خلع لباس

                 

                     بسم الله الرحمان الرحیم.

            طلبه ی محترم علوم دینی، موسوم به همسفر، در ذیل http://cheshmejoo.blogfa.com/post-397.aspx  نوشته است:

            «یکشنبه 11 مهر 1389 ساعت 16:56

وظایف رهبری، در قانون اساسی ذکر شده است. رهبری نمی تواند فراتر از قانون حرکت کند.»

و از طرفی گفته است:

«یکشنبه 11 مهر 1389 ساعت 16:57

من با کوتاهی دستگاه قضا ـ بنا بر ذهن الکن خود ـ تا حدودی موافقم. مثلا چرا افرادی چون کروبی، خاتمی، انصاری و... خلع لباس نمی شوند؟»

*** 

http://www.adinebook.com/images-1/images/products/9643124403.240.jpg?1226930759

            خب. راستش برای من سؤال ایجاد شد که بر چه مبنای فقهی یا قانونی، طلبه ای 27 ساله، با هویت نامشخص، موسوم به همسفر، درباره ی خلع لباس شدن مهدی کروبی، مجتهد شیعه، شیرمرد 73 ساله، و خلع لباس شدن سیدمحمد خاتمی، عالِم شیعه، 67 ساله، که بیست میلیون رأی او حماسه ی دوم خرداد 1376 را ایجاد کرد، سخن می گوید؟

            به طور کلی، دو نفر که مُلَبَّس به لباس عالمان شیعه هستند (عبا و عمامه و ...)، چه گونه یکی از این دو فرد مُلَبَّس، که بعضاً سن و سالش و معلوماتش هم کمتر است، فرد دیگر را خلع لباس می کند؟

            آیا خلع لباس کردن و خلع مرجعیت کردن و زندان کردن و عفو کردن مدت زندان مجتهدان و عالمان دینی و طلبه ها، از اختیارات فقهی یا اختیارات قانونی ی مقام معظم ولی فقیه است؟ طلبه ی ارجمند موسوم به همسفر، از طرفی گفته است « وظایف رهبری، در قانون اساسی ذکر شده است. رهبری نمی تواند فراتر از قانون حرکت کند» و از طرفی خلع لباس نشدن خاتمی و کروبی را کوتاهی ی دستگاه قضا می داند. اصولاً این عملیات خلع لباس کردن طبق کدام قانون در قانون اساسی یا قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است و این عملیات خلع لباس کردن، سلسله مراتب قانونی اش به کجا می رسد، طبق کدام قسمت از قانون اساسی یا قانون مصوب مجلس شورای اسلامی.

            در ضمن. مطالبات رنج دیدگان و مصیبت زدگانی مانند دکتر عبدالحسین روح الامینی نجف آبادی و همسر او، و خانواده ی ندا آقا سلطان، محاکمه ی دقیق و مشخص شدن دقیق عاملان و آمران حوادث کهریزک و مجازات دقیق آنها است، یا این که عمامه ی خاتمی و کروبی برداشته شود؟ آمدیم و عمامه ی خاتمی و کروبی را برداشتند. خب؟ چی میشه؟ به عدالت می رسیم؟

دادگاه ویژه

                          بسم الله الرحمان الرحیم.

           

           

            عیناً طبق سی دی ی صحیفه ی امام خمینی، امام خمینی رحمت الله علیه در سال 1357 دستور ایجاد دادگاه [ویژه ی] انقلاب اسلامی را صادر فرمود و وظایف آن دادگاه را هم مشخص فرمود، و در سال 1366 شخصاْ دستور ایجاد دادگاه ویژه ی روحانیت را صادر فرمود و حدود اختیارات آن را هم مشخص فرمود، و در سال 1367 شخصاْ دستور ایجاد دادگاه ویژه ی تخلفات جنگ را صادر فرمود و وظایف آن را هم تعیین فرمود. (در بند دو در تاریخ 27 بهمن 1357 از «دادگاه ویژه انقلاب» نام برده شده است، که این دادگاه، جنایتکاران را محاکمه و اعدام کرده، در حالی که، ظاهراً، طبق بند یک، حکم ایجاد دادگاه [ویژه ی] انقلاب در 5 اسفند صادر شده است.)

            یک)

                        صحیفه امام، ج‏6، ص: 215

حکم [به آقاى صادق خلخالى جهت تشکیل دادگاه انقلاب اسلامى‏]

زمان: 5 اسفند 1357/ 26 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوى‏

موضوع: تشکیل دادگاه انقلاب اسلامى‏

مخاطب: خلخالى، صادق‏

بسمه تعالى‏

26 ع 1 99

جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ صادق خلخالى- دامت افاضاته‏

به جنابعالى مأموریت داده مى‏شود تا در دادگاهى که براى محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل مى‏شود، حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه، با موازین شرعیه حکم شرعى صادر کنید.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

دو)

                        صحیفه امام، ج‏6، ص: 167

مصاحبه [با روزنامه اطلاعات (تشکیل دادگاههاى انقلاب)]

زمان: 27 بهمن 1357/ 18 ربیع الاول 1399

مکان: تهران، مدرسه علوى‏

موضوع: تشکیل دادگاههاى انقلاب و مجازات نخستین گروه از جنایتکاران‏

مصاحبه‏کننده: خبرنگار روزنامه اطلاعات «1»

[خبرنگار اطلاعات از امام خمینى پیرامون اعدام چهار تن از عوامل رژیم سابق (نصیرى، رئیس سابق ساواک- ناجى، فرماندار نظامى اصفهان- رحیمى، فرماندار نظامى تهران- خسروداد، فرمانده هوانیروز و نیروهاى ویژه) سؤال کرد؛ سخنان امام در پاسخ به این پرسش است.]

 [بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏]

این جنایتکاران در دادگاه ویژه انقلاب محاکمه شده‏اند و به سزاى اعمال خود رسیده‏اند. اینها سزاى واقعى اعمال خود را پس از مرگ خواهند دید. این جنایات و کشتار، کیفرى سخت دارد که در کتاب آسمانى ما- قرآن- بیان شده است. «2»

تمام مجرمین و کسانى که شریک جرم جنایات شاه بوده‏اند به سزاى اعمال خود خواهند رسید. انقلاب عظیم اسلامى ما این جانیان را مجازات خواهد کرد. از این پس جوانان مؤمن و با ایمان نباید بدون اطلاع دولت موقت انقلاب و مراجع ذى صلاح کسى را بازداشت کنند. انقلاب اسلامى، خود این مجرمان را به سزاى اعمالشان خواهد رساند. و لازم است هر چه زودتر ملت مسلمان، به زندگى عادى خود بازگردند.

سه)

                        صحیفه امام، ج‏10، ص: 270

سخنرانى [در جمع اعضاى سمینار دادگاههاى انقلاب (قضاوت در اسلام)]

زمان: ساعت 30: 11 روز 20 مهر 1358/ 20 ذى القعدة 1399

مکان: قم‏

موضوع: اهمیت قضاوت در اسلام‏

حضار: شرکت کنندگان در سمینار دادگاههاى انقلاب و حکام شرع سراسر کشور

……….

                        صحیفه امام، ج‏10، ص: 278

.........

شأن دادگاه ویژه روحانیت‏

و این کلمه را من بگویم، خداى متعال مى‏داند که من نسبت به آخوندهاى فاسد آن قدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکى پیش من محترمتر است از آخوند فاسد! و خداى متعال مى‏داند این را که قضیه دادگاه ویژه «1» [دادگاه ویژه روحانیت‏] اگر باشد، براى این نیست که دفاع باشد؛ براى این است که یک دسته اشخاص فاسد مى‏خواهند اشخاص آبرومند را از بین ببرند؛ و اینکه آقایان طرح کردند که در محیط خود اینها باشد، براى اینکه خودشان هم مى‏شناسند اینها را. و الّا ما ابداً نظر نداریم به اینکه اینها فرق داشته‏

            چهار)

                        صحیفه امام، ج‏20، ص: 285

حکم [انتصاب آقاى على رازینى به سمت حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت‏]

زمان: 25 خرداد 1366/ 18 شوال 1407

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: انتصاب حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت‏

مخاطب: رازینى، على‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب حجت الاسلام، آقاى على رازینى- دامت افاضاته‏

نظر به اهمیت و لزوم حفظ شئون روحانیت و حوزه‏هاى علمیه، جنابعالى را با حفظ سمت به عنوان حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت منصوب مى‏نمایم تا بر طبق موازین شرع مقدس به جرایم روحانى نمایان رسیدگى نمایید. بدیهى است که شورای عالى قضایى در زمینه صدور ابلاغ قضات دادگاه و دادسرا و تأمین نیرو و امکانات لازم کمال مساعدت را خواهد نمود. ضمناً کلیه دادگاهها و دادسراها موظفند تا پرونده‏هاى درخواستى که در حدود اختیارات این دادگاه و دادسراست را ارسال دارند. جنابعالى با کمال دقت و ظرافت و قاطعیت به وظیفه شرعى‏تان عمل نمایید؛ و خداوند متعال را ناظر و حاضر دانسته، تحت تأثیر هیچ کس و هیچ چیز قرار نگیرید. از خداوند متعال موفقیت شما و سایر افرادى که در این مأموریت با شما همکارى مى‏نمایند را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

به تاریخ 18 شوال 1407

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

            پنج)

                        صحیفه امام، ج‏20، ص: 348

نامه [به آقاى على رازینى در مورد حدود اختیارات دادگاه ویژه روحانیت‏]

زمان: 7 مرداد 1366/ 2 ذى الحجه 1407

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: حدود اختیارات دادگاه ویژه روحانیت‏

مخاطب: رازینى، على (حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت)

 [بسم اللَّه الرحمن الرحیم. محضر رهبر کبیر انقلاب اسلامى، حضرت امام خمینى- مد ظله العالى‏

سلام علیکم احتراماً، ضمن تشکر از مراحم آن رهبر عظیم الشأن استدعا مى‏شود به منظور رفع ابهام در مورد صلاحیت دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت، اجازه فرمایید قضات این دادگاه و دادسرا به شرح زیر مجاز به پیگیرى و رسیدگى قضایى باشند:

1- کلیه جرایم روحانى نمایان و منتسبین به روحانیت اعم از جرایم عمومى و ضد انقلابى و تخلفات مربوط به شئون روحانیت در این مرجع رسیدگى شود.

2- از نظر محل وقوع جرم محدود به جرایم واقع در تهران یا قم نباشد.

3- در موردى که مجرم اصلى روحانى است، شرکا و معاونین غیر روحانى مجرم نیز در این دادسرا و دادگاه مورد رسیدگى قرار گیرند.

4- قضات این دادسرا و دادگاه طبق ضوابط شرعى انجام وظیفه نمایند.

با تشکر و استدعاى دعاى خیر. 31/ 4/ 1366- حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت- على رازینى‏].

بسمه تعالى‏

با امید به آنکه قضات و دادستانهاى محترم، خداوند تعالى را حاضر و ناظر بدانند و از عدالت و جهات شرعیه تخلف ننمایند، خصوصاً در این امر خطیر موافقت مى‏شود.

ان شاء اللَّه تعالى موفق باشید و باشند.

7 مرداد 66

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

            شش)

                        صحیفه امام، ج‏20، ص: 401

حکم [به آقاى على رازینى (صرف اموال مجهول المالک براى خانواده زندانیان)]

زمان: 26 مهر 1366/ 24 صفر 1408

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: اجازه صرف اموال و وجوه مجهول المالک و مسترد شده از متهمان براى رفع نیاز خانواده زندانیان‏

مخاطب: رازینى، على (حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت)

 [در پى درخواست شماره 66/ 338/ 15 مورخ 26/ 7/ 66 آقاى رازینى، حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت که طى آن تقاضا شده است اجازه داده شود: «از وجوه و اموال مجهول المالک ضبط شده در رفع نیاز خانواده‏هاى زندانیان و اشخاص داراى استحقاق شرعى استفاده شود. ضمناً از وجوه و اموال به دست آمده که مربوط به بیت المال باشد در رفع نیازهاى ضرورى دادسرا و دادگاه استفاده شود»، امام خمینى در پاسخ چنین مرقوم فرموده‏اند:].

بسمه تعالى‏

با اطلاع حضرت آقاى موسوى، رئیس دیوان عالى کشور با برداشت به مقدار احتیاجتان موافقت مى‏شود.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

            هفت)

                        صحیفه امام، ج‏20، ص: 487

حکم [تعلیق بخشى از محکومیت زندانیان دادگاه ویژه روحانیت به حاکم شرع این دادگاه‏]

زمان: 10 اسفند 1366/ 11 رجب 1408

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: موافقت با پیشنهاد تعلیق مدت محکومیت برخى از زندانیان‏

مخاطب: رازینى، على (حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت)

 [محضر مبارک بنیانگذار معظم جمهورى اسلامى حضرت امام خمینى- مد ظله العالى‏

احتراماً، نظر به اینکه تا کنون حدود پنجاه نفر از روحانى نمایان و مرتبطین با آنان به حکم دادگاه ویژه روحانیت به مجازات حبس محکوم شده‏اند و بعضاً در اثر تحمل حبس متنبه گشته‏اند، اجازه فرمایید در مواردى که به نظر وزیر محترم اطلاعات و دادستان محترم ویژه روحانیت و این جانب مصلحت تشخیص داده شد، زندانى محکوم با اخذ تعهد یا وثیقه متناسب آزاد و بقیه محکومیت وى تعلیق شود.

حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت- على رازینى‏].

بسمه تعالى‏

با پیشنهاد مذکور موافقت مى‏شود.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

            هشت)

                        صحیفه امام، ج‏21، ص: 102

حکم [به آقاى رازینى جهت تشکیل دادگاه ویژه تخلفات جنگ‏]

زمان: 2 مرداد 1367/ 9 ذى الحجه 1408

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: تشکیل دادگاه ویژه تخلفات جنگ‏

مخاطب: رازینى، على (رئیس سازمان قضایى نیروهاى مسلح)

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب حجت الاسلام آقاى على رازینى، رئیس سازمان قضایى نیروهاى مسلح‏

جنابعالى موظف مى‏باشید:

1- دادگاه ویژه تخلفات جنگ را در کلیه مناطق جنگى تشکیل و طبق موازین شرع بدون رعایت هیچ یک از مقررات دست و پاگیر به جرایم متخلفان رسیدگى نمایید.

2- هر عملى که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانى بوده و یا مى‏باشد مجازات آن اعدام است. و السلام.

2/ 5/ 67

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

نه)

                        صحیفه امام، ج‏21، ص: 269

حکم [به آقاى على رازینى (عفو زندانیان دادگاه ویژه روحانیت)]

زمان: 29 بهمن 1367/ 11 رجب 1409

مکان: تهران، جماران‏

موضوع: عفو زندانیان‏

مخاطب: رازینى، على (حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت)

 [.... پس از اهداى سلام و عرض تبریک به مناسبت آغاز دومین دهه پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران به رهبرى حضرت مستطاب عالى به عرض مبارک مى‏رساند.

بدنبال شمول لطف و رحمت اسلامى نسبت به محکومین گروهکى و مورد عفو قرار گرفتن عمده آنان از سوى حضرت مستطاب عالى محکومین دادگاه ویژه روحانیت و خانواده‏هاى آنان نیز انتظار بذل مرحمت و مورد عفو قرار گرفتن محکومیت حبس آنان توسط جمهورى اسلامى را دارند. استدعا مى‏شود، نظر مبارک را اعلام فرمایند. 29/ 11/ 67

حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت- رازینى‏].

بسمه تعالى‏

جناب حجت الاسلام آقاى رازینى- دامت افاضاته‏

با عفو کلیه محکومین به حبس توسط دادگاه ویژه روحانیت، در صورتى که به نظر دادگاه تنبّه نسبى پیدا کرده و آزادى آنها ضررى براى جامعه اسلامى نداشته باشد.

موافقت مى‏شود. «1»

- 29/ 11/ 67

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

گروه «حقیقت» یاب

                   بسم الله الرحمان الرحیم.

            چند روز قبل از آن که دکتر محمود احمدی نژاد در سازمان ملل با «بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه» سخنرانی اش را شروع کند و سپس درباره ی حادثه ی یازده سپتامبر سخن بگوید و پیشنهاد دهد گروه حقیقت یاب در این مورد تشکیل شود، در جمهوری ی اسلامی ی ایران وبسایت آیت الله سیدعلی محمد دستغیب (http://www.dastgheyb.ir/ ) مرجع تقلید و نماینده ی مجلس خبرگان رهبری فیلتر شد. 

http://dastandaz.persiangig.com/image/ali%20mohammad%20dastgheib.jpg

چند روز بعد از این که دکتر محمود احمدی نژاد در سازمان ملل درباره ی حادثه ی یازده سپتامبر سخن گفت و پیشنهاد داد گروه حقیقت یاب در این مورد تشکیل شود، و بعد از بازگشت به ایران هم ایشان به چند شهر رفت و درباره ی یازده سپتامبر توضیحات کافی به ملت ایران داد (چفیه هم بر گردن ایشان بود)، و چند روز بعد از این که منصور واعظی دبیر شورای فرهنگ عمومی اعلام کرد 30 شهریور روز گفت و گوی تمدنها (گفت و گوی تمدنها، پیشنهاد سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور جمهوری ی اسلامی ی ایران از 1376 تا 1384، خالق حماسه ی دوم خرداد 1376) از تقویم حذف می شود چون «روز گفت‌وگوی تمدن‌ها با توجه به مسائل سیاسی خاصی نامگذاری شد اما چون اکنون متولی خاصی ندارد از تقویم حذف خواهد شد» (http://ilna.ir/newsText.aspx?id=149695  ؛ البته 29 دی «روز غزه» نامیده شده، و قاعدتاً بدون توجه به مسائل سیاسی ی خاص نامگذاری شده و متولی ی خاصی ی هم دارد)، و دقیقاً یک روز بعد از اعطای نشان عالی ی جمهوری ی اسلامی ی ایران به بشار اسد رئیس جمهور سوریه، وبسایت آیت الله اسدالله بیات  (http://bayatzanjani.net/index.php ) مرجع تقلید در تاریخ یازدهم مهر 1389 بیست و چهارم شوال (شب شهادت امام جعفر صادق علیه السلام) فیلتر شد.

            حقیقت؟ حقیقت یاب؟ 

http://fararu.ir/images/docs/000035/n00035127-r-b-004.jpg

 

http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/6/31/150237_564.jpg

هیدگا

             بسم الله الرحمان الرحیم.

            احتمالاً با دیدن عنوان این مقاله، برایتان سؤال ایجاد می شود که «هیدگا» دیگه چی یه. چنان که احتمالاً کسی حوصله نخواهد کرد تا پایان این مقاله را بخواند! اگر در گوگل فارسی جست و جو کنید «هیدگا»، به سه چهار نتیجه می رسید. ظاهراً در تمام جهان هستی، فقط یک نفر است که می نویسد «هیدگا». هیدگا، املای انتخابی ی آن «فقط احتمالاً یک نفر در جهان هستی» است، به جای آن که هایدگر یا هیدگر می نویسیم.

            خب.

            قسمت اول) ظاهراً فرد محترمی که به جای هایدگر یا هیدگر (درباره ی ترجیح املای هایدگر بر هیدگر، قسمت دوم این مقاله را ببینید) می نویسد، یا به آنچه که از خود آلمانی زبانها شنیده استناد می کند، یا به تلفظی که با الفبای فونتیک بین المللی در برابر Heidegger دیده است. اما، هم آنچه ما از بیگانه زبانها می شنویم، در بحث فنی ی ضبط نامها با الفباهای مختلف، این طور نیست که در تمام موارد حجت باشد برای انتخاب کردن املای درست، و هم دیدن تلفظ نامها و واژه ها به الفبای فونتیک بین المللی، برای کسی که جزئیات و نکات حاشیه ای ی این مباحث را نمی داند، ممکن است گمراه کننده باشد.

           

ـــــ توجه کنید به قسمتی از آنچه بنده در پنجم تیر 1384 در وبلاگ سابقم نوشتم (در http://seyyedmohammadi.blogfa.com/post-18.aspx ، که البته الان فیلتر (و معدوم) است):

«در ضبط تلفظ نام بیگانگان، «آنچه در رادیو یا از خود فرد یا ... شنیده­ایم» اهمیتش کمتر از تلفظی است که در منابع مکتوب معتبر وجود دارد.

همکار سابق من دانشجوی دکتری زبان­شناسی بود. می­گفت استادش (گویا دکتر یحیی مدرسی) شاگرد  Ladefoged  بوده، و  Ladefoged  نام خود را لَدِفوگِد تلفظ می­کرده. ــ من برایم عجیب بود. طبق قواعد انگلیسی/فرانسوی/آلمانی، تلفظ بعید است لَدِفوگِد باشد.خُب. طبق دودنتلفظ  lædIfougId  است. به خط فارسی: لَدیفوگید. چون واقعاً تفاوت «لَدِفوگِد» و «لَدیفوگید»، وقتی آن را فردی انگلیسی­زبان ادا کند، برای ما خیلی آشکار یا کاملاً درک­شدنی نیست، پس عجیب نیست اگر بگویند «خود  Ladefoged   نامش را لَدِفوگِد تلفظ می­کرد».»

            ـــــ اگر تلفظ که در برابر Heidegger در منابعی که تلفظ نامها و واژه ها را می دهند، ایشان را به این رسانده که پس باید نوشت هیدگا (یا هایدگا)، به همین ترتیب دقیقاً باید بنویسد هیتلا (به جای هیتلر) و هیملا (به جای هیملر) و والتا (به جای والتر؛ فعلاً تلفظ آلمانی ی این نام را کار دارم) و اشپنگلا یا شپنگلا (به جای اشپنگلر یا شپنگلر) و دایملا (به جای دایملر) و دهها نمونه ی دیگر.

            منظور از تلفظی که در برابر Hitler و Himmler و Walter و Spengler و Daimler می بینید، هیتلر و هیملر و والتر و شپنگلر و دایملر است.

            منظور از تلفظی که در برابر Shakespeare می بینید، شــِیکسپیر است، نه شیکسپیئا  یا  شیکسپیئه.

            قسمت دوم)  در فارسی نام Heidegger را به دو شکل می نویسند: هایدگر و هیدگر. گوگل فارسی نه مهر 1389: هایدگر 27900 نتیجه (90 درصد)، و هیدگر 3110 نتیجه (10 درصد).

            (ظاهراً املای هیدگر به کار می برند: مرحوم احمد فردید؛ مرحوم محمد مددپور؛ محمدرضا ریخته گران؛ محمدرضا اسدی؛ پرویز ضیاء شهابی؛ رضا داوری اردکانی؛ محمود خاتمی؛ کریم مجتهدی؛ حسن سیدعرب؛ شهرام پازوکی؛ محمدرضا جوزی؛ محمد ضیمران؛ منوچهر دین پرست. اگر اشتباه گفتم، لطفاً نامبردگان بنده را ببخشایند.

            ظاهراً املای هایدگر به کار می برند: بیژن عبدالکریمی؛ علی ربانی گلپایگانی؛ داریوش آشوری؛ مراد فرهادپور؛ امید مهرگان؛ بابک احمدی؛ عبدالعلی دست غیب؛ محمدسعید حنایی کاشانی؛ حمیدرضا ابک؛ محمدرضا نیکفر. اگر اشتباه گفتم، لطفاً نامبردگان بنده را ببخشایند.)

            این دوگانگی، به نحو کمتر، در Heisenberg هم هست. گوگل فارسی نه مهر 1389: هایزنبرگ 4930 نتیجه (98 درصد)، و هیزنبرگ 134 نتیجه (2 درصد).

            خب. در Heidegger صدایی که بین h و d ادا می شود، مصوت مرکبی است بین آی و اَی، یعنی این مصوت مرکب، قسمت نخستش مصوتی بین آ و اَ است. خب. فارسی نشانه ای که بتواند صدای بین آ و اَ را نشان دهد ندارد. دستگاه آوائی ی ما هم چنین صدایی ندارد، مگر این که تمرین کنیم و بخواهیم آن را تلفظ کنیم.

            اگر بخواهیم این مصوت مرکب را با «اَی» نشان دهیم، ظاهراً اگر به این انتخاب پابند باشیم، باید در مواردی هم که مصوت بین اَ و آ است، اَ را انتخاب کنیم. یعنی:

            اگر برای مصوت مرکب بین h و d در Heidegger املای «ــَـ ی» یا «اَی» را به کار ببریم، پس در Martin هم صدای بین m و r را که بین اَ و آ است، اگر به انتخاب اَی به جای آی و به منطق این انتخاب پایبند باشیم، باید به صورت اَ  یا  ــَـ بنویسم. یعنی:

            مرتین هیدگر؛ کرل مرکس؛ کرل هیزنبرگ؛ ایمنوئل کنت.

            یعنی:

            کسی که می نویسد مارتین هیدگر، در هیدگر صدای بین اَ و آ را (که این صدا، قسمت نخست مصوت مرکب بین اَی و آی است) را با اَ نشان می دهید، و همان صدای بین اَ و آ را با آ نشان می دهد.

            نتیجه:

            البته فارسی حرف و نشانه ای ندارد که بتواند صدای بین اَ و آ را نشان دهد، و این صدا در دستگاه آوائی ی ما هم وجود ندارد (مگر در حالت استثنائی؟)، اما چون بسیاری از واژه های عربی که صدایش بین اَ و آ است در خود الفبای عربی با آ/ا نشان می دهند و فارسی زبانها هم آن را آ/ا تلفظ می کنند (و نه فتحه)،  پس این موضوع سابقه ای دارد در تاریخ کهن زبان و املای ما، و چون عملاً تمام یا اکثر نامهائی مانند Karl و Martin را که در آنها صدایی بین اَ و آ است به شکل کارل و مارتین نوشته ایم این نه به شکل کرل و مرتین، پس هرچند املای هایدگر به خودی ی خود دقتی بیش از املای هیدگر ندارد و املای هایدگر به خودی ی خود برتری ای بر هیدگر ندارد، با توجه به توضیحات نسبتاً مفصل که از چند جنبه عرض کردم، دستگاهمندانه و دارای میزانی استدلال است اگر برای صدای بین اَی و آی در نامهای بیگانه (آلمانی و انگلیسی و ...) املای آی را انتخاب کنیم و برای صدای بین اَ و آ در نامهای بیگانه (آلمانی و انگلیسی و فرانسوی و ...) املای آ را انتخاب کنیم.

            [البته صدایی که دقیقاً اَ است، و صدایی که دقیقاً آ است، خارج از بحث این مقاله است.]

            جر و بحث و حساسیت ویژه ی تعدادی از نویسندگان و مترجمان و روشنفکران درباره ی املاهای آلن بادیو و آلن بدیو و الن بدیو، و ژاک لاکان و ژاک لکان، در واقع نیاز به میزانی معلومات جانبی دارد، که آن طور که من می دیدم و متوجه می شدم، فاقد این معلومات بودند. امیدوارم خشم نویسندگان و مترجمان و روشنفکران را به سمت خودم جلب نکنم!

            پایان.

گرد کهریزک با چراغ

             بسم الله الرحمان الرحیم.

            وقتی دکتر محمود روح الامینی در سال 1357 کتاب گرد شهر با چراغ در مبانی انسان شناسی را منتشر کرد آیا احتمال می داد در سال 1388 محسن روح الامینی نجف آبادی فرزند دکتر عبدالحسین امینی نجف آبادی در کهریزک کشته شود؟ 

                                                 http://files.mehreyas.ir/files/book/gerdeshar.jpg 

                                            http://tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/30/65969_601.jpg 

 

                                  http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/4/22/142611_936.jpg