در انتخابات شکوهمند ریاست جمهوری ی آینده به چه کسی رأی می دهید؟

                         بسم الله الرحمان الرحیم.

            در انتخابات شکوهمند ریاست جمهوری ی آینده، برای انتخاب مقامی که رئیس قســــــــــــــــــــــــــــــمتی از قوه ی مجریه است (قانون اساسی، اصل 113: [رئیس جمهور] ریاست قوه ی مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می‌شود بر عهده دارد) و مسئول اجرای قســـــــــــــــــــــــــــــــمتی از قانون اساسی است (قانون اساسی، اصل 113: [رئیس جمهور] مسئولیت اجرای قانون اساسی […] را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می‌شود بر عهده دارد)، و با نظارت استصوابی ی شورای نگهبان برگزار می شود، و هر رأیی که بدهید «مشت محکم بر دهان آمریکا و اسرائیل و ...» تلقی می شود، به چه کسی رأی می دهید؟

            در انتخابات شکوهمند مجلس آینده، که با نظارت استصوابی ی شورای نگهبان برگزار می شود، و هر رأیی که بدهید «مشت محکم بر دهان آمریکا و اسرائیل و ...» تلقی می شود، به چه کسی رأی می دهید؟

            در انتخابات شکوهمند خبرگان آینده، که با نظارت استصوابی ی شورای نگهبان برگزار می شود، و هر رأیی که بدهید «مشت محکم بر دهان آمریکا و اسرائیل و ...» تلقی می شود، به چه کسی رأی می دهید؟

            در رفراندوم مجدد جمهوری ی اسلامی ی ایران، که ظاهراً هرگز برگزار نمی شود، و پدران ما و پدران پدران ما قبول زحمت کردند و «وکالتاً از طرف ما» نوع حکومت را تعیین کردند و نوع حکومت را و ولایت فقیه را تغییرناپذیر معرفی کردند، چه رأیی می دهید؟

خویشاوند بودن حضرت آقای خامنه ای و مهندس میرحسین موسوی خامنه

                   بسم الله الرحمان الرحیم.

            این جانب سیدعباس سیدمحمدی هستم، فرزند سیدمحمود، فرزند سیداسماعیل، فرزند سیدجواد، فرزند میرحاجی، فرزند سیدمحمد، و وجه تسمیه ی «سیدمحمدی» این است که ما اولاد سیدمحمد هستیم که سیدمحمد از تفرش به روستای انجیله در نزدیکی ی تفرش آمده بوده.

            طبق منبعی که نقل می کنم، رهبر کنونی ی جمهوری ی اسلامی ی ایران، حضرت آقای سیدعلی حسینی خامنه است، فرزند مرحوم آقای سیدجواد، فرزند مرحوم آقا سیدحسین (معروف به سیدحسین پیشنماز)، فرزند مرحوم آقا سیدمحمد، که سیدمحمد از تفرش به خامنه ی تبریز رفته است.

            طبق همین منبع، که نقل می کنم، عضو فعلی ی مجمع تشخیص مصلحت نظام، آقای مهندس میرحسین موسوی خامنه است، فرزند میراسماعیل، فرزند خانم ِ ... (که خانم ِ ... خواهر آقا سیدحسین پیشنماز بوده، و با یکی از آقایان سادات ازدواج کرده، یعنی خانم ِ ... عمه ی پدر حضرت آقای خامنه ای است)، فرزند سیدمحمد، که سیدمحمد از تفرش به خامنه ی تبریز رفته است.

            یعنی طبق این منبع، پدر حضرت آقای خامنه ای دقیقاً پسردائی ی پدر مهندس میرحسین موسوی است (پدر مهندس میرحسین موسوی دقیقاً پسرعمه ی پدر حضرت آقای خامنه ای است).

            طبق منبعی که نقل می کنم، سیدمحمد که جدّ حضرت آقای خامنه ای و آقای موسوی است، و در تفرش بوده است، پدرش سیدمحمدتقی بوده است. طبق اطلاعات بنده، جدّ بنده که سیدمحمد بوده و در تفرش بوده، نام پدرش سیدمحمدجواد بوده (امامزاده شاهزاده محمد در اطراف تفرش؟) و سیدمحمدجواد ظاهراً فرزند سیدابوطالب بوده است. طبق شجره نامه ای که بنده از آقای خامنه ای دیدم، سلسله ی ایشان به امام سجاد علیه السلام می رسد. قاعدتاً سلسله ی مهندس میرحسین موسوی از طریق مادر پدر پدرش به امام سجاد علیه السلام می رسد. طبق اطلاعات بنده، که البته جزئیات سلسله را هنوز نیافتم، سلسله ی بنده هم به امام سجاد علیه السلام می رسد.

            (سیدمحمد که در تفرش بوده و جدّ حضرت آقای خامنه ای و آقای مهندس میرحسین موسوی است، و سیدمحمد که در تفرش بوده و جدّ بنده است، ظاهراً حد اقل به دو دلیل دو فرد جداگانه هستند. اول این که سیدمحمد که جد آقایان خامنه ای و موسوی است از تفرش به خامنه رفته، و سیدمحمد که جدّ بنده بوده از تفرش به روستای انجیله نزدیک تفرش رفته است. دوم این که سیدمحمد که جد آقایان خامنه ای و موسوی است نام پدرش سیدمحمدتقی بوده و سیدمحمد که جد بنده بوده ظاهراً نام پدرش سیدمحمدجواد بوده. البته چون سلسله ی حضرت آقای خامنه ای از طرف پدر و سلسله ی آقای موسوی از طرف مادر پدر پدر (و احیاناً از طرف پدر هم؟) به امام سجاد علیه السلام می رسد، و سلسله ی بنده هم ظاهراً به امام سجاد علیه السلام می رسد، شاید چند پشت قبل از سیدمحمد که از تفرش به خامنه ی تبریز رفت (= جدّ آقایان خامنه ای و موسوی) و چند پشت قبل از سیدمحمد که از تفرش به روستای انجیله نزدیک تفرش رفت (= جدّ بنده) به هم برسند و حضرت آقای سیدعلی حسینی خامنه و آقای مهندس میرحسین موسوی خامنه و این بنده سیدعباس سیدمحمدی چند پشت قبل به هم برسیم.)

            بنده از خویشاوندی ی حضرت آقای خامنه ای و مهندس میرحسین موسوی خامنه، چنان که در منبع ذکر شده است، بی خبر بودم، و اجمالاً شنیده بودم خویشاوندی ای بین آنان وجود دارد، و همچنین از همشهریهای خودم شنیده بودم آقای خامنه ای گاهی اوقات به تفرش سفر می کند و می فرماید جدّ ما این جا دفن است، تا این که دوست ارجمند آقای م. س. اخباری راجع به نحوه ی دقیق خویشاوندی ی حضرت آقای خامنه ای و مهندس نیرحسین موسوی برایم نقل کرد و من تحقیقاتی کردم و به مطالبی ــ ظاهراً ــ مستندتر رسیدم. چون نمی دانم آقای م. س. راضی هست یا نه، نامش را به طور کامل نقل نمی کنم. (البته احتمالاً تعدادی از رفقای من متوجه می شوند آقای م. س. کیست!)

            اما منبع:

            علی اشرف فتحی در http://www.tourjan.com/?p=3547  چنین نوشته است:

            «شاید روزی که روحانی گمنامی به اسم سید محمد از تفرش به خامنه تبریز رفت و به هدایت دینی مردم آن دیار مشغول شد، گمان نمی کرد که از نسل او، چند چهره تاریخ ساز و اثرگذار متولد شده و ایفاگر نقش های بسیار مهمی در تاریخ معاصر ایران شوند.

پس از سید محمد، فرزندش سید حسین ایفاگر وظایف پدر در خامنه شد. او را بعدها سید حسین پیشنماز نامیدند چرا که امام جماعت مسجد جامع تبریز بود. البته سید حسین پیشنماز در تاریخ معاصر ایران بیشتر به سبب دامادش شناخته شده است. خیرالنساء دختر سید حسین با طلبه جوان و پرشوری به نام شیخ محمد خیابانی ازدواج کرد که نامش در تاریخ ایران، به آزادیخواهی و استبداد ستیزی شهره است.

سید حسین پیشنماز برای مدتی از خامنه به نجف اشرف رفت که در آنجا فرزندش سید جواد خامنه ای در سال ۱۲۷۳ شمسی به دنیا آمد. حجة الاسلام و المسلمین آقا سید جواد خامنه ای که پدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر کنونی جمهوری اسلامی و دیگر برادرانش (محمد، هادی و حسن) است در زمان ریاست جمهوری دومین پسرش یعنی در نیمه تیر سال ۱۳۶۵ در سن ۹۲ سالگی از دنیا می رود و در جوار بارگاه امام هشتم به خاک سپرده می شود.

خواهر سید حسین پیشنماز نیز در خامنه با یکی از سادات آن دیار ازدواج می کند که از او پسری به نام میر اسماعیل موسوی زاده می شود. میر اسماعیل موسوی پدر میرحسین موسوی و برادرش میرمحمود است که اکنون ۹۷ ساله است. با این حساب میراسماعیل موسوی (پدر میرحسین) پسرعمه مرحوم آقا سید جواد خامنه ای (پدر آیت الله خامنه ای) است. آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۸۵ به عیادت این پسر عمه پدرشان در بوذرجمهری تهران رفتند و از قضا، میرحسین موسوی همان زمان در خانه پدرش حضور داشت که تصاویر این دیدار در رقابت های انتخاباتی سال ۸۸ از سوی ستاد میرحسین موسوی مورد استفاده قرار گرفت.

بدین ترتیب امروز دو نفر از نوادگان سید محمد بن سید محمد تقی که زادگاه آبا و اجدادی اش تفرش را به قصد دیار آذربایجان ترک گفت، از عناصر تعیین کننده سیاست کشورمان شمرده می شوند.»

ده اسفند 1389 ، ایران: مهندس و مجتهد در گروگان ، بسیج در خیابان

           

               بسم الله الرحمان الرحیم.

            طبق وبسایت جهان نیوز http://www.jahannews.com/prti3waw.t1a5q2bcct.html و طبق وبسایت تابناک http://www.tabnak.ir/fa/news/51536/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%8A-%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%A8%D9%8A  و طبق وبسایت تبیان http://www.tebyan.net/weblog/tondar59/post.aspx?PostID=71569  :

            «مهدی کروبی، درشهرستان الیگودرز استان لرستان به دنیا آمدم ..........
دروس مقدماتی حوزوی را نزد پدرم آموختم و در 16 سالگی به قم رفتم و تا سالی که به تهران آمدم تا سطح کفایه و خارج فقه و اصول را از اساتید بزرگواری نظیر مرحوم امام خمینی، مرحوم آیت اله نجفی مرعشی، مرحوم آیت اله سلطانی، آیت اله منتظری مرحوم آیت اله فاضل لنکرانی، مرحوم آیت اله مشکینی بهره مند شدم.

در تهران نیز مدتی در درس میرزا باقر آشتیانی شرکت کردم. من طلبه درس خوانی بودم و اجازه اجتهاد از سوی 8 استاد برجسته حوزه از جمله آیات عظام سلطانی طباطبایی، فاضل لنکرانی، یوسف صانعی، و نوری همدانی به من داده شد

            پایان نقل از لینکها.

            علاقه مندان می توانند تصویر یا متن اجازه ی اجتهاد آقای مهدی کروبی از مراجع محترم تقلید آقای حسین نوری همدانی و آقای فاضل لنکرانی و آقای یوسف صانعی را در اینترنت ببینند.

            حدود یک هفته است مجتهد شیعه شیخ مهدی کروبی، و همسرش، و مهندس میرحسین موسوی، و همسرش، در گروگان هستند، و حدود دو هفته است (تا خود ِ امروز 10 اسفند 1389) عزیزان بسیجی با باتوم و موتور و سپر و ماسک و نقاب و گاز اشک آور در خیابان هستند.

            طبق عکسی که در http://up.behtarin.com/images/31009806968200274312.png می بینید، حد اقل در سه قسمت از بدن مجتهد شیعه و شهروند ایرانی، آقا شیخ مهدی کروبی، اثر باتوم مشخص است.

            مجتهد، باتوم می خورد. بسیجی، باتوم می زند.  

 

                                               http://up.behtarin.com/images/31009806968200274312.png

ضدّ انقلاب چه کسی است؟

             بسم الله الرحمان الرحیم.

            1) بنده چند روز قبل برایم سؤال ایجاد شد که آیا «ضدّ انقلاب» تعریف واضح دارد. در صحیفه ی امام خمینی بررسی کردم. گمان کردم ممکن است با بررسی ی بیانات ایشان بتوان به تعریفی نسبتاً واضح از «ضدّ انقلاب» رسید. بنده البته نتوانستم از بیانات امام خمینی که تعبیر «ضدّ انقلاب» در آن به کار رفته بود، به تعریفی مشخص دست یابم. در بیانات ایشان، مانند دوران بعد از درگذشت ایشان، «ضدّ انقلاب» به انواع و اقسام مخالفان و معترضان گفته شده است، و انواع و اقسام دیدگاهها و اَعمال را ایشان با صفت «ضدّ انقلاب» نام برده است. چند نمونه ذکر می کنم.

 

                                      http://www.fardanews.com/files/fa/news/1389/10/7/60138_662.jpg


            ــ امام خمینی، صحیفه ی امام، 9 صبح 29 فروردین 1358:

«آنهایى که با روحانیت مخالفت مى‏کنند، با اسلام مخالفت مى‏کنند، اینها ضد انقلاب هستند»

ــ عنوانی که مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی برای قسمتی از سخنرانی ی امام خمینی در 27 خرداد 1358 انتخاب کرده (توضیحاً یکی از پیشنهاد دهندگان طرح مجلس مؤسسان، مرحوم سیدمحمدکاظم شریعتمداری بوده):

«انگیزه ضد انقلاب از طرح مجلس مؤسسان‏»

ــ امام خمینی، صحیفه ی امام خمینی، 12 دی 1358:

«امروز ضد انقلاب کسى است که آن کارى که مشغول هست، در آن کار سستى کند، در آن کار بیکارى کند یا وادار کند اشخاصى را که آنها کم کارى کنند، از زیر بار شانه خالى کنند»

ــ و:

در تاریخ 5 مهر 1364 تعداد 135 نفر از نمایندگان مجلس به امام خمینی نامه نوشتند و گفتند از جمله برای مقابله با «توطئه‏هاى خطرناک سیاسى و تحریکات ضد انقلاب» و جلوگیری از «تزلزلى شدید در ارکان دولت و اداره کشور»، مهندس میرحسین موسوی برای دولت جدید (از 1364 تا 1368) مجدداً نخست وزیر بشود، و امام خمینی موافقت کرد و جواب داد:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

با تشکر از حضرات آقایان، این جانب چون خود را موظف به اظهار نظر مى‏دانم، به آقایانى که نظر خواسته‏اند، از آن جمله جناب حجت الاسلام آقاى مهدوى و بعضى آقایان دیگر، عرض کردم آقاى مهندس موسوى «1» را شخص متدین و متعهد، و در وضع بسیار پیچیده کشور، دولت ایشان را موفق مى‏دانم؛ و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمى‏دانم. ولى حق انتخاب با جناب آقاى رئیس جمهور «2» و مجلس شوراى اسلامى محترم است.

5 مهر 64

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏»

(توضیح:

یعنی فردی که یک روز برای مقابله با تحریکات «ضدّ انقلاب»، تعداد 135 نماینده ی مجلس از امام خمینی رسماً درخواست کردند او مجدداً برای چهار سال 1364 تا 1368 بشود نخست وزیر، از بعد از 22 خرداد 1388 تا امروز 9 اسفند 1389، خودش فتنه است و فتنه گر است و انگلیسی است و اسرائیلی است و آمریکائی است و منافق است و مشمول «مرگ بر» و «اعدام باید گردد» است، و اخیراً هم خودش و هم هر کس از او حمایت کند «ضدّ انقلاب» است.)

2) آقای غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور طبق http://www.hamshahrionline.ir/news-128931.aspx در تاریخ سوم اسفند 1389 گفته است:

«هر کسی که بخواهد از سران فتنه حمایت کند، ضدانقلاب است .......... در صورت حمایت اشخاص از سران فتنه به آنها به عنوان حامیان ضدانقلاب نگاه می‌شود و این تحمل ناشدنی است و باید دانست تضمین قطعی راه ثواب، فقط اطاعت از ولی فقیه است و اگر در فتنه هم این اقدام را انجام می‌دادیم موفق می‌شدیم.» 

 

                                  http://www.mashreghnews.ir/Newsroom/Images/News/Editor/image/samadi/imam.jpg

3) در وبسایت آفتاب در http://www.aftabnews.ir/vdcd950fkyt0z56.2a2y.html در تاریخ بیست شهریور 1389 چنین نوشته اند:

«آفتاب: هر کس، دقیقاً همان گونه که ما می خواهیم نباشد، ضد نظام است، ضد انقلاب است، برانداز است، منافق است، جاسوس آمریکاست، وطن فروش است ، خائن است و … ؛ این ادبیاتی است که بسیاری با استفاه از آن، سال‌هاست که به تسویه حساب با این‌وآن می‌پردازند و با سنگر گرفتن در پشت نام نظام و انقلاب، تیرهای تهمت و سرکوفت را به این‌و‌آن شلیک می‌کنند.

.......... کسانی که با ادعای دفاع از نظام، مدام این و آن را ضد نظام معرفی می‌کنند‌، آیا واقعاً بر این باورند که نظام حکومتی ما در داخل تا این حد “ضد” دارد؟ و این ضد نظام‌ها ‌، حتی در صدا و سیمای تحت نظارت رهبری هم نفوذ کرده و سریال های ضدنظام را بر روی آنتن می‌فرستند و هیچ‌کس هم متوجه نمی‌شود جز چند نفری که تخصص‌شان ضد انقلاب معرفی کردن خلق‌الله و عیب‌جویی است؟! اگر واقعاً نظام این همه “ضد” دارد که وای به حال نظام و اگر این‌گونه نیست که “ویل لکل همزه لمزه” وای بر عیب‌جویان

هر کودتا باعث ظهور یک نهضت و انقلاب مردمی شده است

            بسم الله الرحمان الرحیم.

            عیناً طبق وبسایت «سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح» در http://www.farhangedefa.ir/new/index.php?option=com_content&view=article&id=143:--28----&catid=26:1389-05-13-21-03-38&Itemid=29  مورخ 10 بهمن 1387، و عیناً طبق وبسایت «بسیج دانشجویی دانشکده علوم ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد» در http://stubasij.um.ac.ir/index.php?name=News&file=article&sid=193 بدون تاریخ انتتشار، و عیناً طبق وبسایت «آینده روشن ـ اخبار مهدویت و معنویت» در http://www.bfnews.ir/getgxn9x.ak9uq4prra.html  مورخ 10 بهمن 1387:

            «در یک صد سال اخیر در ایران سه کودتا به کمک و نقشه خارجیان و ابرقدرت ها صورت گرفته است: کودتای محمدعلی شاه قاجار علیه مشروطه، کودتای سوم حوت 1299 شمسی رضاخان میرپنج (پهلوی) و سیدضیاءالدین طباطبایی، و کودتای 28 مرداد .1332 این سه کودتا به ترتیب از طرف روس ها، انگلیسی ها- و آمریکائی ها حمایت شده است، ولی هر کودتا باعث ظهور یک نهضت و انقلاب مردمی شده است. آنها که ماجراجوئی های جدیدی را در سرمی پرورانند بهتر است به دقت از این دگرگونی های تاریخی و اجتماعی مطلع باشند

            پایان نقل دقیق از لینکها.

            هیچ یک از سه منبع فوق، نام نویسنده ی ندارد. اما از آقای دکتر حمید مولانا، در روزنامه ی کیهان، پنج شنبه 30 مرداد 1382 صفحه ی 16، مقاله ای با عنوان «از کودتای 28 مرداد تا انقلاب اسلامی» که در سلسله ی مقالاتی با عنوان «چشم انداز» بوده (سلسله مقالاتی از سال 1371 تا سال 1388)، منتشر شده است که دقیقاً و واو به واو مطابقت دارد با آنچه من نقل کردم، و دقیقاً و واو به واو مطابقت دارد با تمام متن قبل از آنچه نقل کردم و تمام متن بعد از آنچه نقل کردم. به نظر می رسد می توان به این نتیجه رسید مقاله ای که با متن یکسان در سه وبسایت منتشر شده که در دو وبسایت تاریخ انتشارش بهمن 1387 بوده، و متن یکسان منتشرشده در این سه وبسایت، واو به واو با آنچه به نام آقای دکتر حمید مولانا در روزنامه ی کیهان در سال 1382 منتشر شده است، مطابقت دارد، نویسنده اش آقای دکتر حمید مولانا است.

            طبق «پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران» صفحه ی http://www.president.ir/fa/?ArtID=11539&term=مولانا  مورخ 18 اوت 2008 (= 29/05/1387 ؟) آقای دکتر حمید مولانا مشاور رئیس جمهور شده است. متن خبر و حُکم: «دکتر محمود احمدی نژاد در حکمی پروفسور حمید مولانا را به سمت «مشاور رییس جمهور» منصوب کرد.

متن حکم رییس جمهور به این شرح است:

جناب آقای دکتر حمید مولانا

با توجه به تعهد، سوابق و تجارب ارزشمند جنابعالی، به موجب این حکم شما را به سمت «مشاور رییس جمهور» برمی گزینیم.

امیدواریم با عنایات الهی همراه با همه خدمتگزاران میهن اسلامی در تحقق اهداف چهارگانه «عدالت گستری، مهرورزی، خدمت صادقانه و ارتقاء سطح زندگی مادی و معنوی ملت شریف ایران» موفق و موید باشید. محمود احمدی نژاد»

            مجدداً آنچه در چهار منبع ِ وبسایت «سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح» (مورخ 10 بهمن 1387) و وبسایت «بسیج دانشجویی دانشکده علوم ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد» (بدون تاریخ انتشار) و وبسایت «آینده روشن ـ اخبار مهدویت و معنویت» (مورخ 10 بهمن 1387)، و مقاله ی منتشر شده از آقای دکتر حمید مولانا (دارای حُکم مشاور از رئیس جمهور ایران در سال 1387) در روزنامه ی کیهان سال 1382، عیناً با متن یکسان منتشر شده، نقل می کنم:

            «در یک صد سال اخیر در ایران سه کودتا به کمک و نقشه خارجیان و ابرقدرت ها صورت گرفته است: کودتای محمدعلی شاه قاجار علیه مشروطه، کودتای سوم حوت 1299 شمسی رضاخان میرپنج (پهلوی) و سیدضیاءالدین طباطبایی، و کودتای 28 مرداد .1332 این سه کودتا به ترتیب از طرف روس ها، انگلیسی ها- و آمریکائی ها حمایت شده است، ولی هر کودتا باعث ظهور یک نهضت و انقلاب مردمی شده است. آنها که ماجراجوئی های جدیدی را در سرمی پرورانند بهتر است به دقت از این دگرگونی های تاریخی و اجتماعی مطلع باشند