ای آزادی ، ای مقدّسی که به بهانه ی مقدسات و... ، کنارت می گذارند

                     بسم الله الرحمان الرحیم.

            عین گفت و گوی آقای مصطفی ستاریان و سیدعباس سیدمحمدی در ذیل http://seyyedmohammadi.blogsky.com/1389/08/10/post-81/ (امیدوارم آقای مصطفی ستاریان از نقل این گفت و گوی عمومی، در متن وبلاگ، ناراضی نباشد؛ و ظاهراً مخاطب آقای ستاریان در بیاناتش بنده نیستم، و من هم گمان نکردم مخاطب ایشان هستم، و در نظری که در برابر فرمایش ایشان عرض می کنم، قصدم دفاع از نظرات دیگران نیست، هرچند .........): 

                                   http://farm4.static.flickr.com/3265/2633621971_11d4db604d_m.jpg 

 

                                                   http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ats_bsgV9IloKM:http://hornbillunleashed.files.wordpress.com/2009/09/freedom-of-expression.jpg

            ــ مصطفی ستاریان:

«سلام

جالب است تا به بعضی دوستان بگوییم ما هم با روند فعلی مخالفیم و با شما هم نظر هستیم فورا تمسخر فرموده و می فرمایند یعنی شما حاضری دخترت و همسرت بروند روی سن و باله برقصند!؟

یعنی خودشان آزادی را چنین تصویر می کنند و وقتی کسی مثال از مجاز بودن فیلترینگ صور قبیحه بزند غش غش خنده می کنند!

در مورد مطلب مورد بحث ، توجه کنید، کدامیک از ما همه ی ابعاد وجودی خود ، اعم از طرز زندگی افکار و ایده ها و آرزوها و خصائص و عقاید خود را حاضریم حتا برای نزدیکترین دوست خود ، تمام و کمال بازگو کنیم؟

آیا حتا در اوج شوخی و خنده خود را سانسور نمی کنیم و حد نگه نمی داریم!؟
در بحثهای جدی همه حرف خود را می زنیم یا قسمتی را به فراخور موقعیت و شرایط ، حذف می کنیم؟ در عصبانیت که عنان اختیار بکلی از دست خارج می شود چطور؟ تا نهایت خشونت به جلو می رویم و یا قسمتی از اعمال خود را کنترل می کنیم ؟

در حد و مرز آزادی هم همین قیود باید باشد و همه خود را به رعایت آن ملتزم بدانند و در صورتی که کسی نظری داد با گذاشتن شکلک خنده و متلک ، طوری وانمود نکنیم که انگار با یک مریخی روبرو هستیم!

جامعه نیز چنین است و مقدسات مردم باید مورد احترام باشد اما سوال از دلیل این مقدس بودن را هیچ مانع و ردایی نباید باشد .

پس آزادی باید مرزهایی داشته باشد و قانون مشخص کننده ی این مرزهاست و گاهی عرف جای قانون نشسته و امر ونهی می کند و گاهی اشخاص و نهادهایی خاص چنین وظیفه ای را بر عهده می گیرند و خود را فراتر از قانون و عرف می پندارند. آنچه بد و غیر رواست همین آخری است.
کاش بلد بودیم با هم گفتگو کنیم بعد برای همه دردها  یک نسخه می پیچیدیم!
»

ــ سیدعباس سیدمحمدی:

«سلام علیکم.

یکی از مقدسات مردم «آزادی» هست یا نه؟ یکی از مقدسترین مقدسها آزادی هست یا نه؟ خداوند متعال که می فرماید

افلا تعقلون و افلا یتدبرون و افلا یتوبون و افلا تتفکرون و افلا تتذکرون و افلا تتقون و افلا یؤمنون و افلا تسمعون و افلا یسمعون و افلا تبصرون و افلا یشکرون و افلا یعقلون و افلا ینظرون

آیا اگر مردمان آزاد نباشند در تفکر و تدبر و تعقل و دیدن و شنیدن، می توانند خوبتر و خوب و بد و بدتر را تشخیص دهند و به سمتش بروند؟

در مسئله ی اینترنت و ماهواره، بنده به اندازه ی کافی شباهت با موضوعاتی مانند این که یک نفر لخت شود بپرد وسط خیابان، نمی بینم. اینترنت و ماهواره، بعد از اراده کردن افراد، در اختیار افراد قرار می گیرند. به همین ترتیب، این که کجای اینترنت را ببینی و کجا را نبینی و کجای ماهواره را ببینی و کجایش را نبینی، به اراده و انتخاب افراد است. اینترنت یک دفعه باز نمی شود بپرد وسط اتاق ما. ماهواره یک دفعه باز نمی شود بپرد روی مبل منزل ما. منظورم این است به گمان من، اینترنت و ماهواره مطلقاً نباید فیلتر و سانسور داشته باشد، بلکه گزینش خوب و بد باید توسط خود افراد طبق اخلاق و فرهنگ و جهان بینی و ... آنها باشد نه که افرادی برای شما و من و ما تصمیم بگیرند چه ببین و چه نبین و چه بخوان و چه نخوان.

مقدسات مردم چیست؟ اعظم طالقانی گفته بود اگر آزادی نباشد، خون شهیدان انقلاب هدر رفته. به نظرت در سی سال گذشته، حکومت چه قدر به «آزادی» حساس بوده؟ به نظرت به دادن آزادی حساس بوده، یا به گرفتن ِ آزادیهای مختلف به دلایل و توجیهات مختلف؟»

نظرات 16 + ارسال نظر
ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 18:56

سلام
مبحث آزادی در هر یک از جوامع دارای معانی خاص خود آن جامعه است. هر جامعه ای هدفی دارد و در تعیین اهداف جامعه خود دیدگاهی خاص خود را دارد. مبانی و راههای رسیدن به آن اهداف را تعریف می کند و قوانینی وضع می نماید که جامعه را در رسیدن به ان اهداف ، در کانالی مشخص ، هدایت کند. همه برای رسیدن به ان هدف تعیین شده آزاد هستند ولی اگر کسی خواست بر خلاف هدف و جهت تعیین شده کلی جامعه اقدام کند ، مخل آزادی دیگران و ضد هدف شناخته می شود و با او برخورد می گردد
بحث ما در اینجا بر سر خود آزادی نیست بلکه بر سر حدود آزادی است. من معتقدم آزادی مقید به قید قانون و عرف جامعه است.
به عقیده من خودِ وجود قانون در جامعه، یعنی محدود کردن آزادی و نبود قانون یعنی آنارشیسم. با برداشتی که من از دیدگاه شما می کنم نظر شما آزادی مطلق است.
من از یکی از مهاجرین ایرانی ِ ساکن بلژیک شنیدم که تلویزیون بلژیک تنها تلویزیون دولتی دنیاست که هیچ محدودیتی برای پخش ندارد و حتا در امریکا پخش برنامه ها و فیلمها از تلویزیون دولتی، مستلزم رعایت قوانین و سانسور هستند.
مگر خود تلویزیون به یکباره باز می شود و می پرد در خانه ما!؟ ما تلویزیون را می خریم و به خانه می آوریم و روشن می کنیم. به عقیده شما باید برای تلویزیون هم هیچ محدودیتی قائل نباشیم!؟ برای کتابها ، مجلات و دیگر اقلام فرهنگی و ضد فرهنگی چطور؟ مجلات هم به یکباره در جیب ما ظاهر نمی شوند . مگر مجلات را نباید از کیوسکها خرید؟ آیا باید موجود باشد و آزاد باشد و هر کس خواست برود بخرد و اگر نخواست نخرد؟ حکم مواد مخدر و مشروبات الکلی چیست؟
این حرف مثل این است که محل زندگی انسان را نباید از میکروب بری کرد و فقط باید به واکسینه کردن و قوی کردن مردم در مقابل بیماری و سرایت آن اقدام نمود. آیا این مورد قبول عقل است؟
شما از قرآن مثال آورده ای ؛ خدا و قرآن گفته است آزادی مطلق مقدس است !؟
پس بشارتها و انذارها در قرآن برای چیست؟ اعزام انبیا برای چه بوده است ؟ جهاد چه وجهی دارد؟ وضع قوانین و حدود و دیات و ...برای چیست؟
اصلا کدام جامعه در جهان وجود دارد که آزادی اش مطلق باشد؟ اصلا چه کسی گفته است نفس آزادی ، آن هم از نوع مطلقش مقدس است؟ ضمن اینکه هیچ نوع آزادی در هیچ کجای جهان مطلق نیست و همه انواع آزادی مقید به قید قانون است ؛ خود آزادی نیز وقتی مقدس است که باعث رشد و اعتلای جامعه شود و اگر آزادی، انسان و جامعه را به فساد و انحطاط و تشتت ببرد نه تنها اصلا مقدس نیست ، بلکه حتا ضد ارزش و ضد تقدس و ضد جامعه است.

سیدمحمدی - آقای ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 20:01 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
حد و مرز آزادی را باید «آزادانه» تعیین کرد یا نه؟




در مورد اینترنت و ماهواره، آیا شما قبول داری که معیارهای فیلترینگ و معیارهای ممنوعیت کلی ی ماهواره، هر چه که باشد، بالأخره مقبول همگان یا احتمالاً مقبول اکثر مردم واقع نمی شود، پس:
داشتن یا نداشتن ماهواره و داشتن یا نداشتن کانالهای مختلف ماهواره، و داشتن یا نداشتن اینترنت و دیدن یا ندیدن قسمتهای مختلف اینترنت، به اراده و خواست تک تک خود مردم باشد، و ده نفر یا صد نفر یا هزار نفر تصمیم نگیرند که هفتاد میلیون نفر ماهواره نبینند یا هفتاد میلیون نفر هیچ کدامشان حق ندارند وبسایت سیدمحمد خاتمی را ببینند (یا چرا جای دور برویم، وبلاگ خودت که تشخیص داده شد فیلتر شود و وبلاگ خود من که تشخیص داده شد فیلتر شود).
من گمان می کنم اینترنت و ماهواره مطلقاً و اصلاً و ابداً آزادی اش نبایدبه دلیلهای مختلف توسط نهادهای حکومتی مختل شود. هر کسی نخواست، و تشخیص داد اینترنت تمامش یا قسمتهایی اش موجب فساد برای او می شود، خودش مختار باشد. هر کسی نخواست ماهواره ببیند، خودش مختار باشد.




من گمان می کنم در جامعه ی دموکراتیک، مقدسات و محترمات و اهداف و خواسته ها، تقریباً به نقطه ی تعادل می رسند. قدسیت آزادی فدای قدسیت چیزهای دیگر نمی شود و قدسیت چیزهای دیگر هم فدای آزادی نمی شود. نمی گویم به طور مطلق. بلکه در حدی که در زندگی ی «اجتماعی» ممکن است.

سیدمحمدی - آقای ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 20:14 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
شما فرمودید «آزادی» هست، و «حد و مرز آزادی». من اضافه می کنم:
1) آزادی
2) حد و مرز آزادی
3) روش تعیین حد و مرز آزادی


***
بشارتها و انذارهای قرآن و ارسال سفرای الاهی، برای معرفی ی دو نوع آزادی به انسان بوده. آزادی تحت برنامه های دین، یعنی در واقع انسان تعدادی آزادیهای تکوینی را خودش کنار بگذارد. و آزادی ی مطلق یا تقریباً مطلق، از نوعی و تعریفی که ربطی به دین ندارد و انسان طبق فقط عقل خودش تصمیم بگیرد. من قبول دارم «دو نوع آزادی» را. اما:
گمان می کنم سفیران الاهی موعظه می کنند و انسان را به سمت آزادی از نوع مطلوب الاهی «دعوت می کنند»، و خود انسان است که باید تصمیم بگیرد آزادی از نوع دینی را بپذیرد، یا آزادی از نوع دیگر را. یعنی ارسال سفرای الاهی نشان دهنده ی این نیست که «باید آزادی را محدود کرد». ارسال سفرای الاهی یعنی:


ای انسانها، این آزادی، آزادی ی دینی است، که قیدهایی دارد؛
این آزادی، آزادی ای است که ربطی به دین ندارد؛
و ما انبیا و رسولان و امامها، شما را به آزادی ی نوع اول دعوت می کنیم.


خب؟ اما انسان اگر در پذیرفتن یا نپذیرفتن دعوت انبیا، آزاد نباشد، اصلاً دعوت یعنی چه؟ خب انبیا طناب می انداختند گردن مردم و آنها را می برند بهشت.




به این سؤال هم دوست دارم جواب بدهی:
به نظرت در سی سال گذشته، حکومت چه قدر به «آزادی» حساس بوده؟ به نظرت به دادن آزادی حساس بوده، یا به گرفتن ِ آزادیهای مختلف به دلایل و توجیهات مختلف؟»

ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 21:37

1. حد و مرز آزادی را باید «آزادانه» تعیین کرد یا نه؟
بله باید در تعیین حدود آزادی در هر جامعه ای به آرای همان جامعه مراجعه کرد و آزادانه نظرات را پرسید و اعمال کرد.

2. در مورد اینترنت و ماهواره، آیا شما قبول داری که معیارهای فیلترینگ و معیارهای ممنوعیت کلی ی ماهواره، هر چه که باشد، بالأخره مقبول همگان یا احتمالاً مقبول اکثر مردم واقع نمی شود.

خب اگر قانون از طریق مبادی قانونی صادر شده باشد علی القاعده باید مورد پذیرش آحاد جامعه باشد. اینکه اکثریت جامعه ای با قانونی مخالف باشند نشان می دهد که نظر مردم لحاظ نشده است که با قانون مخالفند و اگر اقلیتی مخالف باشند که مخالفتشان اهمیتی ندارد مگر انکه به مرور خود را اکثریت کنند.

بحث کلی است من همان ابتدا گفتم که :
تا به بعضی دوستان بگوییم ما هم با روند فعلی مخالفیم و با شما هم نظر هستیم فورا تمسخر فرموده و می فرمایند یعنی شما حاضری دخترت و همسرت بروند روی سن و باله برقصند!؟
بحث بر سر آزادی عقیده و بیان و بعد از بیان است. خود من از فیلترینگ لطمه دیده ام چطور می توانم موافق فیلترینگ باشم!؟ . پس موضوع سایت سید محمد خاتمی و امثال آن بکلی از بحث ما خارج است.یا در خصوص جلوگیری از انتشار کتاب تحت عنواین ضاله خود من مخالف هستم . معتقدم همه گونه کتب باید منتشر شود و جوابش نیز منتشر شود. اینکه عده ای از روی تنبلی و تنپروری و نداشتن حال و یا نداشتن جواب ، کتابی خاص را ممنوع کنند راهگشا نیست


حرف من کلی است مقصود من این است که چرا بعضی ها مرادشان از آزادی معطوف به جنوبی ترین نقاط بدن است . می خواهم بدانم آنها در مواردی که شرحش را دادم چه فکر می کنند. آیا از نظر ایشان با استبداد تنها کسی مخالف است که موافق رقص باله باشد!؟

اصولا اگر کسی به توسط قند شکن رفت و سایتهایی خاص را دید کسی از او بازخواست می کند؟ اگر در ساعاتی از روز و یا شب بعضی کانالهای ماهواره را دید، کسی او را مواخذه می کند!؟
قانون باید کلی و همه جانبه و فراگیر برای تمام موضوعات باشد. وقتی شما می گویی مطلقا نباید سایتی و یا شبکه ای فیلتر و مسدود باشد، یعنی به آزادی مطلق لااقل در این دو حیطه موافق هستی. من می پرسم این بر اساس کدام عقلانیت است. در خانواده ها فقط من و شما نیستیم که به اینترنت و احیانا به ماهواره دسترسی داریم و ای بسا فرزندان ما هم بتوانند وارد شده و ببینند. آیا از نظر شما مانعی ندارد که ببینند؟
شما هم اگر گزینشی برخورد نکنید در روشنتر شدن بحث کمک خواهی کرد جواب مرا در موضوعات مطروحه کامل بفرما.

در مورد انبیا ، بله انبیا نیامدند و با طناب کسی را به سوی بهشت نبردند. انبیا آمدند تا انسان را از تمام بندگی ها خلاص کرده و به سوی بندگی الاهی بکشانند. آزادی در قاموس انبیا یعنی آزادی از تمام نفسانیات و خواسته ها و تمنیات و آزادی و بی نیازی بشر از همه چیز برای رسیدن به بی نیاز مطلق .
اگر کسی برای رسیدن به این نوع آزادی تلاش کرد چون در قاموس و تعریف نوع خاصی از آزادی اشخاصی دیگر نمی گنجید اصلا آزادی نیست؟ آزادی همان است که آنها تعریف می کنند. بحث من همینجاست

امیر ثابت قدم چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 21:39 http://www.sabetq1.blogfa.com


باسلام وتشکر و نظرارزشمند شما . که البته مطلب هم این نبود که صیغه خوب یابداست . واما آزادی هم وجود دارد اگر آزادی نباشد دیکتاتوری برقرارنمی ماند . چطور؟
این حرف خیلی عجیب است شاید نشنیده باشید. اما این رابنده می گویم همیشه دیکتاتوران به اراذل واوباش خود آزادی داده اند تاخود بمانند و مخالفان سرکوب شوند . پس آن افرادی که شاه رانگه داشتند آزاد بودند درحفظ شاه ! یک جمله از آموزگار عرض کنم که گفت :

آزادی باید باشد برای حفظ قانون اساسی یعنی قانون اساسی سلطنتی .
واکنون یک رباعی هم ازاخوان ثالث تقدیم .



رباعی

خشکید و کویر لوت شد دریامان
امروز بد و از آن بتر فردامان
زین تیره دل دیو صفت مشتی شمر
چون آخرت یزید شد دنیامان

سیدمحمدی - آقای ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 21:54 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.

فرمایش شما:
«قانون باید کلی و همه جانبه و فراگیر برای تمام موضوعات باشد. وقتی شما می گویی مطلقا نباید سایتی و یا شبکه ای فیلتر و مسدود باشد، یعنی به آزادی مطلق لااقل در این دو حیطه موافق هستی. من می پرسم این بر اساس کدام عقلانیت است. در خانواده ها فقط من و شما نیستیم که به اینترنت و احیانا به ماهواره دسترسی داریم و ای بسا فرزندان ما هم بتوانند وارد شده و ببینند. آیا از نظر شما مانعی ندارد که ببینند؟»



فیلترینگ بر شما اثر ندارد. شما فیلترینگ را دور می زنی. فرزند شما هم کوشش می کند شما را دور بزند. من در مورد اینترنت و ماهواره گمان می کنم باید آزادی ی مطلق باشد، و اگر قرار است چیزهایی دیده نشود، به اختیار خود افراد باشد. من مطلقاً قبول ندارم صد نفر یا هزار نفر تعیین کنند که هفتاد میلیون نفر چه وبلاگها و چه وبسایتها و چه شبکه هایی را حق دارند ببینند. منظور شما ظاهراً «تربیت فرزند» است. خب. قبول. من منکر اهمیت تربیت خودم و فرزندم نیستم. اما پناه بردن به امر کریه و تحقیرآمیز فیلترینگ و ممنوعیت ماهواره، راه تربیت نیست.
من قبول ندارم که حکومت برای خوب تربیت شدن فرزند من، فیلترینگ اعمال کند. فرض کنیم فرزند من خوب نیست فلان چیزها را ببیند. خب. من خودم چلاقم مگر؟ خودم با او صحبت می کنم. شاید علاوه بر صحبت، مثلاً، محدودیتهایی برای فرزندم ایجاد می کنم. در حال حاضر، حکومت، برای پدران ما و برای ما و برای فرزندان ما محدودیت ایجاد می کند. من مطلقاً قبول ندارم.

فیلترینگ حکومت را، که عملاً با اختیارات مطلق اعمال می شود و محدوده ای بسیار بسیار وسیع دارد، از آسیبهای احتمالی یا واقعی ی استفاده ی مطلقاً آزادانه و طبق خواست و تصمیم و گزینش خود افراد از اینترنت و ماهواره، بدتر و بداثرتر و مستهجنتر و تحقیرآمیزتر می دانم.

ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 22:23

سلام
اینکه شما فیلترینگ را چه می بینی در بحث ما جایی ندارد.
بحث ما این است که آیا نباید به طور کلی فیلترینگ باشد و یا باید باشد ؟

ببینیند وقتی می فرمایی :
فیلترینگ بر شما اثر ندارد. شما فیلترینگ را دور می زنی. فرزند شما هم کوشش می کند شما را دور بزند.

بعد می فرمایی :
فرض کنیم فرزند من خوب نیست فلان چیزها را ببیند. خب. من خودم چلاقم مگر؟ خودم با او صحبت می کنم. شاید علاوه بر صحبت، مثلاً، محدودیتهایی برای فرزندم ایجاد می کنم.

چه فرقی می کند که محدودیت از سوی چه کسی اعمال شود؟
اصلا وقتی می شود محدودیت را دور زد و از آن عبور کرد ُ، دلیل بر اختیار و آزادی انسان است و اعمال محدودیت چه از سوی والدین باشد و چه از سوی حکومت اعمال محدودیت برای آزادی است.

با فرض شما می توان مثال زد که بر سر چهارراهها چراغ قرمز نباید گذاشت چون ممکن است کسی تا چشم پلیس را دور دید از آن عبور کند!
من می گویم برای آنکه بخواهد خلاف قانون عمل کند ایجاد محدودیت مانع نیست و برای آنکه تمایل به زندگی سالم دارد اعمال محدودیت قدری کارش را تسهیل می کند و این چیز بدی نیست بلکه خوب و پسندیده است

سیدمحمدی - آقای ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 22:47 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.

فرمایش شما:
«اینکه شما فیلترینگ را چه می بینی در بحث ما جایی ندارد.
بحث ما این است که آیا نباید به طور کلی فیلترینگ باشد و یا باید باشد؟»

خب در این بحث که به طور کلی فیلترینگ باشد یا نه، نظر من این است حکومت مطلقاً نباید خود را مجاز بداند اینترنت را فیلتر کند. مگر این که شما بفرمائی نظر من (= سیدمحمدی) در این مورد، در بحث ما جایی ندارد.

فرمایش شما:
«چه فرقی می کند که محدودیت از سوی چه کسی اعمال شود؟ »


سیدمحمدی:
فرق می کند. محدودیتی که حکومت برای شما ایجاد کند، با محدودیتی که خودت برای خودت ایجاد کنی، فرق دارد.
اگر شما خودت تصمیم بگیری کتاب کسروی را نخوانی، فرق دارد با این که حکومت تصمیم بگیرد شما کتاب کسروی را نخوانی.



***
آیا شما، مشخصاً در ایران که حکومت در اموری مانند فیلترینگ بسیار بسیار گسترده ی اینترنت و ممنوعیت کلاً اجمعین ِ ماهواره، همصدا و همرأی با مردم نیست، و جنگ و نزاع بین مردم و حکومت واضح است، حکومت را مرجع دارای صلاحیت در تربیت شدن من و شما و فرزندان من و شما می دانی؟
من چنین صلاحیتی مطلقاً برای حکومت قائل نیستم.

ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 23:04

شما فرمودی :
فیلترینگ حکومت را...... بدتر و بداثرتر و مستهجنتر و تحقیرآمیزتر می دانم.

من عرض کردم:
اینکه شما فیلترینگ را چه می بینی در بحث ما جایی ندارد.

ما که قرار نیست با شعار جواب بدهیم .داریم داریم از ادله حرف می زنیم شما باید دلیل بیاورید و رد کنید.
می فرمایید حتا سایتهای مستهجن هم نباید فیلتر باشد من عرض می کنم با وجود فیلتر بودن می روند و می بینند و خود شما حاضری فرزندت چنین سایتهایی را ببیند می فرمایی : من خودم جلوگیری می کنم

شما در خصوص فرزندت گفتی :
فرض کنیم فرزند من خوب نیست فلان چیزها را ببیند. خب. من خودم چلاقم مگر؟ خودم با او صحبت می کنم. شاید علاوه بر صحبت، مثلاً، محدودیتهایی برای فرزندم ایجاد می کنم.
می فرمایید حتا سایتهای مستهجن هم نباید فیلتر باشد من عرض می کنم با وجود فیلتر بودن می روند و می بینند و آیا خود شما حاضری فرزندت چنین سایتهایی را ببیند؟ می فرمایی : من خودم جلوگیری می کنم


من در جواب آن عرض کردم:
«چه فرقی می کند که محدودیت از سوی چه کسی اعمال شود؟ »

اینجا بحث من و شما نیست بحث فرزندانی است که ما خودمان را محق می دانیم آنها را کنترل کنیم و برایشان محدودیت قائل شویم

پس بحث کسروی اصلا جا ندارد طرح شود و بفرمایی :

اگر شما خودت تصمیم بگیری کتاب کسروی را نخوانی، فرق دارد با این که حکومت تصمیم بگیرد شما کتاب کسروی را نخوانی

به خصوص که من خودم حتا جلوگیری از انتشار کتابهای به اصطلاح ضاله را هم نمی پسندم .

من مدام می گویم بحث فعلی من بحث سیاسی نیست و شما مدام از من نظر سیاسی ام را می پرسید! خب من نظرات سیاسی ام برای همه دوستان روشن است و با دولت فعلی هیچ سر سازگاری ندارم .
من دارم مبانی آزادی و محدودیتهای ان را بررسی می کنم وقتی از اساس با فیلترینگ سایتهای سیاسی مخالف هستم خب دیگر چه باید بگویم!؟

بحث موردی و مصداقی کردید جواب دادم انتظار دارم در همین مصادیق اگر جوابم مورد قبول است قبول کنید و یا با دلیل رد کنید . چرا استنطاق می کنید؟ بحثی مبنایی است آن را موردی و شعاری نکنید.

سیددمحمدی - آقای ستاریان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 23:15 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
شعار؟
من مطلقاً حکومت را دارای صلاحیت در فیلتر اینترنت و ممنوعیت ماهواره نمی دانم.
این شعار است؟



من پرسیدم:
«به نظرت در سی سال گذشته، حکومت چه قدر به «آزادی» حساس بوده؟ به نظرت به دادن آزادی حساس بوده، یا به گرفتن ِ آزادیهای مختلف به دلایل و توجیهات مختلف؟»

شما می فرمائی:
«من نظرات سیاسی ام برای همه دوستان روشن است و با دولت فعلی هیچ سر سازگاری ندارم .»



من پرسیدم سی سال گذشته. شما جواب می دهی «با دولت فعلی هیچ سر سازگاری ندارم».


اتفاقاً من گمان می کنم مبنائی تر از شما نگاه می کنم به موضوع.
من ممنوعیت ویدئو در دهه ی 1360 و ممنوعیت ماهواره در دهه ی 1370 و 1380 و فیلترینگ بسیار بسیار بسیار گسترده ی اینترنت در دهه ی 1370 و 1380 را، تمامش را نادرست می دانم.
حکومت ایران، بحث این دولت و آن دولت نیست. حکومت ایران، طبق زمانه، یک روز می گوید ویدئو ممنوع است، و نظر مردم را نمی پرسد، و روزی دیگر، طبق زمانه، می گوید ماهواره ممنوع است و و اینترنت بسیار بسیار بسیار فیلتر می شود و سرعتش لاک پشتی است، و نظر مردم را نمی خواهد.


فرزانه پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 00:22 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
بحث جالبی درگرفته... هر دو طرف موضع مشابهی دارند منتها از زاویه های متفاوت وارد موضع می شوند و مختلف به نظر می رسد. به نظر می آید آقای سید محمدی با کنه کلام آقای ستاریان مخالف نیستید. با اصل ایجاد محدودیت موافقید و فقط آن را با فاعل دیگری می پذیرید یعنی خانواده و والدین که البته ذات ماجرا فرق زیادی نمی کند .
آقای ستاریان در مورد کتاب مسامحه دارند و می گویند چاپ کتاب ضاله مشکلی ندارد اما رسناه های دیگر که تصویری و مالتی مدیا هستند نه باید محدود شوند . یا مثلاً در سیاست محمدودیت نباشد اما در موارد دیگر باشد !
از سویی هم خرده گرفته اند که چرا آزادی را دوست دیگری لوث کرده و به آزادیهای غریزی تقلیل داده ؟

آقای ستاریان آیا همین تفاوتی که بین کتاب و اینترنت می گذارید نسبت دادن آزادی به دسته ای از امیال و غرایز انسان نیست ؟ آیا احتمال نمی دهید که احتمال لغزش در اینتر نت مثلاً بیشتر است ؟

و آیا بهتر و مطمئن تر نیست که قند و قند شکن را به کناری بگذاریم و آدمها را خود کنترل بار بیاوریم ؟
خود کنترل و مسئول ؟ خب بله انسان ممکن هم هست اشتباه کند اما چه باک از اشتباهی که آزاری هم به خلق نمی رساند ؟ یک اشتباه کوچک بهتر از یک خطای بزرگ است همین اشتباهات کوچک انسان را انسان می کند و اراده و مسئولیت او را می سازد . اگر انسان آزادی نداشته باشد کی تمرین اراده کند و انسان شود ؟؟

فرزانه پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 00:24

ببخشید غلط املایی دارد کامنتم ...عجله کردم

علایی پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:02

مطالب مطرح شده از طرف اقای ستاریان و اقای سید محمدی نگاه از دو زاویه به یک مقوله مشترک است.
هردو معتقد به ازادی خارج از پرده شعارهای عوام فریبانه هستند.
البته ازادی واعتقاد به حدودش از ان دسته از مسائلی است که همیشه چالش برانگیز بوده وبه سختی میتوان در تعیین معیارش حتی بین دو نفر وحدت نظر ایجاد کرد چه برسد به دولتها که باید انرا برای میلیونها نفر با میلیونها سلیقه فراهم کنند.
شاید نوع متعالی ازادی در جوامع که وحدت نظر در ان بیشتر است ازادی برای اقلیتها باشد اعم از اقلیتهای فکری یا مذهبی وغیره.
باید دید این ازادی اکنون با چه درجه ای اعمال میشود وگرنه بحث در مقوله های دیگر گویا بنوعی بحث در باب سلیقه های گوناگون است که در ان صورت بحثی بی مورد است و قطعا بی نتیجه خواهد بود

خلیل پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:04 http://فشقهناهلشئ.ذمخلسنغ.زخئ

سلام . برای آقای ستاریان.

مشکل اصلی این است که آیا می دانید در این سی و یک سال، هیچگونه قانونی که حد و حدود آزادی را تعیین کند، تصویب نشده است؟. بلکه فتواهای ولایی، شخصی و گروهی سلیقه ای عمل کرده اند. اگر قانونی وجود داشت، حرفی نبود مردم تکلیف خودشان را می دانستند. اما در کشور فتواها، پیدا کنید قانونگذار را . حتا شخص ولی فقیه برخلاف قانون اساسی کشور عمل می کند و فتوا می دهد. خب، وقتی یکی از قانون استثناء شود، پیروان هم که معلوم است چه می کنند. وجود بدترین قانون و رعایت آن بهتر از هر بی قانونی است. چون مردم تکلیف خود را می دانند و هر کسی هم قانون را به میل خود تفسیر نمی کند.

سیدمحمدی - فرزانه پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 14:47 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
فرمودید:

«[هر دو، ستاریان و سیدمحمدی] با اصل ایجاد محدودیت موافقید و فقط آن را با فاعل دیگری می پذیرید یعنی خانواده و والدین که البته ذات ماجرا فرق زیادی نمی کند.»

سیدمحمدی:
به نظرم خیلی فرق می کند. خیلی خیلی فرق می کند. 1) ایجاد محدودیت از طرف خود؛ 2) ایجاد محدودیت از طرف مثلاً والدین خود؛ 3) ایجاد محدودیت از طرف حکومت.

من گمان می کنم تقریباً هیچ عقل سلیم و وجدان سلیم نمی پذیرد که فیلترینگ میلیونها وبسایت و وبلاگ و ممنوع بودن جست و جوی بسیاری از کلمات (من خودم سرچ کردم «گوشت کوسه»، دیدم جست و جویش مجاز نیست) از سوی حکومت، به معنای نوعی برنامه ی تربیتی و از سر محبت است. من گمان می کنم تقریباً هر عقل سلیم و وجدان سلیم می فهمد این محدودیتها (مثلاً فیلترینگ وبسایت سیدمحمد خاتمی و وبسایت تعدادی از مراجع تقلید و فیلترینگ وبسایت دکتر سروش که خودش یک زمانی استادها و دانشجوها و درسها را فیلتر می کرد!) از سر «ترس از از دست دادن قدرت» است. محبتی درش نیست.


و من توجیه نیستم چرا در بحث فیلترینگ عده ای از عزیزان می گویند «فرزندان ما ممکن است فلان چیزها را ببینند و چون دیدنش بد است پس فیلترینگ و ممنوعیت و محدودیت اشکال ندارد». اشتباه عزیزان، به نظرم، این است که حکومت فقط به «فرزندان ما» کار ندارد، بلکه فرزندان ما و خود ما و والدین ما، همه، موش ِ آزمایشگاهی ی فیلترکننده ها و ممنوع کننده ها هستیم.


من مطلقاً و اصلاً و ابداً حکومت را صاحب صلاحیت در فیلترینگ اینترنت و ممنوع کردن ماهواره نمی دانم. فیلترینگ اینترنت و ممنوعیت ماهواره به نظر من معادل همان ممنوعیت ویدئو در حدود دو دهه قبل است. ده نفر آدم برای چند میلیون آدم تصمیم می گیرند.

ستاریان پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 19:45

سلام
در خصوص کشاندن بحث مختص به فیلترینگ و ماهواره به سی سال قبل و عملکردهای دوره های مختلف من توجیه نیستم که چه حسنی دارد . وقتی یک گره بخصوص را می شود باز کرد چرا از باز کردنش ابا کنیم و دهها و صدهها گره دیگر را به ان بفزاییم!؟

اینکه می فرماید:
من توجیه نیستم چرا در بحث فیلترینگ عده ای از عزیزان می گویند «فرزندان ما ممکن است فلان چیزها را ببینند و چون دیدنش بد است پس فیلترینگ و ممنوعیت و محدودیت اشکال ندارد».

من نگفتم فرزندانمان می بینند . من عرض کردم اگر فرزندت ببیند واکنش شما چیست ؟ شما فرمودی من خودم مانع می شوم نبیند. من عرض کردم اگر بنا به ممنوعیت و محدودیت باشد فرقی در این نیست که این محدودیت را شما اعمال کنی و یا دولت و یا عده ای و یا یکنفر خاص .
پس دلایلم را عرض کردم و در مقابل دلیلی ندیدم جز آنکه در اخر هم فرمودید:
من مطلقاً و اصلاً و ابداً حکومت را صاحب صلاحیت در فیلترینگ اینترنت و ممنوع کردن ماهواره نمی دانم.

بحث حکومت فعلی و حکومت کومور و این حرفها نیست بحث بر سر وجوب و یا عدم وجوب فیلترینگ است که من به وجوبش و شما به ازادی کاملش رای دادی. و به قول آقای علایی بحث شکل سلیقه ای پیدا کرده و شما به جای اقمه دلیل سلیقه خود را مطرح می کنی و سلیقه شما برای محترم است البته متقاعدم هم نمی کند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد