها و دانشجویان آنها نکردم، اما شما معلوم نیست به چه دلیل حرفهایی می زنی که ممکن است «یکی از تفریحات» افراد شود.

حمیدرضا ابراهیم زاده دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:22 http://ندارم

سلام علیکم

البته این ها که عنوان میشود که مثلا دانشجویان شریف نخبه هستند به صورت اغلبی و متوسط گفته میشود. پرواضح است که ممکن است کسی در پیام نور از من شریفی باسوادتر باشد.
ولی به عنوان کسی که 4سال در شریف برق خوانده است شهادت میدهم که عده قابل توجهی از دانشجویان آنجا برترین استعدادهای این مرزو بوم بوده اند و متاسفانه به ضرس قاطع میگویم از دوره ما حتی یک نفر (یا شاید ماکزیمم 5 نفر) هم الان در داخل کشور نمانده است.

به هر حال این یک امر دودوتا چهار تاست. وقتی بهترین های کنکور میروند آنجا طبیعتا نخبهترند در مجموع.

ندا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:33 http://secondwindow.blogsky.com

جناب سید محمدی در این مورد به شما می گویم بله محال عقلی ست.
دانشجویی که با این وضعیت وارد دانشگاه میشه کمتر ممکنه در دانشگاه میدان خالی کنه. البته همیشه استثناهایی هم وجود دارند. مثلا نفر دوم کنکور سراسری در یکی از سالها به دلیل مشکلات روحی هرگز نتوانست مدرکش را بگیرد و نهایت مجبور شد به گرداندن چند کلاس کنکور اکتفا کند.
محال عقلی ست چون کلاس کنکور سواد نمی اورد. خیلی از همین قبول شدگان دانشگاه ازاد هم از کلاس کنکور استفاده کردند. در ثانی چنین نمراتی منجر به خروج از دانشگاه می شود . مانند ان فردی که در دانشگاه شیراز مثالش را زدم.
محال عقلی ست . چون با این افراد زندگی کردم و شیوه درس خواندنشان را دیده ام. البته برادر من فقط یکی از انها بود. اما همیشه درباره همکلاسیهایش و مدل و روش درس خواندنشان می گفت.
اما چرا فکر می کنم حرف روزبه درست باشد؟ چون یادم هست که ان زمان دانشجویان پولی رشته مکانیک حتی ساده ترین مفهومات مشتق را نمی دانستند.
جناب سید محمدی.
درست است که کنکور تست زدن بسیار مهم است. اما در رقابت های میلیمتری که گاهی بر سر یک تست چند ۱۰۰ نفر رتبه شما تغییر می کند نمی توان گفت ان فرد به صرف حفظ چند فرمول تستی حائز کسب رتبه خوب شود.

سلام دوست بزرگوار شریفی.
می فرمائی:

«به هر حال این یک امر دودوتا چهار تاست. وقتی بهترین های کنکور میروند آنجا طبیعتا نخبهترند در مجموع.»

سیدمحمدی:
دوست عزیز. اگر بفرمایی شریفی ها، نخبه ی تست زدن هستند، من قبول دارم. اما از کی تا حالا، «نخبه بودن» را با تست زدن محک می زنند؟

ندا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:51 http://secondwindow.blogsky.com

دانشجو پولی یعنی دانشجویی که بدون کنکور با صرف پول وارد دانشگاه شدند. مانند سیستم فراگیر دانشگاه پیام نور.
یکی از دلایل تاسیس این دانشگاهها خروج دانشجویان و جوانان از کشور برای تحصیل با صرف هزینه های گزاف بود. مقدار ارزی که این دانشجویان از کشور خارج می کردند به قدری زیاد بود که دانشگاه تصمیم گرفت امکاناتی را برای همین دانشجویان در داخل ایران ایجاد کند. به نام واحد بین الملل. من یکی از همان دانشجویان هستم که به ایران برگشتم. از طرفی دیگر دانشگاههای معتبر برای حفظ پایگاه علمی خود این دانشجویان بازگشته را در مکانی جداگانه با استفاده از امکانات خود دانشگاه به صرف هزینه پذیرش کردند.
البته امروز ما دیگر آنقدر دانشجوی خارجی نداریم. اما عده ای که تمایل به تحصیل دارند اما نمی توانند در کنکور موفق شوند. مثلا ممکن است سالها از درس دور مانده باشند- این تعداد به مقدار محدود از طریق مصاحبه و در بعضی از رشته ها با امتحان کتبی وارد واحد بین الملل دانشگاههای دولتی می شوند.
اما تفاوتشان. برای هر واحد و هر ترم به دانشگاه پول پرداخت می کنند. و برای رشته ما شرط داشتن معدل ۱۴ در دو ترم اول ( که شامل دروس پیش نیاز بود) به عنوان شرط پذیرش دانشجو بود.
منظور از دانشجو پولی همین است.
اما بنا به گفته روزبه در دوران لیسانس معمولا این دانشجویان به نسبت بچه های کنکوری ضعیف ترند

هلوع دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:00

سلام علیکم.
موافقم.
این که دانشگاه آزاد امتحاناتش فلان است و دولتی بهمان همش حرف است.
من به شخصه در ترم شش دانشگاه بودم که یکی از هم رشته ای های من در دانشکده صنعت نفت که از معتبرترین دانشگاههای دولتی است با دیدن سئوالات امتحان انتقال جرم ما شاخش درآمد از سختی سوالها و گفت در دانشگاه دولتی ما اصلا این جوز سختگیری ها وجود ندارد.
یکی از اساتید ما دکتر شهرآبادی اتفاقا از اساتید شریف بود که کاربرد ریاضیات در مهندسی شیمی بهمان درس می داد. شیوه تدریس این استاد بسیار جالب بود یعنی تفهیمی و کاربردی و در عین حال ساده و سهل بر عکس اساتید خودمان که یک جور عقده هاشان را در سوالات سخت بروز می دادند!
مثال نقض مثال امید هم یکی از دانشجویان چمران آشنای من بود که واقعا هنوز بلد نبود از یک تابع لیمیت بگیرد!
البته قابل کتمان نیست که درصد کم سوادهای پرورش یافته در دانشگاههای آزاد و پیام نور بیشتر از دانشگاههای دولتی است. آنهم ناشی از تفاوت سیستم پولی و پروسه پذیرش در این دانشگاههاست.

روزبه اسدی دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:20

با عرض سلام مجدد

برادر گرامی
تاکنون چنین بوده که افراد نابغه ودارای ضریب هوشی بسیاربالا در دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته می شده اند و پس از فارغ التحصیلی نیز با مدارج عالی دعوت نامه دانشگاههای معتبر جهان (ام آی تی و استنفورد و ..)دریافت کرده اند اکثرا بدلائلی که عرض شد از کشور رفته اند قلیلی مانده اند نمرات پایین نیز نداشته اند بلکه درسطح بسیاربالایی از علم آموزی بوده اند همان نمراتی که میفرمایی ۲۰ بوده متعلق به همین استعدادهاست عقل چنین حکم می کند اصل براینست کسیکه ضریب هوشی بالا داشته پشتکار بالا داشته به دانشگاه برتر کشور راهیافته در ادامه نیز بقا برهمان استعداد وپشتکار دارد مگر اینکه امر جدیدی حادث شود و شما از کجا مطمئنی که نمرات پایین متعلق به این دانشجویان است ؟
شما باید خلافش ثابت بکنی نه من!!
شما که می فرمایی نمره پایین مربوط به دانشجویان واقعی دانشگاه شریفه باید ثابت بکنی .
اصل براینست که پذیرفته شدگان پولی بادیپلم معدل ۱۲ کماکان با ضریب هوشی زیر متوسط ونمرات پایینی که در دروس مختلف دبیرستانی کسب کرده اند کماکان برهمین روال باشند و در دانشگاه سطح بالایی مانند شریف که طح امتحاناتش در ردیف استنفورد و ام آی تی امریکاست قطعا نمرات گلابی صید کنند و اگر ۲۰ بشند معجزه ای رخ داده باشد..
بحث ما موارد نادر نیست دقت کنید.
خودم دربهترین دانشگاه ملی با افتخار تحصیل کرده ام و وضعیت اسفبار علمی وایضا اخلاقی ورفتاری (موادمخدری و سیگاری و دخترباز و ..) پولیها را می دانم
موارد نادری نیز دیده ام که دانشجو دارای ضریب هوشی بالا دچار افسردگی ومسایل عشقی شده نتوانسته نمرات سطح بالا بگیره اما نمره تک رقمی نیز نگرفته و دیوانه شده ی اون از دانشجونماهای پولی بالاتر بوده اند وشرف داشته اند
شما بایه بلیط اتوبوس تشریف ببرین شریف و از نزدیک جویا شوید به حرفم میرسی

محمد دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:32

ببین شما وقتی با دانشجویان تهران و شریف و پلی تکنیک حرف می زنید و بحث می کنید متوجه فرق میشید!
به قول دکتر احمدی نژاد، آبو بریز اونجا که می سوزه! آخه با نخبگان چیکار داری!

جواد خراسانی دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:58 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام، من تجربه هر دو محیط دانشگاه سراسری و پیام نور را دارم، اختلاف سطح واقعا" وجود دارد.
نخبه بودن فقط در همان ورود و تست زدن باقی نمی ماند ، فرد پذیرفته شده ناسلامتی پس از ورود باید بدون تست حداقل 140 واحد را پاس کند.
خود شما مگر همین بالا ننوشته ای چون سراسری قبول نشدی؟ و فقط مجاز به انتخاب پیام نور شدی. خب همین قیاس را بین شریف و بقیه دانشگاه هایی که فنی مهندسی دارند انجام دهید تا دستان بیاید فرق شریف با بقیه دانشگاه چیست.
البته این حرف شما که تست زدن تنها ملاک انتخاب افراد برتر نیست، صحیح است.ولی با شرایط موجود و تعداد فراوان متقاضی و تعدد رشته ، به نظرم امتحان تستی کنکور سالمترین و کم مسئله ترین روش برای رده بندی دانشجویان و ورود به دانشگاه است.
من جمله آخر متن شما را اینجور برای خودم تصحیح می کنم که : " افراد موفق، توانایی ارائه توانائی های مختلف به جامعه را دارند و جامعه موفق را بوجود می آورند."

امید دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:09 http://andishe-pooya.blogfa.com/

۱. شما نمرات پایین یک دانشگاه را به شاهد گرفته اید و بدون کوچکترین اشاره ای به نمرات پایین دانشگاه پیام نور و اینکه سطح این دو امتحان یکی نیست ، به مقایسه و نتیجه گیری پرداخته اید ، آنوقت من حرف نامعقول می زنم !؟

۲. شما اطلاع دارید که در انتقال از یک دانشگاه رتبه پایین تر به یک دانشگاه رتبه بالاتر ، حداقل معدل قبولی دروس را تغییر می دهند .

۳. دوستم دانشگاه پیام نور درس می دهد . همین الان با او صحبت کردم . می گوید : ؛ مثلا در امتحان فلان درس ، کلید سوال تشریحی اینگونه است : ص ۳۸ کتاب ! بچه ها معمولا حفظ می کنند . با این همه می افتادند خیلی هاشان ، ما طرف ۵ می گیرد برایش ۱۰ رد می کنیم ؛

جناب محمدی ، آیا می اندیشید اساتید دانشگاه شریف هم ۵ بچه ها را ۱۰ رد می کنند ؟

۴. دوستان دیگر نیز جوابتان را داده اند . به نظر من معقول است که تا کسب اطلاعات بیشتر قضاوتتان را به تاخیر بیاندازید .

علایی دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:34

سلام

از طریق آقای ستاریان خبردار شدم که در اینجا بحث دانشگاهها و مقایسه آنها داغ است.

با بی میلی آمدم و کامنتها را خواندم ولی با نکاتی برخورد کردم که دیدم باید برای شفاف سازی در بعضی نکات وارد بحث شوم.

بنده در سال 70با رتبه سه رقمی وارد دانشکده هوا فضای خواجه نصیر طوسی شدم.رشته مکانیک.
در سال 75فارغ التحصیل شدم.
الان هم بعد از سالها باز دوباره از طریق کنکور سراسری وارد دانشگاه پیام نور شدم.اتفاقا مجاز به انتخاب رشته در کلیه رشته ها بودم.بنا به مسائل شغلی باید پیام نور را انتخاب میکردم.
اینها را گفتم که بگویم در هر دو زمینه بوده ام .هم کنار دانشجویان نخبه دولتی وهم کنار دانشجویان پیام نور.
اینکه میگویند سطح امتحانات دانشگاههای تاپ دولتی مثلا از پیام نور بالاتر است در حالت مطلق گوئی کاملا اشتباه است.
در بسیاری از موارد در دانشگاه دولتی از آنجا که ریش و قیچی امتحانات در دست استاد است معیار مناسبی برای تعیین سطح در دست نیست.
خود من در دانشکده هوافضا در زمان امتحانات خیالم راحت تر بود چون تقریبا استاد مشخص کرده بود از چه محدوده ای سوال طرح میکند.
اینکه کسی میگوید:

«؛استاد فقط از جزوه سوال دهید ؛ ؛استاد از کجا های کتاب می آد؛ ؛استاد از همون تمرین هایی که حل کردید میدید دیگه ؛ .»
این دقیقا از همان جوک هایی است که فقط در وبلاگستان آنهم همین محدوده که ما بحث میکنیم میتوان شنید.
یک بچه ده ساله هم در این نیرنگستان آریایی!!هم میداند امتحانات پیام نور سراسری است و استاد تقریبا حکم هیچ کاره را دارد در امتحانات.
اینکه گفته میشود:

«سطح امتحان برگزار شده در دانشگاه صنعتی شریف با هر دانشگاه پیام نور به نظرتان یکی ، نزدیک به هم ، یا اصلا قابل مقایسه است ؟ »

اگر میشد شاخ در آورد الان من یک شاخ ۱۷ متری از شنیدن این جمله درآورده بودم.
مثال ساده که حتی اساتید محترم دانشگاه علامه مجلسی اصفهان هم متوجه بشوند:
امتحان فیزیک پایه ۱در دانشگاههای دولتی و پیام نور هردو از کتاب مکانیک هالیدی برگزار میشود.
حالا سطح امتحان کدام بالاتر است؟هردو از یک کتاب است.بانک سوالات هم مشابه است.مگر آنکه سر شکمی بگوییم فلان دانشگاه وزن سوالات آخر ترمش را ریختیم در ترازو ودیدیم سنگینتر بود
دوستان:
دانشجو بود در خواجه نصیر که با کمک کلاسهای کنکور تستها را در ثانیه ای حل میکرد ولی در ساده ترین سوالات کتاب لیتهولد درجا میزد.
موفقیت در کنکور یک چیز است و موفقیت در دانشگاه بحث دیگری است.
به این شکل ساده نمیشود دسته بندی و قضاوت کرد

نکته پایانی:
همین جملاتی هم که نوشتم الان پشیمانم.دوستانی هم که قصد جوابگوئی دارند ، زیاد زحمت نکشند.از تجربیات قبلی میدانم چه جوابهایی در راه است.
بیخیال.
کلا وقتی دانشگاهی مثل کمبریج کتابی مینویسد مثل تاریخ علم کمبریج و در اینجا دوستان در اوج استدلالات منورشان بی محتوا بودن آنرا اثبات میکنندنمیدانم با چه انگیزه ای سعی بر اثبات محتوا داشتن امتحانات شریف را دارند

ندا به امید- دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:41 http://secondwindow.blogsky.com

با احترام به دانشگاه شریف
از دوستتون بپرسید امتحان تمام تستی هم می تونید ۵ را بکنید ۱۰؟ بهش بگید می دونی چند ۱۰۰۰ صفحه حفظ کردن واسه یک امتحان یعنی چی؟
آن هم کتابها و مطالبی که یا منسوخ شدند یا استاد تسلط کافی نداره.
اگر دانشجویان سایر دانشگاه ها از سر تفنن در کلاس حاضر نمی شوند بچه های پیام نور التماس می کنند که استاد یک جلسه اضافه تر براشون کلاس بگذاره.
اگر هر ۵ را می شد ۱۰ کرد که دیگه به دانشجو پیام نور اجازه نمی دانند لیسانس ۴ ساله را در ۱۰ سال بگذرونند.

ترم دوم دانشگاه در یکی از دروس امتحان میدترم ماکزیمم شدم. میدترم هم نصف کتاب بود. فقط یک غلط داشتم. اما اخر ترم همون درس افتادم. چون میدترم با اینکه نصف کتاب بود فقط ۵ نمره داشت. اما پایان ترم که مجدد همه کتاب را امتحان میدادیم و ان نصف هم حساب نمی شد با نمره ۹ افتادم. به دوستتون بفرمایید اگر ۵ میشد ۱۰ چرا ۹ من را ۱۰ ندادند؟
ترم اخر باز در یکی از دروس نمره ۹ اوردم. به استاد التماس کردم که ترم آخرم. قبول نکرد و گفت برو تک درس بگیر. برات قبولی شهریور رد میشه.
من واقعا پدرم در اومد تا تونستم با اون سیستم ۸ ترمه با معدل بالای ۱۴ درسم را تموم کنم. اما حق اعتراض هم نداشتم. چون انتخاب خودم بود. و کم کاری که زمان کنکور داشتم.

محمدرضا دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:44 http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
یعنی در حالت کلی پیام نور با دانشگاه دولتی مساوی ست؟ از هر لحاظ؟ حیف آن همه وقت که پای درس خواندن گذاشتیم و فخر فروختیم که در تنها دانشگاه تخصصی منابع طبیعی خاورمیانه درس خواندیم! همان سال اول در شهرمان همان رشته را بدون استرس کنکور و شب امتحان و... قبول می شدیم و الان هم برای شریفی ها و پلی تکنیکی ها لغز می پراندیم که ای بابا...!
فقط نمی دانم چرا از پیام نور و آزاد این همه نخبه بیرون نمی آید؟
استثنا معمولا بر قاعده نمی نشیند.

گفت و گوی سیدعباس سیدمحمدی با استاد فوق دکترای فیزیک، عضو هیئت علمی ی دانشگاه صنعتی ی شریف، شش دی 1389:
سخنان ایشان:

افرادی که در دانشگاه شریف نمره ی شان 0 و 2 و 9 و 3 می شود، واقعاً نمره ی شان همین است. البته سطح سؤالات دانشگاه شریف بالاتر از بقیه ی جاها است. حتا از صنعتی ی اصفهان هم بالاتر است. من صنعتی ی اصفهان هم استاد بودم. هم صنعتی ی اصفهان هم شریف، حدود 20 درصد نمره ی زیر 10 دارند. واقعاً زیر 10 هستند. ربطی به افسردگی و ... ندارد.

یک رقابت، کنکور است. یک رقابت هم بعد از کنکور است. بعد از کنکور هم، خود ِ شریفی ها با هم رقابت دارند در دانشگاه. خود اصفهانی ها، با هم. خود پیام نوری ها، با هم.

هر دانشگاه کالیبر طبیعی ی خود را دارد. در طول سالها، تنظیم می شود شرایط دانشگاه.

تجربه ی من این است از 1000 نفر که می آیند شریف، 600-700 نفرشان بهترینها هستند. 300-400 نفرشان هم متوسط و پایینتر از متوسط هستند.

من و همکارم، یک دانشجوی دکترا داریم الان. لیسانسش از پیام نور بوده. الان مقاله نوشته. دو استاد در پرینستون و ام آی تی ارجاع داده اند به مقاله ی او.

هم دانشجو، هم امکانات.
شریف امکاناتش هم برتر از بقیه است.

شریف یک جوّ تربیتی دارد که یک مقدار ماها را هم دانشجوها و هم استادها را قد بار می اورد. بعضیهایش هم مبتنی بر دستاوردهای واقعی است.

تحقیر کردن دانشگاههای دیگر و دانشجوهای دانشگاههای دیگر کار درستی نیست.

در کنکور، ممکن است شرایط طوری رقم بخورد دانشجو دانشگاه معروف قبول نشود. ممکن است افراد به هر دلیل دانشگاههای برتر قبول نشوند. ولی می توانند هدفسازی کنند و موفق شوند.

..... من پیام نور علوم انسانی قبول شد. به هر دلیل دولتی قبول نشد. من به او توصیه ها و راهنمایی هایی کردم. گفتم فرض کن دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی هستی. ..... فوق لیسانس علامه طباطبایی قبول شد.

شریف در شیمی اول نیست.
ولی در اکثر رشته ها شریف در رأس است. از زمان دکتر مجتهدی ائین نامه های سختگیرانه تهیه می کردند برای شریف.

ندا سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 00:28 http://secondwindow.blogsky.com

سید جان یک جا دقت نکردی.
«هم صنعتی ی اصفهان هم شریف، حدود 20 درصد نمره ی زیر 10 دارند.»

اینجا نوشته ۲۰٪ - اما اماری که شما ارائه دادید دقیقا عکس این درصد بود.

با توجه با این که :
« البته سطح سؤالات دانشگاه شریف بالاتر از بقیه ی جاها است. »

پس واکنش های همه دوستان خالی از انتظار نیست.

امید - علایی سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 00:48 http://andishe-pooya.blogfa.com/

۱. می فرمایید ؛اگر میشد شاخ در آورد الان من یک شاخ ۱۷ متری از شنیدن این جمله درآورده بودم.
مثال ساده که حتی اساتید محترم دانشگاه علامه مجلسی اصفهان هم متوجه بشوند:
امتحان فیزیک پایه ۱در دانشگاههای دولتی و پیام نور هردو از کتاب مکانیک هالیدی برگزار میشود.
حالا سطح امتحان کدام بالاتر است؟هردو از یک کتاب است.بانک سوالات هم مشابه است.مگر آنکه سر شکمی بگوییم فلان دانشگاه وزن سوالات آخر ترمش را ریختیم در ترازو ودیدیم سنگینتر بود؛

شما نمی خواهد شاخ دربیاوری برادر من ، شما ایندفعه در آیینه با دقت بیشتری به خود نگاه کن :

اگر ؛بانک سوالات؛ هم یکی بود ، مگر سوالات سخت و آسان ندارد . مگر نمی شود دو امتحان کاملا متفاوت از نظر سختی از مجموعه سوالات یکسان انتخاب کرد ؟

؛بانک سوالات؛ شوخی وبلاگستان است ! کدام بانک سولات ؟ در دوره لیسانس من استاتید ۸ سوال برای پایان ترم ؛طراحی؛ می کردند دوست عزیز ، می فهمید ، طراحی ! ... کتاب هالیدی بود اما سوالات را استاد طرح می کرد . حتی در پایان ترم چند تن از استادان سوالات خاص خود را به بچه ها دادند .

شما ۵ سال در خواجه نصیر درس خوانده ای و این چیزها را نمی فهمی ؟‌ اساتیدت سوالتشان را از تمرینات هالیدی می دادند ؟

۲.می فرمایید ؛یک بچه ده ساله هم در این نیرنگستان آریایی!!هم میداند امتحانات پیام نور سراسری است و استاد تقریبا حکم هیچ کاره را دارد در امتحانات.؛

بچه ده ساله عزیز ! امتحان میان ترم دارد و پایان ترم ! میان ترم پیام نور ۶ نمره است ! سوالات میان ترم را استاد طرح می کند . تصحیح سوالات تشریحی هم با استاد است . استاد تعیین می کند که یک شخص چقدر جوابش نزدیک به جواب کتاب است و چقدر مقصود را فهمیده است . اگر در دهات شما به کسی که اینچنین اختیاراتی دارد می گویند ؛هیچ کاره؛ ، پیشنهاد می کنم دوره دکتری را در همان مسقط الراس مورد نظر ادامه دهید .

۳. در مورد تاریخ علم کمبریج ، فقط می توانم بگویم جدا شما رویتان زیاد است . مثل اینکه هنوز دو زاریت نیافتاده برادر من: سند کم هوشی تو است آن قضیه تاریخ علم کمبریج . همان که می گفتید دوره اوج تمدن اسلامی بعد از قرن ۴و ۵ بوده !!! آنقدر بر سر ترجمه یک جمله پای فشردید که من مجبور شدم بیایم مسئله را برایتان حل کنم ! بعدش بی سر و صدا از آن قضیه کنار کشیدید ، آقای ستاریان گفت که گویا امید مسئله را حل کرد ! حالا ما بدهکار هم شدیم ؟ نگویید برادر این حرف ها را . ؛عرض خود می بری و زحمت ما می داری ؛

علایی-امید سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:09

سلام

برای کسانی که بی اطلاع از سراسری بودن امتحانات پیام نور هستند :

طراحی سوالات توسط اساتید آنهم در دانشگاه های ایران؟


شما را در بحث قبلی ارجاع میدهم به همان کامنتهایی فله ای.

علایی-امید سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:20

یادم رفت یک چیز دیگر هم بگویم و عنان بذله گوئی را بدست شما بسپارم:

مطمئنم اگر گل آقا مرحوم نشده بود با نمکی که در نوشته های شماست مطمئننا لازم نبود بدنبال شغلی بگردید

این قسمت سوالات سخت و آسانتان هم دیگر از آن ترشحات فکری بود که در جهان سوم مابعدالصفویه کمتر به چشم میخورد

ایها الناس:

حالا اگر من نیامدم جواب ادامه بذله گوئی های دوستان را بدهم خودم اعتراف میکنم بی سروصدا عقب کشیدم

ندا به همگی سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 http://secondwindow.blogsky.com

با این که سید سعی کرد با پاسخی از یک استاد جو را آرام کند اما این بحث داره به جاهای باریک میکشه.
اسم دانشگاه که میاد وسط همه غیرتی میشن و می خوان شاخ و شونه بکشن.
اصل قضیه اینه که دانشجو شریف دوبار پوست می اندازه. یک بار واسه کنکور. یه بار بعد کنکور. البته بعد که وارد دانشگاه شد چون یه بار طعم سختی را کشیده یک کم شرایط بهتره. اما پیام نور سختی که قبلا نکشیده باید در طول دوران دانشگاه بکشه. و اخرش هم اسم پیام نور روش باشه.
نمره استاد و کمک کردن هم نسبیه. دوست امید این کار را می کنه. استادای ما این کار را نمی کردن.

این طور که مشخصه همه بچه های وبلاگی درس خوونده هستند و سر چهارراه نایستادند به مردم متلک بگند

بچه ها دوستان سعی کنید خودتون را کنترل کنید. دانشگاهتون را به رخ هم نکشید. فرض ما بر این است که این مجموعه هیچکی با پارتی و زیر میزی نمره نگرفته. همه تلاش کردند.
و همه درس خوون هستیم. درس دوست هستیم. و زیر بار درسها کمرمون شکسته
ولی به جای تو سر هم زدن بیاین کنار هم باشیم . اگه ما همه مدعی هستیم که چه بهتر . می تونیم کار بزرگی را انجام بدیم. می تونیم قدمهای بزرگی برداریم. به جای اینکه تمام روزمون را صرف این کنیم که کی مدرکش الکیه. کی مدرکش با کلاسه

علایی-ندا سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:56

سلام

کامنتتان متین و معقول بود.

بنظر همگی اندکی با تعصب به قضایا نگاه کردیم.


فقط یک نکته:
این سید سر چهار راه ممکنه متلکی نگفته باشه ولی در وبلاگستان به خیلی ها متلک میگه
اسنادش هم موجوده!!

مهدی نادری نژاد سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:30 http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
البته سطح و کیفیت دانشگاه ها بسیارتبعیض آمیز متفاوت است حتی دانشگاه های موجود در تهران .در شهرستان ها هم که مشخص است.
به سلامتی همه دوستان شاید چند وقت دیگر دانشگاه ها پولی شود وما هم بتوانیم برویم دانشگاه تربیت مدرس.
البته هزار ها نمونه در ذهنم وجود داردکه پیشرفت اشخاص منحصر در دانشگاه نیست حتی مدعی هستم دانشگاه محرک پیشرفت هم نیست البته شاید در علوم انسانی بیشتر باشد.
ایا پرفسور حسابی با دانشگاه رفتن شخصیت جهانی شد یا با سعی وتلاش شخصی و.....................................................................................................................................

فرزانه سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
خوشبختانه من نه دانشجوی شریف بوده ام نه پیام نور
اما برادر عزیز
جداً شما فکر می کنید امتحان کنکور اساساً کشک است ؟
این طور هم که می فرمایید سطح تمام دانشگاههای دنیا با هم یکی است و اصولاً مقوله ای بنام رتبه بندی دانشگاهها وجود ندارد !!!

من لیسانس و فوقش را در دانشگاه تبریز خوانده ام . بنا به علاقه ام گاهی در دانشگاههای آزاد یا جامع علمی کاربردی تدریس کرده ام و می کنم . سوالاتی که امید گفته را و بلکه بدتر و مفتضح تر از آنها را فراوان شنیده ام .

اولین سوالات دانشجویان در شروع ترم همین هاست و ناله و فغان که ما فلان قدر پول می دهیم . تو رو خدا رحم کنید و...چه نامه ها و عریضه هایی که روی ورقه امتحانی نمی نویسند.
وقتی کتاب معرفی می کنم ناله می کنند که استاد کتاب را نمی تونیم بخریم جزوه بگید . جزوه که تهیه می کنم برایشان می گویند استاد این زیاده
نمونه سوال بدید و... وای کابوس من زمانی است که نمره ها را می زنم رو سایت ...
واسطه می تراشند برای نمره گرفتن و ... کارهایی می کنند که واقعاً خجالت آوره
من زمان دانشجوییم چنین چیزهایی ندیده بودم
پدرم هم سالها در دانشگاههای آزاد و پیام نور درس داده بعضی وقتها در ورقه های امتحانی ایشان غلطهای املایی را نشانم می داد که هفته ها بهش میخندیدیم.
من هرگز ادعا نمی کنم کسی که دانشگاه دولتی قبول نشده کم هوش است کم توان است یا ...
اما به جرات و اطمینان می گویم جدای از سهمیه ها و پولی های اخیر بقیه که دانشگاه دولتی قبول شده اند و می شوند زحمت می کشند برایش و بهمین جهت با سوادترند. ممکن است در حین تحصیل زده بشوند از درس خواندن و نمره کم هم بگیرند . اما باید دید در کدام امتحان کم گرفته اند ؟


فرزانه سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:59 http://www.elhrad.blogsky.com

نکته ای که فراموش کردم جو آکادمیکی است که در دانشگاه هست و در جاهایی که بدل از دانشگاه درست کرده اند نیست .
دانشگاههای بزرگ دولتی معمولاً فضایی دارند که منحصر به خودشان است و فقط دانشجویانش می توانند تجربه اش کنند و می دانند من چی می گویم .

این تابلوهایی که بنام دانشگاه روی ساختمان های اجاره ای که بعضاً چهار تا اتاق دارند می زنند به نظر شما کجایش شبیه دانشگاه است ؟

ملاک سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 16:26

تاکنون از پیام نور یا آزاد یا علمی کاربردی

مـــــــــــــــغـــــــــــــــــــــزی فــــــــــــــــــراری

شـده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چرا همه از شریف و امیرکبیر وتهران دعوت نامه می گیرند؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نکنه بعلت نمرات 2و4 ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دوما سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 16:41 http://dooma.blogfa.com/

البته باید در نظر داشت که در ایران اینطور مرسوم است که دانش آموزان باهوش تر به رشته ریاضی سوق داده می شوند و این خود نشان دنده این است که مسئولین ما چقدر برای علوم انسانی ارزش قائل هستند!!!

فرزانه سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 17:59 http://www.elhrad.blogsky.com

با سلام مجدد
خوب وقتی می فرمایید دانشجویان شریف فقط نخبه در تست زدن هستند یا فارغ التحصیلان آکسفورد و کیمبریج و هاروارد و سوربون، معلوم نیست معلوماتشان بیشتر از دانشجویان دیگر باشد چه مفهومی دارد ؟

صد البته صرف دانشجوی فلان دانشگاه بودن یا نبودن تنها معیار سنجش سواد و هوش فرد نیست . اما این گونه هم نیست که بگویید دانشجویان دانشگاهها هیچ توفیری نمی کنند و خروجی همه دانشگاهها می تواند به یک اندازه خوب یا بد باشد از نظر معلومات .

من جسارتی به شما یا نحوه و شرایط امتحان دادن شما نکردم تصویر کلی از تجربیات خودم را گفتم وگر نه فیزیک خواندن شما الان احتمالاً دلیلی جز علاقه تان ندارد.

خود من برق شریف قبول نشدم ولی اولین انتخابم بود.
بعد ها به این نتیجه رسیدم که ای کاش رشته های پایین تری را می رفتم در شریف می خواندم . دانشگاه ما خوب بود ولی شریف چیز دیگریست شاید حتی مکانیک طراحی جامداتش که من در اولویت های بعدی زده بودم و قبول شده بودم خیلی بهتر از برق تبریز بود .

تجربه من از تدریس ، تدریس خصوصی نیست . من هفته ای چند ساعت می روم سر کلاس برای تدریس .
همین نیمسال هم 8 ساعت کلاس دارم .
کنترل کننده های صنعتی و آزمایشگاهش را درس می دهم برای کارشناسی های الکترونیک . تو کلاس 64 نفری من یکی دو تا دانشجوی علاقمند به درس هم هست . اما بقیه شان به صد زبان می گویند که دارند برای مدرک می خوانند و از همین حالا التماس دعا دارند برای نمره .

ققنوس خیس سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:14

با سلام و با کسب اجازه از صاحب وبلاگ و سایرین.
مهمان گذری این وبلاگ هستم ، اما اینکه هر موضوعی ، می تواند محل جدل بشود برایم جالب است !! جالب که نه ... بگذریم.
در اینکه امتحان کنکور می تواند یک شاخص باشد(شاخصی که به نظرم شاخص خوبی نیست) ، حرفی نیست... در اینکه افرادی هستند که فقط در تست زدن مهارت دارند هم بنده شکی ندارم ... در اینکه دانشگاههای غیر شریف و به قول عده ای کلن بی شرف !! نخبه های زیادی تحویل جامعه مان دادند هم هیچ شکی نیست (مثل همشهری خودمون ، قوچانی عزیز ، که در دوره ی دانشجویی وقتی مقاله می نوشت همه گمان می بردند حجاریان آن را نوشته !) ... در اینکه دانشگاههای دولتی خوب ، دانشجوهاش بیشتر سرشون تو کتابه و دانشگاه های غیر آن ، بیشتر چششون تو چش دخترا و پسراست هم حرفی نیست ... هر مشاهده گر منصفی اینها را متوجه می شود !
اما بحث من این است که اگر برای قیاس این دانشگاه ها از یک روش "کل" گرایانه استفاده کنیم(مثل همان قیاس دانشجویان ریاضی و علوم انسانی) ،‌قیاسمان نتیجه ی خطایی میدهد ... صحبت از استثناء نیست ، صحبت از استثنائات بسیار است ... نمی دانم هنوز هم باید به آنها گفت استثناء یا نه !
و اگر غیر این باشد ،‌تا دنیا دنیاست ،‌می توانید برای هم دلیل و شاهد و برهان رو کنید که فلان و بهمان !!(برای همین کامنت من هم می شود هزار دلیل برای مخالفت آورد ، چون حرف من همین است ، می شود مخالفت کرد ، اما چه نوع مخالفتی ؟)
خیلی از افراد جامعه این توانایی را دارند که درباره ی یک سیستم داوری کنند (ایرادی ندارد ، داوری کنند) اما داوری بر اساس چه روشی ؟ ما که نه می توانیم و نه وقت آن را داریم که به تمام داوریها اهمیت بدهیم !‌ ما به داوری بر اساس روش تقریبن درست اهمیت خواهیم داد.
اگر هدف بحث شما رسیدن به جمله ی آخر پستتان است من تقریبن با شما موافقم ، اما با بحثی که به کل کل دانشگاهی تنزل پیدا کرده ، موافق نیستم ، یعنی از نظرم بیهوده است !
با تشکر.

ابراهیم ابریشمی سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:08 http://avakh.blogsky.com

سلام سید عزیز.
در بلاگم پرسیده بودی که دانشجوی کجا هستم و برایت گفتم که دانشجوی خواجه نصیرم، همان دانشکده‌ی زیر پل سیدخندان.
حقیقتش از بسیاری جهات یک دو-زیستم! و هم‌زمان با مطالعه دروس فیزیک حالت جامد، در حال نوشتن طرحی در باب مبانی معرفت‌شناسی نسبیت خاص در فلسفه‌ی کانت هستم.
از دیگر سو هم با انتشاراتی قرار-داد دارم که کتابی در باب فیلسوفان ایران معاصر بنویسم و از همین رو، با اساتید برجسته‌ی فلسفه غرب و شرق در تماس مداوم هستم.
اما این درحالی است که نمره‌ی معدل کل این ترمم (ترم5) به زحمت به 15 خواهد رسید!! گذشته از این، هیچ کدام از هم‌کلاسی‌ها و هم‌دوره‌ای هایم کوچک‌ترین فعالیتی غیر از اخذ واحد و پاس کردنشان، ندارند. حال با این وصف، چه داوری در باب دپارتمان مان باید کرد؟!
ببینید، موضوع به این سادگی نیست. دانشگاه در ایران، چه شریف چه آزاد، به ویژه در دوره لیسانس فونکسیون درسی ندارد، چه رسد به فونکسیون علمی.
دانشگاه در ایران، یک اپیدمی است و موجی کور. راه و نیروی گریز از مرکزی است که من جوان، درگیر موضوعاتی بس عجیب شوم. موضوعاتی که برای خود من چیزی ندارد، اما برای بسیاری، از دولت و حاکمیت تا آموزشگاه‌های کنکور و .... نفع فراوان دارد.
داشنگاه کنونی، فرزند آکادمی ارسطویی نیست، فرزند نهاد دولت است، از برای کنترل جامعه که همه دولت‌ها، از آن سود می‌برند.
ملاحظه بفرمایید، در همین فضای نت، چه غیرت‌ورزی در باب دانشگاه می‌شود. گمان می‌کنید، مطلوب نهاد حاکمیت، چیزی جز این است؟
این ارزشی‌کردن یک محیط درسی(و نه علمی)، به واقع چه سودی در شکافتن مرزهای علم دارد؟!
باری؛ به دوستانی که غیرت‌شان از مقایسه پیام نور و شریف به جوش آمده می‌پرسم:
کدامین نفع بزرگ علمی (و نه درسی) از شریف دیدیم؟ شاید پیام نور قدرت درسی شریف را نداشته باشد، بسیار خوب، خود شریف چه توان علمی از خود نشان داده؟!
دقت کنید، مقایسه در باب هاروارد و پیام نور نیست، سخن از شریف و پیام نور است. تمام اختلافی که بین این‌ها ایجاد شده، از برای بحث علمی نیست، دلایل جامعه‌شناختی فراوانی دخیل‌اند. همان‌گونه که در عرصه‌هایی چون دین برخورد جامعه‌شناختی (و نه درون‌دینی) را روا می‌دانید، اینجا نیز چنین کنید.

ستاریان سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:18

سلام

بحث دانشجویی است در سایت دکتر مهرداد جلالیان دنبال مطلبی می گشتم به این مورد برخوردم که بسار خواندنی است و خنده دار

عنوانش هست:
ماجرای پذیرش یک مقاله مسخره دریک کنفرانس بین المللی
http://www.drmehrdad.com/index.php?option=com_content&task=view&id=407&Itemid=1

چندی پیش مطلع شدم که جمعی از دانشجویان زبل یکی از دانشگاه های تهران دراقدامی که آن را نا تایید و نه رد میکنم، اقدام به یک شوخی نسبتا جدی با یک کنفرانس سالانه انجمن European Geosciences Union کرده و "خلاصه مقاله" ای را که بیشتر به جوک می ماند به این کنفرانس ارسال کرده اند.

نویسندگان ادعا کرده اند که دارای مدرک PhD بوده و نامهای خود را بترتیب بز و گوسفند و بره سفید درج کرده و عنوان مقاله را هم طراحی و بهینه سازی یک شبکه جئودتیک با استفاده از روش کله پاچه (Kalepache Method) درنظر گرفته اند.


درمتن "خلاصه مقاله" هم نویسندگان درجایی نوشته اند:

..."برای داشتن نتایج بهتر توصیه می‌کنیم که از این روش صبح اول وقت به همراه ملزوماتی چون: "زبون"، "چشم" و البته "پاچه" استفاده کنید. همچنین استفاده از "آبلیمو" پس از قسمت دوم ضروری است."....

نهایتا اینکه متن خلاصه مقاله مورد نظر که در زیر آمده است، بعنوان ارائه بصورت پوستر دراین کنفرانس پذیرش شده و توسط کنفرانس برای انتشار درجورنال مربوطه نیز درنظر گرفته شده است.

با اینحال در آخرین بازدیدی که از وب سایت همایش کردم، بعد از اینکه این موضوع به اطلاع کنفرانس رسانده شده است مقاله مربوطه از کنفرانس حذف شده ولی نگاهی به خلاصه مقاله خالی از لطف نیست.

البته اقدام این دانشجویان بیشتر به یک کار شیطنت آمیز و نامسئولانه می ماند که نباید دوباره تکرار شود و با تداعی داستان چوپان دروغگو احتمالا پذیرش مقالات ایرانیان در همایشهای مشابه با مشکل مواجه شود، با اینحال از حقیقت ماجرا نیز نباید به این سادگی گذشت که تقریبا اکثر کنفرانسها هر خلاصه مقاله ای را که ظاهر نسبتا استانداردی داشته باشد را براحتی بعنوان ارائه درکنفرانس بصورت پوستر پذیرش میکنند.




ایران درصدر فرار مغزها،زیان سالانه 50میلیارددلاری
http://www.drmehrdad.com/index.php?option=com_content&task=view&id=305&Itemid=1
در باره ی فرار مغزها هم در همین وبسایت چنین نوشته است:

بر اساس گزارش جدید صندوق بین المللی پول ، ایران رتبه اول را در آمار مهاجرت نخبگان از میان 91 کشور در حال توسعه یا توسعه نیافته دنیا کسب کرده است .


صندوق بین‌المللی پول در این مورد گزارش داده است که سالانه حدود 180 هزار ایرانی تحصیلکرده به امید زندگی و یافتن موقعیت های شغلی بهتر از کشور خارج می‌شوند . این صندوق بین المللی در گزارش خود می افزاید که رقم خروج حدود 180 هزار نخبه تحصیلکرده از ایران ، به معنی خروج سالانه 50 میلیارد دلار ارز از کشور است .

طبق این آمار هم‌اکنون بیش از 250 هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از 170 هزار ایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی می‌کنند و طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال 87 روزانه 3/2 نفر با مدرک دکترا، 15 نفر با مدرک کارشناسی ارشد، و صدها نفر با مدرک کارشناسی از کشور مهاجرت کرده اند .

این آمارها ی تکان دهنده - که واقعا فاجعه آمیز است - باید خواب را از چشم مدیران دولتی و مسئولان عالی رتبه کشور برباید و " هم وغم " آنها این باشد که با برنامه ریزی اصولی و ایجاد فضایی مناسب زندگی در کشور جلوی این روند بنیان بر افکن مهاجرت نخبگان را بگیرند و یا لااقل شیب صعودی مهاجرت نخبگان و تحصیلکردگان را کند کنند .

باید توجه داشت که مهاجرت هر نخبه تحصیلکرده از کشور به معنای بر باد دادن فرصت های توسعه ملی است و کشور را تبدیل به کارگاه مجانی تربیت نیروی انسانی متخصص برای کشورهای توسعه یافته دنیا می کند .

اگر آمار صندوق بین المللی پول درباره زیان 50 میلیارد دلاری فرار نخبگان از کشور درست باشد باید گفت که سالانه از روند مهاجرت نخبگان از کشور تقریباً معادل درآمد فروش نفت ، زیان مالی و اقتصادی متحمل می شویم .

این آمار تکان دهنده ضرورت توجه ویژه مسئولان را به موضوع را می طلبد و به نظر می رسد برای جلوگیری از زیان های مترتب بر پدیده فرار مغزها باید کمیته ویژه یا ستاد بحرانی با حضور مسئولان عالی رتبه دولتی و کارشناسان خبره تشکیل شود .

البته امید است که این ستاد بحران صرفا محملی برای دریافت حقوق و مزایای برخی مدیران ناکارآمد دولتی نشود و این ستاد واقعا با حس وطن دوستی و احساس دفاع از منافع ملی کشور راهکارهایی را برای مقابله با پدیده فرار مغزها اندیشیده و به مورد اجرا بگذارد .

مخلص کلام اینکه ، امسال از سوی مقام رهبری با نام " اصلاح الگوی مصرف " نامگذاری شده است و گمان نمی رود که زیان های وارده از ناحیه فرار مغزها قابل مقایسه با ضررهای مصرف بالای آب و برق و سوخت و.... باشد . بنابراین اگر از این زاویه به موضوع نگریسته شود باید در سال اصلاح الگوی مصرف جلوگیری از زیان های ناشی از پدیده مهاجرت نخبگان از کشور در صدر برنامه ریزی های ملی نظام قرار گیرد .


منبع: عصر ایران

لینک خبر: http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=89800


افزودنی دکتر جلالیان:

به نظرم به آن مبلغ 50 میلیارد دلار که احتمالا از محاسبه سر انگشتی هزینه های به بار نشستن آن 180 هزار نفر در طول سالیان و از بودجه کشور بدست آمده است، باید زیان ناشی از عدم حضور این مغز ها در مراکز تصمیم گیری علمی و پژوهشی و مراکز برنامه ریزی توسعه کشور را هم اضافه کرد. هر چند که الحمدلله در حال حاضر از این بابت و حضور متخصصان پرمغز در مراکز تصمیم گیری و برنامه ریزی مشکلی نداریم.

ابراهیم ابریشمی سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:03 http://avakh.blogsky.com

به گمانم، نتوانستم منظورم را برسانم. ببینید من مشکلی با خود دانشگاه و تاریخ دانشگاه در ایران ندارم.
فقط 2 چیز را می‌گویم:
نخست آنکه دانشگاهی مثل شریف، با تمامی ادعاهایش مگر چه رتبه و جایگاهی در دانشگاه‌های جهان داراست؟ اگر جو چنان علمی است که دوست‌داران این اوتوپیا از آن سخن می‌گویند، خوب است منظورشان را از این "جو علمی" روشن کنند. آن کس که مثلا دل در گرو فیزیک داشته باشد و دستی هم در آتش داشته باشد، نیک می‌داند که صنعتی شریف و دپارتمان فیزیکش، هیچ جابه‌جایی در مرزهای این علم انجام نداده.
دیگر آنکه، این دانشگاه نیست که مورد نقد من است، به هرو با توان و امکانات و توجه مسئولین، همین هم تا حد خوبی پاسخ‌گوست. بحث من، اپیدمی و موج اجتماعی (و نه لزوما سیاسی) پشت دانشگاه‌ها و به ویژه رتبه‌بندی آنان میان عوام است. سخن من آن است که این نگاه که به دانشگاه در جامعه ما رایج است، ریشه در علم و مسایل علمی ندارد.
من خود را در حدی نمی‌دانم که کوچکترین داوری در باب موجودیت علمی دانشگاه داشته باشم، سخن من آن است که در بین عوام، مفهوم دانشگاه فونکسیون(کاربست) علمی ندارد. فونکسیون خود دانشگاه را که رنکینگ بین‌المللی مشخص می‌کند.

حمیدرضا ابراهیم زاده سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:23 http://ندارم

سلام
سید جان
از استدلالت متعجب شدم.
کنکور که همه اش تست زنی نیست برادر. بی انصافی است که همه برگزیدگان کنکور را پهلوانان تستزنی بخوانیم (گذشته از اینکه اصلا تست زنی یعنی چه؟ یعنی کسی بیسواد باشد و با تستزنی بیاید بالا؟ چنین چیزی فقط میتواند استثنا باشد).
به هر حال سواد و هوش هم در آن مدخلیت تام دارد.
کنکور به صورت اغلبی کسانی را بالا می آورد که باسوادتر و تیزهوشترند نه کاملا ولی به صورت اکثری و اغلبی.

و اصولا متوجه نمیشوم در چه چیزی دارید تشکیک میکنید. اینکه کسانی که در کنکور بالا بوده اند الان نوعا در بالاترین وبهترین مراکز علمی دنیا به تحقیق و تدریس مشغولند (والبته مسئولان سر در برف کرده میگویند فرار مغزها نداریم) که امر پنهانی نیست و در نخبه بودنشان که نمیتوان تردید کرد.

کسانی که کنکور انتخابشان میکند به صورت اغلبی حتما نخبه و باسواد و باهوش هستند اما اثبات شی نفی ما عداء نمیکند. حتما نخبگانی هم خارج از این مجموعه هستند مثل شما. این است قول صواب که هم عقل و هم شواهد آن را تایید میکند و حکما شما هم میپذیرید.

ندا سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:28 http://secondwindow.blogsky.com

جناب سید محمدی
اول این لیستی که شما به عنوان منبع ذکر می کنید چیزی حدود ۱۰۰۰ نمره داره. یعنی دانشجویان شریف در تاریخ ۲۳ تیر ۸۹ - ۹۹۱ نفر درس فیزیک ۲ داشتند؟
سوال که می پرسم اینه که اول چطور می تونید ثابت کنید این لیست حقیقیه؟ مربوط به دانشگاه شریف هست ؟ تحریف نشده؟ دست برده نشده؟ و بعد اعلام کنید که ۹۹۱ نفر در این تاریخ در دانشگاه شریف فیزیک ۲ داشتند؟
دوم گفتید که ۲۰ درصد قابل توجه است. یعنی از یک کلاس ۲۰ نفری- ۴ نفر نمره زیر ۱۰ آوردند.
حقیقتش برام مقدور نیست لیست ۲۱ صفحه ای شما را بشمارم ببینم در این لیست ۱۰۰۰ نفری شما ۲۰۰ نفر زیر ۱۰ هستند یا نه.
در کامنت دومی که برای من گذاشتید اسمی هم از پدر بزرگوار من بردید که باز متوجه نشدم. منظورتون پدر بزرگوار ندا بود یا پدر بزرگوار فرزانه. که باز مرور کردم نظرات را و ندیدم کسی درباره پدرش حرفی زده باشه.

از تحصیلات امید پرسید که او هم فوق لیسانس کامپیوتر از دانشگاه شیراز داره. که فکر می کنم لیسانس دانشگاه علم و صنعت بوده و نفر دوم دانشگاه شیراز هست.

با تمام کامنتایی که گذاشتم و حرفهایی که استاد به شما تلفنی گفت هنوز هم اصرار دارید بگویید که «دانشجویان دانشگاه شریف از نظر علمی و از نظر معلومات از دانشجویان دانشگاه پیام نور برتر نیستند.»

جواب شما یک بحث طولانیه. شاید یک روز درباره اش یک پست بنویسم.

فرزانه سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:37 http://www.elhrad.blogsky.com

نه نه ابداً و جداً برازنده این عنوان نیستم . چند ساعت کلاس رفتن چون منی حتی سیاه مشق چنین عنوانی هم نیست . کار من چیز دیگریست .

من برای اساتید واقعی دوران تحصیلم که می دیدم تحصیل و آموختن آن به دیگران عصاره زندگیشان است احترام فوق العاده ای قائلم و شاید از باب این احترام عمیق است که دوست دارم زحمت دانش اندوزی را ارج نهیم و شاید عشق به آنها جسارتم می دهد که در فضایی میلی متری اندک تجربه ای بیندوزم .

باز هم تکرار می کنم دانش در پس گذراندن واحدهای این دانشگاه و آن دانشگاه نیست . هر جا که باشی دانش را باید جست و برای اندوختنش زحمت کشید.
آنچه را می خواهم نقد کنم راه میانبری است که مصنوعاً برای مدرک گرفتن می سازند و آن هم بقول آقای ابریشمی کلی دلایل جامعه شناسی دارد که شاید جای بحثش اینجا نیست .
سیستم آموزشی ما چنان معیوب است که افق دیدی کوچک هم به دانشجو نمی دهد طوری که او حتی از تشخیص و کشف علاقه و شوق خودش تا سالها عاجز است.هر چه که غیر از این است محصول تلاش فردی است .

برخی دوستان به نقد کل سیستم آموزش پرداخته اند که البته من خودم در صف اول چنین منتقدانی هستم از ابتدایی تا آزمون جامع دکتری ... چه قصور ها و کج رویها که می دانیم در همه جا هست .. اما قصور ها هم باید با انصاف پیمانه شوند و با یک چوب رانده نشوند.

آقای ابریشمی از ثمرات علمی شریف پرسیده اند :
با کسب اجازه از محضر شریفی ها من می گویم هیچ !
شریف و البته در مقیاس کوچکتر بقیه دانشگاههای خوب ایران فقط سکوی پرتاب دانشجویان و نخبگان به دنیای علم هستند . دنیایی در خارج از مرزهای ایران که توانایی استفاده از سرمایه فکر را دارد .

قصد من در گفته هایم فقط دفاع از تلاش کسانی بود که در رقابت هر چند غیر ایده آل اما سنگین و نفس گیر و دشوار کنکور موفقیتی کسب می کنند و فرصت تحصیل در دانشگاههای بهتری را کسب می کنند.
این دفاع نه به معنی منزه کردن آن دانشگاهها از ایراد است و نه نافی استعداد و علاقه کسانی که بهزار و یک دلیل در جاهای دیگری درس می خوانندو نه حتی تنزل به کل کل دانشگاهی ... تا دریافت و برداشت چه باشد ؟

اما از تعریف نخبه پرسیده اید: از نظر من نخبه کسی است که توانایی رها اندیشیدن را دارد.
طولانی گفتن و احتمالاً پراکنده گویی ام را ببخشید.

ندا سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:37 http://secondwindow.blogsky.com

نکته دوم شما از تست زنی و رفتن به کلاس کنکور و ... صحبت کردین.
شما فکر کردین با چند روش تست زنی می شه وارد شریف شد؟ اتفاقا من از شهری هستم که بازار کلاس خصوصی خیلی داغ هست . هر کسی که تب کنکور داره از سالهای اول دبیرستان کلاسهای چند نفره را دارند. اگر به صرف حذف یک فرمول خاص بود باید تمام این جمعیت الان بهترین دانشگاههای کشور را اشغال کرده باشند.
من نمی گویم پیام نور دانشجو خوب نداره. اما درصد بسیار بسیار کم.
به هر حال رقابتی بوده که این عده را از راه یابی به دانشگاههای دولتی طراز اول دور نگه داشته. چه دلیل دارید بگید که ورودی های دانشگاههای خوب بعد از ورود به دانشگاه عملکرد ضعیفی داشتند و به جای انها پیام نوری ها خوب ظاهر شدند

ندا به سید چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 http://secondwindow.blogsky.com

«ای ندا!
مگر 2 و 4 و 7 شدن دانشجویان دانشگاه شریف، محال عقلی است؟ ...خب دانشجویان شریف هم ممکن است بشوند 2 و 6 و 9 و 3. چی یه مگه؟
دانشجویان شریف، مگر جز با تست خیلی خوب زدن، شدند دانشجوی شریف؟ خب هر کسی تست خیلی خوب زد، فیزیک و شیمی و ریاضی و همه ی درسهایش هم در اوج است؟ »

من در برابر این کامنت شما جواب دادم که محال عقلی ست. و متذکر شدم که استثناهایی وجود دارد.

نمی دانم چرا اصرار دارید بگم اشتباه کردم. در حالی که من هنوز بر سر موضع اولیه خودم هستم.
۱) شما می گید دانشجو شریف با تست خوب زدن شده دانشجو شریف. با این حرفتون عملا معلومات او را زیر سوال می برید و تلاش می کنید سطح علمی او را پایین بکشید.
۲) نظریه استاد نوشتید. اما من باز هم از گفته استاد شما نتیجه گرفتم که هنوز سطح علمی دانشجویان بالاتر است و اگر هم چنین نمراتی هم موجود باشد فقط مربوط به ۲۰ ٪ و با علم به این که سطح امتحان بالاتری نسبت به سایرین دارند.
۳) فرض روزبه می تونه صحت داشته باشه.

شما در حالی به من می گویید بگو اشتباه کردی که تمام فرض اولیه شما زیر سوال رفت. شما نمرات را تحت این عنوان لینک کردید که بگویید مثلا این همان امتحانی ست که در دانشگاه پیام نور گرفته می شود و بچه های شریف چنین نمراتی می اورند.

چرا فکر می کنید حرفهاتون محتاطانه بوده در حالی که شما خیلی سطحی داشتید یک مقایسه بین پیام نور و شریف انجام می دادید و تنها دلیل خودتون بودید که دانشجو پیام نور هستید. چه بسا اگر دانشجوی یک دانشگاه دیگه بودید امروز شما هم پیام نور را می کوبیدید؟

از کل این بحث و کامنت های دوستان تنها نتیجه ای که گرفتم این بود که بهتره اصلا خودمون را با شریف مقایسه نکنیم. این نتیجه من بود. اما نمی دونم شما به چه نتیجه ای رسیدید که می گویید «بگو اشتباه کردم»

در نهایت فکر می کنم اگر هنوز اصرار بر مقایسه و اعلام برتری دارید بد نیست بهترین دانشجوی شریف را با بهترین دانشجوی پیام نور و ضعیف ترین دانشجوی شریف را با ضعیف ترین دانشجوی پیام نور مقایسه کنید.

اما اگر منظورتون این بود که بهترین دانشجوی پیام نور را با ضعیف ترین دانشجوی شریف مقایسه کنید ان موقع شاید بشه به یه نتایجی رسید که با عقاید شما هم سازگار باشه

ایرانی چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:31 http://www.byan.blogfa.com

باسلام
آرزوی توفیق وسلامت

جواد خراسانی چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:25 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام، اگر ممکن باشد[علما می فرمایند فرض محال، محال نیست] با وجود تمام فرض های پیش گفته شما، بنده بتوانم عدالت را اجرا کنم و جامعه را در راه رشد هدایت کنم، بله صددرصد حکومت از نظر بنده اسلامی است، بر منکرش هم لعنت[خنده]
در خصوص قداست هم حضرت حافظ فرموده است:
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد(هنگام خواندن کلمه خرقه، به اندازه 99/9% تمام خرقه ها، کلمه خرقه را بکشید)[نیشخند]

ستاریان چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:19

سلام

آینشتین هم در ورودی کنکور رد شده بود:
درسال 1895 در سن 17 سالگی ، انیشتین که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوئیس رد شد.

http://www.beytoote.com/scientific/scientist/eight-wonderful-life-albert-eisenstein.html

این مطلب هم هر چند بی ارتباظط با مطلب شماست اما عجیب بود:
س.ر: ظاهرا نظر شما در باب ارث زنان از کل اموال منقول و غیر منقول شوهر و بالعکس هم متفاوت است؟

ص.ت: بله از جمله مسائل روز ما که در مجلس هم مطرح شده است قضیه ارث زنان می باشد که بر حسب نص قرآن زنان از کل ما لم یملک شوهران ارث می برند که مردان هم اینگونه هستند و در رابطه با این مسئله کتاب ارث را برای « آقای خامنه ای» فرستادم و ایشان با صد در صد قبول این مطلب با رییس مجلس شورای ملی گفتگو کرده و هر دو این مطلب را پذیرفتند و از جمله کسانی که معترضانه به رییس مجلس نامه نوشت آقای سبحانی بود.



س.ر: شیخ جعفر سبحانی؟

ص.ت: بله. که چرا شما در مجلس بر خلاف علما فتوا داده اید ایشان(اقای خامنه ای) در پاسخ نوشتند چون در این مساله فتوای خدا و علما با هم تفاوت دارند فتوای خدا را پذیرفته ایم! که (وصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ وَ إِنْ کانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِها أَوْ دَیْنٍ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً 11 وَ لَکُمْ نِصْفُ ما تَرَکَ أَزْواجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصى بِها أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ 12 ) که فقط وصیت و و دین از برای زن از کل اموال و حقوق مرد مستثناء است مانند خود مردم. و به زنان هم در جاهلیت غیر اسلامی ظلم شده است که برای آنان ارثی قائل نبوده اند و هم در جاهلیت شیعه و سنی که ارث همسران زن را در انحصار قیمت ساختمان مسکونی دانسته اند.

http://mimil.blogsky.com/1388/11/16/post-20/

ستاریان چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:23

جالب بود که این وبلاگ مطلب آقای صادقی تهرانی را از وبلاگ جهل مرکب نقل کرده است

ستاریان چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:43

فیلمی دیدم به اسم جهان های موازی از مارک فورستر . قبلا در فلسفه درباره اش خوانده بودم سرچ کردم نقدی از فیلم پیدا کنم چیزی پیدا نکردم اما مطالب جدیدی در حوزه ی فیزیک کوانتوم دیدم گفتم شاید برایت جالب باشد .
آدرسشان را می گذارم در خصوص کشفیات جدید در خصوص دنیاهای موازی است:

انقلاب جدید در فیزیک
کشف شواهد وجود دنیاهای موازی با جهان ما + عکس
http://www.aftab.ir/news/view/2010/dec/19/c3_1292767954.php/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%B4%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

و جهان موازی ثابت شد
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=92494

دنیاهای موازی در قانون جذب
http://madreseha.com/forum/index.php?topic=1433.0

دنیاهای موازی و تودرتو
http://hadaf-e-zendegi.blogspot.com/2006/06/blog-post.html

سفر بین دنیاهای موازی (سفر در زمان)
http://www.iauh-ms1.blogfa.com/post-174.aspx

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد