استاد شهید دکتر مرتضی مطهری فریمانی

                 بسم الله الرحمان الرحیم.

            عیناً به نقل از وبسایت سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اصفهان عیناً طبق http://www.isaaresf.ir/subpages/is_pro_section5-1.aspx :

«لایحه قانونی راجع به برقراری حقوق وظیفه درباره وراث قانونی دکتر مرتضی مطهری فریمانی استاد دانشگاه تهران

(مصوب 31/2/1359)

ماده واحده:  از تاریخ شهادت استاد شهید دکتر مرتضی مطهری فریمانی استاد دانشگاه تهران ماهانه مبلغ یکصد هزارریال بعنوان حقوق وظیفه درمورد وراث قانونی او موضوع ماده 86  قانون استخدام کشوری با رعایت مقررات مربوط برقرار و از صندوق بازنشستگی کشوری پرداخت می‌گردد. این حقوق وظیفه مشمول کلیه افزایش‌های بعدی حقوق بازنشستگی و وظیفه اعضاء هیأت علمی دانشگاه تهران می‌باشد.»

نظرات 12 + ارسال نظر
نورالهی یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 23:24 http://denkenserfahrung.blogfa.com

آقای سیدمحمدی
سلام

آیا شما هنوز نماز می خوانید؟

بنده شخصاً از این شما دوره افتاده اید از این وبلاگ به اون وبلاگ و در بارۀ عدم همخوانی اسلام با رأی مردم بدون این که هیچ گاه به تقاضای این برادر کوچکتران برای به دست دادن توجیهی برای این که چرا باید به رأی اکثریت تن داد وفتی که می دانیم دینی که طبق آن نماز می خوانیم حق است (اگر دین نداشتیم آن وقت هم حق نداشتیم بگوییم نظر اکثریت چه رسد به وضع کنونیمان که دین داریم) پاسخی نداده اید چون پاسخی ندارد که بدهید بسیار دلخور و ناراحت هستم.

بدرود

نورالهی یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 23:25 http://denkenserfahrung.blogfa.com

کوچکتران = کوچکترین

سیدعباس سیدمحمدی-محمد نورالهی دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:39 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
بنده مسلمان هستم.
بنده شیعه ی دوازده امامی هستم.
بنده نماز می خوانم.
بنده روزه می گیرم.
متوجه سؤال شما نمی شوم. آیا منظور شما این است طبق اسلام، باید رأی اقلیت حاکم باشد در جامعه؟

مهدی نادری نژاد دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:00 http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
فرمودید:
"اگر حکومتی واقعاً مردمسالار باشد، برای مردمش پیش فرض نمی گذارد."
آیا حکومت واقعا مردمسالاروجود دارد؟این مسئله یک آرمان است وهمه بسوی آن حرکت می کنند.
آیا این پیش فرض را نمی توان برای حل یک مسئله عنوان کرد؟
آیا در نظامات دیگر که مردمسالاری بقول شما بدون پیش فرض(البته بنده بنا بر اطلاعاتی که دارم نمی تواند بدون پیش فرض باشد) است ومردم مقدرّات سیاسی و اجتماعی ی خود را همواره خود تعیین میکنند و هیچ چیز غیر قابل تغییری در قانون اساسی نیست این یک ارزش محسوب می شود؟یا آن موقع ارزش دارد که بر اساس پیش فرض های فرهنگی ودینی نظامی مردمسالار را طراحی کنیم که حتی حاضر باشیم برای حفظ کردن آن نظام جنگ هم بکنیم

حسن به نورالهی دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:35 http://hhamtaii.blogfa.com

به نماز خواندن این سید چه کار داری برادر من. گیریم نظرات سیاسی ایشان با شما جور نباشد. فوری انتظار داری تارک‌الصلاة شده باشد؟ این کردار شما، دلیلی بر اثبات نظر عباس نیست ولی شاهدی بر ضعف موضع خودتان، چرا.

آقای سیدمحمدی برادر گرامی
هی از جواب دادن طفره بروید عیب ندارد.

استاد گرامی جداً من باید به شما تذکر بدهم که نقیض حکومت اکثریت (که صد در صد غیر عقلانی است) حکومت اقلیت نیست بلکه اینجا شقهای بسیار زیادی می تواند مطرح شود که از جملۀ آنها اینهاست :
حکومت حقیقت و درستی و علم و کارشناسی
نماز خواندنتان را وسط کشدیم تا شما را متوجه مبانی دوگانۀ ذهنتان در این مورد بکنم.

مخاطب این شعر خدا وکیلی شما نیستید چون شما هنوز خیلی کار دارد تا جزو یک طرف به حساب بیایید. طرف سخن بنده سکولارهای مسلمان اند:

بلید ملتقط گوید که دینی هست و دنیایی
یکی را هل یکی را جو که با این هر دو برنایی
یکی در مروه زاهل مرو دیدم یا هبل می زد
چو از عزت سخن می گفت عزّی را مثل می زد
(از شاعر قبیلۀ ما)

بدرود

سیدعباس سیدمحمدی-محمد نورالهی دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 21:35 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
حکومت حقیقت و درستی و علم و کارشناسی، آخرالامر مراجعه به آراء مردم می کند یا نه؟ و در مراجعه به آراء مردم، آیا نظر اکثریت را بر نظر اقلیت ترجیح نمی دهند، تا احیاناً در انتخابات بعد، اقلیت بتواند با تبلیغ و توضیح نظر خود و جذب کردن مردمان به سوی خود، اکثریت شود؟

حکومت کردن حقیقت و درستی و علم و کارشناسی، بر مردم، راهش از طریق چیست؟ از طریق این که گفته شود

ای ملت واضح و مبرهن است این مدل حکومت که من آن را به شما معرفی می کنم بهترین مدل حکومت است و بر شما است از باب پیرو حقیقت و علم و کارشناسی بودن، اطاعت خود و گرایش خود به این مدل حکومتی را اعلام کنید؟

خب مرجع تقلید معاصر آیت الله اسدالله بیات گفته بود:

«فصل‏الخطاب در ارتباط با اصل نظام و تغییر و تثبیت آن با ملّت است»

و ظاهراً دوستان ارجمند با طرز فکر جناب عالی، با دیدن این جملات، رنگتان می پرد که این حرفهای گستاخانه چیست و «واضح و مبرهن است که فصل الخطاب، ولی فقیه است، و لا غیر».

حضرت خضر دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:09 http://hazratekhezr.blogsky.com

من متوجه منظور این پست نشدم!

آزاد دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:30 http://pirahan.blogsky.com

با سلام
1 : قبول دارم که در بازنگری قانون اساسی در سال 1368 برخی از اصول آن به ضرر مردمسالاری مورد تحدید قرار گرفت .

2 : در اصل 6 قانون اساسی که اشاره به " امور " دارد و ظاهرا امور را هم حصری کرده است ، منظور اموری است که مستقیما با رای مردم انتخاب می شوند مثل ریاست جمهوری ، مجلس و شورها . اما از اول هم قرار نبود که رهبری با رای مستقیم مردم انتخاب شود .

3 : دقت فرمایید اصل 111 قانون اساسی خبرگان را "موظف" کرده است تا در صورتی که رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود او را "عزل" کند ... حتما مستحضرید که از نظر حقوقی ، مفهوم مخالف عزل ، " نصب" است بنابراین خبرگان ، رهبری را منصوب می کنند . خبرگان نیز مستقیما با رای مردم انتخاب می شوند .

4 : به نظر من سازوکار شکلی این فرایند یک مردمسالاری نسبی را نشان می دهد اما اشکال کار در این سیستم جای دیگری است که فعلا قصد ورود به آن را ندارم .

5 : در مورد سئوالتان از آقای نادری نژاد ، فکر می کنم گزینه دوم انتخاب می شد البته نه با این لحن و ادبیات !!

نورالهی سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:00 http://denkenserfahrung.blogfa.com

برادر سلام
نوشته اید:
خب مرجع تقلید معاصر آیت الله اسدالله بیات گفته بود:

«فصل‏الخطاب در ارتباط با اصل نظام و تغییر و تثبیت آن با ملّت است»

پس چرا این آقای محترم سنی نشده. مگر اکثریت رای نداردند به ابوبکر. چرا پس پیرو ابوبکر نشده؟

بنده رنگم نپرید (سبزجیات که نیستم!!!!) بلکه رگ گردنم شد این هوا (البته نیستید تا قطر گردی دستم را ببینید!!!!)

بعدشم یعنی علم ملاکش نظر اکثریت است؟!!!!!!!! یعنی شما که تشریف می برید قم فیزیک امتحان می دهید پاسخ درست آن است که بیشتر داشنجویان آن را نوشته باشند!!!!!!!!!!!!!!
بابا عجب فیزیکی می خوانید شما
ای ول

بدرود

آزاد سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:01 http://pirahan.blogsky.com

سلام مجدد
1: من برداشتم از اصل 6 قانون اساسی این است که " امور " را منحصر در فرایندهایی دانسته است که مستقیما با رای مردم سروکار دارند مثل انتخابات ریاست جمهوری ، مجلس ، شوراها و همچنین مواردی نظیر همه پرسی ها . بنابراین در این اصل قانونگذار چون مصادیق را به صورت "حصری" ذکر کرده است ظاهرا تعمد داشته است که رهبری را از امور مورد نظر این اصل خارج کند .

2 : مستحضرید در اصل 107 قانون اساسی اشاره شده که : " .... یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می‌کنند .. " به کلمه "انتخاب" در این اصل دقت فرمایید ، این انتخاب معطوف به اراده خبرگان است بنابراین مسائلی همچون مسائل "ماورایی" در انتخاب رهبر منتفی است .

3 : در اصل الحاقی 177 عنوان شده : " .... محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایه‏های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است " .
دقت فرمایید در این اصل مواردی ذکر شده که تغییر ناپذیرند یعنی این که اگر قرار شد بازنگری در قانون اساسی به وجود آید این موارد قابل تغییر نیستند :
الف : اسلانی بودن نظام
ب : ابتنای قوانین بر اساس موازین اسلامی ، پایه های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی
ج : جمهوری بودن حکومت
د: ولایت امر و امامت (منظور همان ولایت فقیه است )
هـ : اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی
و : دین و مذهب رسمی کشور

4 : در مورد استدلال امام خمینی در خصوص پدران ما ... باید فضای بحث را عوض کرد تا بشود نتیجه ای از آن گرفت . در این زمینه ابتدا باید مبانی و بنیان های فکری ایشان را بازکاوی کرد چرا که در اندیشه امام خمینی اعتقاد به نوعی "حقانیت" فکری دیده می شود که آن را در مذهب شیعه منحصر می کند . در تفکر ایشان با استقرار این اندیشه ، پذیرفتن یا نپذیرفتن مردم چندان معیار نیست در صورتی که آن اظهارات ایشان در مورد نسل گذشته مربوط به زمانی است که هنوز این اندیشه استقرار پیدا نکرده است .

آزاد سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:05 http://pirahan.blogsky.com

ضمنا یک سئوال و یک خواهش
چرا کامنتهایتان را اینقدر گل و گشاد می نویسید ؟
اگر فاصله خطوط را کمتر کنید جای کمتری را می گیرد و فضای کامنتدانی را اینقدر وسیع و گسترده نمی کند . مستحضرید که در برخی نقاط کشور سرعت اینترنت خیلی کم است بنابراین فضای کامنتدانی هر چه کمتر اشغال شود سریعتر باز می شود .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد